کوبا: هدف، پیشبردِ سوسیالیسم است!
رسانه های جهان و مخالفان سوسیالیسم، در ماه های اخیر، در رابطه با ماهیت و جهتگیریِ برنامه تغییرهای مورد بحثی که در دستور کار رهبری حزب کمونیست کوبا و دولت انقلابی این کشور قرار داشته است، بسیاری مطلب منتشر کرده اند. همان گونه که رفیق رائول کاسترو، رئیس جمهوری کوبای انقلابی، در جریان کنفرانس اخیر حزب کمونیست کوبا، در بهمن ماه، اشاره کرد، که مفسران و تحلیلگران غربی سعی کردهاند ”گرایشها و باورهای خود را در مقام واقعیت جلوه دهند.“ او تاکید کرد که، اصلاحهای پیشنهادی که در کنفرانس تصویب شدند، با گنجانیده شدن در قانون اساسی جنبه قانونی پیدا خواهند کرد، و هدفِ آن ها گسترشِ بالاترین درجه از تجلیِ دمکراسی در جامعه خواهد بود.
در ادامه، “بخش دوم“ گزارشِ هیئتی از نمایندههای اتحادیه های کارگری انگلستان و نیز هیئت تحریریه روزنامه ”مورنینگ استار“، چاپ لندن، که اخیراٌ از کوبا بازدیدی رسمی داشته اند، برای اطلاع خوانندگان ”نامه مردم“، در زیر میآید:
یکی از مسئلههایی که غالباً در کوبا بر آن تأکید میشود- از جمله در گرانما، روزنامه حزب کمونیست کوبا – مسئله سطح پایین بارآوریِ کار است. در دیدار اخیر ما از کوبا به همراه هیئت روزنامهنگاران مورنینگ استار و کارزار همبستگی با کوبا، یکی از دوستان به حالت شرمگینانهیی میگفت: ”کوباییها به اینکه همهچیز به آنان داده شود عادت کردهاند. به عبارت دیگر، دولت بیش از اندازه رفتار پدرمآبانه با مردم داشته است.“ از یک سو، خیلی جالب است که در این کشور کارها را از سر فرصت و با آسودهخیالی انجام میدهند. برای نمونه، کارگران یک کارخانه سیگارسازی در ”پینار دِلریو“ به ما میگفتند که روزانه باید ۱۰۰ سیگار برگ از برگ توتون تولید کنند، اما آهنگ کار خیلی بیشتاب و بیدغدغه به نظر میآمد و کارکنان در ضمن کار با هم حرف میزدند و میخندیدند. در یک مورد دیگر در هاوانا با یک کارگر سیلوی آرد در زمان استراحتش صحبت کردیم، که روی سکویی کنار خیابان نشسته بود. ضمن اینکه حرف میزدیم به ما گفت که دستمزدش برای خرید جنس با پول پزوی قابل تبدیل کافی نیست. صحبتمان گل انداخته بود و فکر کنم ۲۰ دقیقهیی حرف میزدیم تا اینکه سرکارگر آمد و به او گفت به محل کارش برگردد. همهاش به این فکر میکردم که در بیشتر محیطهای کار در بریتانیا امکان ندارد بتوانی چنین مدت طولانییی دست از کار بکشی و استراحت کنی. آرامش، تأنی، و خونسردی کارگران ممکن است به نظر خیلی از ماها، و از دیدگاه انساندوستی، چیز خوبی باشد، اما باید پذیرفت که از لحاظ کارآیی یا بارآوریِ تولید، احتمالاً چیز خیلی خوبی نیست. اما در اینجا پرسش دیگری مطرح میشود: جامعه سوسیالیستی اگر نتواند یک زندگی راحت و خوشایند برای شهروندان فراهم کند، پس به چه دردی میخورد؟ آیا کارگران باید با سرعتی طاقتفرسا کار کنند تا بتوانند دستمزد مناسبی برای زندگی خود به دست آورند؟ بیشتر کارگران به این پرسش پاسخ منفی میدهند؛ شرایط کار باید دوستداشتنی و معقول باشد. مسئله اینجاست که کوبا بهرغم نظام سوسیالیستی آن، هنوز یک کشور رشدنیافته است. اگرچه تقسیم درآمدِ ملی بین مردم منصفانهتر از هر کشور سرمایهداری است، اما کوبا باید توانایی مالی آن را هم داشته باشد که از عهده مخارج خدمات و مراقبتهای اجتماعی و پزشک، آموزشی، و تأسیسات فرهنگی و ورزشی که در اختیار مردم میگذارد برآید. به نظر بیشتر مردم کوبا، رواج پول دوگانه در کشور غیرمنصفانه و فرساینده است. اگرچه کوباییها دستکم متحمل این تحقیر نمیشوند که به استفاده از ارز خارجی برای خرید در بعضی از فروشگاهها مجبور باشند ، آنطور که در اتحاد شوروی سابق بود، اما با وجود این، در کوبای امروز خیلی از جنسهای پرطرفدار وارداتی را فقط با پزوی قابلتبدیل میتوان خرید. یک پزوی قابلتبدیل معادل ۲۵ پزوی معمولی است. دستمزدها از ۲۵۰ تا ۴۵۰ پزو در ماه در تغیّیرند. به این ترتیب، یک جفت کفش ورزشی که ۵۰ پزوی قابلتبدیل قیمت دارد، حسابی گران است. کوباییها میتوانند پزوهای خود را بدهند و معادل آن پزوی قابلتبدیل بگیرند. همان کارگر سیلوی آرد که پیشتر از او یاد کردم، به ما میگفت که او از ۳۰۰ پزو حقوق ماهانهاش، ماهانه ۱۰۰ پزو (۴ پزوی قابلتبدیل) برای وام آپارتمانش میپردازد. طرح پول دوگانه، اقدامی اجباری بود که بر اثر تنگنای اقتصادی کوبا ناشی از محاصره اقتصادی این کشور از سوی آمریکا، ضرورت یافت. محاصره اقتصادی کوبا از سوی آمریکا مانع از آن است که کوبا بتواند کالاهای مورد نیازش را به قیمتهای ارزانتر وارد کند. علاوه بر این، آمریکا در معاملههای تجارتی مواد غذایی کوبا با کشورهای دیگر هم خرابکاری میکند، به این ترتیب که به کشورهای طرف قرارداد کوبا بهایی بالاتر از بهای توافق شده با کوبا پیشنهاد میدهد! محاصره اقتصادی تحمیلی آمریکا، همچنین مانع آن است که کوبا بتواند داروهای پیشرفتهیی را که فقط در آمریکا موجودند بخرد و وارد کند. افزون بر این، کوبا نمیتواند داروهای جدید ساختِ خود برای درمان سرطان را که از زهر عقرب تهیه میشود و مؤثر بودن آنها در مورد برخی از انواع سرطان ثابت شده است، بفروشد. به علت محاصره اقتصادی، شهروندان آمریکا نمیتوانند به کوبا مسافرت کنند، و بانکها و مؤسسههای کشورهای دیگری که در آمریکا شعبه دارند [مثلاً شرکتهای کشتیرانی]، در صورت معامله با کوبا، جریمه و مجازات میشوند. بهرغم آنکه در سال ۲۰۱۱ برای چندمین بار ۱۸۶ کشور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواهان لغو محاصره اقتصادی کوبا شدند، اما این محاصره همچنان بیرحمانه ادامه دارد. در رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد، فقط آمریکا و اسرائیل از محاصره اقتصادی کوبا حمایت کردند، و کشور- جزیرههای کوچک میکرونزیا، جزایر مارشال و پالائو به آن رأی ممتنع دادند. این محاصره اقتصادی فقط به دلیل عدم توافق آمریکا با نظام حکومتی کوبا نیست، بلکه در واقع اعلام جنگ برضد کوباست که هدف از آن سرکوب کردن انقلاب، جلوگیری از پیشرفت کشور، و در نتیجه ایجاد نارضایتی در بین کوباییهاست.
ادامه موفقیت انقلاب کوبا بیتردید بسته به میزان نزدیکی حزب کمونیست به مردم و فهمِ نیازهای مردم و پاسخگویی به آنهاست. اقدامهای اخیر که در ماه نوامبر (آبان ماه) به صورت قانون به تصویب رسید و در حال اجراست، و به مردم این اجازه را میدهد که بتوانند خانه و ماشین خود را خرید و فروش کنند، بیانگر این است که حزب به خواستهای مردم توجه دارد و آنها را برآورده میکند. کوباییها مردمانی بسیار تحصیلکرده اند و همگی از نیازهای اولیه زندگی مثل بهداشت و درمان و خدمات اجتماعی خوب، غذای کافی، و مسکن ارزان- اگرچه هنوز نه با کیفیت بالا- برخوردارند. اما شاید بهجرئت بتوان گفت که بسیاری از کوباییها، و بهویژه جوانان، خواستار جنسها و کالاهای مصرفی بیشتر، ماشین و خانه بهترند.
ممتاز بودنِ خدمات پزشکی کوبا نزد همگان معروف است، و امروزه به قول معروف ”گاوِ شیرده“ کشور است. کوبا با چندین کشور برای گسیل پزشک و اداره درمانگاهها، و نیز انجام جراحیهایی مثل آبمروارید، قرارداد دارد. برای نمونه، در چارچوب طرحی به نام ”اعجاز“، تا کنون بینایی صدها هزار آمریکای لاتینی درمان و بازسازی شده است. پزشکان کوبایی به مدت چند ماه یا یک سال در چارچوب چنین طرحها و قراردادهای بیندولتییی در خارج از کشور کار میکنند، و کشور از درآمدی که از این راه به دست میآید، بهره میبرد. طرحها و قراردادهای مشابهی نیز برای سوادآموزان وجود دارد، و گسیل مربیان ورزشی نیز اکنون رو به رشد است. کوبا بهحق به دستاوردهای فراوانش افتخار میکند. یکی از برجستهترین این افتخارها، ”دانشکده پزشکی آمریکای لاتین“ برای تربیت پزشک از میان دانشجویانی است که از منطقههای فقیرنشین آمریکای لاتین، و اخیراً هم از دیگر بخشهای دنیا، آمدهاند. ما دیداری داشتیم با کارکنان و دانشجویان این دانشکده، که در محوطهیی بسیار زیبا در کنار دریا قرار دارد. اِلادیو والکارسل، رئیس دانشکده، و ماریتسا گُنزالس، معاون دانشکده، توضیح دادند که فکر ایجاد این دانشکده، که در نوامبر سال ۱۹۹۹ (آبان ۱۳۷۸) تأسیس شد، از هیئتهای اعزامی پزشکی کوبا سرچشمه گرفت که به منطقههای زلزلهزده اندونزی، پاکستان، و هائیتی فرستاده شده بودند، و در آنجا شاهد جمعیت فقرزدهیی بودند که بهدشواری به پزشک دسترسی داشتند، یا اصلاً دسترسی نداشتند.
دانشکده هاوانا کارش را با ۱۹۰۰ دانشجو از ۱۸ کشور آمریکای لاتین آغاز کرد. در حال حاضر، ۷ سال پس از اینکه نخستین گروه از این مرکز فارغالتحصیل شدند، ۱۰ هزار دانشجو از ۱۰۰ کشور در آن سرگرم تحصیلاند که همگی بهرایگان درس میخوانند؛ شهریهیی که نمیپردازند، هیچ، خوراک و خوابگاه آنان هم از سوی دولت کوبا تأمین میشود. علاوه بر این، دانشجویان کمکهزینه دانشجویی اندکی هم میگیرند که بلاعوض است. دانشجویان پس از اتمام یک دوره یکساله مقدماتی که شامل کلاسهای زبان برای دانشجویان غیر اسپانیایی زبان است، یک دوره تحصیل پزشکی ۶ ساله را میگذرانند. در گفتگویی که با دو تن از دانشجویان- جوئل از گویان و مارک از جزایر سُلیمان- داشتیم، به ما گفتند که علاوه بر کلاسهای درسی، به آنان در بیرون از کلاس هم کمک زیادی میشود تا بتوانند با موفقیت کلاسها را بگذرانند. به گفته مارک، اگر لازم باشد دانشجویان میتوانند سال تحصیلی را تکرار کنند و دوباره بخوانند. اما جوئل میگوید: ”از همه سختتر، عادت کردن به غذای متفاوت است!“ این دانشکده پزشکی افتخار میکند که تا کنون ۵۰ هزار دانشجو از کشورهای دیگر در آن از سوی کارشناسان و استادان پزشکی و بهداشتی کوبایی تربیت شدهاند. بیشتر این عده به کشورهایشان باز میگردند تا در منطقههای فقیرنشینی که از آنجا آمدهاند، خدمت کنند. به گفته خانم گونزالس: ”این خدمت مثل هدیهیی است از کوبا به کشورهای دیگر.“
به نقل از نامه مردم، شماره 889، 8 اسفند ماه 1390