گوشهیی از مبارزات سازمان زنان ایران
سازمان زنان ایران“، بزرگترین و منسجم ترین سازمان زنهای ایران ، ۶۰ سال پیش (سال ۱۳۳۰ ) پس از آنکه “تشکیلات دمکراتیک زنان ایران” از سوی حکومت ارتجاعی شاه غیر قانونی اعلام شد، به وسیله زنان پیشرو توده ای بنیان گذاری شد.
مبارزات قهرمانانه زنان ایران، و به ویژه نقش مهم و اثر گذار آن در مبارزه سال های اخیر کشورمان در راه دست یافتن به خواست های دمکراتیک و برابریخواهانه، دارای پیشینه غنی و تجربههای ارزنده ای است که توجه به سیر رشد یابنده آن، از نخستین نطفه های آزادیخواهی و تشکلیابی زنان دراوائل سده گذشته خورشیدی(که به طور عمده متاثیر از ”حزب کمونیست ایران“ بودند)، تا سال های دهه بیست، پس از بنیانگذاری ”حزب توده ایران“ و تشکیل اولین سازمان های بزرگ صنفی و سیاسی زنان مانند: ”تشکیلات دمکراتیک زنان ایران“ و ”سازمان زنان ایران“، و استمرار و ادامه بعدی این مبارزه و به کار بردن شیوه های متنوع در آن درسه دهه گذشته ، از جنبشی پرتوان و پیگیر نشان دارد که زندان و تبعید و سرکوب فعالان سازمان های صنفی سیاسی زنان از سوی ارتجاع تاریک اندیش در مقطعهای مختلف، نه تنها آن را نتوانسته است از پای در آورد، بلکه هربار مصمم تر و آبدیده تر به پا خاسته و پیکار شجاعانه خود را به منظور عملی کردن خواست های برابریخواهانه وعدالت طلبانه در جامعه به پیش برده است. بذری که حزب توده ایران پراکند نه تنها در عرصه علم و فرهنگ و ادب اثرهای شگرف خود را در جامعه ایران برجای گذارد، بلکه در رواج دادن آگاهی جنسیتی و به میدان مبارزه آوردن لشگر عظیم زنان نیزحزب پیشتاز بوده و تأثیری انکارناپذیر داشته است. زنان توده ای در این جنبش نقش ویژه داشتهاند وهمواره به آن می بالند. آگاهسازی و سازمان دهی مبارزه زنان در تشکل های صنفی و سیاسی از دیر باز جزو دغدغه های اصلی زنان پیشرو توده ای بوده وهست، وبسته به شرایط، آن را به شکلهای مختلف به پیش برده اند، هر چند که در این راه سرکوبهای خشنی همچون شکنجه، زندان، تبعید، و حتی اعدام را نیز تحمل کردهاند، و سازمان های صنفی سیاسیشان بارها از سوی رژیم های ارتجاعی غیر قانونی اعلام گردیده است. یکی از این سازمان های اثرگذار، “سازمان زنان ایران” است. ”سازمان زنان ایران“، بزرگترین و منسجم ترین سازمان زنهای ایران ، ۶۰ سال پیش (سال ۱۳۳۰ ) پس از آنکه “تشکیلات دمکراتیک زنان ایران” از سوی حکومت ارتجاعی شاه غیر قانونی اعلام شد، به وسیله زنان پیشرو توده ای بنیان گذاری شد. این تشکل در مدت کوتاه عمر خود و در برههیی حساس و تاریخی، با مبارزه پیگیر خود در بالابردن سطح آگاهی جنسیتی و طرح خواستهای آزادیخواهانه و برابریطلبانه چه از طریق نشریهها، کنفرانس ها، و سمینارها، و یا با برپا داشتن نهادهای مختلف مدنی و فعالیتهای گسترده توده ای، توانست در جامعه عقب مانده و مرد سالار نقشی اثرگذار در روند مبارزههای زنان ایران بر جای بگذارد.
برای شناخت این تشکل بزرگ و منسجم زنان، یعنی تشکلی که محمدرضاشاه پس از کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب خشن نیروهای مترقی تلاش کرد سازمان دست نشانده خود را با نام آن و با ریاست خواهرش اشرف به جامعه تحمیل کند، باید به عقب باز گردیم و وضعیت زنان را در شرایط آن روز ایران بررسی کنیم. واقعیت این است که، در جامعه آن روز ایران ، جامعه سنتی و بسیار عقب مانده، در کنار بیسوادی و نا آگاهی، زنان از هیچ گونه حقی برخوردار نبودند. حتی قانون مدنی سال ۱۳۱۱ برآمده از انقلاب مشروطیت آنان را در ردیف مهجورین و نابالغان قرار داده بود، و بی حقی زنان در جامعه مردسالار حتی در بین قشر نسبتا مترقی آن دوران نیز امری عادی و طبیعی بود، و ” حقوق زن“ در جامعه کلمهیی بیگانه مینمود. ارتجاع آن روز مانند امروز به هر وسیله تلاش می کرد تا این نا آگاهی را در جامعه نهادینه کرده و مانع از نفوذ اندیشه های مترقی و برابریخواهانه در زنان شود. پس از تاسیس حزب توده ایران در سال ۱۳۲۰، حزب از همان ابتدا تلاش کرد تا نیروی سیاسی نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان را به میدان مبارزه آورد. حزب بنا بر آموزه های مارکسیستی و مشی انقلابی خود، برابری زن و مرد را در صدر برنامه خود قرار داده و اعلام داشت:“ زن و مرد در همه شئون اجتماعی، سیاسی، حقوقی واقتصادی باید از حق برابر برخوردار باشند.“
اعلام این خواسته در جامعه مردسالار آن روز کار آسانی نبود و به جسارت و شهامت انقلابی در نبرد با تاریک اندیشی و نیز به فعالیت مستمر و پیگیر خود زنان بستگی و نیازمطلق داشت. حزب با تمام نیرو این راه را گشود. اصلاح قانون انتخابات و دادن حقوق سیاسی به زنان در حکم یکی از شعارهای مبارزاتی مهم روز حزب تعیین گردید و کنگره دوم حزب مهمترین فعالیت زنان عضو حزب را فعالیت بین قشر زنان دانست. در سال ۱۳۲۲ “تشکیلات دمکراتیک زنان ایران” به وسیله زنان توده ای عضو حزب بنیانگذاری شد و به فعالیت خستگی ناپذیر ومستمر در بین زنان همت گماشت. بنا به سندهای حزبی در سال ۱۳۲۳ گروهی از زنان به قصد رساندن پیام تبریک به کنگره اول حزب (که تا آن موقع زنی در کنگره انتخاب نشده بود) در کنگره شرکت کردند. در این جلسه برای اولین بار به زنان امکان داده شد که نه تنها شادباش گویند، بلکه خواسته هایشان را نیز عرضه دارند. به این ترتیب زنان پیشرو نخستین خواست خود را در این جلسه رسمی، حق شرکت در تعیین سرنوشت و برابری زن و مرد ، اعلام کردند. اما با فعالیت پرشور و گسترش یابنده زنان در “تشکیلات دمکراتیک زنان ایران” و نقش اثرگذار و آگاهی بخش این تشکل در جامعه، در کنگره بعدی حزب(در ۱۳۲۷) زنان برای اولین بار به طور رسمی به نمایندگی در عالی ترین ارگان حزبی انتخاب و حتی به سمت مشاور کمیته مرکزی نیز برگزیده شدند.
در همین سال به بهانه ترور شاه، ”تشکیلات دمکراتیک زنان ایران“ نیز غیرقانونی اعلام شد و ارگان آن مجله ”بیداری ما“ هم توقیف شد وبسیاری از مسئولان “تشکیلات زنان” زندانی یا تحت تعقیب رِژیم محمدرضاشاه قرار گرفتند. مریم فیروز، دبیر “تشکیلات دمکراتیک” نیز با حکم غیابی به زندان ابد محکوم شد و ”تشکیلات دمکراتیک زنان” به ناچار به فعالیت مخفی روی آورد. اما با اوج گیری مبارزههای مردمی در سال ۱۳۲۹، هیئت اجرائیه ”تشکیلات زنان“ انتشار روزنامهیی علنی را برای زنان ضروری تشخیص داد و روزنامه “جهان تابان“ با شعارهایی درزمینه خواست تساوی حقوق زنان و مردان، مبارزه در راه حفظ صلح، و دفاع از حقوق کودکان، انتشار یافت. هیئت تحریریه ”جهان تابان“ در ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ در مقام موسس، دعوت نامهیی برای زنان مترقی فرستاد و از آنان خواست تا برای برپا داشتن “سازمان زنان” با هیئت تحریریه همکاری کنند، و به این ترتیب در کنفرانس بزرگی در سالن تئاتر سعدی تاسیس “سازمان زنان ایران“ اعلام شد که به کار سازماندهی و بسیج زنان همت گماشت. به تدریج با جذب زنان از قشرهای مختلف، “کلوب سازمان زنان” در تهران شروع به کار کرد، و با دایر کردن کلاس های مبارزه با بیسوادی، کتابخانه، و باشگاه ورزشی برای دختران، محل ”سازمان زنان“ را برای ورود همه زنان تهران باز گذاشت. در شهرستان ها نیز شعبه های “سازمان زنان“ ایجاد شد و اولین شماره “جهان زنان“، ارگان آن، در ۲۴ آبان ماه ۱۳۳۰ انتشار یافت، که از حقوق زنان و کودکان می نوشت و از زندگی اسارت بار زن ایرانی پرده برمی داشت و در عین حال مبارزه زنان سراسر جهان را منعکس می کرد و در مسائل سیاسی روز نیز شرکت فعال میکرد. روزنامه های “جهان تابان“ و “جهان زنان“ نقش برجسته ای درپخش آگاهی جنسیتی در جامعه ایفا کردند. در اولین شماره “جهان زنان“، ۲۴ آبان ماه ۱۳۳۰، آمده است : ”در این روزنامه کوشش می شود که راه و رسم مبارزه برای بدست آوردن حقوق پایمال شده خود و کودکانمان نشان داده شود. آن روز ما موفق خواهیم شد که این مبارزه را به آخربرسانیم و از آن ثمر بگیریم. آن روز ما وظیفه خود را در مقابل ملت خود انجام خواهیم داد که همه با هم بدون در نظر گرفتن عقاید سیاسی، تنها به خاطر نجات ملت ایران، متحد و متفق گام برداریم.“ و دیگر مقالههای این شماره چنین تیترهایی داشتند: ” به زنان کارگر اصفهان چه می گذرد“ ، ” با کنار گذاردن زنان از صحنه سیاست ، پایه های خانواده و اصول تعلیم و تربیت کودکان را متزلزل می سازید“، ” شورای دانشگاه باید به خواست های دانشجویان قهرمان تهران جواب مثبت دهد“، و جز اینها.
در دوران تجدید نظر در قانون اساسی(در ۱۳۳۰)، “سازمان زنان“ مبارزه وسیع و گسترده ای را برای به دست آوردن حق رای زنان آغاز کرد، و روزنامه “جهان زنان“ روزانه در یک صفحه منتشر کرد. زنان در محلهها با تشکیل متینگ ها ی موضعی و دعوت برای به دست آوردن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، مبارزه وسیعی راسازمان دهی کردند. ”سازمان زنان“ با فرم هائی که در این رابطه تهیه کرده و در اختیار مردم قرار می داد و با جمع آوری هزاران امضاء در بین توده ها به گسترش این مبارزه در جامعه یاری رساند و در عمل به رفراندومی وسیع دست زد.
در این مقطع “سازمان زنان“ طی نامه به دیگر سازمان های سیاسی زنان مثل “کانون بانوان زنان حزب ایران”، مبارزه مشترک به منظور حق مشارکت سیاسی زنان را خواستار گردید و نیز با ارسال نامه سرگشاده به رجال سرشناس ایران و گرفتن امضای آنان، مبارزه وسیعی را در جامعه سازماندهی کرد. به طور مثال، علی اکبر دهخدا در جواب این مراجعه نامه چنین نوشت: ” انسان آزاد خلق می شود، باید آزاد زندگی کند و آزاد بمیرد. بنابراین هرکس را عقیده بر این باشد که بانوان نباید از حقوق اجتماعی خود بهره مند شوند، نباید او را انسان آزاد و آزادی خواه فرض کرد. با کمال افتخار حاضرم در راه حصول بانوان به حقوق خود همکاری کنم….“
با تمام این تلاش ها و مبارزه های پیگیر و شبانه روزی، در قانون جدید انتخابات همچنان این حق از زنان سلب شده بود ( هرچند که بعدها رژیم مجبور شد این حق را به رسمیت بشناسد). “سازمان زنان“ در نامهیی اعتراضی به “سازمان ملل” چنین نوشت: ” تلگراف سازمان زنان ایران به سازمان ملل متحد – قانون جدید انتخابات زنان را از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم می نماید. ما به نام زنان و مادران ایرانی اعتراض جدی خود را علیه این قانون ابراز داشته، از سازمان ملل متحد می خواهیم احترام به منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر را مصرا از دولت ایران بخواهد. سازمان زنان ایران“
به علاوه، ”سازمان زنان ایران“ با ایجاد تشکل های صنفی و مدنی زنان مثل “اتحادیه زنان زحمتکش“، “شورای مادران“، “جمعیت حمایت کودک” و فعالیت در دیگر تشکل های مترقی مثل “جمعیت هواداران صلح”، در امرسازمان دهی زنان موفقیت فراوان به دست آورد، و این خود سبب هراس ارتجاع شد و در کودتای ۲۸ مرداد سرکوب و غیرقانونی اعلام گردید.
تاریخ پرافتخار مبارزاتی ”سازمان زنان ایران“ ، بخشی از تاریخ جنبش مستقل زنان ایران برای رسیدن به آزادی و برابری جنسی و طبقاتی است، و دلیل سرکوب سازمان های صنفی و سیاسی زنان، چه در رژیم شاهنشاهی و یا رژیم ولایت فقیهی، ریشه های عمیق این جنبش و رابطه گسست ناپذیر آن با نبرد برای آزادی و عدالت اجتماعی است. اما سرکوب، شکنجه، زندان و ارعاب در برابر اراده مصمم و رزم مشترک همه نیروهای مترقی کارائی خود را از دست خواهد داد .حزب توده ایران اعتقاد عمیق دارد که همبستگی و هم پیوندی جنبش مستقل زنان با کارگران وزحمتکشان، دانشجویان و جوانان در کنار هم و در صورت سازمان یافتگی میتواند راهگشای تحولهای بعدی به سمت تحقق آزادی ، دمکراسی و عدالت اجتماعی باشد.
به نقل از نامه مردم، شماره 896، 15خرداد ماه 1391