پراودا: صد سال بازگویی حقیقت
در حدود بیست سال پیش، وقتی که در سال ۱۹۹۱ اتحاد شوروی از هم پاشید، حزب کمونیست آن کشور بیش از ۲۰ میلیون نفر عضو داشت، و پراودا نشریه روزانه حزب بود. در آن سال، “بوریس یلتسین“ که ادعای ”دموکرات“ بودن داشت، با حکم ریاست جمهوری، هم فعالیت حزب و هم انتشار روزنامه را ممنوع کرد، موجی از خروج در پی آن به راه افتاد که مقامپرستان، فرصتطلبان، و آنانی که دل و جرئت مبارزه برای هدفی را نداشتند که پیشتر مدعی دفاع از آن بودند، دربرمیگرفت.
یلتسین همه داراییهای حزب و روزنامه آن را مصادره کرد، و در نتیجه، همه آنانی که هنوز به حزب کمونیست و پراودا وفادار بودند مجبور شدند که کار را دوباره از صفر شروع کنند، و بهجای تکیه کردن به قدرت دولتی، این بار فقط با اعتقاد راسخ خود، کار را پیشببرند.
پراودا را لنین، رهبر بلشویکهای روسیه، در سال ۱۹۱۲، در مقام بزرگترین نشریه روزانه قانونی طبقه کارگر در روسیه به راه انداخت. این روزنامه بارها از سوی استبداد مورد آزار و پیگرد قرار گرفت، به طوری که درست پیش از آغاز جنگ جهانی اول آن را بستند، و فقط پس از نخستین انقلاب روسیه، در فوریه ۱۹۱۷، انتشار آن توانست دوباره ازسرگرفته شود. ماه مه گذشته، صدمین سالگرد انتشار پراودا در مسکو و با حضور میهمانانی از چندین حزب کمونیست و روزنامههای چپگرا از سراسر دنیا جشن گرفته شد. در این مراسم دو روزه، علاوه بر اینکه شرکت کنندگان به گفتگوهای جمعی نشستند، گردهماییای بزرگ و نیز کنسرت موسیقیای برای خوانندگان و حامیان پراودا در محل تاریخی ”خانه سندیکاها“- که پیش از این برای برگزاری کنگرههای حزب کمونیست شوروی و نیز مراسم دولتی سوگواری از آن استفاده میشد- برگزار شد.
مراسم با گذاشتن گلهای میخک قرمز از سوی “گنادی زیوگانوف“، صدر حزب “کمونیست فدراسیون روسیه“، و میهمانان مراسم بر پای پیکره یادبود مارشال “گئورکی ژوکوف“ و نیز آرامگاه “سرباز گمنام“، به پاس نقش ارتش سرخ در شکست دادن رایش سوم، آغاز شد. در همین روز، نمایندگان حزبهای مختلف از سراسر اروپا، روز ملی پیروزی بر فاشیسم (۹ ماه مه) را نیز بزرگ داشتند. شهروندان اروپا، به یادبود روز تاریخی نهم ماه مه، نوارهای زرد و قرمزی را به سینه میزنند. هم حزب و هم روزنامه پراودا به مناسبتهای مختلف از جنگ جهانی دوم، اتحاد و دوستی ملی، و از خودگذشتگیهای مردم در آن روزها یاد میکنند. گنادی زیوگانوف در سخنانی خطاب به شرکت کنندگان در گردهمایی ”خانه سندیکاها“ گفت که، سرمایهداری اینک در دوازدهمین بحران خود در طول ۱۵۰ سال گذشته دستوپا میزند که تأیید کننده نظر مارکس است که این بحرانها هر ۱۰ تا ۱۵ سال رخ میدهند. او با اشاره به اینکه دو بحران قبلی ”پیامدهای فاجعهباری“ داشتهاند که به جنگهای اول و دوم جهانی منتهی شدند، گفت: ”امپریالیسم برای بیرون رفتن از بحران جاری متوسل به ماجراجوییهای نظامی و تزریق مالی میشود. تا امروز این کار نتیجهیی نداده است. در جریان جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری فروپاشیدند، در حالی که کشور ما به لطف انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر به رهبری لنین نجات یافت و پیشگام یک سیاست اقتصادی نوین و توسعه تولید و کاربرد برق (الکتریفیکاسیون) شد. دومین بحران با پیروزی[بر فاشیسم] در سال ۱۹۴۵ خاتمه یافت. وینستون چرچیل قبلاً از کشورهای جهان خواسته بود که نوزاد بلشویک را در گهواره خفه کنند، اما بعد از آنکه هیتلر بمباران لندن را شروع کرد، چرچیل گفت بریتانیا میبایست یا ائتلاف با اتحاد شوروی را انتخاب کند، یا نابودی خودش را. عمدهترین کشور ضد شوروی، پیمان ائتلاف با اتحاد شوروی امضا کرد چون از تهدید فاشیسم آلمان بهخوبی مطلع بود.“ زیوگانوف در ادامه صحبتهایش به شمار تکاندهنده تلفات انسانی شوروی در آن جنگ- یعنی ۲۸ میلیون نفر کشته- اشاره کرد که ”جوانترین و پرتوانترین مردم کشور جزو آنان بودند“، و ۱۹ میلیون کودک یتیم شدند. او با مقایسه این دو جنگ جهانگیر، افزود: ”در جنگ جهانی اول، حتی یک کارخانه هم جابهجا نشد. اما در جنگ جهانی دوم، ۱۵۰۰ کارخانه و ۱۰ میلیون کارگر به آن طرف کوههای اورال انتقال داده شدند و در مدت کوتاهی، در محل جدید، تولید را دوباره از سر گرفتند.“ زیوگانوف با افتخار اضافه کرد: ”میگفتند ما بلد نیستیم لوازم و تجهیزات نظامی مدرن بسازیم، اما موشکهای کاتیوشا و تانکهای تی۳۴ بیرقیب بودند. از تسلیحات آلمانی بسیار بهتر بودند؛ همانطور که جتهای جنگندهمان بهتر بودند.“ رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه سپس فهرستی از دستاوردهای اتحاد شوروی را ارائه داد که از جمله “آموزش رایگان برای همه“، “اشتغال کامل“، “همارزی از لحاظ تجهیزات نظامی هستهای”، و “کاوشهای فضایی“ را دربرمیگرفت. او به دوره بحرانی در نظام شوروی اشاره کرد، و در ادامه گفت: ”گورباچف و دیگران نتوانستند از پسِ این بحران برآیند.“
زیوگانوف سپس به مقایسه تجربه چین پرداخت: که زمانی ۱۰۰ میلیون نفر قربانی یک ”انقلاب فرهنگی“ شوم شدند، اما در دوره رهبری دنگ شیائوپینگ، پایههای بهبود و رشد صنعت گذاشته شد تا جایی که امروزه چین یک قدرت فضایی است و کارخانه دنیا محسوب میشود، به طوری که یک چهارم کالاهایی که در آمریکا فروخته میشود، ساخت چین است. او افزود: ”این ثابت میکند که میشود با رهبری حزب کمونیست کشور را مدرنیزه کرد، اما ما رهبری داشتیم (گورباچف) که فقط حرف میزد، و بعد از او هم یلتسین آمد که همیشه مست بود. حزب هیچ کنترلی بر این رهبران نداشت. اعضای حزب هم جرئت و شهامت این را نداشتند که این مسئله را به طور معقول و مسالمتآمیزی حل کنند.“ به نظر میآید در اینجا اشاره زیوگانوف به کودتای ناشیانه و ماجراجویانه رهبران حزب کمونیست در سال ۱۹۹۱ باشد که همان چیزی بود که یلتسین ”از خداخواسته“ و منتظرش بود. زیوگانوف در سخنان خود به “ویکتور چرنومیردین“، نخستوزیر یلتسین، که به فروش پلوتونیوم با عیار مخصوص تسلیحات هستهای دست زد بهشدت حمله کرد ، و گفت که، او با این کار ”دریایی از منابع“ باارزش را به آمریکا جاری کرد و ”کارشناسان“ آمریکایی را برای تعیین قیمت کالاهای باارزش به کشور آورد. از دید زیوگانوف، “آناتولی چوباییس“- که پرچمدار خصوصیسازی داراییهای دولت روسیه و سردمدار شکلگیری قشری از جرگهسالاران (اولیگارشها) در دهه ۹۰[میلادی] بود، به خاطر کارهایی که کرده بود ”اگر در آمریکا بود به عنوان خائن اعدام میشد“. او ضمن مطرح کردن رویکرد اقتصادیای جایگزین برای وضع موجود، که مالکیت دولتی بر منابع معدنی کشور را دربرداشته باشد، اظهار داشت که ”همه اینان را باید مؤاخذه کرد.“ رهبر حزب کمونیست روسیه به فعالان حزبی به خاطر تلاشهایشان در انتخابات سراسری اخیر تبریک گفت. در این انتخابات، بهرغم تقلبهای گسترده در صندوقهای رأی، تعداد نمایندگان حزب در مجلس دو برابر شد. او به هشت تن از کارکنان قدیمی و سابقهدار حزب مدال طلای پراودا تقدیم کرد، و گفت: ” پراودا نماد دوران شوروی است؛ همه فراز و نشیبها را پشت سر گذاشته است؛ مردم را برای دفاع از قدرت شوروی و برای پیروز شدن بسیج کرد. به خاطر حفظ موجودیت پراودا برای دفاع از جنبش گسترده میهنی که میگوید ”حقیقت در جانب ماست“، به شما تبریک میگویم.“ گفتنی است که پراودا در زبان روسی به معنای حقیقت است. پیامهای تبریک دیگری نیز خوانده شد که با استقبال گرم و پرشور حاضران روبه رو شد، از جمله پیام “الکساندر لوکاشنکو“، رئیس جمهوری بلاروس، که در آن آمده است: ”پراودا حقیقت اوضاع بلاروس را صادقانه و بهدرستی منعکس میکند.“ در این میان، پیام “دیمیتری مدودف“ که در آن گفته شد ”پرادوا تجسّم بهترین سنتهای روزنامهنگاری شوروی است“، با هو و اعتراض عدهیی، و کف زدن عدهیی دیگر، روبه رو شد. در محل اداره پراودا، “بوریس کوموتسکی“، سردبیر این روزنامه، به میهمانان خارجی که برای بازدید آمده بودند خوشامد گفت. در زمان بازدید، شماره ویژه صدمین سالگرد و نیز تقویم ”عصر لنین“ تازه از چاپ بیرون آمده بود. کوموتسکی از روزهای دشوار اوایل دهه ۱۹۹۰ که اراذل و اوباش ضدکمونیست به دفتر مرکزی روزنامه حمله میکردند، یاد کرد و افزود: ”مجبور بودیم برای حفاظت از ساختمان در برابر خرابکاری بجنگیم. مخالفان ما دست به اقدامهای خشونتآمیز زده بودند. فعالیت حزب و انتشار روزنامه را ممنوع کرده بودند و بعدها هم، بارها پیش آمد که به علت نداشتن پول کافی، مجبور به توقف کار روزنامه شدیم.“
تلاشهای خرابکارانه دیگری هم صورت گرفت، از جمله فروش روزنامه از سوی سردبیر وقت روزنامه، “گنادی سلزینوف“(که بعدها از حزب اخراج شد و اکنون تنها نماینده حزب “رنسانس روسیه“ در مجلس است) به چند سرمایهگذار یونانی بهظاهر کمونیست. در آن سالهای دشوار، شماری از روزنامهنگاران پراودا آن را ترک کردند و نماندند تا در دستیافتن به آرزوی سیاسی آن در راهاندازی سایت اینترنتیاش سهیم باشند. سرانجام در سال ۱۹۹۷ حزب کمونیست فدراسیون روسیه توانست مالکیت روزنامه پراودا در مقام “ارگان مرکزی“ حزب را دوباره به دست آورد. در دوره شوروی، پراودا ۳۰۰ عضو تحریریه داشت. امروزه فقط ۱۴ روزنامهنگار تماموقت در آن کار میکنند، که بعضی از آنان از سالهای ۱۹۶۰ کار در روزنامه را آغاز کردهاند و برخی هم جوانترهاییاند که تازگی به کادر روزنامه پیوستهاند. به قول کوموتسکی، امروزه بیش از ۸۰ درصد مطلبهای روزنامه را خبرنگاران و روزنامهنگاران داوطلب در سراسر روسیه- ”به سنّت لنینی“- تهیه میکنند. او میگوید: ”به مناسبت صدمین سالگرد بنیادگذاری روزنامه، چندین گروه تلویزیونی برای تهیه گزارش به اینجا آمدند که خیلی غیرعادی است و برای ما تعجبآور بود. حزب ما بعد از انتخابات اخیر و نتیجه خوبی که به دست آورد، اعتبار و توان بیشتری پیدا کرده است. امیدواریم این گزارشگران حقیقت را راجع به ”حقیقت“ (پراودا) بگویند.“ شمارگان کنونی پراودا، که هفتهیی سه بار منتشر میشود، ۱۰۰ هزار نسخه است که نشرهای ویژه برای چهار منطقه مسکو، قفقاز، اورال، و سیبری را دربرمیگیرد. علاوه بر این، هفتهنامههای منطقهای و ویژهنامههایی هم منتشر میکنیم. بانکی که با آن کار میکنیم نیز یک کیک مخصوص به مناسبت صدمین سال انتشار روزنامه برایمان فرستاد که با عکس صفحه اول پراودا، از جمله سرصفحه شاخص[لوگو]ی آن با عکسهایی از دو نشان لنین و یک نشان انقلاب اکتبر، تزیین شده بود. این نشانهای یادآور دوره شوروی را مدتها پیش برداشتند، اما کوموتسکی اصرار دارد که دوباره آنها را روی صفحه اول بگذارند. او پراودا را ”سرپُل تمدن شوروی که هرگز تسلیم نشد“ میداند، و میگوید: ”ما هر آزمونی را پشت سر گذاشتهایم. ما به نام این روزنامه [حقیقت] و اصولی که لنین پایه گذاشت، وفادار و صادق ماندهایم. این روزنامه حقیقت مبارزات کارگران را گزارش میکند. مدرسهیی است برای کسب منش و شخصیت استوار. آن را سیاستمداران خبره نساختند، بلکه از میان درد و رنج زحمتکشان و آرمان تغییر سر بلند کرد.“
کوموتسکی از استقبالی که از نخستین دعوت بینالمللی پراودا در بیست سال اخیر به عمل آمده است، بسیار خوشنود است. او میگوید هدف این بود که آنان ببینند ”چه کار عظیمی برای سروسامان دادن دوباره به کار پراودا صورت گرفته و میگیرد. این کار ادامه دارد.“ او تأکید میکند که ”بهترین حاصل نشست امروز، پیوندهای نزدیکتر میان ما است. دشواریهای فنی و مالی کم نیستند، اما میشود بر آنها چیره شد.“
به نقل از نامه مردم، شماره 898، 12 تیر ماه 1391