کارگران و زحمتکشان

اقتصاد مقاومتی“ : تخفیف فشار به زحمتکشان، یا حفظ منافع غارتگران؟

خامنه ای: ” مردمی کردن اقتصاد با اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ و توانمند سازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات و حرکت بر اساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قوانین و سیاست ها از ارکان اقتصاد مقاومتی به شمار می روند.“

سید علی خامنه ای، ولی فقیه رژیم، در دیدار با مسئولان و کارگزارن رژیم، هفته گذشته، سخنانی را بیان کرد که قسمت مهمی از آن به چالش های پیش رو در رویارویی برای حل مشکل‌های اقتصادی اختصاص داده شده بود. فشارهای اقتصادی، که با اجرای عملی تحریم های اقتصادی از چندی پیش آغاز گردیده است، پیامدهای زیان‌بارش را در درجه اول متوجه زحمتکشان میهن خواهد کرد و آنان را در صف مقدم قربانیان این جنگ اعلام نشده قرار می دهد. به گزارش روزنامه آرمان، علی خامنه ای با مهم دانستن اقتصاد، گفت: ”هدف دشمن از فشارهای اقتصادی در شرایط کنونی، لطمه زدن به رشد و رفاه ملی و ایجاد مشکل برای مردم به منظور دلسرد و جدا کردن آنان از نظام اسلامی است.“ او در ادامه، به آن چیزی که وی طراحی دشمن نامید اشاره کرد، و گفت: ” از چند سال قبل مشخص بود که طراحی دشمن بر اقتصاد کشور متمرکز شده است و بر همین اساس شعارهای سال های اخیر همچون اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف- کار مضاعف، جهاد اقتصادی و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی به عنوان حلقه هایی برای ایجاد یک منظومه اقتصادی مطرح شد تا حرکت عمومی در عرصه اقتصادی ساماندهی شود.“ جالب اینکه وی مقابله با این چالش را اجرای “اقتصاد مقاومتی“ دانست، و اظهار داشت: ” مردمی کردن اقتصاد با اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ و توانمند سازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات و حرکت بر اساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قوانین و سیاست ها از ارکان اقتصاد مقاومتی به شمار می روند.“ از هنگام شروع به کارگیری تحریم های اقتصادی تاکنون، زحمتکشان میهن سخنانی مشابه این را از دیگر مسئولان حکومتی شنیده اند، و سخنان خامنه ای در این زمینه نکته تازه ای در برندارد، اما اینکه چنین اظهاراتی هم اکنون به مراتب بیشتر از گذشته بیان می شود را باید با کمی تأمل بررسی کرد. سوال اساسی این است که، در عرصه اقتصادی چه تغییر مهمی به وجود آمده است که ما باید شاهد بیان چنین اظهاراتی باشیم. خامنه ای می گوید هدف از این فشارها، ”دلسرد کردن و جدا کردن“ مردم از ”نظام“ موجود است. چنانچه بخواهیم این سخنان را قبول کنیم، واقعیت‌ها و داده های موجود ما را به نتیجه‌های متفاوتی خواهند رساند. روزنامه شرق، ۱۵ اسفند‌ماه ۹۰، در گزارشی راجع به رشد اقتصادی، نوشت:“ بانک مرکزی نرخ رشد اقتصادی کشور در سال ۸۷ را با احتساب نفت، ۸ دهم درصد، برآورد کرد.“ بر اساس همین گزارش، این آمار در حالی منتشر شد که مسئولان و ارگان های ذی‌ربط به مدت دو سال از ارائه چنین آماری امتناع می ورزیدند. در سال ۸۷ مسئله تحریم های اقتصادی اصلا مطرح نبود، و دولت احمدی نژاد فارغ البال به برنامه های ضد مردمی خود ادامه می داد. روزنامه شرق در ادامه با استناد به آمار بانک مرکزی، که رشد اقتصادی برای سال ۸۸ را ۳ درصد، و برای سال ۸۹ نزدیک به ۶ درصد اعلام کرده، به نقل از فرشاد مومنی، می نویسد: ”هیچکدام از زمینه هایی که باید بستر ساز رشد فزاینده اقتصادی باشد، در متغیرهای کلان این اقتصاد در ابعادی که مطرح شده قابل مشاهده نیست. چقدر خوب است که دستگاه ها گزارش هایی تفکیکی منتشر کرده و منطق این ادعا را اعلام کنند که چگونه رشد اقتصادی از ۸ دهم درصد در سال ۸۷ به ۳ درصد در سال ۸۸ و ۵/۸ درصد در سال ۸۹ رسیده است.“ این تنها موردی نیست که به چالش گرفته شدن آمارهای اقتصادی دولت را مشاهده می‌کنیم. ایلنا، ۷ تیرماه، به نرخ بیکاری مربوط به سال ۸۹ پرداخته و می نویسد: “بازار کار در سال ۸۹ وارد دور جدیدی از رکود شده به طوریکه نرخ بیکاری نسبت به سال قبل کمی بیش از ۶ درصد افزایش داشته است.” ایلنا در ادامه، به نقل از توکلی، می نویسد: ”در مورد فضای کسب و کار ما از نظر رتبه در بین ۱۸۳ کشور در سال ۹۱، رتبه ۱۴۴ هستیم و سال قبل ۱۴۰ و سال قبل تر در رتبه ۱۳۲ بودیم، یعنی به انتهای لیست نزدیک می شویم.“ آمارهای کسب و کار هم به چند سال گذشته‌یی مربوط بوده است که موضوع تحریم های اقتصادی اصولا مطرح نبود، اما ما وضعیتی را شاهد بودیم که به ضرر زحمتکشان جریان داشته است. خبرگزاری مهر، ۱۶ خرداد‌ماه، گزارشی را منتشر کرد که آمار بیکاران جوان بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ را نشان می دهد. آمارهای موجود به خوبی نشان می دهند که در طول تمامی این سال ها آمار بیکاری جوانان بالای ۲۰ درصد بوده است، و در همین ارتباط، مهر می نویسد: ” به صورت کلی آمارها نشان می دهد که هیچگاه در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۰ نرخ بیکاری کل برای مردان و زنان در فصول مختلف سال کمتر از ۲۰ درصد نبود و فقط در یک مورد مرکز آمار ایران نرخ بیکاری مردان و زنان ۱۵ تا ۲۴ ساله را نزدیک به ۱۵ درصد اعلام کرد.“ روزنامه شرق، ۱۷ فروردین‌ماه ۹۰، یعنی ۱۶ ماه پیش، به بررسی نرخ تورم از شروع اجرای برنامه حذف یارانه ها پرداخته که نشان می دهد نرخ تورم در دی ماه سال ۸۹ نزدیک به ۱۱ درصد و دی ماه یک سال بعد، یعنی سال ۹۰، به ۲۱ درصد رسیده است. بعید است سید علی خامنه ای از وجود چنین آمار و وضعیتی بی اطلاع بوده باشد. این آمار و گزارش‌ها در طول چند سال گذشته به دفعات در رسانه های مجاز کشور گزارش شده بود. حال باید پرسید که چه دغدغه‌یی باعث گردیده اکنون ولی فقیه رژیم سخن از “اقتصاد مقاومتی“ براند؟ مگر نه این است که ما در سال ۸۴ هم مشکل بیکاری داشتیم، مگر نه این است که ما در طول تمامی سال های حاکمیت رژیم ولایت فقیه با تورم بالا مواجه بوده ایم؟ با توجه به واقعیت‌ها و آمارهای اقتصادی بالا چگونه است که ما در طول سال های گذشته دغدغه و نگرانی مسئولان از دلسرد شدن مردم نسبت به نظام را نداشتیم و اکنون چنین امری باید در اولویت قرار بگیرد؟ آیا همین امر نشان نمی دهد که در زیر این سخنان فریبنده آن چیزی که مد نظر نیست اتفاقا فشارهایی است که به مردم وارد می شود، و چنین سخنانی تنها و تنها به منظور ارائه راه کارهایی برای حفظ موجودیت رژیم رانده می‌شوند. برای اینکه این مسئله را بیشتر بشکافیم، استناد به سخنان کسانی که مسئولیت های دولتی در عرصه اقتصاد دارند جالب است. روزنامه اعتماد، ۲۱ فروردین‌ماه سال جاری، نوشت: ” دیروز اتاق ایران نخستین نشست امسال خود را در حالی برگزار کرد که حمایت از تولید ، محور اکثر سخنرانی ها بود و در عین حال از رئیس اتاق گرفته تا نایب رئیس و رئیسان کمیسیون ها اکثرا خواهان تعویق فاز دوم هدفمند کردن یارانه ها بودند. البته این خواست تنها اتاقی ها نیست بلکه رئیس مجلس هم در نامه یی که خطاب به مقام معظم رهبری نوشته، از ایشان خواسته مانع اجرای فاز دوم هدفمندی شوند زیرا اقتصاد کشور توان کشش این فاز را ندارد.“ روزنامه آرمان، ۲۰ فروردین‌ماه، با ابراهیم رزاقی، استاد دانشگاه، در ارتباط با برنامه حذف یارانه ها مصاحبه‌یی کرد که وی در آن می‌گوید: ”عملکرد اقتصادی تحت تاثیر سیاست تعدیل اقتصادی بوده و هزینه های زیادی که این طرح برای کشور داشته است را می توان اینگونه ارزبابی کرد که در پنج سال گذشته حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد دلار و بعد از جنگ تحمیلی نزدیک به هزار میلیارد دلار هزینه بر اقتصاد کشور تحمیل کرده است.“ روزنامه جهان صنعت، ۱۷ فروردین‌ماه سال جاری، از قول شکور اکبر نژاد، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، نوشت: ” اجرای طرح هدفمندی یارانه ها باعث رکود در تولید شده که این در آینده کشور را با مشکلات جدی تر مواجه خواهد کرد.“ با اینکه قرار بود فاز دوم این برنامه چندی پیش به مرحله اجرا دربیاید، اما اظهارات تاکنونی نشان می دهد که مقام‌های مسئول، با توجه به شرایط اقتصادی موجود، اجرای فاز دوم این طرح را به صلاح نمی دانند و صحبت از اجرا نشدن ادامه این طرح می رود. همینکه رئیس مجلس به ولی فقیه نامه می نویسد تا از اجرای فاز دوم این طرح جلوگیری کند، نشان دهنده آن است که وی با آگاهی کامل اجازه فاز اول را نیز صادر کرده است. طرحی که بنا به گفته مسئولان حکومتی جز فقر، بیکاری، تورم، و افت تولید نتیجه‌یی به همراه نداشته است. اگر قرار است و یا قرار بود مردم از ”نظام“ دلسرد نشوند چرا اصلا اجازه داده شد چنین طرح ضد مردمی‌ای با چنین نتیجه‌های مخربی از سوی یکی از فاسد ترین حکومت های دوران معاصر به اجرا دربیاید؟ آیا همین امر دوباره نشان نمی دهد که دغدغه علی خامنه ای در سخنان اخیرش مردم و زحمتکشان میهن نیستند؟ ما در طول سالیان اخیر و حتی قبل از آن، در رابطه با فساد حکومتی و استفاده از رانت های قدرت به تناوب شنیده و یا خوانده ایم. چنین وضعیتی باعث گردیده تا ما شاهد درآمدهای نجومی برای کسانی باشیم که در ارتباط با مقام‌های حکومتی زمینه های فشار هر چه بیشتر را به مردم فراهم می آورند تا از این طریق ثروت های افسانه ای خویش را دو چندان کنند. خبرگزاری فارس، ۲ مرداد‌ماه، در خبری نوشت:“ فردی که به سلطان گوشت شهره است، صاحب ۱۵ شرکت بزرگ بوده و فعالیت های انحصاری فراوانی در حوزه فرآورده های گوشتی انجام داده که هم اکنون مدارک مربوط به این متهم فساد اقتصادی در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس موجود است.“ در طول چند هفته گذشته ما شاهد نگرانی های مردم درباره بالا رفتن قیمت مرغ و دیگر فرآورده های گوشتی بوده ایم. استناد به گزارس فارس و ادامه معضل‌ها و مشکل‌ها در این زمینه، به خوبی نشان می دهد که فشارهای وارد آمده به مردم برای ”دلسرد کردن“ آنان نه از سوی کشورهای غربی، بلکه از سوی کسانی بوده است که یا خود متصدی امورند و یا در ارتباط با متصدیان امور برنامه های غارتگرانه خویش را به پیش می برند. به گزارش ایلنا، ۲۷ تیرماه، محمد رضا رحیمی، معاون احمدی نژاد، نیز در همین ارتباط اعتراف کرد و گفت: ” وای بر خانه‌ای که دشمن در درون باشد و خیانت در داخل رخ دهد. امسال را اگر مراقبت نکنیم می توانیم سال خیانت از سوی دشمنان داخلی بنامیم.“ روزنامه خراسان، ۲۰ اردیبهشت‌ماه، گزارشی از دادگاه پرونده ۳ هزار میلیارد تومانی دارد، و به نقل از قاضی سراج، رئیس دادگاه، می نویسد: ” این گروه ۴ سری از جنگل های کشور را در حدود ۱۲ هزار هکتار با ثمن بخس برده و ۵۰ درصد فولاد کشور را در اختیار داشته اند. این گروه در واردات گوشت و همچنین دیگر فعالیت های کشاورزی ورود پیدا کرده بودند.“ همین اظهارات و افشاگری های پراکنده به خوبی نشان می دهد که اقتصاد ایران به وسیله نیروهای وابسته به رژیم، با شیوه های کاملا انگلی، تنها با یک هدف به پیش برده می‌شود، و آن یک هدف، انباشت سرمایه های نجومی برای خود و کشاندن میلیون ها نفر از هم میهنمان‌مان به فقر و شوربختی بوده است. جالب اینکه اسدالله عسگراولادی که در طول سی و چند سال گذشته توانسته ثروت افسانه ای خویش را به واقعیت تبدیل کند، برای توجیه چنین روندی حتی منکر سخنان رهبران مذهبی می شود و در پاسخ به این سوال “جوان آنلاین“، ۲۷ اردیبهشت‌ماه، که حضرت علی گفته هیچ ثروتی در جایی انباشته نمی شود، مگر اینکه حقی در کنار آن از بین رفته باشد، می گوید: ” من آن را قبول ندارم. فرمایش حضرت امیر این است که مواظب حلال و حرام زندگیت باش. من ده بار نهج البلاغه را خوانده ام، چنین چیزی در آن نبود، شما اگر پیدا کردید، بگویید که در کدام فراز است، اینها ساخته کمونیست ها یا کمونیست های وطنی است. ایشان مرز ارزش ها را حلال و حرام دانسته اند، نه اینکه اگر ثروتی انباشته شد، در کنار آن حقی از بین رفته است.“ البته اگر چنین سخنانی از طرف شخصی غیر حکومتی زده می شد ده بار حکم تکفیر و قتل او را صادر کرده بودند، اما آموزه های اسلامی در رژیم ولایت فقیه باید به صورتی تفسیر شود که فقر مردم عادی ناشی از مشیت الهی باشد و ثروت های افسانه ای مقام‌های مسئول محصول تلاش و کوشش فردی آنان. با توجه به داده های بیان شده در بالا، نباید انتظار داشت که این ”اقتصاد مقاومتی“ تغییری در زندگی زحمتکشان به وجود آورد. در طول سال هایی که ما شاهد درآمدهای نجومی نفت بودیم آیا تغییری در بهبود زندگی مردم به وجود آمد؟ تحریم ها فشارها را به زحمتکشان دو چندان خواهد کرد. هدف علی خامنه ای از بیان چنین سخنانی نه چاره جویی در جهت رفع معضل‌هایی است که گریبان توده های محروم را گرفته است، بلکه تامین و تضمین وضعیتی است که در پرتو آن خللی در پایه های حکومت ضد مردمی موجود به وجود نیاید.

به نقل از نامه مردم، شماره 901، 23 مرداد ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا