سیاستِ ارتجاع حاکم در حذفِ جنبش دانشجویی: از تفکیکِ جنسیتی، تا پیگردِ فعالان دانشجویی
هوشیاری مبارزان جوان در مقابل این سیاست، و حفظ اتحاد عمل در صفهای جنبش دانشجویی، و پرده برداشتن از قصدهای خائنانه ولی فقیه و ارتجاع حاکم، وظیفه فوری در این مرحله است.
به کارگیریِ سیاست تفکیکِ جنسیتی در دانشگاهها و مرکزهای آموزش عالی، در سال جاری، بُعد گستردهتری یافته است. بر پایه گزارشهای رسمی، ظرفیتِ پذیرش دختران در ۳۶ دانشگاه کشور و در ۷۷ رشته تحصیلی، حذف شده است. خبرگزاری مهر، ۱۶مرداد ماه، در گزارشی آماری اعلام کرد: ”امسال ۳۶ دانشگاه کشور ظرفیت پذیرش دختران را در برخی از رشته های دانشگاهی در دفترچه انتخاب رشته سال ۹۱ حذف کردهاند و در حالی که در سال ۹۰ تنها دو رشته از ظرفیت دختران حذف شده بود، امسال ۷۷ رشته کارشناسی پذیرش دختران ندارند … دامنه این حذف ظرفیت به تعداد زیادی از رشتههایی کشیده شده … رشتههایی همچون حسابداری، علوم تربیتی و راهنمایی و مشاوره، مرمت بناهای تاریخی و شیمی محض … دهها رشته دیگر از جمله این رشتهها هستند.“
تفکیک جنسیتی تنها موضوع پر اهمیت مرتبط با جنبش دانشجویی در طول ماه های اخیر نیست. همزمان و به موازات به کارگیری تبعیض جنسیتی در دانشگاهها و حذف ظرفیت پذیرش دختران در بیش از ۷۷ رشته، تصمیمهایی چون حذف، اصلاح، و تغییر برخی مادهها و درسهای دانشگاهی ویژه علوم اجتماعی، شدت بخشیدن به فشار به مبارزان جنبش دانشجویی، احضار و اخراجهای پر شمار، و نیز مانورهای فریبکارانه ولی فقیه در خلال سخنان اخیر وی در جمع تشکلهای دانشجویی وابسته به رژیم، زیر عنوان سیاستهایی هدفمند در قبال جنبش دانشجویی، را میتوان تشخیص داد. بنابراین، موضوع تفکیک جنسیتی در مرکزهای آموزش عالی و دانشگاههای سراسر کشور بخشی از زن ستیزانه و واپسگرایی ارتجاع حاکم است که در عین حال هدفش جدا کردن فعالیت مشترک جنبش دانشجویی کشور است. درخصوص حذف پذیرش دختران از رشته های گوناگون آموزش عالی، پایگاه اطلاع رسانی فرارو، ۱۷ مرداد ماه، با اعتراف به اینکه چنین اقدامی نامی جز تفکیک جنسیتی ندارد، مینویسد: ”سال گذشته ۲۰ دانشگاه پذیرش دختران و پسران را جدا کردند. تا حدی سرو صدا به پا شد … اما در نهایت نه آب از آب تکان خورد و نه اتفاق خاصی افتاد. همین شد که امسال ۴۰ دانشگاه دیگر هم به جرگه پذیرشهای تک جنسیتی پیوستند و شمارشان به بیش از ۶۰ دانشگاه رسید. امسال دختران اصلیترین قربانیان این نحوه پذیرش بودند. به این معنا که در سال ۹۰ تنها دو رشته از ظرفیت دختران حذف شده بود، اما امسال ۳۶ دانشگاه در ۷۷ رشته کارشناسی از پذیرفتن دانشجوی دختر سرباز زدند.“
در ادامه این گزارش، ضمن اشاره غیر مستقیم به برنامه اسلامی کردن دانشگاهها به ویژه پس از تحولهای مرتبط با رویدادهای سال ۸۸ (کودتای انتخاباتی)، خاطر نشان میشود: ”نخستین زمزمههای پاکسازی دانشگاهها با آغاز دولت نهم شکل گرفت. اتفاقی که از آن با عنوان انقلاب فرهنگی دوم یاد میشد. اما این انقلاب، در سطح حرف باقی ماند تا نوبت به دولت دهم رسید و بار دیگر از گوشه و کنار لزوم اسلامی شدن دانشگاهها به طرق مختلف، مطرح شد … این سیاست هر نامی که داشته باشد در نهایت به پدید آمدن محدودیت در دانشگاهها، ایجاد تفاوت و تبعیض بین دختران و پسران و جدا سازی آنها ختم میشود. سیاستی که به نظر میرسد چندان هم بدون برنامه ریزی و اتفاقی نباشد.“
نکته قابل تأمل اینکه، درباره این سیاستِ برنامهریزی شده با محاسبه دقیق، از سوی اغلب مسئولان و دستاندرکاران “وزارت علوم“ و “شورای عالی انقلاب فرهنگی” انکار یا سکوت میشود. در این باره، روزنامه اعتماد، ۱۹مرداد ماه، گزارش داد: ”حاشیه های کنکور امسال ادامه دارد. با وجود گذشت چند روز از انتشار دفترچه کنکور سراسری ۹۱ و حذف دختران از ۷۶ رشته دانشگاهی، مسئولان وزارت علوم و مجلس حاضر به ارایه توضیح قانع کنندهیی در این زمینه نیستند … در حالی که بیش از ۶۰ کُد رشته دانشگاهی در ۶۰ دانشگاه کشور در کنکور ۹۱ تک جنسیتی شد، روسای دانشگاهها توجیهات خود را در این زمینه دارند … بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی حدود ۲۰ درصد، علوم انسانی بیش از ۳۰ درصد، علوم تجربی ۱۰ درصد، هنر ۳۴ درصد و زبانهای خارجی ۲۵ درصد کد رشته های دانشگاهی به صورت تفکیک شده برای دانشجویان پسر و دختر خواهد بود … دانشگاه صنعت نفت هم اعلام کرده دیگر دانشجوی دختر پذیرش نمیکند.“
در حالی که تفکیک جنسیتی با دقت و برنامهریزی جریان دارد، علی خامنهای در جمع دانشجویان عضو تشکلهای وابسته به رژیم، بسیج دانشجویی، و تشکلهایی از این قبیل، ناگهان از ”شرح صدر“[تحمل و گذشت داشتن] و ”دوری از رفتار پرخاشگرانه“ سخن گفت. خامنهای در این دیدار از جمله گفت: ”در قبال اظهار نظر احیاناً قدری تند یک جوان دانشجو خیلی نباید حساسیت وجود داشته باشد … برخورد با جوانها، نباید خیلی برخورد خشن و تند … باشد.“
این سخنان و موضعگیری از سوی کسی صادر میشود که با هدایت و رهنمود او هزاران جوان میهن ما در جریان کودتای انتخاباتی یا به خاک و خون کشیده شدند و یا به زندانهای مخوفی مانند کهریزک افتادند. این مانور فریبکارانه بخشی از سیاست کلی ولی فقیه در حل مسئلههای کشور و بحران حاد سیاسی کنونی است، و در عین حال، از اجزای سیاست هدفمند واپسگرایان برای حذف جنبش دانشجویی به شمار میآید. این مانور حساب شده برای فریب و صحنه سازی به اجرا در میآید. مقایسه موضعهای فریبکارانه خامنه ای با رویدادهای کنونی در دانشگاهها و شدت پیدا کردن سیاستِ به کارگیری فشار، پیگرد، احضار، و اخراج مبارزان جنبش دانشجویی، هدفهای شوم واپسگرایان را به روشنی آشکار میسازد.
در حالی که خامنهای از دوری جستن از برخورد خشن و تند با جوانان دانشجو داد سخن در میدهد، علاوه بر حضور عده زیادی دانشجو در زندانهای کشور به اتهامهای واهی و دروغین، روند اخراج و احضارهای گسترده به کمیته های انضباطی را نیز شاهدیم. فقط در طول ۲ ماه گذشته برخی از فعالان با سابقه و شناخته شده جنبش دانشجویی مانند: علی عجمی، دانشجوی دانشگاه تهران از طیف چپ، پیمان عارف، دانشجو و روزنامه نگار از طیف ملی، میثاق افشار، دانشجوی دانشگاه ملی و عضو جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، احمد حسینی، دانشجوی دانشگاه ارومیه، هاشم میرزاده، از دانشگاه تبریز، در مقام فعالان شناخته شده، از حق ادامه تحصیل محروم و از دانشگاه اخراج شدهاند. به علاوه، دهها دانشجو در سراسر کشور به کمیتههای انضباطی فراخوانده شده و مورد تهدید و بازجویی قرار گرفتهاند. این پیگرد هدفمند از سوی ارتجاع، به منظور ضعیف کردن جنبش دانشجویی و حذف فعالان با سابقه و با تجربه صورت گرفته است، و قصد تاریکاندیشان به وجود آوردن گسست میان دانشجویان دوره جدید با فعالان با سابقه، و به طور کلی، مهار و کنترل جنبش دانشجویی تأثیر گذار کشور در این مقطع زمانی حساس است. در نتیجه، با صراحت باید تاکید کرد که، مانورهای ولیفقیه، پیگرد هدفمند و برنامهریزیشده مبارزان جنبش دانشجویی، تلاشی است برای مهار و حذف جنبش دانشجویی ایران از صحنه سیاسی کشور.
ولی فقیه با مانورهای خود میکوشد بخشهایی از جنبش دانشجویی را فریب داده و در صف این جنبش تفرقه بیفکند. همزمانیِ پیگرد فعالان جنبش دانشجویی از سوی نهادهای امنیتی، به قصد جدا ساختن فعالان و مبارزان با تجربه از بدنه جنبش دانشجویی صورت میگیرد، و به موازات آن، با اسلامی کردن دانشگاهها و تفکیک جنسیتی، میزان توانایی و قدرت مانور جنبش دانشجویی ضعیف و مهار میشود. هوشیاری مبارزان جوان در مقابل این سیاست، و حفظ اتحاد عمل در صفهای جنبش دانشجویی، و پرده برداشتن از قصدهای خائنانه ولی فقیه و ارتجاع حاکم، وظیفه فوری در این مرحله است.
متحد و یکپارچه در برابر سیاستهای رژیم ولایت فقیه- به خصوص مانورهای ولی فقیه- دولت ضد ملی احمدی نژاد، و سپاه پاسداران، باید ایستادگی کرد.
حذف جنبش دانشجویی، در چارچوب سیاستی چند وجهی، بخشی از برنامه حذف جنبش مردمی از صحنه سیاسی کشور در این مرحله حساس و سرنوشت ساز است. باید این سیاست را افشا و خنثی کرد!
به نقل از نامه مردم، شماره 902، 6 شهریور ماه 1391