پیام پلنوم کمیته مرکزی حزب توده ایران به کارگران و زحمتکشان میهن
حضور سازمانیافته و متشکل طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان درعرصه مبارزه با استبداد و ارتجاع، و نیز تاکید بر حق حاکمیت ملی و تضمین آن، ضرورتی انکارناپذیر بوده و درعین حال دارای اهمیت و نقش قاطع در تعیین مسیر مبارزه جنبش مردمی و میزان کارایی آن است.
نشست کمیته مرکزی حزب توده ایران، درودهای پیکارجویانه خود را به طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان کشور، که در اوضاع دشوار کنونی و بررغم سرکوب شدید به مبارزه با استبداد ولایی و برای تأمین حقوق سیاسی و صنفی خود ادامه میدهند، تقدیم میدارد.
درچندسال اخیر، به موازات تحول های سیاسی کشور و حاکمیتِ باندهای زیر حمایت ولی فقیه، نظیر دولت ضدملی احمدی نژاد و ارگان های امنیتی – نظامی به خصوص سپاه پاسداران، بر کشور و تشدید جو اختناق و سرکوب، با اجرای برنامههای اقتصادی – اجتماعی ضدمردمی، زندگی و امنیت شغلی کارگران و زحمتکشان با یورش و تهدیدهای جدی روبهروشده است. به جرئت میتوان ادعا کرد که، زندگی کارگران میهن ما هیچگاه به اندازه این سال ها وخیم و ناگوار نبودهاست. اجرای برنامههایی مانند آزادسازی اقتصادی و حذف یارانهها بیش از همه بر کارگران و زندگی و امنیت شغلی آنان اثر مخرب داشته و دارد. در هفتههای گذشته، با نوسانهای شدید بازار ارز، کاهش ارزش پول ملی، و ژرفش بحران اقتصادی، این کارگران و زحمتکشان بودند که سطح زندگی و قدرت خریدشان بازهم بیشتر از پیش با سقوط روبهرو گردید.
در چارچوب سمتگیری اقتصادی – اجتماعی رژیم ولایت فقیه در سالهای اخیر، برنامههایی مانند آزادسازی اقتصادی به دستور ”صندوق بینالمللی پول“ و ”بانک جهانی“ درکشور ما به دست دولت ضدملی احمدینژاد به اجرا درآمدهاند که نتیجه آنها به ویژه برای طبقه کارگر ایران فاجعهبار بوده و هست.
رشد اقتصاد دلالی و غیرمولد، اخراجهای وسیع و دستجمعی، نابودی امنیت شغلی، دستمزدهای پایینتر از نرخ واقعی تورم، و سرکوب تشکلها و سندیکاهای مستقل، پیامدهای انکارناپذیر سیاستهای ارتجاع حاکم در خصوص منافع کارگران و زحمتکشان کشور قلمداد میشود.
بهدیگرسخن، ارتجاع حاکم و در راس آنها ولی فقیه و باندهای مورد حمایت او، با اجرای سیاستهای خود زندگی کارگران ایران را به ورطه فقر و نیستی کشاندهاند. افزایش قیمتها به طورمستقیم زندگی کارگران را زیر تاثیر قرارداده و خانوادههای کارگری را به فقر محکوم کردهاست. درحالیکه خط فقر در خوشبینانهترین حالت بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان برآورد میشود، کارگران کشور با سطح دستمزد ۴۰۰ هزارتومانی از تأمین نیازمندیها و هزینههای اولیه و بدیهی زندگی ناتواتنند. درچنین وضعیتی، سخنگویان دولت ضدملی احمدینژاد رسماً اعلام کردهاند که، پیشنویس “اصلاح قانون کار“ آمادهگردیده و به مجلس برای تصویب ارایه میشود. درهمین حال، در بطن برنامه آزادسازی اقتصادی طرح ارتجاعی و به شدت ضدکارگریِ نظامِ استاد – شاگردی از سوی دولت ابلاغ شد. مطابق این طرح، کارگران کشور، به خصوص کارگران صنوف، که بخش چشمگیری از ترکیب زحمتکشان را دربرمیگیرند، بسیاری از حقوق خود را ازدست میدهند، و نیز در نتیجه آن، نوعی مناسبات واپسمانده قرون وسطایی در بخش صنوف حاکم میشود. سقوط سطح دستمزدها و رواج قراردادهای موقت از پیامدهای مستقیم احیای نظام منسوخ استاد – شاگردی است. خصوصیسازی صنایع و واگذاری واحدها و کارخانههای تولیدی – خدماتی به بخش انگلی طبقه سرمایهدار ایران، و حضور بیرقیب شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران و بنیادهای انگلی در عرصههای اقتصادی، ضمن آنکه اضمحال و فروپاشی تولید را موجب گردیده، بیکاری گسترده کارگران را در پیداشته است، و به طور مستقیم در کیفیت و کمیت طبقه کارگر ایران اثر منفی داشته است. درکنار اجرای برنامههای ضدمردمی اقتصادی – اجتماعی، باید به تاثیر ویرانگر تحریمهای مداخلهجویانه امپریالیستی اشاره داشت که به میزان زیاد و به طور جدی به بحران اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی دامنزده و ازاین رهگذر منافع کارگران را نیز مورد تهدید و تخریب قرارداده است.
سیاستهای ماجراجویانه و ضدمنافع ملی کشور که ازسوی ولیفقیه، سپاه پاسداران، و دولت ضدملی احمدی نژاد تدوین و پیاده گردیده است، در شدت بخشیدن به اعمال تحریمهای مداخلهجویانه و گسترش نفوذ امپریالیسم با هدف تاثیرگذاری بر روند رویدادهای کشورمان، نقش معین و مهمی داشته و دارند. کارگران و زحمتکشان میهنمان با قاطعیت، ضمن مخالفت و مبارزه جدی با استبداد حاکم، در رویارویی با مداخله خارجی به هرشکل و تحریمهای ویرانگر قرارداشته و دارند.
تجربههای ارزشمند چندسال اخیر گواه این واقعیت است که، ضرورتِ سازماندهی و احیایِ حقوق سندیکایی زحمتکشان کماکان اولویت اصلی در پیکار جنبش کارگری میهن ماست. اقدامهای چندهفته اخیر، مانند تجمع رانندگان شرکت واحد، اعتصاب کارگران بنیاندیزل تبریز، و گردهمایی کارگران صنایع فلزی ایران، و نیز امضاء نامهها و طومارهای ۲۰هزار امضایی، از وضعیت حاد زحمتکشان و وجود زمینههای عینیِ ارتقاءِ سطح جنبش اعتراضی کنونی زحمتکشان حکایت دارد. زمینهها و محملهای ضرورِ عینی، به منظور غلبه بر ضعفهای کنونی جنبش کارگری و تقویت جایگاه آن در مجموعه جنبش دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم، وجود دارند. طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان ایران، در مبارزه و به چالش طلبیدن رواج اقتصاد دلالی، مخالفت با تحریمها و مداخله خارجی، دارای فصل مشترک با دیگر طبقهها و لایههای اجتماعیاند. ازاینروی، مبارزه برای تقویت جایگاه جنبش کارگری جدای از پیکار برای اتحاد گسترده و فراگیر میان طبقهها و لایههای اجتماعی مخالف و ناراضی از عملکرد رژیم ولایت فقیه و استبداد حاکم نبوده و نیست. ارتجاع با شناخت ازاین ظرفیت و توان جنبش کارگری ایران است که اعمال فشار بر سندیکاهای مستقل و کارگران دربند را شدت بخشیده است. وضعیت نگرانکننده شماری از سندیکالیستهای گرفتار در بند رژیم و نگهداشتن فعالان جنبش کارگری در زندانهای جمهوری اسلامی، و نیز توطئههای رنگارنگ نهادهای امنیتی برضد تشکلهای مستقل کارگری، گواه این مدعاست.
کارگران و زحمتکشان!
میهن ما آبستن تحولهای بسیار مهم در صحنه سیاسی کشوراست. حضور سازمانیافته و متشکل طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان درعرصه مبارزه با استبداد و ارتجاع، و نیز تاکید بر حق حاکمیت ملی و تضمین آن، ضرورتی انکارناپذیر بوده و درعین حال دارای اهمیت و نقش قاطع در تعیین مسیر مبارزه جنبش مردمی و میزان کارایی آن است.
پلنومِ کمیته مرکزی حزب تودهایران، باردیگر برعهد و پیمان تاریخیِ حزب با طبقه کارگر برای تامین منافع آن، تأکید میورزد، و اعلام میدارد که، حزب توده ایران همچون همیشه همراه و همگام زحمتکشان کشور به رزم خود ادامه خواهد داد.
پلنوم کمیته مرکزی حزب تودهایران
مهرماه ۱۳۹۱
به نقل از نامه مردم، شماره 906، 1 آبان ماه 1391