مسایل سیاسی روز

تحریم‌های ویرانگر: آماجِ امپریالیسم، و سیاستِ ارتجاع حاکم

* مخالفتِ قاطع با تحریم‌های مداخله‌جویانه، با مبارزه برضد دیکتاتوری پیوندِ سرشتی دارد. در وضعیت حساس کنونی میهن ما، این دو عرصه، رابطه متقابلِ دیالک‌تیکی با یکدیگر دارند، و نمی‌توان آن‌ها را ازهم جدا ارزیابی کرد. رویارویی با تحریم‌ها و مبارزه با استبداد ولایی و ارتجاع حاکم، مکملِ همند.

با تصمیم “اتحادیه اروپا“ دور نوینی از اعمال تحریم‌های شدیدتر برضد میهن ما آغازشد. وزیران خارجه ۲۷ کشور عضو “اتحادیه اروپا“، در نشست روز ۲۴مهرماه خود در لوکزامبورگ، تحریم‌های جدید و شدیدتری را برضد کشورما تصویب کردند. ابعاد و دامنه این تحریم‌ها بسیار فراتر از گذشته بر زندگی مردم، اقتصاد ملی، و به‌طورکلی منافع و امنیت ملی ایران اثرهای مخرب باقی خواهد گذاشت.
مطابق این تصمیم “اتحادیه اروپا“، وزارت نفت، وزارت نیرو، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی نفت ایران، و عمده‌ترین و موثرترین شرکت‌های تابع وزارت نفت، در لیست تحریم‌ها قرارگرفته‌اند. همچنین وزیران خارجه اتحادیه اروپا، در بیانیه ۲۴مهرماه خود، با تاکید اعلام داشتند: ”اتحادیه اروپا موافقت خود را با ممنوعیت تمامی نقل و انتقالات بین بانک‌های ایران و اروپا اعلام می‌کند.“ درلیست تحریم‌های جدید ۳۴ موسسه مالی و بانک ایران قرار دارند که رابطه و مبادله مالی با آن‌ها کاملاً ممنوع گردیده‌ است. به این ترتیب، تحریم‌های مداخله‌جویانه جدید، سیستم بانکی، صادرات ایران، و صنعت نفت را آماج اصلی خود قرارداده‌اند. تحریم‌های جدید، برخلاف آنچه دولت‌های اتحادیه اروپا ادعا می‌کنند، بیش از همه بر وضعیت زندگی مردم میهن ما تاثیر خود را می‌گذارد. نکته ظریف در اعمال تحریم‌های نوین اتحادیه اروپا، خروج نام عده‌یی از تاجران عمده و شرکت‌های مختلف از فهرست تحریم‌هاست. برای نمونه، محمودرضا خاوری، مدیر عامل پیشین بانک ملی جمهوری اسلامی و از چهره‌های اصلی فساد مالی و اختلاس هزار میلیاردی که روابط تنگاتنگ با مرکزهای قدرت در رژیم داشته و دارد، و نیز محمد جدی، مدیر عامل بانک صادرات و وزیر پیشین کار دولت احمدی‌نژاد، از لیست تحریم‌ها حذف شده‌اند. به علاوه، دو شرکت حمل و نقل، یک شرکت تجهیزات الکترونیکی، و هفت شخصیت حقیقی از کلیه تحریم‌های پیشین معاف گردیده‌اند. این اقدام نشانگر اعمال سیاستی معین در پوشش تحریم‌ها ازسوی “اتحادیه اروپا“ و آمریکا است. واقعیتی که نباید آنی ازنظردور داشت. شدت‌یافتن تحریم‌ها و ادعای دولت‌های اروپایی و آمریکا مبنی براینکه مردم هدف تحریم‌ها نیستند درحالی‌ست که به تصریح دبیرکل سازمان ملل متحد، مردم ایران قربانیان این سیاست مداخله‌جویانه و ضدانسانی‌اند. بان‌کی‌مون، روز ۱۴مهرماه، در گزارش خود به مجمع عمومی سازمان ملل، با صراحت اعتراف کرده‌است که، تحریم‌ها مردم ایران را در فشار قرارداده است و زندگی را برای اکثریت جامعه بسیار دشوار ساخته ‌است. او با اشاره به تحریم‌های یکجانبه “آمریکا“ و “اتحادیه اروپا“ درخصوص سیستم بانکی، به موردهایی چون افزایش قیمت کالاهای اساسی و مواد غذایی و دارو که دسترسی آن‌ها را برای مردم مشکل کرده است، اذعان‌ کرد. آنچه دبیرکل سازمان ملل برآن صحه گذاشت و درگزارش رسمی خود بازتاب داد، افشاگر مدعیات بی‌اساس اتحادیه اروپا و آمریکاست که اعمال تحریم‌ها را متوجه ”رژیم حاکم بر ایران“ و ”برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی“ معرفی می‌کنند.
تحریم‌های امپریالیستی اثرهای ناگوار و ویرانگر جدیدی درعرصه‌ها و بُعدهای گوناگون برسرنوشت حال و آینده میهن ما دارد. تصور اینکه “تحریم‌ها“، تضعیفِ ارتجاع حاکم، و در نتیجه، ایجاد فضا برای ابراز مخالفت و رشد جنبش ضداستبدادی را سبب ساز شود، در بهترین حالت، خام‌اندیشی و خیال‌پردازی است. تجربه اعمال تحریم‌ها درچندسال اخیر نشان می‌دهد که سیاست آمریکا و اتحادیه اروپا در تحریم‌های مداخله‌جویانه نه تنها به تقویت جنبش مردمی و مبارزات آزادی‌خواهانه و دمکراتیک مردم ایران منجرنشده است، بلکه برعکس، برای رشد گرایش‌های ضدملی بستر مناسبی فراهم‌ می‌سازد، و درعین حال، جناح‌های معینی در حاکمیت را به طور مستقیم و غیرمستقیم، تجهیز و تقویت کرده است. این امری پوشیده نیست که تحریم‌ها تاکنون و بدون کم‌ترین تردید به سودِ لایه‌های انگلی و غیرِمولد سرمایه‌داری ایران و کانون‌های قدرتِ متکی به این لایه‌های اجتماعی، تمام‌ شده ‌است. وضعیت کنونی اقتصاد کشور، ازجمله گرانی‌های سرسام‌آور وسقوط ارزش پول ملی، این پرسش کلیدی را طرح‌می‌کند که: دراین آشفته‌بازار چه کسانی سود و منفعت می‌برند، و چه کسانی خانه‌خراب‌ شده و می‌شوند؟
پاسخ به این پرسش برای همه کسانی که با روی‌دادهای جاری میهن ما آشنایی‌ای حتی سطحی دارند، به هیچ روی دشوار نیست. سرازیرشدن سرمایه‌ها و نقدینگی‌های هنگفت به سمت خرید و فروش ارز، سکه، امورغیرِمولد، مستغلات و زمین، سودهای سرشار به جیب چه کسانی ریخته‌است و دراین میان کدام طبقه‌ها و لایه‌های اجتماعی زیان دیده‌اند و قدرت خرید و سطح زندگی‌شان به شدت تنزل یافته‌است؟ تحریم‌های مداخله‌جویانه ازجمله دورِ تازه تحریم‌های “اتحادیه اروپا”، هم به نفعِ قدرت اقتصادی و هم به سودِ موقعیت سیاسی ارتجاع ایران و لایه‌های انگلیِ تکیه‌گاهِ آن بوده و است.
هدف اصلی تحریم‌ها، درهم شکستن ستون فقرات اقتصادملی و بنیه تولیدی و امکان‌های بالفعل و بالقوه صنعتی و مالی میهن ماست. ازاین سیاست فقط و فقط سرمایه بزرگ تجاری و متحدِ آن، یعنی سرمایه بوروکراتیک که تکیه‌گاهِ اصلی حاکمیت را تشکیل می‌دهند سود برده و می‌برند. زیرا منافعِ طبقاتی این لایه‌های غیرمولد و انگلی، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ مادی، دراین مقطع زمانی با منافعِ امپریالیسم همسو و هم جهت است. سیاستِ نمایندگان سیاسی این لایه‌های غیرمولد، که درحاکمیت کنونی دست بالا را دارند، در قبال تحریم‌ها در سالیان اخیر و نیز در این مرحله یعنی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و اوج‌گیریِ کشمکش‌های جناحی، نشان می‌دهد که موضوع تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا همواره دستاویز مناسبی برای پیشبرد هدف‌های سیاسی‌شان بوده‌است. تنهاعلت هراس واپس‌گرایان از شدت‌یافتن تحریم‌ها، به خطرافتادن منافع اقتصادی و موقعیت سیاسی این جناح در برابر جناح دیگراست! امری که از دید امپریالیسم پنهان نبوده است و در نقطه مرکزی سیاست اعمال تحریم‌ها قراردارد. تحریم‌های مداخله‌جویانه از نقطه‌نظر منافع ملی ایران نیز فوق‌العاده مخرب و فاجعه‌باراست. برای آمریکا و قدرت‌های اصلی اتحادیه اروپا، یک ایرانِ له‌شده و ضعیف که کمرش زیر بارِ تحریم‌ها خم‌گریده، بر یک ایرانِ مستقل، نیرومند، و مترقی رجحان دارد. تحریم‌ها به شدت به جایگاهِ مدنی- فرهنگی و نقش اثرگذارِ ایران در محدوده جغرافیایی‌ای وسیع، لطمه وارد می‌سازد. یکی از اثرهای کمتر موردِ توجه در تحریم‌ها، همین مسئله خطیراست. تحریم‌ها، بنا به موقعیت جغرافیایی- سیاسی- ژئوپلتیک میهن ما، درحکم تزریق زهر مرگبار به تن کشوری تاثیرگذار و مهم در معادله‌های پراهمیت منطقه‌ای و جهانی و در دوره‌یی حساس از تاریخ بشر است. ایران یکی از کشورهای مهم تولیدکننده نفت و ازپایه‌گذارانِ اوپک است. تحریم‌ِ نفت ایران سبب بی‌اثر شدنِ نقش ایران در اوپک و مجموعه بازارجهانی انرژی، و درنتیجه، در معادله‌های اقتصادی- سیاسی بین‌المللی گردیده ومی‌گردد. آیا بازار صادراتی از دست‌رفته ایران براثرِ تحریم‌ها را می‌توان دوباره و به آسانی از آنِ خود کرد؟ دراین زمینه، و به منظور درکِ ژرفای فاجعه‌یی که سیاست امپریالیسم و ارتجاع حاکم برای منافع ملی به بار آورده‌اند، توجه به مطلبی در پایگاه اطلاع‌رسانی “کلمه”، ۲۵مهرماه، خالی ازفایده نیست. “کلمه”، در این مطلب، با اشاره به تبعات تحریم نفت ایران و نقش بسیار مخرب ارتجاع حاکم به ویژه بیت رهبری، می‌نویسد: ”دربحث تجارت بین‌المللی مساله تداوم یک اصل است . . . زمانی که بخشی از بازار ازدست برود بازگشت به وضعیت سابق مسلماً بسیار هزینه‌بر و انرژی‌بر خواهدبود. بنابراین به راحتی نمی‌توان انتظارداشت که ایران به وضعیت سابق خود بازگردد.“
به ‌بیان دیگر، تحریم‌های کنونی چند نسل کشور را زیر فشار خود قرار می‌دهد و اثرهای مخرب آن به آسانی و سرعت ترمیم‌پذیر نیستند.
علاوه بر آنچه مورد اشاره قرارگرفت باید تاکید کنیم که، مخالفت و مقابله با تحریم‌های مداخله‌جویانه جدای از پیکار با استبداد ولایی و ارتجاع حاکم نیست.
حزب ما همراه با دیگر نیروهای میهن‌پرست و مترقی، مخالفتِ قاطع خود را با هرگونه تحریم و مداخله در امور داخلی کشور اعلام کرده‌است. به اعتقاد ما، مقابله با تحریم‌های امپریالیستی و مبارزه با استبداد، افشای آماج‌های امپریالیسم و سیاست‌های ارتجاع حاکم، وظیفه تاخیرناپذیر همه حزب‌ها و نیروهای راستین مدافع آزادی، عدالت اجتماعی، و حق حاکمیت ملی‌ است!

به نقل از نامه مردم، شماره 907، 15 آبان ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا