کارگران و زحمتکشان

آماج‌های جنبش سندیکایی کارگران در مرحله کنونی

نارضایتی گسترده کارگران و زحمتکشان میهن ما از وضع موجود و تنگناهای معیشتی و فضای پلیسی حاکم بر واحدها و کارخانه‌های کشور، دورنوینی از اعتراض‌های کارگری را سبب گردیده‌است.

اعتصاب متحد و یکپارچه کارگران فصلی بخش نی‌بری “نیشکر شوشتر“، اعتراض‌های دامنه‌دار کارگران “بنیان دیزل“، گردهمایی اعتراضی کارگران و رانندگان قراردادی “شرکت مخابرات همدان“، اعتصاب مجتمع‌های “پتروشیمی بندر شاپور“ و “ماهشهر“ (بندر امام) در استان خوزستان، امضای تومار و تحصن کارگران “پتروشیمی تبریز”، و ده‌ها حرکت اعتراضی دیگر در گوشه وکنار کشور، شاهدی بر دور نوین اقدام‌های کارگران برضد سیاست و برنامه‌هایی است که زندگی و امنیت شغلی آنان را پایمال و نابود کرده ‌است.
اعتراض‌های کنونی گرچه هنوز پراکنده و به لحاظ سازمان‌دهی و سطحِ همبستگی ضعیف ارزیابی می‌شود، اما درهمین حال و درمقایسه با قبل، جوانه‌های رشد و قوام‌گیریِ مبارزاتی را درآن‌ها می‌توان مشاهده ‌کرد. مهم‌ترین ویژگی جنبش اعتراضی زحمتکشان دراین مرحله، رشد آگاهیِ کارگران، تداومِ اعتراض‌ها، و نیز نکته بسیار پراهمیت دیگر در آن، توجه جدی به دست‌یافتن به حقوق سندیکایی و مطالبه مبرم زحمتکشان، یعنی احیا و ایجاد “سندیکاهای مستقل کارگری“ ‌است.
به‌علاوه، سیاست برقراری نوعی هماهنگی میان برخی تشکل‌های مستقل و موجود کارگری، ازچندهفته قبل، فضای جنبش سندیکایی زحمتکشان را زیر تاثیر خود قرارداده ‌است. این ویژگی‌ها، محتوی، خصلت، و شکلِ جنبش اعتراضی کارگران و زحمتکشان دراین مرحله را بازگو می‌کند، و می‌باید مورد تحلیل و توجه دقیق و موشکافانه قرارگیرد.
از زمان اجرای برنامه آزادسازی اقتصادی زیر نام “هدفمندی یارانه‌ها”، زندگی و امنیت شغلی زحمتکشان میهن ما بیش از گذشته با دشواری و تخریب روبه‌رو شده است. این وضعیت، همراه با تحریم‌های مداخله‌جویانه “آمریکا“ و “اتحادیه اروپا”، روبه وخامت بیشتری گذاشته است، و شرایطی را رقم‌زده ‌است که همگی شاهد آنیم. برای مثال، و برای بهتر روشن ‌شدن وضعیت زندگی کارگران و خانواده‌های آنان، به چند گزارش منتشرشده می‌توان اشاره کرد. روزنامه “آرمان روابط عمومی”، ۱۱آبان ماه، به نقل از رییس “هیئت مدیره کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران کشور”، خاطرنشان‌ساخت: ”درکشور ما قیمت همه چیز از مواد خوراکی و مصرفی، شهریه‌ها، اجاره‌ها، خودرو، ارز و طلا بالارفته اما دستمزد بالانرفته‌است . . . برج هشتم سال را می‌گذرانیم اما هنوز قراردادهای سال ۹۱ بسته‌ نشده‌ است و غالب مردم افزایش هزینه‌ها را باهمان حقوق سال قبل تحمل می‌کنند . . . همین حالا ۵۸درصد کارگران دستمزد حداقلی ۳۸۰هزارتومان سال ۹۱ راهم نمی‌گیرند.“
همچنین خبرگزاری “ایسنا”، ۸آبان ماه، گزارش‌داد: ”چنانچه در اصلاح قانون کار بندها و تبصره‌هایی که در قانون رفع موانع تولید به قانون کار افزوده ‌شد و قانون کار را به شیری بی‌یال و دم تبدیل‌ کرد حذف نشود و براحیای نظام استاد – شاگردی خط بطلان نکشد . . . این اصلاح نه تنها مفید نیست بلکه نوعی تغییر قانون کار است که به‌جای حمایت از کارگران زمینه تبعیض و احیای استثمار کارگران توسط کارفرمایان را به‌وجود می‌آورد.“
درخصوص اصلاح “قانون کار”، و اثرهای ناگوار آن بر امنیت شغلی و زندگی کارگران، نیز “ایسنا”، ۱۱مهرماه، یادآوری کرده ‌بود: ”یک پژوهشگر قانون کار با اشاره به پیش‌نویس اصلاح قانون کار افزوده ‌شدن شرایط اقتصادی کشور به ماده ۴۱ این قانون که به شروط تعیین دستمزد کارگران می‌پردازد را خطرناک توصیف ‌کرد.“ این بدان معناست که، درچارچوب برنامه اصلاح “قانون کار”، و در راستای سیاست آزادسازی اقتصادی، موضوع تعیین سالیانه دستمزدها برپایه محاسبه نرخ تورم از “قانون کار“ حذف می‌شود و تعیین دستمزدها به خواست و میلِ کلان سرمایه‌داران وابسته ‌می‌شود.
به‌این نمونه‌ها، اصلاحِ قانون تامین اجتماعی، اخراج گسترده و دستجمعی، و احیای نظام منسوخ استاد- شاگردی را می‌توان افزود.
تمامی این مسئله‌ها، درکنارِ تحول‌های صحنه سیاسی و فعل و انفعال‌های آن، زمینه‌های عینیِ مبارزه برای سازمان‌دهی اعتراض‌های پراکنده و حرکت به سمتِ تبدیلِ جنبش کارگری به نیرویی متشکل و تاثیرگذار را فراهم‌آورده‌ است. ازسوی دیگر، وضعیت وخیم تولید و نابودی و ورشکستگیِ صنایع- بر اثر برنامه هدفمندی یارانه‌ها و نیز تحریم‌های مداخله‌جویانه امپریالیستی- ضمن آنکه به‌طور مستقیم زندگی و منافع طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان را زیر تاثیر مخرب خود گرفته است، در همان حال، پیدایشِ فصلِ مشترک میان جنبش کارگری و دیگر لایه‌های اجتماعیِ زیان‌دیده از نابودی بنیه تولیدی را سبب شده ‌است. این امر همچنین به درک اهمیتِ حضور جنبش کارگری در تحول‌های میهن ما به‌خصوص در مبارزه با دیکتاتوری همگام با دیگر نیروهای سیاسی ضداستبدادی و جنبش‌های اجتماعی، کمک چشمگیری کرده ‌است. ازسویی تشکل‌های مستقل و واقعی به منظور اثرگذاری بر روندهای صنفی و سیاسی جاری نیازمندِ فضای تنفسی‌اند، و از دیگر سو تجربه چندسال اخیر نشان‌ داد که بدونِ حضور متشکل و یکپارچه کارگران و زحمتکشان، مبارزه با: دیکتاتوری و سیاست‌های ضدملی ولی‌فقیه، سپاه، دولت احمدی‌نژاد، و راه‌برد اقتصادی-‌ اجتماعی ولایت‌فقیه، به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. باید درنظرداشت که، حرکت به سمتِ سازمان‌دهیِ اعتراض‌های پراکنده و سازمان‌یابی جنبش کارگری، مسیری پرپیچ‌و‌خم، پرافت‌و‌خیز، و مرحله‌به‌مرحله خواهد بود. تقویت صف‌های جنبش سندیکایی موجودِ زحمتکشان درهرمرحله ویژگی‌ها، وظیفه‌ها، و چالش‌های معین خود را داراست. تاکید چندباره براین واقعیت که، جنبش سندیکایی در خلاء و بنا به میل و اراده این یا آن شخص و نهاد و دولت به وجود نیامده و نمی‌آید، و اصولاً جنبش سندیکایی زحمتکشان قانون‌های عینی رشد خود را دارد، خالی از فایده نیست. دراین زمینه، جنبش کارگری و سندیکایی میهن ما سنت‌های غنی و انقلابی‌ای دارد که می‌توان بر آن‌ها تکیه کرد. روح و چکیده این سنت‌ها و تجربه‌ها، واقع‌بینی، هوشیاری، تعهد طبقاتی، و دوری‌جستن از ذهنی‌گرایی و اراده‌گرایی است. درخصوص تلاش برای هماهنگی و همکاری تشکل‌های مستقل و موجود و اصولاً حرکت به سمتِ تامین وحدت در جنبش سندیکایی درمرحله‌های بعدی مبارزه، ضروری است که همواره ماهیت طبقاتی سندیکاهای مستقل و استقلال عمل آن‌ها- درعینِ هماهنگی و همکاری بابرخی تشکل‌های موجود- کاملاً و با دقت حفظ‌ شود. باید دقت کرد که، برخی تحرک‌های اخیر در فضای جنبش سندیکایی زحمتکشان با هدف‌های معین سیاسی دنبال می‌شود. محفل‌های معینی تلاش‌دارند جنبش کارگری و سندیکایی را در درگیری‌های جناحی به‌دنباله‌روی از این یا آن جناح بکشانند و از توان این جنبش به‌سود منافع خود بهره‌برداری کنند. افتتاح “مجلس کارگری”، در هفته‌های گذشته، و اعلام شعارهای بی‌پشتوانه درآن، سمت‌وسوی اقدام‌های برخی تشکل‌های همسو با حکومت را آشکار می‌سازد. درمرحله کنونی می‌باید آن‌چنان سیاست‌های واقع‌بینانه و موثری را در پیش گرفت که ازسویی ارتباط و پیوند با توده‌های کارگر در کلیه کارخانه‌ها و کارگاه‌های سراسر کشور درحد امکان برقرارشده و فعالان سندیکایی و سندیکاهای واقعی و مستقل بتوانند اثرگذار باشند، و ازدیگرسو، ضمن تقویت صف‌های جنبش سندیکایی برلزومِ پیوند جنبش کارگری با مبارزه‌های سراسری تاکید گردد و به منافع و حقوق طبقه کارگر متعهد و وفادار باقی ماند. دراین زمینه، لازم‌است ضمن طرح خواسته‌هایی چون دستمزد متناسب با نرخ تورم و مخالفت با خصوصی‌سازی و اخراج‌ها، با شکیبایی، دقت، حوصله، و فارغ از شتاب‌زدگی، به ریشه بسیاری از مشکل‌ها مانند: استبداد حاکم، برنامه آزادسازی اقتصادی و راهبردهای اقتصادی- اجتماعی رژیم ولایت‌فقیه، تاکید کرد. آگاهی رسانی و افشاگری- با توجه به امکان‌ها و سطح آمادگی توده‌های کارگر- از اهمیت اساسی برخوردارند. باید با ظرافت و هوشیاری، و با گام‌های استوار، در این ‌راه به پیش رفت. فعالان جنبش کارگری، کارگران آگاه و سندیکالیست‌ها، درمرحله حساس کنونی وظیفه‌یی دشوار و تاریخی برعهده‌ دارند. وحدت صف‌های جنبش سندیکایی، احیای حقوق سندیکایی و پیوند مبارزه صنفی و سیاسی، در اولویت فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر مرحله کنونی قراردارند!

به نقل از نامه مردم، شماره 909، 13 آذر ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا