اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران به مناسبت سالروز شانزدهم آذر، روز دانشجو
بزرگداشتِ شانزدهم آذر: کابوسی برایِ دیکتاتورها، و آزمونی در دستیابی به دمکراسی
شش دهه پس از شهادت سه فعال جنبش دانشجویی میهن مان در دانشگاه تهران، در ۱۶آذر ماه ۱۳۳۲، بزرگداشتِ «روز دانشجو» به مثابه نشانه اهمیت مبارزه متحد جوانان و دانشجویان کشور با دیکتاتوری و در پشتیبانی از مبارزات مردمی، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. یادبود و گرامی داشت این روز، به سان آزمونی برای نمایش پایداریِ جبهه خلق و مبارزه در راه تحولهای ملی و دموکراتیک در ایران، تجلی پیدا کرده است. به مناسبت شانزدهم آذر و اهمیت آن در پنجاه و نهمین سالگرد بزرگذاشتش از سوی نیروهای سیاسی، فعالان مدنی و حقوق بشری، و دیگر مسلکهای فکری، فرهنگی، و کارگری، اعلامیهها، بیانیهها، و مقالههای پرشماری منتشر شده است. در اهمیت این روز نزد افکار عمومی همین بس که، نیروهای طرفدار رژیم جنایتکار پهلوی نیز در ارتباط با این رویداد مهم سکوت معناداری میکنند، و یا بدون اشاره به نقش رژیم سلطنتی گذشته در این جنایت، به منظور استتار چهرهٔ ضد ملی خود در طرفداری از دیکتاتوری پهلوی، ماسک حمایت از دانشجویان را بدین مناسبت بر صورت میزنند. شانزدهم آذر از جمله اندکشمار مناسبتهایی در میهنمان ایران است که پس از سپری شدن شش دهه از روی دادنِ آن، همچنان از سوی همهٔ نیروهای سیاسی و بهخصوص نیروهای مترقی، با توجهیی ویژه گرامی داشته میشود. حفظ این سنت پایدار و پیکارجویانه، که مشخصه اصلی آن مبارزه با دیکتاتوری و مقاومتِ متحدانه در کنار مردم و برضد دولت کودتایی و وابسته به امپریالیسم بود، به دلیل پایمردی و مقاومت جنبش دانشجویی در مبارزهاش برای دستیابی به آرمانهای خود بر رغم تمامی فراز و نشیبهای این شش دهه، کابوسی همیشگی برای حاکمان دیکتاتور- چه قبل و چه بعد از انقلاب- در میهنمان بوده است. ۱۶آذر به واقع نمادِ مبارزه جویی خلقی است که در راهِ دستیابی به صلح، استقلال، آزادیها، و حقوق دموکراتیک، بیش از یک قرن است که مبارزه میکند.
رژیم جنایت کار پهلوی، به خیال خود میخواست تا پس از کودتای ننگین ۲۸مرداد ۱۳۳۲ سکوتی قبرستانی بر میهنمان حکمفرما کند، با به شهادت رساندن دو دانشجوی توده ای( رفیق مصطفی بزرگ نیا و رفیق مهدی شریعت رضوی) و یک دانشجوی عضو جبهه ملی(احمد قندچی)، که شانه به شانه همدیگر شعار مبارزهیی متحد برضد دیکتاتوری و رژیم کودتا را داده بودند، نه تنها برگی دیگر بر کارنامهٔ ننگین جنایتهایش افزود، بلکه سندی ماندگار بر ضرورت و امکانِ مبارزه نیروهای چپ، دموکراتیک و ملی را در تاریخ مبارزات معاصر مردم میهن برجای گذاشت. ۱۶آذر۱۳۳۲، همچنین به دلیل شرکت عمدهترین نیروهای جنبش مردمی در کارزاری متحد، نقطهٔ عطفی در مبارزه جوانان و دانشجویان میهن ما بود که، نزدیک به سی سال پیش از آن مقطع نیز، در مبارزه مردم برضد رژیم سلطنتی رضا شاه و محمد رضا شاه فعال بودند. از۱۶آذر به بعد، صف جنبش دانشجویی به طور گسست ناپذیری در کنار صفهای دیگر گردان های جنبش مردمی، از جمله طبقه کارگر، در مبارزه با دیکتاتوری حاکم قرار گرفت. ۱۶آذر، در مبارزات جنبش جوانان و دانشجویان، در مقام گردانی سلحشور و مبتکر در عرصهٔ مبارزه خلقهای ایران با دیکتاتوری و برای استقلال، عدالت، و دموکراسی، نقطهٔ عطف مهمی بوده است. کمونیستهای ایران نقش مهمی در این تحول تاریخی داشتهاند.
فعالیت کمونیستها در دوران رضا خان در مرکزهای آموزشی، و آغاز اولین فعالیتهای سیاسی در آن مقطع، و سپس تاسیس و فعالیت حزب توده ایران- در مقام میراثدار «حزب کمونیست ایران»- آنچنان تحولهای شگرفی در محیطهای آموزشی ایران به وجود آورد که حتی دشمنان حزب توده ایران هم به این واقعیت اعتراف میکنند. بر بستر چنین تجربه ارزشمندی که حزب توده ایران نقشی انکار ناپذیر در تکوین و پیشرفت آن ایفا کرد، جنبش دانشجویی عرصهٔ دائمیِ مبارزه با دیکتاتوری گردید. کمتر رویدادِ سیاسیای در ایران- از مقطع کودتای ۲۸مرداد تا انقلاب شکوهمند بهمن۵۷- را میتوان سراغ گرفت که نقش و اثر دانشجویان و جوانان در آن دیده نشود. محیطهای دانشجویی و آموزشی در دوران دیکتاتوری محمد رضا پهلوی، چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور، از چنان پتانسیلی برخوردار بود که سرکوب آن را برای رژیم وقت غیر ممکن میکرد. پس از پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، انقلابی که دانشجویان نقشی بسیار اثرگذار در پیروزی آن ایفا کرده بودند، «رژیم ولایت فقیه» با خیانت به آرمانهای انقلاب بهمنظور دست یافتن به مقصدهای ضد مردمی خود، میدانست که بدون سرکوب و مسخ جنبش دانشجویی میهنمان، روند تثبیت دیکتاتوری با مخاطرههایی جدی روبهرو خواهد شد. کارنامه بیش از سی سالهٔ رژیم ولایت فقیه در بهوجود آوردن تنگناهای بی سابقه در دانشگاهها، هراس حاکمان مستبد از جنبش دانشجویی را به خوبی به اثبات میرساند. سازمان دهیِ «انقلاب فرهنگی»، که در جریان آن دانشگاهها به صحنه کشتار دانشجویان تبدیل شد و به دنبال آن تصفیه و اخراج شمار بسیار زیادی از دانشجویان و استادان مترقی از صحنه دانشگاه گرفته تا فاجعه سرکوب خونین قیام دانشجویان در 18 تیرماه و دستگیری، به زندان انداختن، شکنجه، و کشتار بسیاری- به گناه فعالیتهای آگاهی بخش مردمیشان- که در رویدادهای کودتای انتخاباتی سال ۸۸ نمونه های تازه و ددمنشانهیی از آن را شاهد بودیم، سیاست ثابت و دائمی رژیم کنونی، که مبتنی بر سرکوب و فشار بر جنبش دانشجویی میهنمان است، را گواهی میدهد.
بدون شک، جنبش دانشجویی میهنمان، در سایه اتحاد عمل و تقویت پیوندهای خود با دیگر گردان های جنبش مردمی و از جمله کارگران و زنان، میتواند شرایط پلیسی و سرکوب شدید را از سر بگذراند. حزب توده ایران اعتقاد عمیق دارد که، با توجه به تجربه سه چهارم قرنیِ جنبش دانشجویی میهنمان، از این آزمون تاریخی نیز پیروز و موفق بیرون خواهد آمد. در طول چند سال اخیر، و بهخصوص با شدت یافتنِ دامنه اختلافهای کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا با ایران بر سر برنامه هسته ای، نیروهایی که ماهیت ضد مردمیشان نزد افکار عمومی کاملاً مشخص است، سعی فراوان کردهاند تا با سوءِ استفاده از اعتبار جنبش دانشجویی و مخالفت آن با دیکتاتوری حاکم، مقصدهای پلید خویش مبنی بر دخالت نظامی برضد میهنمان را نزد افکار عمومی تئوریزه و عملی کنند. خوشبختانه این ترفند نیروهای وابسته به امپریالیسم، با هوشیاری رهبری و بدنه جنبش دانشجویی کشور، با شکست روبهرو شده است، و اندکشمار نیروهایی که به هر دلیلی تمایلشان را مبنی بر موافقت با دخالت نظامی در ایران بیان کردهاند، نتوانستهاند در گسترش اوهامشان در این باره توفیقی بهدست آورند. بر بستر چنین شرایطی است که ما هم اکنون در جنبش دانشجویی تبلور هوشمندانه نقطه نظرهایی را شاهدیم که خود نشان دهنده نگرانی جنبش دانشجویی از وضعیت بحرانی و حساس میهنمان است. به مدد تجربه گرانبارِ سالیان مبارزه، این مهم اثبات شده است که، حرکت جنبش دانشجویی در صورتی میتواند موفقیت آمیز و کارآمد باشد که در پیوند با خواستهای روزمره مردم و گردان های اجتماعی دیگر قرار گیرد. هم اکنون عدهٔ زیادی از فعالان شجاع جنبش دانشجویی در زندانهای رژیم ولایت فقیه، با مقاومتی ستودنی، پایمردانه به عهد خود به این تجربهٔ گرانقدر وفادار ماندهاند، و در برابرِ فشارهای حاکمان سرکوب گر سر تسلیم فرود نیاوردهاند. این سنت شایسته و دیر پای جنبش دانشجویی و فعالانِ عرصهٔ آن، غنای پایان ناپذیری در خویش نهفته دارد که در مقطعهای حساس، نقشِ بایستهٔ خود را به خوبی ایفا کرده است. هم اکنون که میهن ما با شدتیابی تحریمهای اقتصادی و خطر مداخلههای خارجی روبهرو شده است، جنبش دانشجویی، بهدرستی، تنها راه رویارویی با چنین خطرهایی را اتحاد نیروهای مترقی و دموکراتیک و شدت بخشیدن هر چه بیشتر مبارزه با دیکتاتوری حاکم میداند، یعنی رویارویی با دیکتاتوری حاکم در مقام نیرویی که سیاستهای ماجراجویانه و نابخردانه آن استقلال ملی را با مخاطره رودررو کرده است. عملکرد دولتی بی کفایت، مجلسی گوش به فرمان، و قوه قضاییهیی که نیتها و فرمانهای یک تن در رأس رژیم را بر ضد منافع ملی و به نفع اقلیتی کوچک در لایههای بالایی حکومت نمایندگی میکند، زمینه های بروز نارضایتی هر چه بیشتر را فراهم آوردهاند. آنچه مهم است این است که، تنها با وسعت یافتن دامنههای این نارضایتی فزاینده، نمیتوان انتظار داشت که رژیم سرکوبگر کنترل اوضاع را از دست بدهد، و برآیندِ تحولها، به استقرار دمکراسی و بر سر کار آمدن دولتی مردمی در میهنمان منجر شود. تجربه خلقهای دیگر کشورها در منطقه که با دیکتاتوری به مبارزه پرداختند و حتی پیروزیهایی را نیز بهدست آوردند، نشان داده است که، با دخالتهای آشکار و پنهان امپریالیسم دست یافتن آنان به خواستها و آرزوهایشان میتواند با دشواریهایی روبهرو گردد، و نیروهای غیرمردمی، با بهرهجویی از شرایط عینی و ذهنی حاکم، قدرت را بهدست گیرند. به همین دلیل، ضرورتِ سازماندهیِ گردان های اجتماعی از جمله جنبش دانشجویی، در این مقطع بایستی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. رژیم ولایت فقیه، بهخصوص در طول چند سال گذشته، با سرکوب تشکلهای دانشجویی و در رأس آنها «دفتر تحکیم وحدت»، شرایط دشواری را به جنبش دانشجویی تحمیل کرده است. بر جنبش دانشجویی میهن است که، در این مقطع حساس و تاریخی، با استفاده از تجربههای غنیِ چندین دههای و با شعار تاریخی دانشجویان در ۱۶آذرماه سال ۱۳۳۲، یعنی: «اتحاد، مبارزه، پیروزی»، زمینه های عقب نشینی و شکست رژیم ولایت فقیه در این عرصه را بار دیگر به اثبات برساند، تا از این رهگذر بتوان امیدوار بود که در لحظهٔ معین، با پیوند دادن این جنبش با دیگر گردان های اجتماعی، مانند زنان و کارگران، بسترهای انحرافی در مسیر دستیابی توده های زحمتکش میهن به خواستهایشان، از پیشِ رو برداشته شوند. حزب توده ایران در پنجاهونهمین سالروز جنبش دانشجویی میهنمان، همچون سالهای گذشته همگام با دانشجویان میهنمان، سرعت بخشیدن به شکلگیریِ چنین روندهایی را از وظیفههای اصلی خود قلمداد میکند، و با تمام توان در این راه مبارزه خواهد کرد.
کمیته مرکزی حزب توده ایران
۱۶آذر ماه ۱۳۹۱
پایگاه اینترنتی حزب توده ایران