ادامه یافتن و گسترده شدنِ آلودگیِ هوا: افزایش مرگهایِ خاموش!
پدیده آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای ایران، رویدادی جدید و استثنایی نیست. در سالهای اخیر بارها گزارشها و خبرهایی منتشر شدهاند که از وضعیت بهشدت نگران کننده آلودگیِ هوا حکایت میکنند. مسئله تأملبرانگیز اینکه، با وجود وضعیت بسیار هشدار دهنده- که حتی مقامهای رسمی حکومتی هم از کتمان آن عاجزند- تاکنون هیچگونه اقدام عملی و بایستهای برای حل این معضل صورت نگرفته و بعید است در آینده هم اقدامی موثر از سوی مسئولان حکومتی را در این باره شاهد باشیم.
سال گذشته هم همچون امسال که مردم ایران با پدیده آلودگی هوا روبهرو شدند، مسئولان حکومتی نه تنها اقدامی در این زمینه به عمل نیاوردند، بلکه آن را کتمان نیز کردند. روزنامه وطن امروز، ۱۸بهمنماه سال گذشته، سخنان محمد جواد محمدی زاده، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، را منتشر کرد که در این ارتباط اظهار داشت: ”برخی اطلاعات که در باره هوا به ویژه شهر تهران از سوی برخی دستگاهها داده میشود، کذب و بیشتر جنبه سیاه نمایی دارد.“ او در ادامه گفت: ”برخی حتی به نامردی، باران و باد را عامل نجات هوای تهران از آلودگی میدانند و این در حالی است که وضعیت هوای تهران در همه مؤلفه های آلاینده به جز گرد و غبار از سال پیش و دو سال پیش بهتر شده و علت آن تولید بهتر خودرو و سوخت و توسعه حمل و نقل عمومی و رعایت کردن بسیاری از مؤلفههای زیستمحیطی است.“ ۹ ماه پس از این گفتههای مسئول حفظ محیط زیست ایران، وزیر بهداشت ایران درباره آلودگی اخیر در شهر تهران خواستار آن شد که مردم از شهر خارج شوند. روزنامه ”ابتکار“، ۱۵آذرماه، به نقل از مرضیه وحید دستجردی، نوشت: ”ماسکهای معمولی تأثیری در جلوگیری از ورود ذرات گرد و غبار ندارد. لازم است مردم از ترددهای غیر ضرور خودداری کنند. چرا که اکنون آلایندههای هوا در وضعیت ناسالم قرار دارد. … اگر تهرانیها امکان خروج از پایتخت را دارند، بهتر است در این شرایط آب و هوایی از تهران خارج شوند.“ حال با توجه به این اظهارات، این سؤال پیش میآید که، هشدارهای وزیر بهداشت بنابر گفته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در سال گذشته، ”سیاه نمایی“ است یا تنها گوشهیی از واقعیتی است که بر تندرستیِ میلیونها نفر از هم میهنانمان اثری هلاکتبار و بسیار نگران کننده داشته است؟ موضوع غیر قابل کتمان دیگر اینکه، به دلیل همین آلودگی خطرناک هواست که خود مقامهای دولتی دستور تعطیلی مرکزهای اداری، آموزشی، و تولیدی را صادر میکنند، و این تعطیلی هم به شهر تهران منحصر نبود و چند شهر دیگر را نیز شامل گردید. خبرگزاری مهر، ۱۴آذرماه، در سه گزارش، از اعلام تعطیلی مدرسهها و ادارههای کرج خبر داد. همچنین مدرسهها و دانشگاههای شهر اراک نیز تعطیل اعلام شد. چنین وضعیتی در اصفهان نیز گزارش گردید. روزنامه ”ابتکار“، ۱۵آذرماه، به نقل از مرتضی تمدن، استاندار تهران، آورده است: ”گزارشات لحظه به لحظه به استانداری مخابره میشود و حاکی از آن است که تاکنون شرایط هوای تهران از حالت ناسالم پایین نیامده است.“ به نظر میرسد وضعیت آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرها حالتی آن چنان خطرناک به خود گرفتهاند که منسوبان احمدینژاد در ارگانهای دولتی نیز از کتمان آن عاجزند، و شیوههای مرسوم مبتنی بر دروغ گویی را دیگر کارآمد قلمداد نمیکنند. روزنامه ”تهران امروز“، ۱۴آذرماه، با یادآوری این موضوع که آلودگی هوا سالانه ۵هزار نفر را راهی گورستان میکند، و با استناد به سخنان رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، که معتقد است ظرفیت خیابانهای تهران برای عبورومرور ۷۰۰ هزار خودرو مناسب است و هم اکنون ۵میلیون خودرو و ۳میلیون موتورسیکلت در تهران جولان میدهند و با اشاره به افزایش معاینه فنی خودروها از دو سال به پنج سال، به بررسی عملکرد محمد جواد محمدی زاده در سازمان حفاظت محیط زیست پرداخته است، و در بخشی از گزارش خود آورده است: ”… خودروهای فرسوده یکی از علل اصلی آلودگی هوای تهران هستند. محمدی زاده در نهایت پیکان انتقادات را به سمت نیروی انتظامی کشاند و این نیرو را مقصر اصلی توصیف قانون معاینه فنی خودروها اعلام کرد تا نقص فنی خودروها همچنان یکی از اصلیترین علل آلودگی شهر تهران باشد.“ جالب توجه اینکه بر اساس همین گزارش، محمدی زاده مرگ سالانه ۵هزار نفر تهرانی بر اثر آلودگی هوا را تکذیب کرد، و اعلام کرد که، هیچ پژوهشی در این رابطه وجود نداشته است. اینکه این مرگهای خاموش به همین ۵ هزار نفر منحصر باشد با توجه به سابقه رژیم در ارایه آمار صحیح نمیتوان در این باره با اطمینان سخن گفت، و احتمال اینکه آمار تعداد بیشتری را در بر بگیرد وجود دارد، اما با این وجود همین آمار ارایه شده خود گویای هزار نکته دردناک است که سعی در پوشیده نگهداشتن آن شده است. اما برای بررسی بیشتر در باره این مورد، به واقعیتهای شرح داده شده در گزارش روزنامه “تهران امروز“، ۱۹آذرماه، تأملبرانگیز است. این روزنامه در گزارشی به نقل از پیام آزاده، دبیر “هشتمین همایش سالانه سرطان“، مینویسد: ”طی ۳۰ سال گذشته سرطان در ایران با رشد وحشتناکی روبه رو بوده به طوری که اکنون ۵۰۰ هزار نفر در کشور به سرطان مبتلا هستند.“ تهران امروز در ادامه با اشاره به اینکه فقط امسال ۹۰هزار نفر به بیماری سرطان مبتلا شدهاند- که رشدی ۱۰تا ۱۵درصدی ابتلا به سرطان را نسبت به سال گذشته نشان میدهد- باز از قول دکتر پیام آزاده، مینویسد: ”سرانه تولید گاز دیاکسیدکربن در جهان در سال ۲۰۰۷میلادی،۶/۴ تن و در همان زمان در ایران ۷ تن بوده است و طی سالهای گذشته این میزان همواره سیر افزایشی داشته است.“ روزنامه ”جهان صنعت“، ۱۴آذرماه، نیز در این باره مینویسد: ”در ایران سالانه ۴۵هزار نفر بر اثر آلودگی هوا میمیرند. مطابق گزارش بانک جهانی در سال ۱۳۸۲، هشتهزارو۱۵۲نفر تهرانی به دلیل آلودگی جان خود را از دست دادهاند به طوری که فاصله سالهای ۸۲ تا ۸۵، نه تنها از میزان مرگ بر اثر آلودگی هوا در تهران کاسته نشده بلکه تنها در آبان ماه سال ۸۵، آلودگی هوای تهران به اندازه نیمی از تمام سال ۸۲ قربانی داشته است.“ این روزنامه در ادامه با یادآوری این مطلب که ۸۸درصد آلودگی هوای تهران ناشی از آلایندگی وسایل نقلیه است، مینویسد: ”در سالهای اخیر هر گاه موضوع آلودگی هوا به شرایط اضطرار و بحران رسیده است، مسئولان با اظهار نظرهای رسانهای تقصیر را به گردن دیگری انداختهاند.“ گزارش ”جهان صنعت“ از آلودگی هوا و اشاره این گزارش به سالهایی که آلودگی هوا دامنگیر هم میهنانمان بوده است، نشان میدهد که این معضل حلشدنی تنها در دوره دولت احمدی نژاد نبوده و از سالیان قبل دامنگیر مردم بوده است. اما واقعیت آن است که موضوع آلودگی هوا در طول سالیان اخیر، بهخصوص از هنگام تصدی ریاست جمهوری از سوی محمود احمدینژاد، شدت یافته و وضع بسیار نگران کنندهای بهخود گرفته است. موضوع اصلی این است که، بنابر ماهیت ضد مردمی رژیم ولایت فقیه، عزم جدیای بهمنظور حل این مسئله را نباید انتظار داشت، مگر اینکه ترتیبی بهوجود آید تا فشار افکار عمومی بتواند این رژیم را به اقدامهایی عملی موثر در این ارتباط وادار کنند. یوسف رشیدی، مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، در مصاحبه با روزنامه ”تهران امروز“، ۱بهمنماه ۹۰، در این ارتباط گفت: ”نگران میزان شیوع سرطان در پنج سال آینده هستیم. … ۱۵ سال پیش این مرکز شهر بود که از همه جا آلوده تر بود. امروز میتوان گفت همه جای تهران آلوده است. … مهمترین معضل این است که آلودگی هوا اولویت اصلی دولت و مجلس نیست و یک عزم ملی هم به شکل گسترده وجود ندارد.“ کمتر از یک سال از این اظهارات گذشته است، و هماکنون نه تنها شاهد آنیم که آلودگی هوا در سراسر پایتخت سایه مرگ را بر سر مردم گسترده است، بلکه فضای دیگر شهرهای بزرگ و کوچک را هم فرا گرفته است، و اگر این روند آلودگی همچنان ادامه داشته باشد باید منتظر بود که تقریباً در تمامی ایران مردم مجبور به استنشاق هوای آلوده شوند. اینکه پیامدهای زیانبار چنین وضعیتی چه اثری بر سلامت مردم خواهد داشت را رسانههای مجاز کمابیش روشن ساختهاند. روزنامه ”ابتکار“، ۱۵آذرماه، به نقل از مسعود قاسمی، متخصص قلب و عروق، مینویسد: ”اولین مشکل این است که آلودگی هوا استعداد بدن در تشکیل لخته در شریان را بالا میبرد که ممکن است شامل شریانهای قلب، مغز یا انسداد ورید اندامهای تحتانی مانند پاها شود و احتمال سکتههای مغزی و قلبی هم بالا میرود.“ رسانههای مجاز و یا سایتهای اینترنتی نیز در رابطه با آلودگی هوا مطلبهای مشابهی را به خواننده ارایه میکنند و آن، توصیههای بهداشتی و ایمنیایاند در زمینه کمتر کردن خطرهای ناشی از آلودگی هوا، از جمله توصیههایی به مصرف شیر و نوشیدنیهای گرم و همچنین مراجعه فوری به پزشک در صورت احساس درد در ناحیه سینه و بروز مشکل تنفسی، به خصوص در بیماران و سالمندان. دیگر مطلبها در این رسانههای مجاز به توضیح سببهای آلودگی هوا مربوط میشود، که هم اکنون کاملاً محرز شده است که سبب، وجودِ خودروهای بیشمار، بهخصوص خودروهای فرسوده و غیر استاندارد و سوختهای پایینتر از استانداردهای جهانیاند. تقریباً کمتر کسی است که برای او هنوز علت آلودگی هوا مشخص نشده باشد، اما با وجود این، کوچکترین اقدامی در این زمینه حتی در حد حرف صورت نگرفته است، و هر سال، به طور متناوب و فزاینده، گسترش این پدیده خطرناک را شاهدیم. بهطور مسلم، و متأسفانه، در آیندهیی نزدیک، و حتی شاید در همین چند هفته آینده باید دوباره با چنین وضع نگران کنندهیی روبهرو باشیم که تنها اقدام به رفع آن، در نهایت، به همین توصیههای پزشکی و تعطیلیهای معمول منحصر خواهد گردید. بررسی عاملهای اصلی آلودگی هوا به خوبی نشان میدهند که، چنانچه عزمی جدی در مسئولان وجود میداشت، معضل آلودگی هوا حل شدنی بود، و یا تا حدود زیادی امکان آن بود که از پیامدهای زیانبار آن جلوگیری کرد. به دلیل وجود دولتهای فاسد، هیچگاه با این پدیده خطرناک به طور ریشهای برخورد نشده است، از همین روی و به همین دلیل، زیانهای انسانی و مادی آن گاهی به مرز جبران ناپذیری رسیدهاند. نیروهای مترقی اگر بخواهند منتظر بمانند تا روزی که این رژیم ضد مردمی سقوط کند و در فردای پس از سرنگونی به این معضل بپردازند، باید شاهد مرگهای خاموش مردمی باشند که چارهیی جز زندگی فرسودن در این شرایط را ندارند. باید با انگشت گذاردن مستمر بر این معضل گشودنی، حکومتگران سرکوبگر را در رابطه با مسئولیتشان در تأمین سلامت مردم به چالش کشید. تجربههایی مشخص به خوبی نشان دادهاند که، تمرکز و فعالیت شدید تبلیغی در موردهای مشابه از سوی نیروهای سیاسی، توانسته است دستاوردهایی به نفع مردم دربر داشته باشند. در این زمینه امکان بسترسازی و بهوجود آوردن زمینههای مانور در مسیر به تمکین واداشتن حاکمان فاسد به برآورده کردن خواستهای مردم، دارای زمینههای عینی بسیار نیرومندیست که از آن بهره گیری لازم باید کرد. با فشار افکارعمومی میتوان رژیم را وادار به اقدامهای عملی در این زمینه کرد.
به نقل از نامه مردم، شماره 910، 27 آذر ماه 1391