مسایل سیاسی روز

به آرمان‌های ”جنبشِ دوم‌بهمن“ وفادار بمانیم

جنبشِ دوم‌بهمن و حکومتِ ملی و خودمختارِ کردستان، یکی از جنبش‌های مردمی و ترقی‌خواهانه مهم کشورمان در ‌صدسال گذشته ‌است

تجربه‌ها، درس‌ها، و مبارزه‌های این جنبش نه‌تنها برای مردم کرد و حزب‌های ملی، بلکه برای تمام نیروهای میهن‌دوست و مترقی کشور از اهمیت جدی برخوردار بوده است، و کاربستِ این تجربه‌ها در دوران حساس کنونی و در مجموعه جنبش دمکراتیک و آزادی‌خواهانه مردم ایران می‌تواند مفید و ارزشمند باشد.
جنبش دوم‌بهمن کردستان گرچه در محدوده معین جغرافیایی و در راستای الغای ستم‌ِ ملی پدیدآمد، اما بی‌تردید دستاوردهای آن به همه خلق‌های ساکن ایران داشته و دارد، و این واقعیتی‌ست که آن را در شعار تاریخی‌اش: ”دمکراسی برای ایران، خودمختاری برای کردستان“، می‌توان به‌خوبی مشاهده کرد. جنبش دوم‌بهمن و حکومت ملی کردستان، که زنده‌یاد رفیق شهید “قاضی محمد“ صدر آن بود، ازسویی بازتاب دهنده خواست‌ها و آرزوهای خلق کرد بود و ازدیگرسو به جنبش سراسری مردم ایران متکی و با آن پیوندِ سرشتی داشت. اصول بنیادین این جنبش چه‌ بود؟ هدف‌های آن درکدام چارچوب تعریف می‌شد، و مهم‌تر از همه، این جنبش تاریخی و دستاوردهایش دربردارنده چه درس‌های ارزشمندی برای حال و آینده‌اند؟ با بررسی تاریخ فشرده جنبش دوم‌بهمن، و پاسخ به پرسش‌هایی از آن دست که در بالا آمده است، می‌توان و باید درجهت تجهیز مبارزه مردمی با ستمِ ‌ملی، و پیوند این مبارزه با پیکار سراسری ضداستبدادی و ضداستعماری، به‌پیش گام برداشت.
”جنبشِ دوم‌بهمن“، سرآغازِ تحولی تاریخی در کردستان
هنگامی ‌که در دوم‌بهمن سال ۱۳۲۴، در شهر مهاباد، در گردهمایی‌ای‌۲۰هزارنفری، که به ابتکار حزب دمکرات کردستان برگزارشده‌بود، با صادر کردن قطع‌نامه‌یی حکومت خودمختار کردستان در چارچوب میهن واحد، یعنی ایران، اعلام‌گردید، کمتر کسی تصور می‌کرد که این رخ‌داد به سرآغازِ تحولی کیفی در تاریخ مردم کردستان تبدیل شود. رفیق شهید علی گلاویژ دراین باره نوشته‌ است: ”بویژه کسانی که با تاریخ گذشته خلق کرد آشنایی دارند و به روشنی پی‌می‌برند که جنبش ۲بهمن با ایجاد… چرخشی در سرنوشت کردستان و با پی‌ریزی اصول عمده جنبش معاصر کرد بزرگ‌ترین خدمت را به‌ خلق کرد انجام داده ‌است. حکومت ملی کردستان گرچه بیش از یازده ماه نپایید و با تهاجم مشترک ارتجاع ایران و امپریالیسم آمریکا و انگلیس سرنگون گردید، ولی بدون بیم از مبالغه باید این واقعیت را تکرارکنیم که، ‌این دورانِ کوتاه با روح دمکراتیک، محتوای انقلابی، و سمت‌گیریِ درست خود… به‌نسل‌های امروز و آینده خلق کرد یگانه راه آزادی را نشان‌داد‌[ اسناد و دیدگاه‌ها، صفحه‌۹۵]. چنین تحولِ کیفی و با اهمیتی، از ماهیتِ جنبش دوم‌بهمن کردستان ناشی می‌شود، و از ویژگی‌های این جنبش است. این جنبش، برخلاف دیگر نهضت‌های پیشین در کردستان، زیر رهبری حزبی انقلابی و دمکراتیک به‌وجود آمد. ازاین‌روی، برای نخستین بار به سلطه سنتی و انحصاریِ طبقه فئودال- عشایر بر مبارزه مردم کرد پایان داد، و نمایندگان خلق را به صف مقدم مبارزه وارد کرد. یکی از برجسته‌ترین و اصلی‌ترین ویژگی‌های ماهوی جنبش دوم‌بهمن و حکومت خودمختار کردستان، پیوندِ ژرف و مستحکم آن با نیروهای ملی و مترقی ایران، به‌خصوص حزب توده‌ ایران، بود. درعرصه خارجی نیز این جنبش به نیروهای مدافع صلح، آزادی، و سوسیالیسم تکیه داشت، و جنبش‌های خلقی و ضدامپریالیستی آن دوران را پشتیبان قطعیِ خود ارزیابی می‌کرد، و در کنار آن‌ها قرارمی‌گرفت.
به‌علاوه، جنبش دوم‌بهمن مسئله ملی خلق کرد را همچون بخشی از جنبش انقلابی و دمکراتیک مردم سراسر ایران و تابعی از این جنبش و منافع عمده آن می‌دانست، و حلِ مسئله ملی و الغایِ ستم‌ِ ملی را در درونِ مبارزات سراسری می‌دید و به آن پایبند بود. این امر، دستاوردهای ماندگار تاریخی‌ حکومت ملی کردستان طی حیات یک‌ساله‌اش را سبب گردید. درکنارِ همه این مسئله‌ها، این ‌را نیز باید افزود که، جنبش دوم‌بهمن دارایِ برنامه اصلاحاتِ دمکراتیکی به‌سود توده‌های محروم بود. برپایه همین برنامه و به دلیلِ پیوندِ جنبش دوم‌بهمن با نیروهای ترقی‌خواه و انقلابی ایران، حکومت خودمختار کردستان در طول موجودیت یازده‌ماهه‌اش اقدام‌‌های بسیاری به‌سودِ مردم انجام ‌داد. زمین‌های برخی فئودال‌ها مصادره شد، و به‌منظور رهایی دهقانان از یوغ مناسبات ارباب- رعیتی در نسبتِ تقسیم محصول به‌سودِ دهقانان تجدید نظر شد، نقشه نخستین مؤسسه‌های صنعتی در کردستان تدوین و مقدمات اجرایی گردیدنِ آن فراهم ‌‌آورده شد. حکومت ملی نخستین کانون‌های آموزش و بهداشتِ مجانی را برای توده‌های مردم سازمان‌ داد. کتاب و نشریه به زبان کردی نشر یافت، و چاپخانه دایر گردید. اولین ایستگاه رادیویی کردستان را به‌کار انداخته شد، سنگ‌بنای تئاترِ ملی را گذاشته شد، سازمان‌های اجتماعی مردمی نظیر سازمان جوانان، زنان، و انجمن نویسندگان را پایه‌ریزی گردید، و برای زنان در جامعه و خانواده حقوقی مساوی با مردان تامین‌ گردید.
علاوه براین دستاوردهای پراهمیت، جنبش دوم‌بهمن همگام و همدوش با جنبش ۲۱آذر در آذربایجان، تکیه‌گاهِ نیروهای ملی، میهن‌دوست، و انقلابی ایران گردید، و راه را برای تعمیم حقوق دمکراتیک و دمکراسی در سرتاسر ایران درحد توان و موقعیت تاریخیِ آن دوران گشود. تمامی آنچه مورد اشاره قرارگرفت، نشانگر ماهیتِ به‌طورِعمده خلقی و دمکراتیک جنبش دوم‌بهمن و اصول بنیادین مبارزات مردم کرد در این جنبش است.
تجربه‌های تاریخی پرشماری ثابت می‌کند که هرگاه مبارزه مردم کردستان در راهِ الغایِ ستم‌ِ ملی در راستا و چارچوب آرمان‌های دوم‌بهمن بوده و این آرمان‌ها چراغ راهنمای پیکار بوده‌اند، مبارزه دستاوردها و نتیجه‌های پرثمری داشته و هرگاه، به‌ هر دلیل، سنت‌ها، آرمان‌ها، و آماج‌های دوم‌بهمن نادیده گرفته ‌شده‌اند، مردم کردستان و نیز سراسر ایران لطمه و زیان دیده‌اند. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین جنبه‌های جنبش دوم‌بهمن، همان‌گونه که در سطرهای پیشین نیز بدان‌ها اشاره شد، پیوندِ سرشتیِ این جنبش با مبارزات سراسری مردم بوده است. هرگونه خلل دراین رابطه عضوی و ارگانیک، به رکود مبارزه و انحراف‌های زیان‌بار گوناگون منجر شده است. درهمین باره، زنده‌یاد قاسملو درکتاب خود به نام: کردستان و کرد، فصل دوازدهم [”مساله کرد در عصرحاضر[ به‌درستی خاطرنشان می‌سازد: ”تاوقتی امپریالیسم همچنان بر امور کشورهایی که کردها درآنها زندگی می‌کنند تسلط داشته ‌باشد، امیدی به ‌رهایی خلق کرد و هیچیک از ملل دیگر نمی‌رود… اگر خلق کرد تنها علیه ستمِ ‌ملی به مبارزه برخیزد و توجهی به مبارزه ضد امپریالیستی نداشته‌ باشد، این مبارزه دچار انزوا می‌گردد و امکان پیروزی نخواهد داشت. چراکه سلطه امپریالیزم از سیاست (تفرقه بیانداز و حکومت کن) استفاده کرده و ازنهضت ملی کرد در جهت سرکوب مبارزه آزادیخواهانه‌ی ملت‌های دیگر بهره می‌گیرد”[چاپ اول،‌۱۹۹۶‌، اپیک، صفحه‌های ۳۰۶ – ۳۰۷].
این سیاست تفرقه ‌بینداز و حکومت‌ کن، درسالیان اخیر، در راهبرد توسعه‌طلبانه امپریالیسم درمنطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به‌خوبی مشاهده‌ می‌شود. درمیهن ما نیز علاوه بر سیاست‌های فاجعه‌آفرین استبداد حاکم، تلاش امپریالیسم و محفل‌های مرتجع دست‌آموزِ آن برای ”آلترناتیوسازی“ را شاهدیم، که تشکیل چند “کنفرانس“ در شهرهای اروپا نمونه آن است. دراین آلترناتیوسازی‌های امپریالیستی، منافع مردم ایران، از جمله منافع مردم کردستان، کم‌ترین اهمیتی نداشته و ندارد! فراموش نکنیم که، مداخله استعماری در جنبش‌های مختلف و کشورهای گوناگون پدیده‌یی ناشناخته و تازه نیست. به‌ویژه در تاریخ مبارزات مردم کردستان، دخالت‌های مکرر امپریالیسم و ارتجاع برای به‌انحراف کشاندن جنبش‌ها را شاهد بوده‌ایم. قاسملو، در کتاب خود، در این خصوص با استناد به ‌تاریخ مبارزه کردها، می‌نویسد: ”دخالت امپریالیزم درجنبش آزادیخواهانه ملی پدیده‌ی تازه‌ای نیست. این دخالت اقدامی است که از دیرباز تاکنون جهت منحرف ساختن مبارزه و ضربه‌زدن از پشت به ‌آن هنگام لزوم، درپیش گرفته‌اند… مصالح جنبش آزادیخواهانه ملی کرد هیچگاه با مصالح امپریالیستها همخوانی نخواهدداشت“[قاسملو، کردستان و کرد، صص۳۲۵-۳۲۴].
در دوران بسیار حساس کنونی وظیفه نخست و بی‌درنگ همه حزب‌ها و نیروهای مدافع آزادی، عدالت، و الغایِ ستمِ ‌ملی، حرکت به سمت تحکیم پیوند میان مبارزه برای الغای ستم‌ ملی با جنبش ضداستبدادی و آزادی‌خواهانه کشور است. این مهم‌ترین، اصلی‌ترین، و مبرم‌ترین تجربه جنبش دوم‌بهمن کردستان برای دوران کنونی ‌است.
حزب توده ایران به‌حق جنبش دوم‌بهمن را به‌مثابه بخشی از تاریخ پرافتخار خود قلمداد می‌کند. حزب ما از نخستین روز تاسیس تا به‌امروز، با سربلندی، برای برقراری حقوق برابر و مساوی خلق‌های ساکن ایران و الغایِ ستمِ‌ ملی پیگیرانه مبارزه کرده است، و برخی از برجسته‌ترین چهره‌های خلق‌های کرد و آذربایجان فرزندان دلاور حزب توده ایران بوده‌اند. درسالگرد جنبش دوم‌بهمن، به‌ خاطره تابناک همه رزمندگان راهِ رهایی مردم ایران و لغوِ ستمِ ‌ملی، از جمله جان‌باختگان در راه برپاییِ حکومت ملی و خودمختار کردستان: قاضی‌محمد، سیف قاضی، صدرقاضی، شیرزاد، فاروقی، نقده‌ای، شرفکندی و ده‌ها و صدها مبارز دیگر درود می‌فرستیم. راه و آرمان دوم بهمن زنده ‌است!

به نقل از نامه مردم، شماره 912، 25 دی ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا