منتشر شد!
کتاب ”درباره انسان و جامعه انسانی“ که اینک در دست خواندن دارید اثر منتشر نشده دیگری است به قلم دانشمند فرزانه، رفیق احسان طبری که طی سالهای طولانی و دشوار پس از یورش به حزب، خوشبختانه از میان نرفت و اینک توسط حزب توده ایران منتشر میشود.
در جریان یورش گزمگان رژیم ولایت فقیه به حزب در دهه ۱۳۶۰ و دستگیری کادرها و رهبران آن، از جمله رفیق احسان طبری، چهبسا نوشتههای باارزشی دستخوش تاراج شد و هرگز روی کاغذ و چاپ و انتشار را ندید. امّا در این میان، و در سایه فداکاری دوستان رفقا و علاقهمندان به حزب، خوشبختانه و چهبسا با مرارت و مراقبت فراوان، شماری از این گونه نوشتهها از گزند جزماندیشان مصون نگه داشته شد. از این دست، پیش از این رساله پژوهشی ارزشمند رفیق طبری به نام ”ابوالفضل بیهقی و جامعه غزنوی“ را نخست در سال ۱۳۸۰ و سپس با افزودههایی در سال ۱۳۹۰ منتشر کردیم.
کتاب ”درباره انسان و جامعه انسانی“ که اینک در دست خواندن دارید اثر منتشر نشده دیگری است به قلم دانشمند فرزانه، رفیق احسان طبری که طی سالهای طولانی و دشوار پس از یورش به حزب، خوشبختانه از میان نرفت و اینک توسط حزب توده ایران منتشر میشود. بر اساس نوشتههای متن کتاب، معلوم میشود که رفیق فقید احسان طبری آن را در حدود سالهای ۱۳۶۲-۱۳۶۱، ”در آستان هفتاد سالگی، با توشهیی از تجربه“، پیش از آن که گرفتار غلوزنجیر و شکنجههای تاریکاندیشان ولایی شود، در ایران به رشته تحریر در آورده است.
اصل نوشته به دستخط خود رفیق احسان طبری (که تصویر نمونهیی از آن در کتاب آمده است)، حکایت از کامل بودن متن دارد، اگرچه به قول خود او: ”نگارنده موفق نشده نسخه را دوبارهخوانی و تصحیح کند و لذا امکانِ افتادگی یا اغتشاش در واژهها و عبارات هست. امید است فرد ذیصلاحیّتی این لطف را در صورت نبود مؤلفش روا دارد.“
انتشارات حزب توده ایران تلاش و دقَت فراوانی کرد تا کتاب آنطور که نگارنده در نظر داشته است تنظیم و منتشر شود. به همین منظور، بازخوانی چندباره متن تایپ شده و مقابله آن با متن دستنوشته و غلطگیری آن، دقَت در ثبت املای صحیح نامهای کسان و جاها و رخدادها، افزودن توضیحهایی در زیرنویس برای روشنترن شدن مطلب، تغییرهایی در نقطهگذاری برای درستخوانی متن، و بهندرت، ویرایش انشایی متن صرفاً برای روانخوانی، لازم بود. با وجود کوشش فراوان برای حفظ امانت در انتقال بیکموکاست متن در دو مورد کلمهیی قابل خواندن نبود یا در خواندن درست آنها جای تردید وجود داشت، که با ذکر […یک کلمه ناخواناست] مشخص شدهاند.
***
دانشمند فقید احسان طبری در این کتاب با ”فیض ستاندن از بینش و باور مورد پذیرش خود»، یعنی بینش علمی مارکسیستی، و با بهرهگیری از دستاوردهای ”علوم و آزمونهای بزرگ اجتماعی معاصر“ به بررسی روند تکامل انسان و جامعه میپردازد. او که اندیشمندی جانبدار و انسانگرا و خوشبین به آینده روشن بشر است، در این رساله بار دیگر تلاش میکند از راه کنکاش در سیر رویدادهای تاریخی و روندهای اجتماعی، و بررسی گسترهیی قابلتوجه از تاریخ تفکر اجتماعی، ”خطوط کلّی سرنوشت آینده“ انسان را با روشنبینی و خوشبینی علمی ترسیم کند. مانند دیگر نوشتههای علمی و پژوهشی دیگرش، احسان طبری این بار نیز- اگرچه به شیوهیی و زبانی دیگر- تلاش میکند دانش و آگاهی علمی پایهیی لازم برای شناخت هرچه بهتر و دقیقتر بافت اجتماعی را در اختیار خواننده و ”بهویژه زنان و مردانی که طلایهداران نبرد گسترده زحمتکشان برای دگرسازی جهانند“ بگذارد. میگوید: ”ماهیّت و زندگی را جز از این راه نمیتوان شناخت.“
به این منظور، نویسنده در رشتهیی به هم پیوسته و منطقی، میکوشد تکامل جامعه را با مرور خودِ روندهای اجتماعی و آنچه به طور عینی رخ داده است توضیح دهد. نخست به ماهیّت جامعه به مثابه یک مقوله هستی و سپس زیربنای طبیعی تکامل انسان و جامعه میپردازد. سپس بنیادهای اقتصادی و اجتماعی تحولات اجتماعی را ترسیم میکند، و از آنجا به بررسی زندگی معنوی، فرهنگی و روحی جامعه میپردازد و مضمون و محتوای مقولههایی مثل سیاست و حقوق و اخلاق را در چارچوب تحوّل جامعه مورد توجه قرار میدهد. در نهایت، اندکی درباره جهان امروز بحث میکند و پس از نگاهی به ”شیوه زندگی“ به مقوله ”بهروزی انسان“ و ”ایجاد سعادت به هم پیوسته فردی و اجتماعی“ میپردازد که هدف همیشگی جامعه انسانی و پیکارگران انساندوست است. شیوه نگارش و ترتیب طرح مطالب و به هم پیوستگی آنها، این کتاب را بسیار خواندنی و آموزنده ساخته است. همانطور که خود نویسنده از یک مَثَل لاتینی وام گرفته است، باید گفت این کتاب حاوی ”مضمون بسیار، در سخنانی اندک“ است.
انتشارات حزب توده ایران بینهایت خرسند است که امکان یافت این کتاب باارزش را در دسترس خوانندگان علاقهمند، و بویژه خوانندگان جوان و جویای حقیقت بگذارد.
انتشارات حزب توده ایران
بهمن ۱۳۹۱
به نقل از نامه مردم، شماره 914، 22 بهمن ماه 1391