مسایل بین‌المللی

در سوگ رهبر خلقی زحمتکشان ونزوئلا

هوگوچاوز، رئیس جمهوری منتخب مردم ونزوئلا، پس از ماه‌ها مبارزه با بیماری سرطان، سرانجام روز سه شنبه گذشته، ۱۵ اسفند‌ماه ۱۳۹۱، در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، درگذشت، و بیش و پیش از همه، مردم ونزوئلا را سوگوار کرد. او در زمان مرگ ۵۸ سال داشت.

هوگوچاوز که فارغ‌التحصیل دانشکده افسری بود، پیش از ورود به فعالیت سیاسی، افسر ارتش (چترباز) بود. او در سال ۱۳۷۱ به علت فعالیت‌های سیاسی برضد رژیم حاکم وقت، به ۲ سال زندان محکوم شد. او در ادامه فعالیت‌های سیاسی‌اش، به رهبری حزب سیاسی‌ای موسوم به ”جنبش جمهوری پنجم“ رسید، که در سال ۱۳۷۶ بنیاد گذاشته شد. در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا در سال ۱۳۷۷، او در مقام نماینده همین حزب، و با تبلیغ و تکیه بر آرمان‌های ”بولیواری“، شعار ”سوسیالیسم قرن‌بیستم“، مقابله با فساد رژیم حاکم در کشوری که بالقوه یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه بود، و انجام اصلاحات اقتصادی، وارد کارزار انتخاباتی شد که با رأی زیاد مردم توانست پیروز شود. او در دو انتخابات دیگر نیز به پیروزی رسید، و در مجموع از ۱۳ بهمن‌ماه ۱۳۷۷ تا ۱۵ اسفند‌ماه ۱۳۹۱ که درگذشت، نزدیک به ۱۴ سال ریاست ”جمهوری بولیواری ونزوئلا“ را به عهده داشت.
هوگوچاوز در دوران رئیس جمهوری‌اش، توانست کارنامه بسیار درخشانی از اصلاحات عمیق اقتصادی- اجتماعی را در کشور و رهبری آن، از خود به‌جای گذارد. تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی از برنامه‌های اصلی او و هوادارانش بود. چشمگیر‌ترین عرصه‌های فعالیت او، طرح و به اجرا گذاردن سیاست‌های مبتنی بر تغییر شرایط اجتماعی در درون کشور به نفع توده‌های مردم زحمتکش بود. از جمله نخستین اقدام‌های او، ملّی کردن صنعت نفت و شرکت‌های بزرگی بود که در مالکیت سرمایه‌داران بزرگ و وابسته به قدرت‌های بزرگ امپریالیستی بودند. به موازات سیاست‌های رادیکال به نفع زحمتکشان در داخل کشور، بر پایه آموزش های سیمون‌بولیوار (متولد سال ۱۸۷۳ در کاراکاس)، رهبر جنبش ضداستعماری آمریکای لاتین برضد استعمارگران اسپانیائی، چاوز طرح‌های اتحادگرایانه و مبتکرانه‌ای را برای مقابله با سیاست‌های نولیبرالی ایالات متحده آمریکا در کشورهای آمریکا جنوبی به‌طورموفقیت‌آمیزی رهبری کرد. همین اقدام‌های مردمی او بود که در عین کسب محبوبیت برای او دربین مردم عادی ونزوئلا، خشم صاحبان سرمایه‌های بزرگ و حامیان امپریالیستی آنان را موجب شد. کودتای سران نظامی کشور برضد او و برکنار کردنِ او از قدرت برای چند روز، در بهار ۱۳۸۱، ناشی از همین خشم و تلاش غارتگران ثروت کشور برای بازپس گرفتن موضع‌هایی بود که در جریان ملّی کردن از دست داده بودند. با حمایت گسترده مردمی، او مجدداً به قدرت بازگشت و در همه‌پرسی تابستان ۱۳۸۳، اکثریت مردم ونزوئلا به باقی ماندن او در مقام ریاست جمهوری رأی دادند، رئیس جمهوری که برای قطع دست چپاولگران ثروت‌های ملی کشور و از میان بردن فقر و بیکاری گسترده مردم، تلاش زیادی کرده بود. در دوران ریاست جمهوری هوگوچاوز، میلیون‌ها ونزوئلایی برای نخستین بار از نعمت خدمات بهداشتی و درمانی برخوردار شدند. فقر شدید تا ۷۰ درصد کاهش یافت، و دسترسی به آموزش همگانی به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد، به‌طوری که بی‌سوادی عملاً ریشه‌کن شد. در سال‌های پس از رکود اقتصادی بین‌المللی در ۲۰۰۸، برخلاف بسیاری از دیگر کشورهای دنیا، از اقدام‌های ریاضتی در ونزوئلا خبری نبود. و شاید از همه مهم‌تر این بود که، طی این سال‌ها، مردم ونزوئلا که هرگز از سوی حکومت‌های پیشین به حساب آورده نمی‌شدند، به‌واقع در تعیین سرنوشت خود مشارکت کردند و عزت و سرافرازی ملّی خود را بازیافتند. هوگوچاوز روابط دوستانه نزدیکی نیز با نیروهای چپ ونزوئلا داشت، و از جمله در نخستین سال‌های ریاست جمهوری‌اش در حکم سخنران، مهمان کنگره حزب کمونیست ونزوئلا بود. او در سال ۲۰۱۰ با فراخوانی برای اتحاد تشکیلاتی اکثر نیروهای چپ طرفدار اصلاحات ”بولیواری“ مورد نظر خود، حزب متحد سوسیالیستی ونزوئلا را در مقام یزرگ‌ترین حزب چپ آمریکای لاتین با ۷/ ۵ میلیون عضو به وجود آورد.
در پهنه آمریکای لاتین نیز هوگوچاوز از بیان صریح نظرش درباره غارتگران بین‌المللی ثروت‌های کشور، و به‌ویژه سران آمریکا، ابایی نداشت. برای تحکیم و تقویت استقلال ملّت‌های این منطقه و رها کردن منطقه از تسلّط غاصبانه امپریالیسم آمریکا و همدستانش که آنجا را به قول معروف ”حیات خلوت“ خود می‌دانستند، تلاش‌های زیاد کرد. از جمله، در برابر پیمان‌های تجارت آزاد امپریالیستی (شبیه ”نفتا“ میان آمریکا و مکزیک و کانادا) که صرفاً به قصد غارت منابع طبیعی و استفاده از نیروی کار ارزان به سود شرکت‌های بزرگ بین‌المللی آمریکایی و کانادایی و مشابه آن تدوین شده بود، ایجاد یک سازمان همکاری‌های منطقه‌یی را پیشنهاد کرد که امروز آن را به نام ”ائتلاف بولیواری برای ملّت‌های قاره آمریکای ما“ (آلبا، ALBA) می‌شناسیم. هدف ”آلبا“ همکاری‌های برابرحقوق منطقه‌ای اقتصادی (و اجتماعی و سیاسی) بر اساس آرمان رفاه اجتماعی مردم، یاری متقابل میان ملّت‌های این منطقه، و تجارت پایاپای میان کشورهای عضو است. کوبا، بولیوی، اکوادور، و نیکاراگوئه، از جمله اعضای این سازمانند که اکنون ۸ عضو اصلی و ۲ عضو مهمان دارد. در دوران ریاست جمهوری هوگوچاوز، ونزوئلا به پیمان ”بازار مشترک جنوبی“ آمریکای لاتین (مرکوسور) پیوست، و یکی از کشورهای بنیادگذار ”اتحادیه ملّت‌های آمریکای جنوبی“ (یوناسور) بود. هوگو چاوز و دولت او همواره از یاران نزدیک کوبا و دولت سوسیالیستی آن بودند که بیش از ۵۰ سال است که در معرض تحریم‌های سنگین آمریکا قرار دارد. ونزوئلا نفت ارزان‌قیمت به کوبا صادر می‌کرد و از خدمات آموزگاران و پزشکان و دیگر کارشناسان حرفه‌ای کوبایی برخوردار بود. درعین‌حال، دولت چاوز که آمریکا را یکی از برنامه‌ریزان و اجرا کنندگان کودتای نظامی سال ۱۳۸۱ برضد دولتش می‌دانست، تهدید به قطع صادرات نفت کرد. با وجود این، دولت هوگو چاوز در جریان توفان و باران‌های سیل‌آسای ”کاترینا“ و ”ریتا“ در جنوب ایالات متحد آمریکا که کار بسیاری از پالایشگاه‌ها را مختل و متوقف کرده بود، با فرستادن سوخت خانگی به این مناطق، سهم شایانی در عرضه کمک‌های مردمی بازی کرد. موج رخدادهای مردمی‌ای که با پیروزی چاوز در ونزوئلا آغاز شد، خیلی زود دیگر کشورهای آمریکای لاتین را دربر گرفت. پیروزی نیروهای مردمی و عدالت‌خواه در کشورهایی مثل اکوادور، بولیوی، نیکاراگوئه، پاراگوئه، پرو، در کنار حضور نیروهای ترقی‌خواه در قدرت در کشورهایی مثل آرژانتین و برزیل، جنبش آزادی‌خواهی، استقلال‌طلبی، و عدالت‌جویی در این منطقه از جهان را توان بخشید. در مقایسه با دوره دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، زمانی که کشورهای آمریکای لاتین در قبضه حکومت‌های نظامی پشتیبانی شده از سوی آمریکا بودند، امروزه می‌توان به جرأت گفت که بسیاری از این کشورها و ملّت‌ها چهره مستقل کاملاً متفاوتی یافته‌اند.
در عرصه جهانی نیز هوگوچاوز تلاش زیادی برای نزدیکی با نیروهای مترقی و چپ، و نیز کشورهایی می‌کرد که مخالفت خود را با سلطه‌گری امپریالیسم ابراز می‌کردند. او از هواداران جدّی صلح و مخالف سرسخت تجاوز آمریکا به عراق بود. هوگوچاوز یکی از حامیان ”ائتلاف آفریقا- آمریکای جنوبی“ بود که دومین نشست آن در سال ۱۳۸۸ با شرکت سران ۴۹ کشور آفریقایی و ۱۲ کشور از آمریکای لاتین در ونزوئلا برگزار شد. او در پیامی که چند روز پیش از مرگش برای سومین نشست این ائتلاف در گینه استوایی فرستاد، اظهار امیدواری کرد که ائتلاف این کشورها یک ”قطب واقعی قدرت“ به وجود آورد. در سال‌های ریاست جمهوری هوگوچاوز، ونزوئلا با هدف یاری به جنبش های رادیکال سیاسی چپ در جهان همچنین میزبان جشنواره جهانی جوانان و دانشجویان (در سال ۱۳۸۴)، کنگره بین‌المللی شورای جهان صلح (در سال ۱۳۸۷)، و کنگره چهاردهم فدراسیون دموکراتیک بین‌المللی زنان (در سال ۱۳۸۶)، بود.
درگذشت این رهبر مردمی و ترقی‌خواه نه‌تنها ضایعه‌یی است برای مردم ونزوئلا که یک حامی میهن‌دوست را از دست دادند، بلکه برای کشورها و ملّت‌های آمریکای لاتین نیز گران است که یک شخصیت استقلال‌طلب و عدالت‌خواه مؤثر را از دست می‌دهند. انبوهی از شخصیت‌ها و حزب‌های مترقی و چپ، از جمله حزب‌های کمونیست جهان و در میان آنها حزب توده ایران، ضمن ابراز تأسف از درگذشت این دوستِ مردم، و ابراز همبستگی با مردم ونزوئلا، برای آنان در ادامه راه هوگوچاوز برای حفظ استقلال کشور و تعمیق اصلاحات اقتصادی و اجتماعی آرزوی موفقیت کرده‌اند.

کمیته مرکزی حزب توده ایران، در پیامی به رهبری حزب کمونیست ونزوئلا، مراتب تاسف خود از مرگ هوگو چاوز، رهبر خلقی زحمتکشان این کشور را اعلام و تسلیت گفت.

به نقل از نامه مردم، شماره 916، 21 اسفند ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا