مسایل سیاسی روز

دور نوین مذاکرات 1+5، دورنمای گفتگوها، و دیپلماسی هسته‌ای رژیم ولایت‌فقیه

سیاست‌های ارتجاع حاکم و در رأس همه ولی‌فقیه در زمینه سیاست خارجی و دیپلماسی هسته‌ای تاکنون فاجعه‌آفرین بوده است. مبارزه در راه تأمین منافع ملی و تضمین حق حاکمیت ملی بدون مبارزه‌ای متحد با دیکتاتوری و ارتجاع به سرانجام مطلوب نخواهد رسید.

مذاکرات میان جمهوری اسلامی و کشورهای 1+5 بر سر پرونده هسته‌ای روز سه‌شنبه 8 اسفندماه در آلما آتا پایتخت پیشین قزاقستان انجام پذیرفت. این مذاکرات پس از وقفه‌ای هشت ماهه و به دنبال بن‌بست نشست‌های قبلی برگزار گردید.
با شدت یافتن تحریم‌های مداخله‌جویانه علیه ایران و تحول‌های پراهمیت منطقه به ویژه حوادث سوریه و نیز کنش‌ و واکنش‌های صحنه سیاسی کشور، بررسی و رایزنی در عالی‌ترین سطح حکومت در خصوص راهکارهای مواجه با اوضاع خصوصاً موضوع پرونده هسته‌ای از مدت‌ها پیش جریان داشت و نشانه‌هایی بسیار قوی از تصمیم به تغییر دیپلماسی هسته‌ای با شیب معین و ملایم در مواضع سران نظام دیده می‌شد.
چند ماه پیش از برگزاری نشست 1+5 در آلما آتا، خبرهای موثقی از ملاقات برخی نمایندگان رژیم ولایت‌فقیه با مقامات آمریکایی در نقاط مختلف جهان به صفحات روزنامه‌ها و رسانه‌های داخلی و خارجی درز پیدا کرد. همزمان تعدادی از چهره‌های بانفوذ حاکمیت زمزمه مذاکره با آمریکا بر اساس منافع نظام را طرح و به شکل هدفمند تبلیغ کردند. بطورمثال ایسنا 12 آذرماه گزارش داده بود، غلام علی حداد عادل رییس فراکسیون اصول‌گرایان مجلس و مشاور ولی‌فقیه طی سخنانی معنادار و هدفمند در دانشگاه علامه طباطبایی گفته بود، ”ایستادگی برای استقلال از اورانیوم (غنی‌سازی اورانیوم) ارزشمندتر است“. همچنین محمد جواد لاریجانی در جریان چهل و چهارمین گردهمایی معاونان آموزشی دانشگاه‌ها در اواسط آبان ماه سال 91 با صراحت هرچه تمام‌تر خاطرنشان ساخته بود: ”اگر منافع نظام ایجاب کند با آمریکا و حتی در قعر جهنم هم با همه مذاکره می‌کنیم . . . مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد“.
در ارتباط با چنین موضع‌گیری‌هایی بود که پایگاه اطلاع‌رسانی کلمه اوایل آبان ماه نوشته بود: ”بحث مذاکره با آمریکا تبدیل به داستانی پرفراز و نشیب شده . . . اما ظاهراً نظر تکیه‌گاه (کنایه به ولی‌فقیه است) هم در حال تغییر است. با شدید شدن تحریم‌های غرب علیه ایران و قرار گرفتن اقتصاد کشور در آستانه یک بحران بزرگ، شواهدی نشان‌دهنده تمایل بالاترین سطح حاکمیت به گفت و گو با آمریکاست. قطعاً پس از سی و چهار سال شعار دادن و تابو ساختن از یک موضوع مهم سیاسی، انجام چنین کاری ساده نیست“.
دقیقاً در بطن و متن چنین فضایی بود که هیئت جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای آلماآتا شرکت جُست. این را نیز باید افزود با انتخاب اوباما برای بار دوّم و تغییر و تحول‌های کابینه او و حضور افرادی مانند جان‌کری در مقام وزارت خارجه و چاک هیگل به عنوان وزیر دفاع، علایم مشخصی نیز از سوی کاخ سفید به سران رژیم ارسال گردید که نمونه آن مواضع صریح جوبایدن معاون رییس‌جمهور آمریکا در خصوص مذاکره مستقیم با ایران در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ بود. برای درک بهتر این مجموعه شرایط توجه به گزارشی که روزنامه بهار 6 اسفندماه یعنی سه روز پیش از برگزاری مذاکرات در آلماآتا منتشر ساخت خالی از فایده نیست. در این گزارش خاطر نشان می‌شود: ”محمد خزاعی سفیر و نماینده دایم جمهوری اسلامی درباره مخالفت ایران برای مذاکره با آمریکا به استناد سخنان مقام معظم رهبری اعلام کرد، ممکن است افرادی بگویند جمهوری اسلامی ایران مخالف گفت و گو و تعامل است و این را بهانه‌ای برای غیرمنطقی خواندن ایران قرار دهند و در نتیجه به دنبال گزینه‌های جایگزین برای آن باشند، اما می‌باید تاکید کنم که آنها کاملاً اشتباه می‌کنند. ملت ایران ملتی منطقی است و هرگز مخالف گفت‌وگو با دیگر کشورها مانند آمریکا نبوده است“. این سخنان سفیر دایم جمهوری اسلامی در سازمان ملل پس از مواضع معین خامنه‌ای و در آستانه برگزاری دور نوین مذاکرات هسته‌ای معنا و مضمون مواضع رژیم به ویژه پرونده هسته‌ای را آشکار می‌سازد و فارغ از هرگونه توضیح و تفسیری است.
دقیقاً در چنین فضایی شاهد برگزاری نشست 1+5 با جمهوری اسلامی در آلماآتا بودیم. ویژگی این نشست علی‌رغم هیاهوی تبلیغاتی بلندگوهای رژیم ولایت‌فقیه که از ”عقب نشینی غرب“ داد سخن در می‌دهند، بن‌بست و شکست کامل دیپلماسی هسته‌ای ولی‌فقیه است. طی دو روز در آلماآتا و مذاکراتی فشرده سرانجام برخلاف دوره‌های قبلی بر سر ادامه مذاکرات و بسته‌های پیشنهادی توافق صورت گرفت و جمهوری اسلامی چارچوب دیپلماسی جدید هسته‌ای خود را به نمایش گذاشت. سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی در پایان مذاکرات ضمن مثبت ارزیابی کردن آن، بیانیه تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی را قرائت کرد. در این بیانیه آمده است: ”برخی نکات که در این پاسخ (پاسخ 1+5) مطرح شده است با آنچه در قبل مطرح می‌شد واقع‌بینانه‌تر بود وسعی شده بود که در برخی موارد به دیدگاه‌های ایران نزدیک شود که این را مثبت تلقی می‌کنیم. اگرچه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. گروه 1+5 پیشنهاد کرد گام‌های ملموسی برای 6 ماه آینده و در جهت اعتمادسازی متقابل برداشته شود و پیشنهادهایی نیز در این زمینه ارایه شد . . . این گفت‌وگوها را گامی مثبت می‌دانیم که می‌تواند با رویکردی سازنده و برداشته شدن گام‌های متقابل تکمیل شود“.
از سوی دیگر کاترین اشتون ریاست هیئت کشورهای 1+5 در پایان نشست و در واکنش به مواضع سعید جلیلی و بیانیه هیئت جمهوری اسلامی اعلام داشت: ”امید دارم طرف ایرانی با دیدی مثبت به پیشنهادهایی که در اجلاس مطرح کردیم نگاه کند . . . هدف از پیشنهادهایی که ارایه دادیم، اعتمادسازی و ایجاد زمینه پیشرفت در حل این مسئله است. از شنیدن اینکه دکتر جلیلی دیدی مثبت داشته، خوشحالم اما معتقدم که باید ببینیم که کارشناسان ما در مرحله بعدی چه خواهند کرد“.
علاوه براینها رسانه‌های بین‌المللی پس از پایان نشست آلماآتا از واکنش مثبت وزیران خارجه ایران و آمریکا گزارش‌هایی را منتشر ساختند.
علی‌اکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی که همزمان با سفر اروپایی جان کری در وین پایتخت اتریش به سر می‌برد، در پاسخ به پرسش خبرنگاران پیرامون مذاکرات هسته‌ای یادآور شد: ”تحولی دیده می‌شود . . . به نظر من جلسه آلماآتای یک نقطه عطف به شمار خواهد آمد . . . در مورد نتایج آن بسیار خوش‌بینم و این نتایج به سود دو طرف خواهد بود“. جان‌کری وزیر خارجه جدید آمریکا نیز که در پاریس مشغول دیدار با مقامات فرانسه بود با تاکید بر مواضع کاخ سفید اعلام کرد: ”واشنگتن آماده است تا با ایران گفت‌وگوهای دوجانبه برگزار کند . . . ایران می‌داند چه باید بکند، رییس جمهور (آمریکا) عزم خود را برای اجرای سیاست جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح هسته ای به روشنی بیان کرده است . . . مذاکرات هسته‌ای جدید با ایران مفید بوده است“.
چنین مواضعی به خوبی رویکردها و جزییات ناگفته و منتشرنشده مذاکرات آلماآتا را در معرض دید قرار می‌دهد. به ویژه آنکه مایکل مان سخنگوی کاترین اشتون طی مصاحبه‌ای پس از پایان نشست، خاطرنشان ساخت، ”پیشنهادی بازنگری شده“ از سوی 1+5 به ایران ارایه شده است و ایران قرار است به بررسی این پیشنهاد بپردازد.
شکست بن‌بست مذاکرات هسته‌ای و نشانه‌هایی از تحول در آن در عین حال شکست و ورشکستگی کامل دیپلماسی هسته‌ای چند سال اخیر ولی‌فقیه و اعوان و انصارش تلقی می‌شود که با اتخاذ سیاست‌های ماجراجویانه و ضد ملی و با مستمسک قرار دادن موضوع هسته‌ای برای حل و فصل مسایل خود با آمریکا و اروپا، سبب خسارت‌های جدی و جبران‌ناپذیر به کشور و مردم شده‌اند. آنچه در اولویت سیاست‌های ارتجاع در مذاکرات هسته‌ای قرار دارد، مانند گذشته ”حل ‌و فصل مشکلات و معضل‌ها“ با امپریالیسم در جهت تأمین و تضمین بقای نظام است. اینک موضوع هسته‌‌ای به یکی از عامل‌های جدی تغییر و تحول‌های صحنه سیاسی کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شده و تمام تلاش ولی‌فقیه و ارتجاع حاکم مانور بر روی این مسئله در پیوند با ترکیب، جهت‌گیری و سمت ‌و سوی سیاست‌های آینده نظام است. فراموش نباید کرد رویکرد جدید مذاکرات از سوی رژیم ولایت‌فقیه به معنای تأمین منافع ملی و حقوق مردم کشور و رهایی از سایه سنگین و ویرانگر تحریم‌ها و مداخله خارجی نیست. رویکرد و دیپلماسی جدید هسته‌ای تلاشی برای در خدمت حفظ منافع نظام و تضمین آینده آن است.
حزب ما همچنان که درگذشته نیز تاکید کرده همراه با دیگر حزب‌ها و نیروهای ملی و میهن‌دوست کشور، خواستار رفع تحریم‌ها، پایان تنش در روابط خارجی و تأمین حقوق حقه و منافع ملی ایران است. همچنین ما بر حق کشور برای برخورداری از انرژی هسته‌ای در چارچوب ضابطه‌ها و تعهدات بین‌المللی در کنار رفع خطر جنگ و مداخله و تحریم تاکید کرده و می‌کنیم. بی‌گمان ارتباط با همه کشورهای جهان بدون استثناء و برقراری روابط متقابل سودمند و اقدام و اعتمادسازی مبنای واقعی حل پرونده هسته‌ای و تضمین حقوق غیرقابل انکار ایران است.
سیاست‌های ارتجاع حاکم و در رأس همه ولی‌فقیه در زمینه سیاست خارجی و دیپلماسی هسته‌ای تاکنون فاجعه‌آفرین بوده است. مبارزه در راه تأمین منافع ملی و تضمین حق حاکمیت ملی بدون مبارزه‌ای متحد با دیکتاتوری و ارتجاع به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. اثرهای فاجعه‌بار دیپلماسی هسته‌ای تاکنونی رژیم ولایت‌فقیه موید این واقعیت است!

به نقل از نامه مردم، شماره 916، 21 اسفند ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا