مسایل سیاسی روز

پیام کنگره ششم حزب توده ایران به: روزنامه نگاران، نویسندگان و هنرمندان (در همه رشته‌های هنری)

هجوم برنامه‌ریزی شده و مداوم به روزنامه‌نگاران، و نویسندگان و گردانندگان روزنامه‌ها و گاهنامه‌ها، سایت‌ها، و وبلاگ‌ها، به کارزاری سیستماتیک برضد نشر آزاد دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی، و همچنین اطلاع‌رسانی و عرصه‌‌های مشابه، تبدیل شده است. این هجوم‌ها در اکثر موردها با دستگیری، نقض حقوق شهروندی، تجاوز به حریم خصوصی، اهانت، و برخورد فیزیکی همراه بوده‌اند. علاوه بر این‌ها، با اتهام همکاری با“عوامل بیگانه“ و ”جاسوسی“ برای آنان- اتهامی کهنه و به‌ارث رسیده از سلف سلطنتی رژیم ولایی و به‌پوسیدگی خود این دو رژیم- معمولاً همراه است.

ما شرکت کنندگان در ششمین کنگره حزب، از گردش آزاد اطلاع رسانی، ارائه آزادانه دیدگاه‌ها، و تحلیل‌های متفاوت در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی روزنامه‌نگاران کشورمان [هرچند که با برخی از این دیدگاه‌ها، بر اساس‌ موضع‌گیری‌های خاص حزبی‌مان‌، دارای زاویه‌ایم و یا حتی مخالفیم، و به‌موقع خود به آن‌ها پاسخ هم گفته‌ایم] حمایت می‌کنیم، حمایت کرده‌ایم‌، و در آینده نیز در این مسیر پیکار خواهیم کرد. ما از نشر آزاد و رها از تهدید سانسور، دفاع می‌کنیم، و بازداشت و شکنجه روزنامه‌نگاران و مسئولان روزنامه‌ها و گاهنامه‌ها، نویسندگان سایت‌ها وبلاگ‌های مستقل را محکوم می‌کنیم، و بر آنان که در مسیر آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی، و استقلال ملی‌مان از جان و جسم و هستی خود مایه می‌گذارند، درودهای گرم می‌فرستیم.
کنگره همچنین به زنان و مردان روزنامه‌نگاری که با رشادت کم‌نظیرشان، و تحمل شکنجه‌‌ها و بیماری‌های ناشی از آن‌ها، بر آرمان‌های انسانی و مردمی خود پای می‌فشارند، درود می‌فرستد‌، و همچون گذشته، در آینده نیز آوای به‌بندکشیده شده‌شان را در سراسر جهان می‌پراکند.
رژیمی که از سخن‌پراکنی و تبلیغ درباره معنویت، اخلاق، و فرهنگ دمی باز نمی‌ماند، بر اثر هرچه تنگ‌تر کردن دایره سانسور کتاب و آفرینش‌های هنری ـ در همه رشته‌های هنری- کار را به جایی کشانده است که شمارگان(تیراژ) کتاب از متوسط ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ در رژیم گذشته، به ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ در حال حاضر رسیده است (در حالی که جمعیت کشور و جمعیت تحصیل‌کرده‌اش نزدیک به دو برابر شده است)، و همچنین در عرصه هنرهای نمایشی، فیلم‌سازی(‌ سینمایی و سریال‌)، موسیقی(سنتی و مدرن)، تولیدهایی نه اکران می‌شوند و نه اجازه توزیع‌ پیدا می‌کنند، و این علاوه بر وارد کردن زیان و خسارت به روند آفرینشگری در میهن، محروم کردن هنرمندان از درآمد محصول کار خود برای گذران زندگی است. سانسور و ممنوعیت انتشار از عرصه آثار معاصر به گنجینه فرهنگ ملی کشیده شده است، و مرزهای زمان را از کهن تا امروز در عرصه داستان، شعر، و پژوهش، را درمی‌نوردد. اجرا کننده سیاست‌های مخرب ضدفرهنگی‌ای که راه به گم‌بیشه خرافه و واپس‌ماندگی می‌برد و نام بی‌مسمای فرهنگ و ارشاد بر خود گذاشته است، به هر ترفند و بهانه‌یی بر سر راه حرکت رو به جلو ادبیات و هنر مانع می‌تراشد، از کمبود کاغذ گرفته تا تهدید، بازداشت، و شکنجه نویسندگان و هنرمندان، بازیگران، شاعران، و کارگردانان، و ”ارشاد“ آنان به روی آوردن به واپس‌گرایی. از سوی دیگر همین دستگاه ضد فرهنگی که هر از چندی پاسداری بر اریکه آن تکیه می‌زند، با دروغ‌پردازی‌های عوام‌فریبانه- که نزد جامعه آگاه‌ امروز ایران سراپا ناشیانه و پرت از مرحله دانسته می‌شود- ادعا می‌کند کسب افتخار ربودن جایزه اسکار، که ثمره کار و هنرمندی خلاقان عرصه هنر سینمای میهن ماست، نتیجه لابی‌گری دولت ضدملی کنونی است. رژیم با دستگاه اندیشه سوز سانسورش، دو هدف دارد، اول: گسستن رشته ارثیه ادبی و هنری (کلاسیک و مدرن) ایران از روند آفرینشگری ادبی و هنری کنونی، و دوم: با مانع‌‌تراشی‌ها و کارشکنی‌ها در این روند، هرچه پرهزینه‌تر کردن فعالیت ادبی و هنری مستقل از برنامه‌های رژیم. هدف رژیم از این گسستن و دشوار و پرهزینه کردن فعالیت ادبی و هنری در کشور، انداختن جریان کار و فعالیت ادبی و هنری- یا ”ارشاد“[!] آن‌- به بستر مورد نظر و واپس‌گرای قرون‌وسطایی خود است تا از آن در ادامه حاکمیت‌اش بهره گیرد. ما از وجود فضای آزاد برای رشد استعدادهای ادبی و هنری و برآمدن آثار ارزش‌مند ادبی و هنری نویسندگان، شاعران، و هنرمندان (در همه رشته‌های هنری) میهنان‌مان حمایت و در راه آن مبارزه کرده‌ایم و خواهیم کرد.

ششمین کنگره حزب توده ایران
بهمن‌ماه ۱۳۹۱

به نقل از نامه مردم، شماره 916، 21 اسفند ماه 1391

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا