تاملی بر مبارزه جنبشِ کارگری-سندیکایی، و وظیفه پیشِ روی زحمتکشان
حفظ وحدت، یکپارچگی و استقلال طبقاتی جنبش کارگری- سندیکایی، و کوشش خستگیناپذیر برای ارتقاء سطح سازماندهی و همبستگی آن، و تلفیق خواستهای صنفی و سیاسی، وظیفهیی درنگناپذیر است.
با شدت یافتنِ بحران اقتصادی و رشدِ نرخ تورم همراه با افزایشِ بیکاری، اعتراضهای کارگری در نقطههای مختلف کشور گسترشی جدی پیدا کرده است. امسال در آستانه “روز جهانی کارگر“، جنبش اعتراضی کارگران و زحمتکشان میهن ما گرچه حالت تدافعیاش را حفظ کرده است و پیرامون خواستهایی نظیر دریافت دستمزدهای معوقه دور میزند، امٌا به لحاظ گستردگی، میزان مشارکت وسیعتر کارگران، و افزایش آگاهی طبقاتی، نسبت به سالهای پیشین رشد محسوس و توجهبرانگیزی را نشان میدهد. افزایش رشته اعتراضهای پراکنده کارگری، طرح مسئلههایی چون حق برخورداری از سندیکا و احیای حقوق سندیکایی و مخالفت گسترده با میزان حداقل دستمزدها، امضای تومار ۳۰ هزارنفری، و نیز طرح شکایت بهدادگاه، نمونهها و معیارهایی برای سنجش کمی و کیفی مبارزات جنبش کارگری میهن ما و قضاوت درباره میزان رشد و بلوغ آن در مرحله کنونی است. رشد و گسترش مبارزات کارگری، و همراه با آن، قوام جنبش سندیکایی را در بطن تحولهای سیاسی و اقتصادی- اجتماعی میتوان ارزیابی کرد. هرگونه برآورد و تحلیل از جنبش سندیکایی موجود زحمتکشان، بدون توجه دقیق به چارچوب مشخصِ تاریخی کنونی و مرحلهای که درآن قرارداریم، موجب ارزیابی ذهنی و ارادهگرایانه و حتی انفعالی درخصوص نقش، جایگاه، وظیفهها، و چالشهای پیشِ روی خواهد شد، و درعینحال میتواند به حرکت پرپیچ وخم امٌا تاکنون رو به رشد جنبش کارگری و سندیکایی، آسیبهای معینی وارد کند. ازاینروی، لازم است تحلیلی هرچند مختصر، و دیدی شفاف و عینی از موقعیت کنونی، و نقطههای ضعف و قوت مبارزات کارگری، ارایهکرد و بر بستر آن برای حل دشواریها و چالشهای موجود راهکار مناسب اندیشید. تنها ازاین راه میتوان ضمن ترسیم نقش جنبش کارگری و سندیکایی در دو عرصه پراهمیت صنفی و سیاسی، وظایف مبرم، فوری، و دور و نزدیک آن را در راستای قوام هرچه بیشتر این جنبش و پیوند تنگاتنگ آن با مبارزات سراسری دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم طرح و تعیین کرد.
در کلیه حزبها و نیروهای مخالف و منتقد استبداد ولایی، پس ازکودتای انتخاباتی سال ۸۸، برخورد به جنبش کارگری و چگونگیِ به میدان کشاندن و فعالتر ساختن آن در مبارزه با ارتجاع و استبداد، به بحثی محوری و مرکزی تبدیل گردیده است که تا امروز ادامه دارد. تجربه سالیان اخیر این واقعیت را بهاثبات رساند که، بدون حضور سازمانیافته زحمتکشان غلبه بر استبداد و حرکت به سمت تغییر و تحولهای بنیادین ناممکن است، ازاین روی، میباید با طرح و گنجاندن خواستهای جنبش کارگری در جهت جلب و جذب آن به صحنه رویارویی با استبداد، اقدامکرد. دراین زمینه و براساس چنین واقعیتی، جنبش سندیکایی زحمتکشان به مثابه کارا ترین بخش جنبش کارگری دارای نقشی برجسته و پراهمیت قلمداد میگردد و بهاین لحاظ شکلگیری، پایهگذاری، و احیای سندیکاها و حقوق سندیکایی باهدفِ متشکل کردن کارگران و زحمتکشان برای تامین منافع صنفی- رفاهی و نیز سیاسیشان، در اولویت قرارداشته و دارد. بنابراین، یکی از وظایف اساسی، چگونگی فعالیت موثر و کارآمد برای تشکل و سازماندهیِ وسیع کارگران و زحمتکشان در سازمانهای پایهایشان در واحدهای مختلف تولیدی- صنعتی و خدماتیاست. از زمان احیای برخی سندیکاهای مستقل، پس از رخدادهای دوٌم خرداد تا به امروز، جنبش سندیکایی زحمتکشان کشور فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده و درسهای ارزشمندی اندوخته است.
این تجربهها برای مبارزه امروز و حفظ استقلالِ طبقاتیِ جنبش سندیکایی در برابر دامها، توطئهها، و برنامههای ارتجاع و امپریالیسم، از اهمیت بنیادین برخوردار است. باتوجه به رشد و آگاهیِ طبقاتی کارگران و زحمتکشان، خواستِ احیا و برپاییِ سندیکاها و احیای حقوق سندیکایی، بیش از پیش، در اولویت قرارمیگیرد. تشکلهای حکومتی و ”زرد“، بیش از گذشته از سوی کارگران طرد میشوند. دراین زمینه گزارش خبرگزاری ایلنا، ۸ اسفند ماه، در گرماگرم جلسات “شورای عالی کار”، به منظور تعیین میزان حداقل دستمزدهای سال ۹۲، بسیار جالب و گویای میزان تنفر تودههای وسیع کارگران از تشکلهای “زرد“ و ارتجاعی است. ایلنا گزارشداد: ”سخنان رییس کانون عالی شوراهای اسلامی کار و رییس کانون انجمنهای صنفی کارگری کشور در آستانه تعیین[حداقل] مزدسال آینده کارگران از اهمیت برخورداراست… رییس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور با انتقاد از جمعآوری طومار اعتراضی توسط برخی تشکلها و فعالان مستقل کارگری که خواهان افزایش دستمزد کارگران باتوجه به شرایط نامطلوب اقتصادی کشور هستند گفت، ما باید بهسمت آرامش در کشور حرکت کنیم و نباید بهدنبال تنش در محیطهای کارگری باشیم… تشکلهای رسمی کارگری در راستای حفظ نظام تاسیس شدهاند. علی بیگی[رییس کانون عالی شوراهای اسلامی کار] در پاسخ به مطرحشدن انتقاد برخی فعالان کارگری مبنی بر ناکارآمدی نمایندگان رسمی کارگری در مذاکرات سهجانبه شورای عالی کار برای تعیین حداقل دستمزد گفت، آقایان چگونه در مورد عملکرد ما قضاوت میکنند؟ ما در شرایطی هستیم که محدودیتهایی برای نظام ایجاد شده است. بنده علی بیگی ابتدا سرباز ولایت هستم و در مرحله دوٌم از حقوق کارگران دفاع میکنم. حفظ نظام از خواندن نماز هم واجبتر است. همچنین خادمیزاده [رییس کانون انجمنهای صنفی کارگری] با اشاره به ماده ۱۳۰ قانون کار، بهاین انتقاد اینگونه پاسخداد، تشکلهای رسمی کارگری اساساً در راستای حفظ نظام تاسیس شدهاند. ما زمانی از حقوق کارگران دفاع میکنیم که متضمن حفظ نظام باشد… تشکلهای رسمی کارگری پشتوانه کارگری احساس نمیکنند.“
آنچه خبرگزاری ایلنا بهطور رسمی منتشر ساخته است، گویای فضای حاکم در محیطهای کارگری و طرد تشکلهای “زرد“ و ارتجاعی است. فراموش نکنیم که، در موضوع مخالفت با میزان حداقل دستمزدهای امسال، بدنهُ بسیاری از تشکلهای حکومتی- برخلاف رهبری آنها- بهسندیکاها و تشکلهای مستقل تمایل و نزدیکی نشان دادند.
در وضعیت کنونی جنبش سندیکایی زحمتکشان میهنمان باید بیش از پیش نسبت به توطئههای رژیم ولایتفقیه و امپریالیسم ازخود هوشیاری و حساسیت نشان دهد.
نباید گذاشت ظرفیت موجود جنبش اعتراضی زحمتکشان و امکانهای سندیکایی ازسوی ارتجاع و نیروهایی که اهرم برنامه ”آلترناتیوسازی امپریالیستی“ اند، در معرض دستبرد قرار گیرد. با تشدید تضاد و رویارویی طبقاتی، مبارزه اقتصادی به مبارزه سیاسی ارتقاء مییابد. در مرحلهُ کنونی، بانظرداشتِ تلاش هدفمند رژیم ولایتفقیه، و جناحهای معینی درآن، و نیز سیاست ”آلترناتیوسازی امپریالیستی“، با مطرح کردن شعارها و خواست های منطبق با واقعیت و ظرفیت “جنبش مردمی”، در راه احیا و برپاییِ سندیکاهای مستقل، و تقویت صفهای جنبش سندیکایی موجود، ضروری است بهطور خستگیناپذیر پیکارکرد. جنبش سندیکایی وسیعترین و متشکلترین سازمان صنفی- طبقاتی کارگران و زحمتکشان است. این جنبش وظایف، نقش، و موقعیتاش را در چارچوب منافع عام و مبارزات سراسری برضد “استبداد“ و “مداخله خارجی“ تعیین و معرفی میکند. جنبش سندیکایی همواره و همیشه جانبداری طبقاتی خود را حفظ و بر اساس آن در مقام بخش جداییناپذیرِ “جنبش مردمی” برای نیل به آزادی، تضمین حق حاکمیت ملی، عدالت اجتماعی، طرد استبداد و ارتجاع، و مخالفت با ”مداخله امپریالیستی“، پیکار میکند. محدودکردن سندیکاها، و بهطورکلی جنبش سندیکایی، به جنبشی منزوی و جدایِ از دیگر بخشهای ”جنبش مردمی“، مانع از رشد و شکوفایی آن میشود. درمرحله کنونی، احیای حقوق سندیکایی و تشکل طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان در سازمانهای سندیکایی، و به طورکلی تقویت و استحکام جنبش سندیکایی، ازاین واقعیت برخاسته است که: یکی از جنبههای مهم و حیاتی تشکل و سازمانیابی طبقه کارگر، علاوه بر تامین خواست های دمکراتیک عام یعنی تامین آزادی فعالیت انجمنها، سندیکاها، حزبها، و دیگر آزادیهای دمکراتیک مانند آزادی بیان، اندیشه، قلم، اجتماعات و مطبوعات است. نباید فراموشکرد که فقط نیروی متشکل و سازمانیافته تودههای مردم، و در راس آنها کارگران، است که میتواند مسیر حرکت به سوی تحولهای بنیادین و تامین آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی را میسر و پشتوانه باشد.
جنبش سندیکایی فعالیتی وسیع است که همه کارگران و زحمتکشان را، صرفنظر از درجه آگاهیای که نسبت به وضع خود دارند، به منظور دفاع از حقوق صنفی و رفاهی خود متشکل میسازد. سازمان های سندیکایی و تشکلهای مستقل میتوانند و باید همه کارگران و کارمندان زحمتکش را صرفنظر از هرنوع تعلق مسلکی، عقیدتی، مذهبی، و فارغ از رنگ، زبان، و نژاد دربرگیرند. جنبش سندیکایی زحمتکشان جنبشی مستقل و قائم بالذات است و قوانین رشد ویژه خود را دارد. استقلال طبقاتی سندیکاها از حکومتها و دست اندازی های نیروهای ارتجاعی، پشتوان بقا و تداوم فعالیت سندیکایی است. این امر بهویژه در مرحله کنونی تحولات میهن ما، اولویتی غیرقابل چشم پوشی است. نشانههای جدی از تلاش و تمایل ارتجاع حاکم و جناحهای بانفوذی در رژیم ولایتفقیه در دست است که، اثرگذاری و رسوخ در جنبش سندیکایی موجود را زیر پوششها و نامهای مختلف دنبال میکنند. این برنامهیی حسابشده و دقیق در رویارویی با جنبش سندیکایی زحمتکشان ایران است. ازاینروی، در مرحله فعلی، حد اعلای هوشیاری فعالان کارگری در رودررویی بااین گونه ترفندها، به منظور تامین حرکت جنبش سندیکایی در مسیر واقعی، ضرورتی تام و تمامی بهشمار میآید.
تقویت صفهای جنبش سندیکایی موجود، افشاندن بذر آگاهی و فعالیت صبورانه و خستگی ناپذیر در کارگاهها و کارخانهها، استفاده ازهمه روزنهها، امکانها، و تاکید برهویت طبقاتی و استقلال تشکلهای کارگری، ازجمله وظایف مهم در مقطع زمانی کنونی است. دراین زمینه و تلاش برایِ هماهنگی میان صفهای جنبش سندیکایی موجود و برجسته شدن نقش تشکلهای مستقل، ما با اقدامها و رویشهای نویدبخش طی یک سال اخیر روبهرو بودهایم. اما درعینحال باید بهبرخی نشانههای منفی و نگران کننده نیز اشاره کرد که با اصل کلیدی وحدت عمل جنبش سندیکایی موجود در مغایرت قراردارد. درهر اقدام سندیکایی، و بهطورکلی صنفی، اصل و محور حمایت از حقوق رفاهی زحمتکشان است. تعلق و دیدگاههای سیاسی- اجتماعی نباید بهمانعی در راه فعالیتهای سندیکایی بدل شود. نمونهُ هماهنگی برای جمعآوری تومار ۳۰ هزار امضای کارگران نشان میدهد که باید حدٌ اعلای هوشیاری را بهکار برد و از هرگونه تفرقه پرهیز کرد. در تهیهُ این تومار، دیدگاهها و تعلقهای سندیکایی مختلف مشارکت داشتند، بنابراین این واقعیت را نباید نادیده انگاشت و چنین حرکتی را به نام یک جریان یا دیدگاه معین محدود نساخت. تاکید میکنیم که، با توجه به اوضاع حساس سیاسی، ضروری است درهر گام، وحدتعملِ جنبش سندیکایی موجود را مدٌنظر قرار داد. در این اوضاع میباید براساس ظرفیت و توانِ جنبش کارگری- سندیکایی حرکت کرد. باید انرژی و توانِ متراکمشدهُ ناشی از اعتراضهایِ جنبش سندیکایی را در زمانِ مناسب و لحظهُ مناسب بهکار گرفت. هرنوع شعار و اقدامِ نابهنگام (زودهنگام، یا دیرهنگام) منجر به تضعیف جنبش کارگری خواهد شد. در سازماندهی اعتراضها و تعیینِ شعار، انطباق آنها با ظرفیت موجود و واقعیتهای کنونی جنبش کارگری اصلِ مهم است.
نقش و جایگاه جنبش کارگری- سندیکایی در ارتقاء سطح مبارزاتی جنبش مردمی بهمنظور حرکت به سمت تحولهای بنیادین، پایاندادن به سیاستهای حاکم، و تاثیرگذاردن بر صحنه سیاسی کشور، انکارناپذیر است. پیوند مستحکم با جنبش دمکراتیک و آزادیخواهانه سراسری مردمی برضد وضعیت موجود و دیکتاتوری حاکم، کماکان اولویت غیرقابل چشمپوشی محسوب میگردد. نباید فراموش کرد که، زمینهها و محملهای عینی بهمنظور تقویت نقش جنبش کارگری و جنبش سندیکایی کارگران و زحمتکشان و یافتن فصل مشترکها بین خواستههای طبقه کارگر و دیگر لایهها و طبقههای اجتماعی وجود دارد. این فصل مشترک ها بهویژه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه امسال میتواند به اهرم موثری در راه اتحادِ عمل وسیع نیروهای مخالف استبداد ولایی و ارتجاع حاکم بدل شود. جنبش کارگری- سندیکایی میهن ما از این توان و ظرفیت، بررغم معضلها و کاستیها، برخوردار است که در مقام بخشی موثر در جنبش مردمی، در چارچوب برگزاری انتخابات، نیروهای اجتماعی را دوباره به عرصه پیکار کشانده، بدنه اجتماعی جنبش را بازسازی و انتخابات را در حد امکانهای واقعبینانه جنبش مردمی، به عرصه چالش جدی بر ضد رژیم ولایت فقیه و ارتجاع حاکم بدل سازد. به طریق اولی، جنبش کارگری و مبارزات سندیکایی زحمتکشان در مرحله دشوار کنونی از امکانهایی معین برای تقویت و تحکیم موقعیت خود و اثرگذاری بر مجموعه مبارزات سراسری برخوردار بوده است که باید دقیق، واقعبینانه، و منطبق با ضرورتهای مرحلهایِ جنبش ضددیکتاتوری، ازآن استفاده کرد.
با فرارسیدن اوٌل ماه مه بیشک جنبش سندیکایی موجود این امکان را باوجود جوِ سرکوب به نمایش خواهد گذاشت که: مسیر وحدت عمل جنبش سندیکایی کارگران و زحمتکشان ایران، با همه فراز و فرودها، برگشت ناپذیر گردیده است. رشته اقدامهایی بهسود تقویت صفهای جنبش کارگری- سندیکایی و ارتقاء سطح رزمندگی آن دور از انتظار نیست. ازهماکنون در افق سیاسی میهن ما نشانههایی ازحضور جدیتر، منسجمتر، متشکلتر، و آگاهانهتر جنبش سندیکایی موجود زحمتکشان دیده میشود.
حزب توده ایران- حزب طبقه کارگر ایران- باتمام توان خود درکنار زحمتکشان و همراه و همگام آن است و منادی وحدت عمل جنبش سندیکایی و تقویت صفهای آن برپایه صحیح طبقاتی است. در ارتباط با مسئلههای کارگری و سندیکایی، حزب ما برپایه مشی اصولی و انقلابی خود تاکید داشته و دارد که، اختلافهای ایدئولوژیک موجود میان گروههای زحمتکشان هرگز مانعی غلبه ناپذیر در راه تامین وحدت عمل و وحدت سندیکایی نیست. حزب ما همواره یادآور شدهاست که به دور از هرگونه راستروی و چپروی، فرقهگرایی و ارادهگرایی، با کار پیگیر و توام با شکیبایی، در راه وحدت صفهای جنبش سندیکایی موجود و احیای حقوق سندیکایی زحمتکشان باید پیکارکرد. وجود سازمان سندیکاییای نیرومند، مردمی، و متشکل، که درهایش به روی همه زحمتکشان باز باشد، اهمیتی اساسی و تعیینکننده در جنبش مردمی و تغییر توازن قوا به سود نیروهای مدافع عدالت اجتماعی، آزادی، و حق حاکمیت ملی دارد. جنبش کارگری و سندیکایی در صحنه سیاسی کنونی کشور نیرویی خنثی و بیطرف نیست. حفظ وحدت، یکپارچگی و استقلال طبقاتی جنبش کارگری- سندیکایی، و کوشش خستگیناپذیر برای ارتقاء سطح سازماندهی و همبستگی آن، و تلفیق خواستهای صنفی و سیاسی، وظیفهیی درنگناپذیر است. احیای حقوق سندیکایی زحمتکشان در دلِ مبارزه برای اتحادعمل و وحدت صفهای جنبش سندیکایی جریان دارد، و ادامه آن به حرکت موزون و سالم دراین جهت وابسته بوده و هست!
به نقل از “نامه مردم”، شماره 919، 2 اردیبهشت ماه 1392