مسایل بین‌المللی

گفتگوی با رهبر سندیکای کارگران نفت، لاستیک و مواد شیمیایی ترکیه : مبارزه سندیکاهای کارگری ترکیه برای حقوق و آزادی های دموکراتیک

نماینده کمیته دفاع از حقوق مردم ایران(”کودیر“) در خلال سفر به استانبول، اردیبهشت ماه سال جاری، به‌منظور شرکت در کنفرانس منطقه‌ای ”شورای جهانی صلح“، با هیئت‌های رهبری چندین اتحادیه کارگری ترکیه دیدار و گفت‌و‌گو کرد. در جریان این گفت‌و‌گوها، شخصیت‌های برجسته جنبش کارگری ترکیه پذیرفتند تا در مصاحبه‌هایی، گوشه‌هایی از مبارزه دشوار سندیکالیست‌های ترکیه را برای کارگران و فعالان کارگری ایران شرح دهند. این شرح و وصف، با توجه به شباهت‌های اجتماعی- سیاسی دو کشور همسایه، به لحاظ تجربه اندوزی و درس‌گیری از جنبش‌های کارگری ایران و ترکیه اهمیت فراوانی دارد.

رفیق مصطفی اوزتاشکین، رئیس ”سندیکای کارگران نفت، لاستیک، و مواد شیمیایی“ ترکیه، در روز 30 تیرماه، در گفت‌و‌گو با نماینده ”کودیر“، به سئوال‌های او درباره شرایط ملتهب ترکیه و فعالیت‌های سندیکاهای این کشور پاسخ داد. این رهبر یکی از مهم‌ترین و پرقدرت‌ترین سندیکاهای کارگری ترکیه، در ارتباط با مسئله‌های مشخص سیاسی ترکیه و از جمله مسئله کردها، بحران جاری در خاورمیانه، و خطر جنگ و درگیری در این کشور، موضع‌گیری‌های بسیار روشن و ترقی‌خواهانه‌ای داشت. رفیق “مصطفی اوزتاشکین”، در جلسه گشایش کنفرانسِ ”مردم صلح می‌خواهند“، در اردیبهشت ماه، که به ابتکار “شورای جهانی صلح“ و “کمیته صلح ترکیه“ برگزار شد، سخنرانِ اصلی بود. رفیق اوزتاشکین، اخیراٌ در سخنرانی‌ای که به‌طورِگسترده‌ای در ترکیه بازتاب یافت، با تاکید بر نظرداشتِ چهار مفهوم اساسی در مبارزات کارگری، گفت که، سطحِ توسعه یک کشور به سطحِ حقوق سندیکاها، آزادی، و معیار استفاده از آن‌ها بستگی دارد. او افزود که، دمکراسی، برابری، آزادی، و سیاست‌های صلح‌جویانه، با حضورِ سندیکاها در اداره آینده کشور رابطه مستقیم دارد. رفیق “اوزتا شکین”، در مورد درگیری‌های خونین میان دولت ترکیه و جنبش مردم کردستان ترکیه، با اشاره به ۳۰ سال جنگ مداوم در کشور، گفت که، ده‌ها هزار نفر از مردم در این درگیری‌ها جان خود را از دست داده‌اند. او تاکید کرد که، به مانند دیروز و امروز، در آینده نیز از روندِ صلح و دمکراسی و در راستای جلوگیری از هرگونه آزار و صدمه[به مردم]، حمایت خواهد کرد. رفیق “اوزتاشکین”، درباره شرایط جدیدی که در ماه‌های اخیر و پس از امضای توافقنامه توقفِ درگیری‌ها میان نیروهای دولتی و ”حزب کارگران کردستان“ “[پ ک ک]“ به‌وجود آمده است، گفت: مردم کردستان خواستار صلح و آزادی‌اند، و در قرن بیست و یکم خواستِ سیاسیِ آنان، زندگی‌ای صلح‌آمیز و آزاد در کنار دیگر خلق‌های منطقه، و دست‌یابی به حق استفاده از زبان‌ِ مادری و فرهنگ خود است. رهبرِ “سندیکای کارگران نفت، لاستیک، و مواد شیمیایی” ترکیه، در این سخنرانی مهم گفت که، ما مسئله کردهای ترکیه را بزرگ‌ترین مانع در راه دست‌یابی به صلحی اجتماعی می‌بینیم، و این درحالی است که ما از روندِ حل مسئله کردها در ترکیه بر پایه‌یی دمکراتیک، مسالمت آمیز، و برابر حقوق، دفاع می‌کنیم. برای مردم کردستان راه حلِ دمکراتیک و صلح، از هم جدایی ناپذیرند.

گفت‌و‌گوی رفیق مصطفی اوزتاشکین و نماینده ”کودیر“ را در زیر می‌خوانید:

آیا تشکیل سندیکاهای کارگری مستقل در ترکیه آزاد است؟ همیشه آزاد بوده است؟ چه مانع‌هایی بر سر راه تشکیل سندیکاها وجود دارند؟
مصطفی اوزتاشکین: بله، تشکیل سندیکاهای مستقل در واقع از اوایل سال ۱۹۴۷ (۱۳۲۵ش) آزاد بوده است، یعنی از زمانی که نخستین قانون کار ترکیه تصویب شد. البته این را هم بگویم که، بی‌تردید هنوز هم دشواری‌ها و محدودیت‌هایی در امر آزادی تشکل به‌طورِکلی وجود دارند. یکی از دشوارترین و مهم‌ترین چالش‌ها در این امر، مقررات تدوین‌شده‌یی درباره تقسیم‌بندی اقتصادی کشور است که تشکیل سندیکا و متشکل کردن کارگران را به هر یک ۲۰ بخش اقتصادی کشور منحصر می‌کند. علاوه بر این، تشکیل اتحادیه‌های صنف‌های مجزّا (مثلاً اتحادیه فلزکاران یا اتحادیه نجّاران و نقاشان و مکانیک، و جز این‌ها)، تشکیل سندیکاهای جداگانه در هر محل کاری، و تشکیل اتحادیه‌های سراسری، ممنوع است. اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهم. دولت ترکیه اخیراً قانون جدیدی را درباره تشکیل و فعالیت سندیکاهای کارگری و مذاکره دسته‌جمعی تصویب کرد. به‌رغم مخالفت جدّی و قاطعانه سندیکاهای موجود، دولت با یاری و همدستی کارفرماها، این قانون را تدوین و سرانجام تصویب کرد. در این قانون، ترکیه به ۲۰ بخش یا شاخه اقتصادی تقسیم‌بندی شده است. برای مثال، ”شکار، ماهیگیری، کشاورزی، و جنگلداری“ یکی از این بخش‌هاست. ”مواد خوراکی“، ”معدن“، ”نفت، شیمیایی، لاستیک، پلاستیک و دارویی“ از دیگر شاخه‌ها یا بخش‌های ۲۰گانه‌اند. بنابراین، مطابق قانون جدید، سندیکای ما- [Petrol-İş“]- فقط می‌تواند کارگران و کارکنان شاغل در بخش ”نفت،‌ شیمیایی، لاستیک، پلاستیک و داروسازی“ را متشکل کند. این یعنی که ما نمی‌توانیم کارگران و کارکنانی را که مثلاً در بخش‌‌های معدن یا مواد خوراکی شاغل‌اند، متشکل کنیم.

سندیکاهای موجود برای فعالیت خود با چه مانع‌ها و دشواری‌هایی روبه‌رویند؟ آیا فعالان سندیکایی تُرکیه‌ای مانند همتاهای ایرانی‌شان به سبب فعالیت سندیکایی از کار اخراج یا بازداشت می‌شوند؟
مصطفی اوزتاشکین: در ترکیه هم سندیکاها با دشواری‌های زیادی مواجه‌اند. محدودیت‌هایی که در سطح یک بخش یا در محل کاری برای فعالیت سندیکاها وجود دارد، اخراج‌های دسته‌جمعی کارگرانِ عضوِ سندیکا، فشارهایی که از سوی کارفرماها بر کارگرانی که به تشکیل سندیکا یا پیوستن به سندیکا مایل هستند وارد می‌شود، و فعالیت‌های ضدسندیکایی کارفرماها با همدستیِ دولت برای اخلال کردن در تشکیل سندیکاها، برخی از این محدودیت‌ها و دشواری‌ها هستند. در بسیاری از شرکت‌ها و کارخانه‌ها شمار زیادی از کارگران را به علّت فعالیت سندیکایی اخراج کرده‌اند. حتّی گاهی نیز پیش آمده است که فعالان سندیکایی محکوم به زندان شده‌اند.

آیا سندیکاهای کارگری در ترکیه به‌طورِسراسری در کشور فعالیت می‌کنند؟ برای مثال، آیا سندیکای ”فلزکاران متحد“ همه کارگران فلزکار در همه کارخانه‌ها و کارگاه‌های کشور را دربر می‌گیرد؟ یا اینکه سندیکاها و اتحادیه‌هایی هستند که به‌طورِخاص در یک شهر یا ناحیه فعالیت جداگانه دارند؟ گرچه پیش‌تر اشاره‌ مختصری در این‌باره کردید، امّا می‌خواستیم بپرسیم که آیا سندیکاها همه کارگران یک صنف را در هر نقطه‌یی از کشور که باشند متشکل می‌کنند یا اینکه عضوگیری‌شان منطقه‌‌‌ای یا محلی است؟
مصطفی اوزتاشکین: در ترکیه سندیکاها بر پایه صنعت‌های مشخص تشکیل می‌شوند و در سراسر کشور فعالیت می‌کنند. برای مثال، سندیکای “فلزکاران متحد“ که از آن نام بردید، در سطح کشور فعالیت می‌کند و این حق را دارد که همه کارگران شاغل در همه کارخانه‌ها و کارگاه‌هایی را که در بخش فلزکاری فعالیت می‌کنند متشکل و از میان آن‌ها عضوگیری کند. سندیکاها در شهرها و ناحیه‌های گوناگون کشور شعبه دارند، و از طریق همین شعبه‌ها و زیر نظارت دفتر مرکزی است که فعالیت می‌کنند و کارگران را متشکل می‌کنند.

آیا در ترکیه، در انتخابات محلی، منطقه‌ای، ریاست‌جمهوری یا پارلمانی، سندیکاها نامزدهای انتخاباتی خودشان را معرفی می‌کنند؟ یا اینکه صرفاً از نامزدهایی که این یا آن حزب سیاسی معیّن اعلام می‌کند حمایت می‌کنند؟
مصطفی اوزتاشکین: در ترکیه سندیکاها نمی‌توانند در انتخابات پارلمانی نامزد خودشان را معرّفی کنند. امّا فعالان سندیکایی می‌توانند از سِمَت خود در سندیکا استعفا دهند و در مقام نامزد یک حزب سیاسی معیّن در انتخابات شرکت کنند. علاوه بر این، در جریان انتخابات، سندیکاها نظر خود را نسبت به نامزدهایی که از سوی حزب‌های سیاسی معرّفی شده‌اند، به‌طورِغیرمستقیم بیان می‌کنند، و ممکن است به‌طورِغیرمستقیم از نامزد یا نامزدهای معیّنی نیز اعلام حمایت کنند.

آیا سندیکاهای کارگری ترکیه یک کنفدراسیون سندیکایی‌ سراسری هم دارند؟ اگر دارند، نقش و مسئولیت چنین نهادی چیست؟
مصطفی اوزتاشکین: بسیاری از سندیکاها، می‌توانم بگویم تقریباً ۹۵ درصد همه‌ سندیکاها، وابسته به ۳ کنفدراسیون سراسری‌اند: کنفدراسیون سندیکاهای ترکیه (Türk-İş) که بزرگ‌ترین کنفدراسیون کشور است، کنفدراسیون سندیکاهای راستین ترکیه (Hak-İş)، و کنفدراسیون سندیکاهای مترقی ترکیه (DİSK). سندیکاهای سراسر کشور عضو یکی از این سه کنفدراسیون‌اند. این کنفدراسیون‌ها در راه بهبود حقوق کارگران به‌طورِکلی تلاش و پیکار می‌کنند. کنفدراسیون سندیکاهای ترکیه (Türk-İş) همچنین سرگرم مذاکره با نمایندگان دولت است تا قرارداد دسته‌جمعی کارکنان دولت را نهایی کند و پس از تصویب دو طرف، به مرحله اجرا بگذارد.

سندیکاهای ترکیه از چه راهی و چگونه برای پیشبُرد و تحقق خواست‌های حرفه‌یی و سندیکایی خود دولت را لابی می‌کنند؟
مصطفی اوزتاشکین: کنفدراسیون‌های سندیکایی با تهیه گزارش‌های کارشناسی، صدور بیانیه‌های مطبوعاتی، و برگزاری نشست‌ها و دیدار با کارشناسان یا مقام‌های دولتی، در روند تدوین و تصویب قوانین و مقررات کشوری شرکت می‌کنند. گاهی نیز هیئت‌های نمایندگی کنفدراسیون‌ها با نمایندگان حزب‌های سیاسی دیدار و تبادل نظر می‌کنند. علاوه براین‌ها، کنفدراسیون‌ها از دیگر روش‌های معمول، مثل نشست‌های همگانی، تظاهرات، راه‌پیمایی و همایش‌های تخصصی و همگانی برای اعلام نظر خود و اعمال فشار استفاده می‌کنند.

با توجه به سابقه‌ فعالیت سندیکاها در ترکیه، به نظر شما میزان تأثیر فعالیت سندیکاها بر کارزارهای اجتماعی و تنظیم قراردادهای دسته‌جمعی کار با کارفرمایان به‌منظور تأمین امنیت شغلی و ثبات شغلی کارگران تا چه حد بوده است؟
مصطفی اوزتاشکین: همان‌طور که می‌دانید یکی از علت‌های اصلی وجودِ سندیکاها، تأمین و تضمین امنیت شغلی است. سندیکاها از راه اقدام جمعی و مشترک، به تأمین و تضمین امنیت شغلی کارگران یاری می‌رسانند. اجازه بدهید مثالی از سندیکای خودمان برای‌تان بزنم. سندیکای ما تلاش دارد کارگران کارخانه‌یی را متشکل کند که حدود ۱۵۰۰ نفر در آن کار می‌کنند. پس از عضوگیری از میان بخش چشمگیری از کارگران این کارخانه، سندیکا می‌تواند با استفاده از ابزار اعتصاب، کارفرما را به پای میز مذاکره و امضای یک قرارداد دسته‌جمعی بکشاند. به همین سادگی می‌توان نقش برجسته‌ای در تأمین امنیت شغلی کارگران داشت. نمونه دیگر، فعالیت ما در یک کارخانه تایرسازی است. ما وظیفه متشکل کردن کارگران این کارخانه را که در حدود ۱۰۰۰ نفر در آن شاغلند به عهده گرفتیم. حتّی اگر یک کارگر را بی‌اساس و بدون دلیلِ موجّه اخراج کنند، سندیکا درحکم نهاد رهبری کارگران، دست به اقدام جمعی خواهد زد تا آن کارگر اخراجی را به کار بازگرداند. به این ترتیب، در محل‌های کاری که کارگران سندیکا دارند، به دلیل همین سازمان‌یافتگی، کارگران از یک ثبات و امنیت شغلی معیّن برخوردارند.

آیا سندیکاها مجاز به برگزاری تظاهرات و اقدام‌های اعتراضی و دست زدن به اعتصاب هستند؟
مصطفی اوزتاشکین: بنابر قوانین و مقررات کنونی در ترکیه، سندیکاها از لحاظ قانونی و بر روی کاغذ اجازه سازمان‌دهی و برگزاری نشست‌ها و همایش‌های اعتراضی و تظاهرات را دارند. اما در عمل، اقدام‌های اعتراضی سازمان‌دهی شده از سوی اعضای سندیکاها یا حرکت‌های اعتراضی‌ای که کارگران عضو سندیکا در آن شرکت می‌کنند، غالباً با برخوردهای خشونت‌آمیز نیروهای امنیتی روبه‌رو می‌شود. با وجود این، سندیکاهای ترکیه شیوه‌های گوناگونی را برای اعتراض آموخته‌اند و به‌کار می‌برند. امّا در مورد اعتصاب باید بگویم که محدودیت‌های شدیدی از طرف دولت و کارفرمایان برای جلوگیری از اعتصاب یا اخلال در آن اعمال می‌شود.

هدف‌های عمده کارزارهای کنونی سندیکاها در ترکیه کدامند؟ اگر ممکن است سرفصل‌هایی از این هدف‌های عمده را برای خوانندگان ما برشمارید.
مصطفی اوزتاشکین: عمده‌ترین هدف‌های کارزارهای سندیکاها در ترکیه را می‌توانم در این چند مورد خلاصه کنم:
تأمین و تضمین امنیت شغلی؛ ایجاد اشتغال و بهبود سطح درآمدها و کاهش بیکاری؛ تأمین برابری جنسیتی میان زنان و مردان شاغل و تأمین حقوق ویژه زنان در محل‌های کار؛ تأمین حق بازنشستگی؛ بهبود وضعیت بهداشت و درمان کارگران؛ بهبود وضعیت مسکن کارگران؛ تلاش در راستای رشد و بهبود زیرساختارهای اقتصادی اساسی در کشور؛ برای تحقق این هدف‌ها، سندیکاهای ترکیه معمولاً کارزارهای مشخصی را به راه می‌اندازند، و در مورد حق اشتغال، امنیت شغلی، و به‌طورِکلی تضمین حقوق اجتماعی کارگران، فعالیت تبلیغاتی و آموزشی و لابی‌گری می‌کنند.

آیا سندیکاها یا کنفدراسیون‌های سندیکایی ترکیه عضو سازمان‌ها یا فدراسیون‌های بین‌المللی هم هستند؟ و اگر عضو هستند، ارتباط متقابل دو سازمان و تأثیر آن‌ها بر یکدیگر چگونه است؟
مصطفی اوزتاشکین: بسیاری از سندیکاهای ترکیه عضو وابسته سازمان‌ها یا فدراسیون‌های بین‌المللی در بخش‌های خاص خود هستند. برای نمونه، سندیکای ما- [“Petrol-İş“]- عضو سازمان تازه‌بنیاد اینداستری‌آل (“IndustriALL Global Union“) است. کنفدراسیون‌های سندیکایی ترکیه نیز عضو کنفدراسیون بین‌المللی سندیکاها (“ITUC“) و کنفدراسیون اروپایی سندیکاها (“ETUC“) هستند. کنفدراسیون‌های بین‌المللی به فعالیت سندیکاهای ترکیه در امر سازمان‌دهی کارگران کمک شایانی می‌کنند. آن‌ها از راه اعلام همبستگی و حمایت خود از فعالیت‌های سندیکایی در ترکیه، نقش مهمی در تقویت موضع سندیکاهای ما دارند. تبادل اطلاعات و درس‌گیری از تجربه‌های یکدیگر همیشه یکی از بنیادهای ارزشمند در ارتباط متقابل سندیکاهای ما با کنفدراسیون‌های بین‌المللی بوده است. یکی از نمونه‌های مشخص‌‌تر همکاری‌های متقابل تشکیلات کارگری ملّی و بین‌المللی، همیاری و هم‌فکری آن‌ها در زمینه متشکل کردن کارگران شاغل در شرکت‌های بین‌‌المللی است که در ترکیه فعالیت دارند.

طبقه کارگر ترکیه تا چه حد متشکل است (از لحاظ سازمان‌یافتگی در سندیکاها)؟ به عبارت دیگر، چند درصد از کارگران ترکیه در سندیکاهای کارگری رسماٌ ثبت شده و مستقل عضوند؟
مصطفی اوزتاشکین: به علت نبودن امنیت شغلی در ترکیه، معمولاً‌ کارگران از ترس اخراج مجبورند به طور پنهانی و دور از چشم کارفرمایان به سازمان‌دهی و تشکیل سندیکا و عضو شدن در آن دست بزنند. در ترکیه، پس از آنکه ۴۰ درصد کارگران یک صنعت تشکل در سندیکا را خواستار می‌شوند، یا پس از درخواست ۵۱ درصد کل کارگران یک واحد برای پیوستن به یک سندیکا، آنگاه سندیکا می‌تواند مذاکره درباره تنظیم یک قرارداد دسته‌جمعی را با کارفرما به پیش برد و به انجام رساند. همان‌طور که گفتم، به علت ترس از تهدید‌های کارفرما به اخراج، در صورت اطلاع از فعالیت سندیکایی، سندیکاها معمولاً به طور پنهانی و بیرون از محل کار با کارگران تماس می‌گیرند تا توافق آن عده یا درصدی از آنان را که پیش‌تر به آن اشاره کردم، به دست آورند. تماس با کارفرما و باخبر کردن او از خواست کارگران برای پیوستن به سندیکا و آغاز مذاکره با کارفرما برای تنظیم قرارداد دسته‌جمعی فقط پس از این مرحله امکان‌پذیر است. عضوگیری سندیکاها از میان کارگران همچنین مستلزم پرداخت مبلغی به عنوان ثبت عضویت است. میزان تشکل کارگران در بخش‌های معیّن اقتصاد در ترکیه، امروزه فقط در حدود ۹ درصد است.

آیا در ترکیه ”مسئله“‌یی به نام کارگران خارجی (غیرترکیه‌ای) وجود دارد؟ رویکرد و برخورد سندیکاهای ترکیه نسبت به کارگران خارجی چگونه است؟
مصطفی اوزتاشکین: تعداد کارگران مهاجر ثبت نشده که در ترکیه مشغول به کارند، روز به روز افزایش می‌یابد. نمی‌شود گفت که سندیکاها سیاست ویژه یا معیّنی نسبت به این کارگران دارند. فقط به‌طورِکلی می‌توان گفت که در زندگی روزمره، همه کارگران به طور طبیعی گرایش به محافظت از شغل خود دارند و نمی‌خواهند آن را از دست بدهند. امّا در مورد برخورد سندیکاها با کارگران خارجی، همان‌طور که احتمالاً‌ شما هم در نظر داشتید و این سؤال را مطرح کردید، بگویم که یکی از کارهایی که سندیکاها می‌کنند این است که ببینند آیا کارگران مهاجر اجازه‌ کار دارند یا نه. اگر اجازه‌ کار داشته باشند، طبیعی است که می‌توانند کار کنند و عضو سندیکا شوند. مطابق قانون جدید ”سندیکاها و قراردادهای دسته‌جمعی“ که در آغاز صحبت‌هایم به آن اشاره کردم، آنان حتّی می‌توانند سندیکای خود را تشکیل دهند. امّا در مجموع باید بگویم که سندیکاها به‌طورِکلی میان کارگران ترکیه‌ای و کارگران مهاجر تفاوتی قائل نیستند و سیاست‌های متفاوتی در این مورد ندارند. برای مثال، برخی از سندیکاها توجه و تمرکز ویژه‌‌ای بر روی کارگران زن یا جوانان دارند، امّا هیچ واحد یا بخش یا سیاست ویژه‌ای در مورد کارگران مهاجر ندارند و با آنان همان‌طور رفتار می‌کنند که با کارگران ترکیه‌ای. یک نکته دیگر را هم اضافه کنم و آن اینکه، همان‌طور که ”رؤیای آمریکایی“ زمانی وِردِ زبان‌ها بود، امروز در ترکیه هم ”رؤیای زندگی ترکیه‌ای“‌ای وجود دارد که بسیاری از کارگران مهاجر به امید آن به اینجا می‌آیند. آنان اگر بتوانند کاری با دستمزد یا حقوق خوب پیدا کنند، خوشحال و سرخوش خواهند بود، والّا روزهای سختی را خواهند گذراند. متأسفانه ما آماری زیادی در مورد میزان اشتغال و آسایش زندگی کارگران مهاجر، یا به‌طورِکلی کارگران شاغل در ترکیه، در اختیار نداریم.

به نقل از “نامه مردم”، شماره 926، 7 مرداد ماه 1392

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا