یادمان

رفیق شهید طاهر امامی پور

شهادت در زیر شکنجه – اردیبهشت ۱۳۶۵
‏رفیق طاهر امامی پور، نامی دیگر از خیل بی پایان مبارزانی است، که سعادت خویش را در تلاش در راه تغییر جهان، در بنای جهانی شایسته نام انسان یافتند. رفیق طاهر در بهمن ماه سال ۱۳۳۹‏، در کاظمین عراق به دنیا آمد و کودکی بیش نبود که به ایران آمدند و در شهرستان ایلام مستقر شدند. اولین خاطره‌ای که در اولین سال‌های زندگی، از اولین لحظه‌های ورود به میهنش ایران، در ذهن داشت، کوه های سر به آسمان کشیده غرب ایران بود، که برای دیدن قله بلند آن‌ها از پنجره اتوبوس اشتیاق بسیار داشت، و مبارزه در راه آزادی و سعادت مردم همین میهن بود که سرانجام سرنوشت نهایی زندگی کوتاه او را در نقطه‌ای دیگر از کوهستان‌های مرزی ایران بیست و شش سال بعد رقم زد.

با برخاست امواج جنبش انقلابی سال ۱۳۵۷‏، رفیق طاهر از نخستین مبارزانی بود که در شهر ایلام به حزب توده ایران پیوست و در ادامه آن شرکت در جنگ تجاوز رژیم عراق میدان دیگری بود که او با شجاعت، در راه دفاع از میهن بارها مرگ را عاشقانه به بازی گرفت. سرانجام چند سال بعد و پس از وارد شدن ضربات سهمگین به حزب توده ایران، این بار در سخت‌ترین شرایط و در حالی که از خطر دستگیری و مرگ آگاهی کامل داشت، از ‏مهاجرتی به قول خودش «خوشبختانه کوتاه» برای ادامه مبارزه به ایران بازگشت و سرانجام در اردیبهشت ۱۳۶۵ ‏، پس از دستگیری، در زیر شکنجه در زندان‌های رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی به شهادت رسید و حسرت تسلیم را بر دل شکنجه‌گران نهاد و بدنی که به گفته شاهدان آثار شکنجه بر آن آشکار بود در گورستان بهشت زهرا در نزدیک مزار ناخدا افضلی و هم رزمانش به خاک سپرده شد. خانواده رفیق طاهر که از دستگیری وی نیز مطلع نبودند، اجازه دیدن و انتقال پیکر او به شهرستان ایلام را نیافتند.

عمر این مبارز جوان و شجاع راه آزادی و سعادت مردم ایران مانند هزاران مبارز به ‏خاک افتاده دیگر، این راه کوتاه و شهاب گونه بود. ولی با شناختی که از شخصیت او داریم، مطمئنیم که او این عمر کوتاه و «عقاب گونه» را به عمر دراز ولی «کلاغ وار» نه یک بار که بارها ترجیح می‌داد. شعر «امید» سروده احسان طبری فرزانه بزرگ را که مورد علاقه فراوان رفیق طاهر نیز بود بر زیر لب زمزمه می‌کنیم و در باغ همیشه سبز خاطرات رفیق طاهر و هم نسلان مبارز او که سعادت را در تلاش در بنای جهانی دیگر، جهانی نوین و انسانی یافتند، دوباره گامی می‌زنیم. یاد همیشه در یاد آنان، این ادامه دهندگان راه مزدک‌ها و بابک‌ها اگر هر روز بر زبانمان نیست ولی از خانه دل لحظه‌ای هم نرفته و نمی‌رود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا