تخریبِ محیط زیست: عاملِ اصلی را کجا باید جستوجو کرد؟
عامل اصلی تخریب و نابود کردنِ محیط زیست کشور، سیاست و برنامههای واپسمانده و ضدملی رژیم ولایتفقیه است. تجربه، سیاست ها و عملکرد سران رژیم ولایت فقیه به دفعات اثبات کرده است که اینان برای محیط زیست و نقش آن در اکنون و آینده کشور اهمیتی قائل نیستند! برای حفظ محیط زیست باید سیاستهای این رژیم را افشا و با آن مقابله کرد!
وضعیتِ فاجعهبار محیط زیست کشور و ادامة تخریبِ آن برکسی پوشیده نمانده است. چندی پیش معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، در گفتوگویی با خبرگزاری محیط زیست[سبزپرس]، با اشاره به مرگ پرندگان مهاجر در دریاچة ارومیه، با صراحت یادآوری کرد که، آنچه نابودیِ دریاچة ارومیه، رود کارون، جنگلهای بلوط زاگرس، و علاوه بر اینها، مرگِ گونههای کمیاب جانوری و گیاهی ایران را در طول سالهای اخیر سبب گردیده است، برنامهها و طرحهای غیرکارشناسانة سدسازی، جادهسازی، و خانهسازی در حریم رودها و منطقههای حفاظتشدة محیط زیستیاند که بیتوجه به سرنوشت و آینده کشور، از سوی دولتهای مختلف جمهوری اسلامی بهاجرا گذاشته شدهاند. او گفت که، سدسازی [بهوسیلة سپاه پاسداران] یکی از تصمیمهای غلط بود که به اختلالهای زیادی در میزانِ ورودیِ آب به دریاچه [ارومیه] منجر شد. این مقام مسئول سازمان محیط زیست در خصوص وضعیت فاجعهبار زیست محیطی استان خوزستان، بهویژه رود کارون، نیز گفت که، سدسازیهایِ بیرویه[بهیاد داشتهباشیم که: تمام این سدسازیها بهوسیلة قرارگاه خاتمالانبیاءِ سپاه پاسداران صورت گرفتهاند و سودجوییِ مطلق انگیزة این ساختوسازها بودهاند] روی رودخانههای منتهی به خلیج فارس، خصوصاً کارون، باعث شدهاند تا آب ورودی به دریا کاهش شدید پیدا کند و درنتجه، آبِشور [از دریا]به رودخانهها نفوذ کند.
علاوه براین، روزنامه اعتماد، ۱ اسفندماه ۹۲، با هشدار دربارة بحرانِ آب در کشور، نوشت: ”منابع آب تجدیدشونده کشور از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب [به] ۱۲۰ میلیارد متر مکعب کاهش یافتهاست و این امر در آینده نیز تشدید میشود… وضعیت کنونی دریاچه ارومیه در بیشتر دریاچهها و تالابهای کشور وجود دارد… در فاجعه زیست محیطی دریاچه ارومیه، اشتباهِ انسانی [بخوان: سودجوییِ سپاه پاسداران] سبب خشک شدن دریاچه شده است. دریاچه ارومیه ازنظر سوقالجیشی [استراتژیک، راهبردی]، سیاسی و اقتصادی برای ایران حائز اهمیت است و حدود ۵ میلیون نفر در حوضة آبریز دریاچه ارومیه زندگی میکنند.“
فاجعهیی که دریاچههای مهم کشور مانند ارومیه، هامون، بختگان، و چندین دریاچه دیگر، با آن روبهرویند، در درجه اوٌل بهعلت سیاست مخرب و بی توجهی رژیم ولایت فقیه به امر محیط زیست پدید آمده است. سدسازی، خانهسازی، تصاحب جنگلها و پارکهای ملی و سپس سندسازی و تخریب آنها برای ساختوساز ویلاهای لوکس، و جادهسازی در برخی منطقههای حفاظتشدة محیط زیستی مانند جنگل ابر، پارک ملی کویر، و سرخهحصار، جملگی ازسوی رژیم اجرا شدهاند، و اعتراضها و مخالفتهای هواداران محیط زیست و سازمانهای مردمنهاد در رویارویی با این اقدامها بهجایی نرسیدهاند و نمیرسند. بر این مسئلهها، سیاست قوه قضاییه واپسماندة رژیم در قبال شکارچیان غیرقانونی و دلالهای داخلی و بینالمللی قاچاق حیوانات را نیز باید افزود. قوه قضاییه در ماههای اخیر حاضر نشده است در مقابل تعرض قاچاقچیان مسلح به محیطبانان سازمان محیط زیست با قاطعیت واکنش نشاندهد. دهها قاچاقچی که سررشته آنان به باندهای بینالمللی متصل است، در پارکهای ملی و منطقههای حفاظتشده آزادانه بهشکار گونههای کمیاب حیوانات دست میزنند. ایسنا، ۷ اسفندماه ۹۲، در گزارشی، نوشت: ”گوزن زرد و یوزپلنگ ایرانی در معرض نقص ژنتیکی و انقراض قراردارند… مدیرکل دفتر موزه تاریخ طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت، درحال حاضر برخی گونههای کشور بهدلیل بحرانهای مختلف ازجمله نابودی زیستگاهها و کاهش جمعیت دچار مشکل ژنتیکی بسیاری هستند که آنها را آسیبپذیر کرده است… با تخریب زیستگاهها و آسیبزدن [بخوان: شکار] جمعیتهای حیات وحش، این روند شتاب گرفتهاست.“
عامل اصلی تخریب و نابود کردنِ محیط زیست کشور، سیاست و برنامههای واپسمانده و ضدملی رژیم ولایتفقیه است. تجربه، سیاست ها و عملکرد سران رژیم ولایت فقیه به دفعات اثبات کرده است که اینان برای محیط زیست و نقش آن در اکنون و آینده کشور اهمیتی قائل نیستند! برای حفظ محیط زیست باید سیاستهای این رژیم را افشا و با آن مقابله کرد!
به نقل از نامه مردم، شماره 944، 18 فروردین ماه 1393