بهمناسبتِ اوٌلِ ماه مه: مروری کوتاه بر مبارزاتِ یکسالة جنبشِ کارگری- سندیکایی و ویژگیهایِ آن
جنبشِ کارگریِ میهن ما سالی دشوارِ توأم با درسها و اندوختههایِ مبارزاتیِ باارزشی را پشتسر نهاد و با تجربههایی گرانبها، سال دیگری را برای مبارزه همهجانبه و مؤثر آغاز کرده است.
انتخابات مهندسیشدة سال ۹۲ عمده ترین تحول صحنة سیاسی در سال گذشته بهشمار میآید. طبقة کارگر و دیگر زحمتکشان که سیاستهای دولت ضدملی احمدینژاد- ولیفقیه زندگی و امنیتِ شغلیشان را با مخاطرههای بزرگ و نابودی مواجه میکرد، با مبارزه برضد برنامههای ماجراجویانة سیاسی، بهویژه درعرصة سیاست خارجی و برنامة هستهای، و همچنین با مخالفتِ گسترده، اثرگذار، و البته پراکنده و سازماندهینشده با برنامههای اقتصادیِ رژیم، و در رویارویی با ادامة سیاستهای محورِ ولیفقیه- سپاه- دولت احمدینژاد، سهم خود را ادا کردند. سخنان روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی و اعلام اینکه: ”دولت مصمم است تا شکاف بهوجودآمده میان دستمزد و کارگران و تورم را پر کند“ و نیز انتخابِ علی ربیعی، مهرة شناختهشدة اطلاعاتی بهمقام وزیر کار، همگی از افزایش نقش جنبش کارگری در روندهای سیاسی و توجهِ توأم با هراسِ رژیم به این نقشِ فزاینده، حاکی بوده است.
انتخابات ریاست جمهوری و تحولهای سیاسی- اقتصادیِ برآمده از آن، بار دیگر ثابت کرده است که طبقة کارگر و دیگر زحمتکشان ایران زمانی میتوانند از منافعشان و مجموعِ جنبش مردمی دفاع کنند و بر صحنة سیاسی کشور اثر گذار باشند که در سازمانهای سیاسی و صنفیِ خویش متشکل و متحد شوند. در بیش از دو دهة اخیر، کارگران و زحمتکشان بیش ازهر طبقه و لایة اجتماعی دیگر از اثرهای فاجعهبارِ سیاستهای رژیم ولایتفقیه آسیب دیدهاند و زیان کردهاند. برنامة تعدیلِ اقتصادی، طرح اصلاحِ ساختارِ اقتصادی، برنامة حذفِ یارانهها، سیاستِ ماجراجویانهیی که به گسترش تحریمهای مداخلهجویانة امپریالیستی منجر گردید، مقرراتزدایی و خصوصیسازی درکنارِ محدود کردنِ پیوستة حقوق و آزادیهای دمکراتیک فردی و اجتماعی، بر زندگی و امنیتِ شغلی میلیونها کارگر ایرانی اثرهای ویرانکنندة مستقیمی داشتهاند و کماکان دارند. این واقعیت، درسِ گرانبهایی برای زحمتکشان میهن ماست. در سال گذشته نشانههای بسیار دلگرمکننده و امیدبخشی از بالا رفتنِ سطح آگاهیِ طبقاتی- یعنی درکِ اهمیتِ تشکل و سازمانیابی در بین کارگران و زحمتکشان دیده شد. در حقیقت، رشدِ آگاهیِ طبقاتی، ادامه پیدا کردنِ مبارزه با همة دشواریها و مانعهای پرشماری که در برابر آن بود، و بهرهگیریِ هوشیارانه از امکانها و روزنههای دردسترس در جهتِ پیدایش و بازسازیِ سندیکاهای کارگری مستقل یکی از مهمترین ویژگیهای مبارزاتِ جنبشِ کارگری- سندیکایی در سال گذشته بوده است. تحولهای صحنة سیاسیِ کشور، بر نقش و جایگاهِ جنبش کارگری، مستقیم و غیرمستقیم، اثر میگذارند و تجربه نشان میدهد که، درصورت تشکل و سازماندهی، جنبشِ کارگری خواهد توانست بر صحنة سیاسی و مبارزاتِ سراسریِ مردم با استبداد، ارتجاع، کهنهپرستی، و امپریالیسم تاثیر جدی بگذارد و در سمتوسو دادنِ پیکار در راستایِ منافع تودههای مردم تعیینکننده باشد.
از دیگر ویژگیهای مهم مبارزة جنبشِ کارگری- سندیکایی موجود کارگران در طول یکسال اخیر، باید به تلاش موفقِ آن در تلفیقِ مبارزة صنفی- سیاسی اشاره کرد. گرچه دراین زمینه هنوز کارهای زیادی باید بشود، اما حرکت و تلاشِهای خستگیناپذیرِ مبارزان جنبش کارگری بسیار جدی و دلگرمکنندهاند. از موردهای مهم دیگر این مبارزه، رشد و گسترش جنبش اعتراضی کارگری است.
* جنبشِ اعتراضیِ پراکندة کارگری، بسترهایِ عینی، و وظیفههای اصلی:
جنبش اعتراضی کارگران و زحمتکشان میهن ما در یکسال اخیر اوج نوینی یافت. صدها حرکت اعتراضی شامل اعتصاب، تحصن، امضایِ تومار، تجمع خیابانی، و جز اینها، در سراسر کشور روی داد. این جنبش هنوز پراکنده و در حالت تدافعی است، اما نکتة فوقالعاده امیدبخش آن، رشدِ سطحِ آگاهی و حضور هرچه فعالتر و پُرشمارتر تودههای کارگر در این اعتراضها است. اعتصاب متشکل و متحدِ کارگران معدن چادُرمَلو که به دستگیری بیش از ۲۰ معدنچی منجر شد و همراه با آن، حمایتِ قاطعِ کارگران معدن از رفقا و همکاران و نمایندگان صنفی بازداشتشدهشان، اعتصابهای متحدِ کارخانههای پُلیاَکریل اصفهان، اعتصاب متشکلِ کارگران قراردادیِ پتروشیمی بندرشاپور خوزستان، اعتصاب و امضایِ تومار کارگران پتروشیمی تبریز که از سطحِ همبستگی و سازماندهیِ توجهبرانگیزی برخوردار بود و همچنین تومار ۴۲۰ کارگر پارس جنوبی در مورد تعیین دستمزد سال ۹۳ و حرکتِ آگاهانه و تحسینبرانگیز فعالان سندیکایی برای هماهنگیِ بیشتر و بههدفِ وارد آوردنِ فشار اجتماعی بر دولت برای تعیین دستمزدها و خنثیسازیِ ترفندهای وزارت کار، ازجمله موردهاییاند که در مقام نمونه میتوان مدنظر و ارزیابیشان قرار داد. جنبش پراکندة اعتراضی را باید با دقت و ظرافت و مبارزه پیگیرانهیی همراه با شکیبایی سازمان داد، سطحِ همبستگی را در آن بالا برد و گامبهگام- بهدور از ذهنیگرایی و شتابزدگی و متناسب با ظرفیتِ کنونیِ جنبش کارگری- حالتِ تدافعیِ آن را همراه با اعتصابهای متشکل، متحد، و مبتنی بر اعتمادبهنفسِ طبقاتی، و در مرحلههای بعدی، به حالتِ تهاجمی تغییر داد. رژیم برای مقابله با رشدِ اعتراضهای کارگری، سیاستی چندوجهی تدوین کرده است. در این زمینه به تشکیلِ اتاقهای جدیدِ فکر در وزارت کار میتوان اشاره کرد. هدفِ این اتاقهای فکر، مهندسیِ خواستهای جنبش کارگری و مهارِ مبارزات کنونی زحمتکشان در پوششهایی گونهگون است.
* برنامههای اقتصادی رژیم و منافعِ کارگران و زحمتکشان:
یکی از تجربههای پرارزشِ جنبش کارگری- سندیکایی، درکِ درستِ آن از پیوند میان مبارزه برای خواستهای فوریای مانند: افزایشِ دستمزدها، از میان برداشتنِ قراردادهای موقت، و احیایِ حقوق سندیکایی، با مخالفت و پیکار پیگیر برضد برنامههای اقتصادی- اجتماعی رژیم ولایتفقیه است. تجربه ثابت کرده است که، بدونِ مبارزة قاطع و جدی با سمتگیریِ اقتصادی- اجتماعی رژیم، طبقة کارگر به فوریترین مطالبههایش، بهخصوص افزایش دستمزدها مطابق نرخ واقعی تورم، نمیتواند دستیابد. آنچه در تعیین میزان حداقل دستمزدها درسال گذشته اتفاق افتاد، درسی بزرگ برای جنبش کارگری بود. در واقع، علتِ افزایش نیافتنِ دستمزدها، رشدِ بیوقفة قراردادهای موقت بوده است که درحالحاضر بیش از ۸۰ درصد کارگران بر اساس آنها بهکار مشغولند، علاوه بر این، علت دیگرِ آن، سرکوب و بازداشت کارگرانِ معترض و سندیکالیستها و بهطورکلی استیلایِ جَوِ سرکوب و خفقان بر محیطهای کارگری که امکان فعالیت سندیکاهای مستقل و سندیکالیستهای واقعی را تنگ و محدود میکند، و علت دیگرتر آن هم اجرایِ برنامههای نهادهای امپریالیستی بهویژه نسخههای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است. امسال فاز دوم برنامه آزادسازی اقتصادی[یا: هدفمندی یارانهها] از سوی دولت روحانی اجرایی میشود. حذفِ یارانهها، آزادسازیِ قیمتها، و بهدنبال آن، آزادسازیِ دستمزدها، سبب نابودی امنیتِ شغلی کارگران و زحمتکشان خواهد شد. ازدیگر جنبههای اجرای برنامه آزادسازیِ اقتصادی- که در میهن ما عوامفریبانه ”هدفمندیِ یارانهها“ خوانده میشود- اصلاحِ قوانین کار و تامین اجتماعی است. برنامة خصوصیسازی، که اولویت دولت حسن روحانی است، در کانونِ سیاستِ رژیم، یعنی احیا و بازسازیِ رابطه با امپریالیسم، قرار دارد. ازاینروی، همة تلاش رژیم و دولت در راه اجرای برنامههای اقتصادی و همراه با آن، اصلاحِ و تغییر قوانین کار و تامین اجتماعی و آزادسازیِ اقتصادی و علاوه بر آنها سرکوبِ سندیکاهای مستقل و بازداشت کارگرانِ معترض و مهندسیِ خواستهای جنبشِ سندیکایی- که وزیر کار با عبارت ”باغبانی تشکلهای کارگری“ از آن نام برده است- در مسیرِ مهیاکردن نیروی کار ارزان و مطیع برای کلانسرمایهدارانِ داخلی و انحصارهای فراملی و شرکتهای خارجی است. مبارزة توأم با هوشیاری و استفاده از همه امکانها در برابرِ برنامههای اقتصادی- اجتماعی کنونی و تامین خواستهای فوریای نظیر احیایِ حقوق سندیکایی و بالا بردنِ دستمزدها در سال جاری شدت و بُعدهایی تازه خواهد یافت. از هماکنون فعالان سندیکایی باید آمادگی لازم را در این عرصه بهدست آورند. نکتة بسیار پراهمیت دراین زمینه، حفظ هوشیاری و توجه به برنامههای فریبکارانهُ رژیم ولایتفقیه است. نهادهای اطلاعاتی و نیز وزارت کار میکوشند لبهُ تیز حملههای جنبش کارگری به برنامههای اقتصادی و اجتماعی رژیم را بیاثر کنند. برپایی و تشکیل تشکلهای زیر کنترل رژیم بهنام کارگری از دیگر سیاستهای حکومت در مرحله کنونی است.
* احیایِ حقوقِ سندیکایی، وظیفة بیدرنگِ لحظة کنونی:
مبارزه بر محورِ احیایِ حقوقِ سندیکایی و برپایی و بازسازیِ سندیکاهای مستقل و واقعیِ کارگری درچند سال گذشته، بهخصوص در سال گذشته، شدت پیدا کرده است. سندیکاهای مستقلِ موجود، که بررغم همه مانعها، صدای حقطلبانة کارگران و زحمتکشان را بهگوشها میرسانند و نیز میتوانند نمایندة واقعی و حقیقی زحمتکشان درعرصة صنفی- سندیکایی باشند، در این زمینه نقش ستایشبرانگیز و ارزشمند داشتهاند و دارند. دراینباره باید توجه داشت که رژیم از طریق وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و همچین بهوسیلة تشکلهای رنگانگ ساخته و پرداختهاش، میکوشد مسیرِ حرکت احیایِ حقوقِ سندیکایی و بازسازی و برپاییِ سندیکاهای واقعی را زیرِ کنترل و هدایت خود درآورد. مهندسیِ خواستهای جنبش کارگری زیرِ نامِ ”باغبانیِ تشکلها“، سیاستی چندوجهی است که با جدیت از سوی ارتجاع دنبال میشود و باید نسبت به آن حد اعلای هوشیاری را داشت. جنبش سندیکایی براساسِ خصلت و ماهیتش، میتواند و باید همة زحمتکشان را، فارغ از مذهب، نژاد، زبان، عقیده، و جز اینها، درخود متشکل و متحد کند. بنابراین، وجود اختلاف سلیقه و ایدئولوژی میان گروههای زحمتکشان هرگز مانعی غلبهناپذیر در راهِ وحدتِ عمل و وحدتِ سندیکایی بهمنظور نیل بههدفهای مشترک ازجمله: احیایِ حقوقِ سندیکایی و تقویت صفهای جنبش سندیکاییِ موجود نیست و نمیتواند باشد. در مسئلة وحدتِ صفهای جنبش سندیکایی، رشد و آگاهی طبقاتیِ کارگران ضروری است و اهمیتی اساسی دارد. فراموش نکنیم که، کامیابی در مبارزه برای احیایِ حقوقِ سندیکایی و تقویتِ جنبش کارگری- سندیکایی از دو جنبه اهمیت اساسی دارد. جنبة نخست، تشکل یافتن در سازمانهای سندیکایی است. کارگران و زحمتکشان از راهِ تشکل، قدرتِ متحد و متشکلشان را پشتوانة بهبودِ وضعیت کار و زندگی میکنند. آنان خواهند توانست خواستهای صنفی و رفاهیای مانند افزایش عادلانة دستمزدها مطابق نرخ واقعی تورم، از میان برداشتنِ قراردادهای موقت، امضایِ قراردادهای دستجمعی، و تآمین ایمنی محیط کار و جز اینها را، تامین و تضمین کنند. جنبة دوم اینکه، طبقة کارگر و تشکل صنفی- سندیکاییاش، نقطه اتکایِ قابل اعتمادی در تامینِ خواستهای عامِ دمکراتیکاش، یعنی: آزادیِ بیان، آزادیِ اجتماعات، آزادیِ حزبها، آزادیِ قلم و دیگر حقوق دمکراتیکِ فردی و اجتماعی، میتواند باشد و هست. طبقة کارگر میهن ما، با در نظر داشتنِ موقعیت و مسئولیت تاریخیاش، در مقامِ دفاع از عدالت اجتماعی، آزادی، حق حاکمیت ملی، استقلال ملی، و مبارزه با استبداد، واپسگرایی و امپریالیسم، در صفِ مقدم قرار دارد. ازاینروی، مبارزه برای احیای حقوق سندیکایی و پیوند آن با خواستهای فوری زحمتکشان، وظیفهیی مهم در لحظه کنونی است.
* جنبشِ کارگری، و وظیفههایِ پیشِرو:
جنبش کارگری در مبارزة دشوارش در عرصههای مختلف، میباید پیوندهایش را با دیگر جنبشهای اجتماعی تقویت کند، تلفیقِ آگاهانة مبارزة سیاسی و صنفی را لازمة حرکت موزون و خستگیناپذیر بهسمت استحکام جایگاهِ اجتماعیاش درنظر بگیرد، تعیین شعارهای درست و مبتنی برخواستهای مرحلهای و ظرفیت کنونی را دارای اهمیت جدی بداند. احیا و برپاییِ سندیکاهای مستقل برپایة صحیح فقط و فقط با کارِ متحد، خستگیناپذیر، و پرحوصله امکانپذیر است، و در این راه استفاده از همة روزنهها و پافشاری بر استقلالِ عمل و حفظ و تقویتِ همبستگیِ طبقاتی، اصولی خدشهناپذیرند.
سالی را که در پیشِرو داریم میتوان از مرحلههای حساس مبارزة جنبش کارگری دانست. هوشیاری، پیگیری، ارزیابیِ واقعبینانه از هدفها و ظرفیتها، تعیینِ شعارهای مناسب که بر منافع و حقوق کارگران و زحمتکشان متکی باشند، از ضرورتهای غیرقابلچشمپوشیاند. متحد و متشکل مبارزه را بهپیش ببریم!
به نقل از نامه مردم، شماره 945، 1 اردیبهشت ماه 1393