نیکولاس مادورو: اعتراضهای خیابانی در ونزوئلا نشانة آن است که آمریکا نفت ما را میخواهد!
رئیسجمهور ونزوئلا در مصاحبه با روزنامة انگلیسی گاردین: دولت اوباما به ناآرامی در ونزوئلا دامن میزند تا کودتای خزندهیی به سبک کودتای اوکراین را در کشور ما به راه اندازد.
نیکولاس مادورو که کمی بیش از یک سال پیش و پس از مرگ هوگو چاوز به ریاست جمهوری ونزوئلا انتخاب شد، دو هفته پیش مصاحبهیی اختصاصی با روزنامة انگلیسی گاردین انجام داد که بخشهایی از آن را در اینجا میآوریم. او دربارة دربارة رخدادهای اخیر ونزوئلا و اعتراضهای خیابانی گفت این ”قیام ثروتمندان“ شکست خواهد خورد، چون ریشههای ”انقلاب بولیواری“ کشور اکنون عمیقتر از زمانی است که کودتای آمریکایی سال ۲۰۰۲ برای براندازی چاوز به راه انداخته شد.
از دو ماه پیش که رهبران ”اپوزیسیون“ کارزار براندازی پرزیدنت مادورو و دولت رادیکال و ترقی خواه او را زیر پوشش شعار ”خروج“ به راه انداختند، ونزوئلا- که تخمین میزنند بزرگترین ذخایر نفت جهان را دارد- تا امروز با اعتراضهای خیابانی خشونتآمیزی روبرو بوده است. مادورو در مصاحبه با گاردین میگوید: ”میخواهند این فکر را به دنیا بقبولانند که اعتراضهای ونزوئلا نوعی بهار عربی است. امّا ما قبلاً بهارمان را در ونزوئلا داشتهایم: انقلابمان، که درها را به سوی قرن بیست و یکم گشود.“ کشمکشهای خیابانی ونزوئلا تا کنون به کشته شدن ۳۹ نفر منجر شده است و دشواریهای زیادی برای دولت ایجاد کرده است. رئیسجمهور ونزوئلا دوشنبة دو هفته پیش پیشنهادی را که گروه کشورهای عضو ”اتحادیة ملّتهای آمریکای جنوبی“ (یوناسور) برای انجام گفتگوهای صلح با رهبران اپوزیسیون مطرح کرده بود، پذیرفت، ولی رهبران اپوزیسیون سرسختانه از هرگونه مذاکره با دولت ونزوئلا سر باز زدهاند.
از سوی دیگر، دولت آمریکا هرگونه دخالتش در رخدادهای ونزوئلا را انکار میکند و ونزوئلا را متهم میکند که از تهدید کودتا به عنوان بهانهیی برای سرکوب اپوزیسیون استفاده میکند. ”دیدهبان حقوق بشر“ و دستگاه کلیسای کاتولیک ونزوئلا نحوة برخورد دولت این کشور با اعتراضها را محکوم کردهاند و سازمان عفو بینالملل هم هر دو طرف را به نقض حقوق بشر متهم کرده است. امّا مادورو در گفتگویش با روزنامة گاردین میگوید که ونزوئلا با نوعی ”جنگ غیرمتعارف“ روبروست که ”آمریکا در دهههای گذشته در آن خبره شده است.“ او سپس به یک رشته از کودتاهای موفق یا ناموفق آمریکایی اشاره میکند: از کودتای دهة ۱۹۶۰ (۱۳۴۰ش) در برزیل گرفته تا کودتا در هندوراس در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸ش).
پرزیدنت مادورو، که در جوانی و سالهای گذشته رانندة اتوبوس و از رهبران سندیکایی بوده است، میگوید که هدف اپوزیسیون ونزوئلا این بود که ”شهرهای بزرگ کشور را فلج کند، که نسخهبرداری کجومُعوجی از رخدادهای اوکراین بود که در آن خیابانهای اصلی شهرها را بستند تا جایی که ادارة کشور را غیرممکن کردند، و در نهایت دولت منتخب اوکراین را برانداختند». به گفتة مادورو، اپوزیسیون ونزوئلا هم ”نقشة مشابهی“ در سر داشت و دارد. میگوید: ”آنها میخواهند از راه یک جنگ اقتصادی و فلج کردن عرضة کالاهای اساسی و بالا بردن مصنوعی تورّم، دشواریهای اقتصادی را تشدید کنند. آنها میخواهند به نارضایتی اجتماعی و خشونت دامن بزنند، کشور را در حال سوختن در میان شعلههای آتش نشان دهند، و از این راه، لزوم انزوای ونزوئلا در جهان و حتّی مداخلة خارجی را توجیه کنند.“ پرزیدنت مادورو در ادامة گفتگویش با گاردین به افزایش عظیم خدمات اجتماعی و کاهش چشمگیر نابرابریها در ونزوئلا در ۱۵ سال گذشته اشاره میکند و میافزاید: ” زمانی که من جزو رهبران سندیکا بودم، هیچ برنامهیی برای تأمین و تضمین آموزش، بهداشت و درمان، مسکن و دستمزد کارگران وجود نداشت. دور، دورِ حکومتِ بیرحمانه و تسلّط وحشیانة سرمایهداری بود. امّا امروزه در ونزوئلا طبقة کارگر در قدرت است: ونزوئلا کشوری است که در آن ثروتمندان معترضاند و زحمتکشان رفاه اجتماعیشان را جشن میگیرند.“ گفتنی است که یکی از علّتهای اعتراضها در ونزوئلا، نرخ بالای تورّم بوده است که زمانی به ۵۷ درصد رسیده بود، ولی اکنون به ۲٫۴ درصد در ماه کاهش یافته است. مسئلة دیگری که موجب برانگیختن اعتراضها بود، کمبود کالاهای اساسی یارانهیی و ارزانقیمت بود که بخش بزرگی از آنها را به صورت قاچاق به کلمبیا میبرند و به قیمتی بیشتر میفروشند. رهبران اپوزیسیون ونزوئلا دولت را به سوءمدیریت متهم میکنند. کاهش و حذف کنترل بر ارز به نظر میآید که تأثیر مثبتی بر اوضاع داشته است، و اکنون رشد اقتصادی و کاهش میزان فقر ادامه دارد. یکی از معضلهای اجتماعی در ونزوئلا میزان بالای قتل در کشور است، و ونزوئلا از این لحاظ جزو بدترین کشورهای دنیاست. ناآرامیهای دو ماه گذشته در پی فراخوان رهبران اپوزیسیون به ”زنده کردن خیابانها با مبارزه“، و پس از آنکه میزان آرای هواداران مادورو در انتخابات شهرداریها در دی ماه گذشته ۱۰ درصد بیشتر از آرای اپوزیسیون شد، به راه افتاد. از دو ماه پیش تا کنون در حدود ۲٫۲۰۰ نفر بازداشت شدهاند که از آن میان در حدود ۱۹۰ نفر همچنان در بازداشتاند. هر دو طرف، طرف دیگر را مسئول کشته شدهها میدانند. هشت تن از کشته شدگان جزو نیروهای پلیس و انتظامی بودهاند، و چهار تن از مخالفان (و یک کارمند دولت) توسط پلیس کشته شدهاند، که منجر به دستگیری چندین افسر پلیس شد. گفته میشود که فعالانِ طرفدار دولت هفت تن از مخالفان را کشتهاند، و سیزده تن دیگر را نیز هوادارانِ اپوزیسیون در سنگرهای خیابانی کشتهاند.
مادورو در جواب این سؤال که ”دولت تا چه حد مسئول این کشتارهاست؟“ گفت که ۹۵ درصد قتلها تقصیر ”گروههای راستگرای افراطی“ در سنگرهای خیابانی است، و به یک نمونه اشاره کرد که سه موتورسوار بر اثر برخورد با کابلی که معترضان در عرض خیابان کشیده بودند، کشته شدند. او اضافه کرد که کمیسیونی را مسئول تحقیق دربارة این موارد کرده است. پرزیدنت مادورو دربارة نقش رسانهها به گاردین گفت که رسانههای جهانی یک ”واقعیتِ مَجازی“ از ”یک جنبش دانشجویی که توسط دولت خودکامه سرکوب میشود“ ساختهاند. او افزود: ”کدام دولت در جهان است که مرتکب اشتباههای سیاسی یا اقتصادی نشده باشد؟ امّا آیا این اشتباهها میتواند بهانة موجّهی برای به آتش کشیدن دانشگاهها یا براندازی یک دولت منتخب باشد؟“ در اعتراضهای اخیر، که اغلب به رهبری دانشجویان و به طور عمده در مناطق پولدارنشین صورت میگیرد، ایستگاههای اتوبوس، دانشگاهها و ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند. تعداد شرکتکنندگان در تظاهرات اعتراضی، از دو ماه پیش که اوج تظاهرات بود و چندصد هزار نفر در آن شرکت داشتند، بهتدریج کاهش یافته است و اکنون تظاهرات به طور عمده محدود به چند پایگاه و مرکز عمده شده است، از جمله در ایالت تاشیرا در نزدیکی مرز کلمبیا. لئوپولدو لوپز، از رهبران تندروی اپوزیسیون که در کودتای سال ۲۰۰۲ علیه دولت هوگو چاوز نیز شرکت داشت، و دو تن از شهردارانِ هوادار نیروهای اپوزیسیون، به جرم دامن زدن به خشونت بازداشت شدهاند. یکی دیگر از حامیان اعتراضها به نام ماریا کورینا ماکادو نیز از نمایندگی پارلمان خلع شده است. پرزیدنت مادورو تأکید دارد که در این اعتراضها دولت بههیچوجه در صدد ”مجازات دگراندیشان“ نبوده است. او میگوید: ”ما یک دموکراسی باز و شفاف داریم. امّا اگر سیاستمداری مرتکب جنایت شود، خواستار براندازی دولت قانونی شود و از مقام و موقعیتاش برای بستنِ خیابانها استفاده کند، یا دانشگاهها و وسایل نقلیة عمومی را به آتش بکشد، آنگاه دادگاهها وارد عمل میشوند.“ با وجود این، منتقدان دولت معتقدند که دادگاههای کشور بر اساس ملاحظات سیاسی- نه قضایی- عمل میکنند.
جان کِری، وزیر امور خارجة آمریکا، ماه گذشته ادعا کرد که ونزوئلا ”کارزار ترور و وحشت“ علیه شهروندان خودش به راه انداخته است. امّا دوازده کشور عضو اتحادیة ملّتهای آمریکای جنوبی (یوناسور) و از جمله پنج کشور عضو ”بازار مشترک جنوب“ (مرکوسور) از دولت ونزوئلا حمایت کردهاند و خواستار مذاکرة سیاسی شدهاند. نیکولاس مادورو در پاسخ به این سؤال که چه شاهدی برای مداخلة آمریکا در اعتراضهای اخیر ونزوئلا دارید، گفت: ”آیا ۱۰۰ مداخله در آمریکای لاتین و کشورهای کاراییب، علیه هاییتی، نیکاراگوئه، گواتمالا، شیلی، گرنادا، برزیل، کافی نیست؟ آیا مبادرت دولتِ بوش به کودتا علیه پرزیدنت چاوز کافی نیست؟ آمریکا چرا ۲۰۰۰ پایگاه نظامی در جهان دارد؟ برای سلطه بر دنیا! من به پرزیدنت اوباما گفتهام که ما دیگر حیات خلوت شما نیستیم.“ در ادامه، پرزیدنت مادورو به اسناد مداخلههای گذشته و کنونی آمریکا در ونزوئلا در افشاگریهای ”ویکیلیکس“ و ادوارد اسنودن و اسناد وزارت امور خارجة آمریکا اشاره کرد.
این سندها شامل مکاتبههای سفیر آمریکاست که طرحهای آمریکا برای ”تفرقهاندازی“ و ”نفوذ“ در دولت هوگو چاوز و ”انزوا»ی آن دولت را شرح میدهد، و بودجههای عظیمی را که دولت آمریکا در دهة گذشته در اختیار اپوزیسیون ونزوئلا گذاشته است افشا میکند. این پولها از طریق نهادهایی مثل ”نهاد آمریکایی برای توسعة بینالمللی“ ((USAid و ”دفتر طرحهای انتقال“ به مخالفان داده میشود، و نمونة آن، ۵ میلیون دلاری است که در سال جاری در حمایتِ علنی از جریانهای مخالف خرج شد.
اشارة پرزیدنت مادورو به افشاگریهای اخیر در مورد پولی است که ”نهاد آمریکایی توسعة بینالمللی“ زیر پوشش ”کمکهای توسعهیی“ به یکی از شبکههای اجتماعی [توییتر] داده است تا برای دامن زدن به ناآرامی سیاسی و تحریک اوباش در کوبا- کشور متحد ونزوئلا- خرج شود. مقامهای کاخ سفید اذعان دارند که چنین برنامهییهای ”منحصر به کوبا“ نیست! پرزیدنت مادورو خواستار برگزاری یک کنفرانس ملّی صلح شده است، اگرچه حزبهای اپوزیسیون به این علّت که برگزاری این کنفرانس به معنای تأیید دولت است، از شرکت در آن خودداری کردهاند. نیکولاس مادورو میگوید که با مصالحة پیشنهادی واتیکان نیز موافق است به شرط آنکه اپوزیسیون دست از خشونت بردارد و خشونت را محکوم کند. امّا او این انتقاد را نمیپذیرد که او و جنبش چاویست جامعه را بیش از حد قطبی کرده است. او میگوید: ”من گمان نمیکنم که قطبی شدن در یک دموکراسی چیز غلطی است. امروزه به نظر میرسد که مُد شده است که قطبی شدن را به صورت نوعی بیماری نشان دهند.
ای کاش همة جامعههای دموکراتیک قطبی شوند. یک دموکراسی فقط در شرایطی میتواند بهدرستی عمل کند که جامعه سیاسی شود… تا موقعی که نخبگان قدرت و ثروت را در میان خود تقسیم میکنند، سیاست فقط خاص نخبگان، حزبهای راست میانه و چپ میانه، نیست… در ونزوئلا یک قطبی شدن مثبت وجود دارد، چون کشوری سیاسی است که اکثریت عظیمی از مردمِ آن در سیاستهای عمومی کشور بیطرف نیستند و دخالت میکنند. البته قطبی شدن منفی هم وجود دارد که یک طرف، دیگری را نمیپذیرد و خواستار حذف آن است؛ ما از راه گفتگوی ملّی باید بر این نوع قطبی شدن غلبه کنیم.“
ونزوئلا در دگردیسی سیاسیِ رادیکالِ آمریکای لاتین در دهة گذشته نقشی مرکزی داشته است، و پرزیدنت مادورو تأکید دارد که این روند در منطقه ادامه خواهد یافت. او میگوید وقتی که هوگو چاوز در سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۱ش) گفت که قرن بیست و یکم، قرن ماست، ”این آرمانی زیبا بود؛ امّا امروز این یک واقعیت است و هیچکس نمیتواند آن را از ما بگیرد.“
وقتی از پرزیدنت مادورو پرسیده شد که ”آیا همهپرسی پنج سال پیش در ونزوئلا برای لغو محدودیت تعداد دفعههایی که یک رئیسجمهور میتواند در انتخابات شرکت کند به معنای آن بود که چاوز میخواست به طور نامحدود به ریاست جمهوری ادامه دهد؟“، توضیح داد که ونزوئلا، برخلاف اروپا، حق داشت که مقامهای انتخاب شدة کشوری را دوباره به کار فراخواند. میگوید: ”در بریتانیا، نخستوزیر میتواند هر چند بار بخواهد در انتخابات شرکت کند، امّا در خانوادة سلطنتی این طور نیست. ملکه را چه کسی انتخاب کرده است؟ مردم تصمیم خواهند گرفت که من تا چه زمانی در این مقام باشم. مطمئن باشید که من هم اگر نباشم، یک انقلابی دیگر جای من را خواهد گرفت. آنچه نامحدود خواهد بود، قدرت تودهیی مردم است“
این مصاحبه توسط شیموس میلن، ژورنالیست مارکسیست و ترقیخواه انگلیسی، و جاناتان واتس که هر دو برای روزنامه مشهور گاردین، انگلستان کار می کنند، در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا انجام شده و در روز 19 فروردین ماه (8 آوریل) در این روزنامه منتشر شده است.
به نقل از نامه مردم، شماره 945، 1 اردیبهشت ماه 1393