رفیق شهید رسول امیری
شهادت در زیر شکنجه دی ماه ۱۳۶۲
رفیق رسول امیری وابسته به یک خانواده مبارز تودهای در آستارا بود. پدر مبارز و تودهای او بارها مورد هجوم وحشیانه ساواک قرار گرفت و در بازداشت آخرش به ۶ سال زندان محکوم شد. رسول مبارزه خود را پیش از انقلاب آغاز کرد و در سال خیزش انقلابی خلق، او نیز در مبارزات مردم فعالانه شرکت جست و پس از سرنگونی رژیم شاه، هم راه با گروهی از مبارزان این شهر، «گروه سیاسی مبارزین خلق»، به حزب توده ایران پیوست و در کمیته شهر آستارا به فعالیت پرداخت.
وی در سال ۱۳۳۷ چشم به جهان گشود و آموزش ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند. شخصیت مبارز و مردم دوست او و مبارزات پدرش در این شهر ساحلی که مبارزان بسیاری را در دامان زحمتکشان پرورده است، حس احترام بسیاری را برانگیخته بود. وی همواره با سرسختی، اهداف انقلابی خود را در پشتیبانی از حقوق زحمتکشان و سازمان دهی آنان دنبال میکرد. رفیق رسول امیری در دوران فعالیت علنی حزب چندین بار بازداشت شد و آخرین بازداشت او همزمان با یورش سراسری به حزب در اردیبهشت ۶۲ بود که به آزادی نیانجامید. وی در زندانهای آستارا و اردبیل تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار گرفت. اما روحیه قوی و شهامت فوقالعاده او موجب شد که شکنجهگران نتوانند به خواستهای خود دست یابند.
رفیق رسول امیری تا آخرین لحظه از آرمانهای حزب خود دفاع کرد و سرانجام جان خود را وثیقه راه رهائی زحمتکشان قرار داد. دژخیمان جمهوری اسلامی جهت استتار جنایت خود علت شهادت او را فرار از زندان، گذشت از مرز و خفگی در دریا قلمداد کردند در حالی که اثر شکنجه و بریدگی در برخی از اعضای بدن رفیق دیده میشد. اما خیلی زود پرده از واقعیت برداشته شد و مردم پی به جنایت رژیم بردند. گزمگان رژیم با استفاده از چوب و چماق مانع دفن رفیق امیری در گورستان شهر شدند. آرامگاه او در گوشه دوری از جنگل است.