ورزش و سیاستهایِ رژیم ولایی: یازده گلادیاتورِ ایرانی در جام جهانیِ فوتبال
در چند هفته اخیر، بر اثرِ رقابتهای بازیهای جام جهانی برزیل و حضور تیم ملی فوتبال ایران فضای جامعه حال و هوای دیگری داشته است. مردم در تحسین و احترام به بازیکنان تیم ملی کشورشان به خاطر تلاشِ آنان برای زدن گلهای بیشتر و بهدست آوردن نتیجههایی مثبت به شادی و پایکوبی پرداختهاند.
بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان در هماوردی با دیگر تیمهای ملیِ بهنام و قدرتمندِ جهان از آفریقا، آمریکای لاتین، و اروپا، که پیشینههایی درخشان در این ورزش دارند و از پشتیبانیِ فراوان بهلحاظ سرمایه و حمایت دولتی بهرهمندند، توانستهاند نمایشی درخورِ تحسین از مقاومت و توانایی نشان دهند و اظهار نظرهای مثبتی را در این رابطه نسبت به قابلیتهایشان جلب کنند. بررغم شکست در راهیابی به مرحله دوم بازیهای جام جهانی، بسیاری از رسانههای ورزشی، فوتبالیستهای معروف و صاحب نظران مطلع استعداد و سختکوشیِ بازیکنان تیم ایران را ستودند.
تیم فوتبال کشورمان، برخلافِ پیشبینیهای پیش از آغازِ بازیها از سوی ”کارشناسان“ فوتبال جهان که جایگاه آن را در پائینترین رده بندی تیمهای حاضر گمانهزنی کرده بودند، این تیم توانست علاوه بر تساوی در برابر تیم نیجریه در دُورِ نخست بازیها- در بازیپرتبوتاب و بهیادماندنی- دوم در برابر آرژانتین نیز بازیای قدرتمندانه بهنمایش بگذارد و تحسین و احترام همگانیای را در رسانههای گروهی جهان برانگیزد. تیم ملی ایران در برابر تیم پرستاره آرژانتین که دو عنوان قهرمانی جهان را در پیشینهاش دارد، خود را تیمی هماهنگ و در اندازههای جام جهانی نشان داد. دوندگی و تلاش یکایک بازیکنان بهباورِ همگان جایِ قدردانی و تشکر داشت. مردم میهنمان در پای تلویزیونهایشان به این مسابقه پر هیجان چشم دوختند و پس از پایان آن، باوجودِ شکستِ تیم ملی، به خیابانها آمدند و از بازی دلاورانه ملیپوشانشان قدردانی کردند. در فاصله زمانی کوتاهی صفحههای سایتهای اینترنتی از پیامهای تبریک و تشکر مردم از عملکرد مثبت و درخورِ توجه تیم ملی فوتبال ایران مملو گردید.
تاریخ معاصر کشورمان تاثیر پیروزیهای تیمهای ورزشی در تورنمنتهای بزرگ و پراهمیت و برانگیختن شوروشوق فراوان در جامعه را بازتاب داده است. این شوروشوقها که گهگاه با جنبههایی از مبارزههای اجتماعی مردم زحمتکش جوش خوردهاند، فضای مثبتی را در جامعه پدید آوردهاند و حتی منشأ اثرهای ”نیکو“یی بودهاند. حقیقت اینکه، بازیهای جهانی فوتبال در بین مردم بهویژه جوانان و کارگران بهسببِ بالابردن روحیة امید به آینده و باورمندی به تلاش و کنشِ هدفمند و حساب شده دوستداران بسیار دارد. آنان بهطورِعینی میبینند که میتوان با امید و کوشش حتی تیمهای بزرگ را هم متوقف کرد و یا شکست داد. این نگرش به ورزش و درکِ آن، میتواند در تغییر وضعیتِ موجود زندگی اجتماعی اثرگذار باشد. مردم و بهویژه جوانان پیروزی در پیکارهای ورزشی را دوست دارند، و بر بستر تجربة شکست و ناکامی در عرصههای گونهگون زندگی اجتماعی و اقتصادی، این موفقیتها به آنان جسارت میبخشد و شاداب و سرزنده میکند.
البته محفلهای مشخص و نیروهایی نیز هدفمندانه سعی کردهاند که کوششهای ورزشکاران ایرانی را به حساب سران دولت ”امید و اعتدال“ بگذارند، و برای تحلیلهای سیاسی ورشکستهشان مزورانه اعتباری دروغین کسب کنند. همزمان با بازیهای فوتبال جام جهانی، بازیکنان تیم ملی والیبال کشورمان نیز- در چارچوب لیگ جهانی والیبال- در مقابله با برترین تیمهای جهان توانست به پیروزیهایی بزرگ دست یابد و در حال حاضر خود را در مقام تیمی طراز اول و همپای قهرمانان مطرح کرده است. هرچند که تب فوتبال در جهان و ایران بسیار بالاست، با این حال تیم والیبال کشورمان نیز در جریان مسابقاتش از پشتیبانیِ وسیع مردم برخوردار بوده است. هرگاه که مسابقهیی برگزار میشود، استادیوم ۱۲هزار نفری آزادی از تماشاچی مملو میشود طوری که علاوه بر پر شدن صندلیها، بسیاری نیز تمامی مسابقات را ایستاده تماشا میکنند. تیم ملی والیبال ایران با تیمهای برزیل، ایتالیا، و لهستان همگروه است که در این میان، تیمهای برزیل و ایتالیا در زمرة پرافتخارترین تیمهای لیگ قهرمانی جهانند. در ۲۴ دوره این هماوردیهای بینالمللی، تیم برزیل ۹ بار و تیم ایتالیا ۸ بار بهمقام قهرمانی رسیدهاند و تیم لهستان نیز یک بار بر سکوی قهرمانی تکیه زده است. در چنین شرایطی، پیروزی در برابر هریک از این تیمها کاری است سترگ و درخورِ ستایش. جوانان والیبالیست کشورمان در روندی سازنده و روبهپیشرفت، بهرغم شکست در هفتههای نخست، دو تیم برزیل و ایتالیا را توانستهاند دو بار پیاپی شکست دهند و راهشان را برای صعود به دُورِ بعد هموارتر سازند.
درخشش جوانان ما در میدانهای ورزشی بینالمللی، موجی از شادی و شعف را در جامعه برپا کرده است که درنتیجه، جو سیاسی حاکم بر کشور را زیرِ تاثیر قرار داده است. اما رژیم ولایت فقیه که از هرگونه گردهمایی و یا حرکت مردم میهراسد، و شادی و شعف مردم را در تضاد با افکار واپسمانده و ارتجاعیاش میبیند، تلاش میکند تا این شادیها را از رنگ و جلا بیندازد و از حضورِ گسترده مردم در استادیومهای کشور و در کنارِ یکدیگر بهمنظورِ قدردانی و تحسینِ ورزشکاران کشور جلوگیری کند. بهویژه زنان و دختران میهنمان در زمینة این حضور بیش از مردان و پسران هدفِ فشارهای رژیم بودهاند و هستند. با ورود تیم ملی فوتبال به بازیها، مانند دورة گذشته قرار بر این بود که بازیهای جام جهانی در سینماهای کشور بهنمایش گذاشته شوند، اما رژیم ولایی با مانعتراشی و دخالت در کار سینماها، پخش مسابقات را به ممنوع بودنِ حضور زنان مشروط کرد که با مخالفتِ سینماداران روبهرو شد و درنتیجه، هیچ بازیای بر پردههای سینماها نمایش داه نشد و دیگربار حضورِ علاقهمندان به فوتبال در چاردیواری خانهها ممکن گردید، درحالی که بسیاری از کشورهای جهان با اختصاص دادن مرکزهایی مجهز به پردههای نمایش بزرگ، امکان حضور هرچه پرشورتر شهروندانشان را برای پشتیبانی از تیمهای ملیشان فراهم میکنند.
در مسابقههای والیبال نیز که در استادیم آزادی بازی میشوند، زنان کشورمان بار دیگر با تهاجمِ فرهنگی، عقیدتی، و پلیسیِ رژیم روبهرو شدند. زنان و دختران بسیاری در مسابقه بین ایران و ایتالیا تلاش کردند تا با ورود به جایگاه تماشاچیان، تیم ملی را تشویق کنند، اما راههای منتهی به استادیوم از نیروهای انتظامی برای جلوگیری از ورود زنان و دختران ایرانی آکنده بود. این ماموران نهتنها مانع ورود زنان و دختران شدند، بلکه، بنا بر گزارش بسیاری از رسانهها، آنان را کتک زدند و ناسزا گفتند و چند نفرشان را هم بازداشت کردند. هرچند که اینجا و آنجا از ناراحتیِ برخی از مسئولان در مورد عدم حضور زنان حرفهایی نقل میشود، اما دیدگاه رژیم در مورد حضورِ زنان را در سخنان محمود افشاردوست، دبير فدراسيون واليبال، میتوان بهروشنی دریافت. روزنامه اعتماد،۲۰ خردادماه، در خبری نوشت:
دبير فدراسيون واليبال در خصوص ممنوعيت ورود زنان به ورزشگاه واليبال برای تماشای مسابقات جهانی واليبال گفته است: ”ممنوعيت برای حضور بانوان در ورزشگاهها بهطوركلی وجود دارد و تنها به واليبال مربوط نمیشود… در واقع شرايط برای حضور بانوان مساعد نيست.“ وی در پاسخ به اين سئوال كه ”چرا در گذشته اين شرايط وجود داشت و زنان برای تماشای واليبال به ورزشگاهها میآمدند؟“ گفت: ”بعد از حضور آنها متوجه شديم كه اين آمادگی وجود ندارد هرچند كه مانند فوتبال در ورزشگاههای واليبال مشكلات فحاشی و الفاظ نامناسب وجود ندارد اما زيرساختهای فرهنگی هنوز مهيا نيست. … به غير از مسائل فرهنگی، امكانات سالنها مانند درب ورود و خروج هم بايد به گونهيی تعبيه شود كه مشكلی به وجود نيايد. …“
بنا بهنوشته اعتماد، افشاردوست در پاسخ به اين سئوال كه چه جوابی برای بانوان طرفدار واليبال دارد؟ گفت: ”بهتر است كه خانمها در خانه بنشينند و برای تيمشان دعا كنند.“
و این درحالی است که زمزمههایی مبنی بر تقاضای ایران برای میزبانی مسابقات جهانی والیبال به گوش میرسد. برای میزبانی این مسابقات، پذیرفتن برخی از شرایط فدراسیون بینالمللی والیبال ضروری است. یکی از این شرایط امکانِ حضورِ زنان در مسابقات است که این خود زمینههای لازم را برای رد تقاضای ایران از سوی فدراسیون بینالمللی فراهم کرده است. ایلنا، ۳۰ خردادماه، در همین رابطه گزارش داد:
رئیس فدراسیون جهانی والیبال٬ روز گذشته دربارة ممنوعیت حضورِ زنان در ایران در ورزشگاه والیبال خبر داد که ”این مساله در دستور كار نشست آتی شورای لیگ جهانی كه ماه آینده میلادی[ژوئیه] برگزار خواهد شد، قرار میگیرد و اعضای شورا درباره آن رایزنی خواهند كرد.“
رژیم که تلاش می کند تا در برگزاری مسابقات و پیشرفت کار آنها سنگاندازی کند، بهیقین با اصرار بر ممنوع بودنِ حضور زنان و دختران در میدانهای ورزشی و رویارویی با قوانین بینالمللی در عرصة ورزش، زمینههای تحریمهای ورزشی، بهویژه والیبال را فراهم خواهد آورد. کشانده شدن این موضوع به فدراسیونهای بینالمللی فوتبال و والیبال، بخشی از حرکتهای حسابشدة رژیم است تا از این راه، بهموازات دست یابی به هدفهای متحجرانه و قرون وسطاییاش، بتواند از تحول و پیشرفت ورزش کشور بکاهد، و درعینحال، تصمیم فدراسیونهای بینالمللی را دلیلِ چنین شکستهایی اعلام کند.
با این حال، چند هفته اخیر تحولهای ورزشی کشورمان نشان دادهاند که جوانان میهنمان در صورت برخورداری از امکانهای لازم بر اساس برنامهریزیای پایهای و کارشناسانه و با حضور متخصصان ورزش، این توان و شایستگی را دارند که در سطح جهانی مطرح شوند و بدرخشند. گسترش ورزش در مقام پشتوانهیی از برای عامل رشد سلامت و شادابی در جامعه و ادامه درخشش تیمهای فوتبال و والیبال و دیگر رشتههای ورزشی، به تغییرهای پایهای و از جمله کوتاه کردنِ دست مافیای سپاه و افراد غیرکارشناس نیازمند است.
به نقل از ”نامه مردم“ 950، 9 تیرماه 1393