جنبشهایِ اجتماعی، کابوسی برای مدافعانِ رژیم ولایتفقیه
طرح استیضاح وزیر علوم، سالگرد خیزش دانشجویی ۱۸ تیر و نحوة مقابله با خیزشهای احتمالی جنبشهای اجتماعی، طی یکی دو هفتة گذشته، برای حاکمان سرکوبگر باعث نگرانی و دغدغههایی شد که بازتاب آنها را در سخنان و اظهارات مقامهای تصمیمگیرندة رژیم و حامیان آنان شاهد بودیم. یادآوری واقعه خونین خیزش جنبش دانشجویی ۱۸ تیر بیش از آنکه موجب بررسی آن سرکوب از سوی مقامهای حکومتی گردد، تدوین فرآیندهایی برای ادامة آن- با شدت و حدت بیشتر- مدنظر حاکمیت است.
تأکید بر کنترل دانشگاه و دانشگاهیان و حساسیت در مورد آن، بر اساس تجربة خطرهایی است که دانشگاه و دانشگاهیان، چه قبل و چه بعد از انقلاب، متوجه دیکتاتوریها کردهاند. از این منظر ما در طول سالیان اخیر شاهد روندهایی بودهایم که علیه جنبش دانشجویی و در راستای نیات و اهداف رژیم ولایتفقیه طرحریزی شدهاند و بهمرحله اجرا درآمدهاند. تغییر و یا حذف تدریس موضوعات مربوط به علوم انسانی، تفکیک جنسیتی، ستارهدار کردن دانشجویان، محرومیت از تحصیل و بازنشسته کردن اجباری و یا اخراج استادان دانشگاهها، در کنارِ زندانی کردن عدة زیادی از دانشجویان و بهوجود آوردن مانع برای برپایی هر نوع تشکل مستقل دانشجویی، ازجمله چالشهاییاند که جنبش دانشجویی با آن دست و پنجه نرم میکند.
سیدعلی خامنهای، در دیداری که اخیراً با استادان دانشگاهها داشت و سایت “رهبری”، ۱۱ تیرماه، جریان آن را انتشار داد، اظهاراتی کرد که خط مشیهای آینده را برای مقامهای مربوطه ترسیم میکند. ازجمله در رابطه با علوم انسانی گفت: ”مسئله دیگر هم مسئله علوم انسانی است، که از مدتی پیش این مطلب را مطرح کردیم و دلایل این کار هم مکرراً گفته شده. حقیقتاً ما نیازمند آن هستیم که یک تحوّل بنیادین در علوم انسانی در کشور بهوجود بیاید. این بهمعنای این نیست که ما از کار فکری و علمی و تحقیقی دیگران خودمان را بینیاز بدانیم – نه، برخی از علوم انسانی ساختهوپرداخته غربیها است و در این زمینه کار کردند، فکر کردند، مطالعه کردند، از آن مطالعات باید استفاده کرد – حرف این است که مبنای علوم انسانی غربی، مبنای غیرالهی است، مبنای مادّی است، مبنای غیرتوحیدی است؛ این با مبانی اسلامی سازگار نیست، با مبانی دینی سازگار نیست.“ مخالفت با علوم انسانی پروسهیی است که از مدتها پیش مرحلة اجرای آن شروع شد اما با توجه به سخنان اخیر ولیفقیه رژیم معلوم است با آنچه موردنظرِ حاکمیت بوده است هنوز فاصله دارد و بایستی محدودیتهای بیشتری را دراینارتباط منتظر باشیم. خامنهای همچنین در این دیدار به فعالیت سیاسی در دانشگاهها اشاره داشت، یعنی مسئلة حساسیتبرانگیزی که همچون کابوسی دغدغه و دلمشغولی رژیم ولایتفقیه را همواره بههمراه داشته است. او گفت: ”من خواهش میکنم از مدیران دانشگاهها و مسئولان گوناگون مدیریتی که دانشگاه را مرکز جولان سیاسی و تلاشها و فعالیتهای جناحهای سیاسی قرار ندهید. سم مهلک حرکت علمی این است که دانشگاهها تبدیل بشوند به باشگاههای سیاسی؛ کاری که در یک دورهای انجام گرفت.“ رژیم ولایتفقیه در طول موجودیت سیوچندسالهاش و از همان ابتدا برای منکوب کردن تفکر علمی و مترقی در شکلهایی متفاوت و ضد دانشگاه و دانشگاهیان دورخیزهای حسابشدهای کرد، اما بعد از مدتی تمامی این تلاشها با شکست مواجه شدند. بااینکه فشارهای فزاینده در طول چند سال گذشته جنبش دانشجویی را به عقبنشینیهایی وادار کرده است، اما تاریخ پرافتخار این جنبش، فراز و نشیبهای متفاوتی را تجربه کرده است که برآمدِ آن، رقم خوردن فصلهایی درخشان در مبارزه با دیکتاتوری از درون این جنبش بوده است. روزنامه ایران، ۱۴ تیرماه، بعد از این سخنان بیانیهیی را بهنقل از وزارت علوم انتشار داد که در آن آمده است: ”وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تحقق منویات مقام معظم رهبری را بهمنزله گشایش افقهای نوین گسترش علمی، سیاسی و دینی در دانشگاههای کشور دانسته و خود را ملزم به تلاش مضاعف در جهت تحقق گفتمان راهبردی ایشان برای ایجاد محیطهای علمی عقل محور، قانونگرا و آیندهنگر و برخوردار از پویایی و عقلانیت و بهدور از سیاست زدگی میداند تا دانشگاه پرچمدار انتقال ارزشهای الهی به نسلهای آینده، تعمیق اخلاق و معنویت، خودآگاهی، خودباوری و پویایی باشد.“ این تحولات و نظرها در زمانی اتفاق افتاد و ابراز شد که شاهد فعالیتهایی بودیم که در آن استیضاح فرجی دانا، وزیر علوم، مدنظر بود. بااینکه این استیضاح با رایزنیها صورت نگرفت، اما آن چیزی که در اینجا باید درنظر گرفته شود، نحوه کنترل دانشگاه و دانشگاهیان از سوی دولت بهشیوهای است که هم برنامههای موردنظر سرکوب گران ادامه یابد و هم هرگونه روزنهیی برای نفس کشیدن نیروهای مخالف کور شود. سرکوبگران حاکم بهخوبی آگاهند که در این فرایند مهرههای تعیینشده از سوی حسن روحانی نهقادرند و نه ماهیتاً به مقابله با این سیاستها مایلند. روزنامه کیهان، ۱۶ تیرماه، در رابطه با طرح استیضاح پیشگفته، نوشت: ”مباحثی همچون بازگشت دانشجویان ستارهدار به تحصیل از حاشیههایی است که در عمر یکساله وزارت علوم دولت یازدهم شاهد آن هستیم. جای بسی تأسف است که فرجی دانا در این خصوص در گفتوگویی اعلام کرد که این دانشجویان میتوانند ادامه تحصیل دهند و بنده تا پایان از این تصمیم وزارت علوم دفاع میکنم. … از دیگر محورهای استیضاح فرجی دانا انتصابات وزیر در حوزه رؤسای دانشگاهها و معاونین است بهگونهای که در مورد ۵ نفر از معاونین وی صلاحیت آنها به تأیید وزارت اطلاعات نرسیده و علیرغم اعلام این عدم صلاحیت این افراد همچنان در پست معاونت مشغول به کار هستند.“ روزنامه آرمان، ۱۷ تیرماه، بعد از تجدیدنظر در استیضاح وزیر علوم، نوشت: ”با پادرمیانی هیئترئیسه مجلس و جلسات متعدد وزیر، هیئترئیسه و نمایندگان ظاهراً استیضاح به یک ماه بعد موکول شد اما لاریجانی رئیس مجلس معتقد است استیضاح فعلاً منتفی شده است. همه میدانند که باهنر، ابوترابی فرد و لاریجانی تأثیر گذارترین جریان مجلس را تشکیل میدهند و چه بخواهید و چه نخواهید مدیریت مجلس در دست لاریجانی و نزدیکان اوست.“ مطلب روزنامه آرمان این فکر را در ذهن تداعی میکند که با توقف استیضاح وزیر، برنامه مورد خواست جنبش مردمی پیروز میشود و روبهجلو خواهد رفت. آن چیزی که در محیطهای دانشگاهی- بهخصوص از زمان روی کار آمدن حسن روحانی- در حال وقوع است، تفاوت چندانی با گذشته ندارد. حتی جابجایی مهرهها در رأس دانشگاهها مانع از برنامهریزیهای مدنظر تاریکاندیشان نکرده و نمیکند. محیطهای دانشگاهی از منظر حکومت باید با دقت و حساسیت رصد شود. چراییِ این حساسیت را جوان آنلاین، ۱۷ تیرماه، در بررسیای که از واقعه ۱۸ تیر کرده است تا حدودی روشن ساخته است. در این مطلب آمده است: “محیطهایی که محور اصلی آن غالباً جوانان پرشور هستند- که بارزترین ویژگی شخصیتیشان احساسی بودن است- میتوانند کانون یا محور یک شهرآشوب تمامعیار علیه حاکمیت سیاسی باشند، یکی از مستندات این تفکر ”شکلگیری و هدایت فتنه ۱۸ تیر ۷۸ توسط دانشجویان دانشگاههای تهران“ و همچنین ”نقشآفرینی پررنگ دانشجویان در فتنه ۸۸“ است که کارنامه دانشجویان را در عمل به دستور رهبران جریان برانداز موفق نشان میدهد.” جوان آنلاین، سایت وابسته به سپاه، علناً به نقش کلیدی جنبش دانشجویی در دو مقطع مهم تاریخی میهنمان اعتراف میکند و به همین دلیل کینه و خشمِ دانشجو و دانشگاه ستیزانهای که در سخنرانیها، استیضاحِ وزیر و بگیروببند دانشجویان و دانشگاهیان اغلب نشان داده میشود باید ناشی از هراس رژیم ولایتفقیه از جنبش دانشجویی ارزیابی گردد. رژیم همچنین به تمهیدهایی پیشگیرانه دست میزند تا از این ناحیه خطری متوجهاش نشود. احمد جنتی، از مهرههای اصلی در شورای نگهبان رژیم، در خطبههای نماز جمعه این هفته لبة تیز حملهاش را متوجه همین کابوس رژیم کرد و گفت: “شاهد انتصاب افرادی هستیم که در غائله ۱۸ تیر ۷۸ و فتنه ۸۸ تأثیرگذار بودهاند، شاهد انتصاب افراد بدون استعلام از مراجع قضایی و یا درعینحال مخالف مراجع، تلاش برای بازگرداندن محکومین فتنه ۸۸ و برکناری عناصر مؤمن، ادامه سرپرستی روسای دانشگاهها که در شورای عالی انقلاب فرهنگی رأی نیاوردند، هستیم“ [سایت فرارو، ۲۰ تیرماه]. جنتی بعد از آن این سخنان را گفت که علی خامنهای هم مشابه چنین سخنانی را در دیدار با مقامهای بلندپایه رژیم گفته بود. او با هشدار به دولت حسن روحانی، ازجمله گفت: ”مراقب باشید که برخی درصحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال جریانهای مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر میکند و در مشکلات نیز، دولت را بهطور واقعی کمک میکند.“ خبرگزاری فارس به مناسبت ۱۸ تیر ۷۸، مصاحبههایی را با شخصیتهای مختلف ترتیب داده بود که مصاحبهکنندگان در اظهاراتی مشابهبههم این رویداد را فاز سرنگونی رژیم ارزیابی کردند. مجتبی شاکری، عضو جمعیت ایثارگران، در همین ارتباط میگوید: ”اگر بهخوبی در مؤلفههای فتنه ۸۸ نگاه کنیم خواهیم دید که فتنه ۸۸ شباهت بسیاری به وقایع ۱۸ تیر دارد با این تفاوت که در ۱۸ تیر ۷۸ تجربه براندازان نظام کم بود اما این ۱۰ سال فرصت خوبی شد که آنان به تقویت خود بپردازند.“
از هنگام برگماری حسن روحانی در جریان انتخاباتی مهندسیشده بهریاست جمهوری، مخالفتهایی از جانب ذوبشدگان در ولایت را شاهد بودهایم که تمرکز آنها در عرصههایی بوده است که در آنها نقش مردم میتوانسته است معادلههای سیاسیِ درون حاکمیت را بههم بریزد. اما در عرصههایی که در آن این فرآیندها با منافع گروههای حاکم درهمتنیده است، با نوعی سکوت توأم با رضایت همراه بوده است. دو نمونه آن، عرصه اقتصادی و سیاست خارجی است. رژیم ولایتفقیه پس از مهندسی انتخابات ریاست جمهوری تمرکزش را متوجه مهندسی تحولهای اجتماعی کرده است و بهخوبی آگاه است که تنها خطر مهم از این ناحیه متوجه رژیم خواهد بود. تشدید فشار و اجازه ندادن به هرگونه مانوری در عرصه فعالیت جوانان و بازوی نیرومند آن، یعنی جنبش دانشجویی، در این راستا باید مورد ارزیابی قرار گیرد. متأسفانه ارزیابیهای متفاوت از نقش و ماهیت دولت روحانی تا حدود زیادی توازن نیروها را به نفع رژیم ولایتفقیه تغییر داده است. ما معتقد هستیم ادامه این روند پایدار نیست و تحولهای آتی، در صورت هوشیاری نیروهای فعال در آن، میتواند این فرآیند را به نفع جنبش مردمی معکوس کند، اما تحولهایی که نتیجه آن به رویِ کارآمدن حسن روحانی منجر شد، تاکنون عقبگردهایی را به جنبش مردمی تحمیل کرده است. باید با اتحاد و همبستگی نیروهای مترقی مسیر جنبش مردمی را به کانال صحیح هدایت کرد.