مسایل بین‌المللی

استقلال ملّی فراتر از برگزاری یک جشن سالانه است

نگاهی به سیاست‌های کشاورزی‌ای که کشاورزان کوچک را در زیر سلطهٔ شرکت‌های فراملّی به حال خود رها می‌کند
ترجمه از نشریهٔ چپ انگلیسی »مورنینگ استار»

۱۵ اوت (۲۴ مرداد) ۶۷مین سالگرد استقلال هندوستان از استعمار بریتانیاست. امّا واقعیت این است که امروزه تلاش‌های هماهنگ و مداومی می‌شود که دقیقاً شالودهٔ کشور هندوستان و استقلال و امنیت این کشور را به خطر می‌اندازد و آن را تهدید به ویرانی می‌کند. باید گفت که شالوده و بستر بنیادی هر جامعه‌ای، کشاورزی آن است. بدون مواد غذایی، زندگی وجود نخواهد داشت. و بدون امنیت غذایی، نمی‌توان استقلال واقعی داشت.
بر اساس گزارشی که اخیراً سازمان Grain»» منتشر کرد [grain.org، یک سازمان بین‌المللی غیرانتفاعی است که زمینهٔ فعالیتش حمایت از کشاورزان کوچک و جنبش‌های اجتماعی پیرامون استقلال و امنیت غذایی است]، بیشتر مواد غذایی جهان در کشتزارهای کوچک تولید می‌شود که بهره‌وری و کارآیی تولیدی آنها بیشتر و بهتر از کشتزارهای بزرگ است. کشاورزان کوچک اگر با تنظیم و اجرای سیاست‌های مناسب حمایت شوند، به‌آسانی می‌توانند جمعیت جهان را تغذیه کنند. امّا در حال حاضر فعالیت تولیدی کشاورزان کوچک محدود به کمتر از یک‌چهارم زمین‌های کشاورزی جهان است. با تمرکز زمین در دستان شرکت‌های کشاورزی غول‌پیکر و ثروتمندان و قدرتمندان، جهان به‌سرعت کشتزارها و کشاورزان کوچک خود را از دست می‌دهد. اگر برای متوقف و معکوس کردن این روند کاری جدّی صورت نگیرد، جهان توان و ظرفیت تغذیهٔ خودش را از دست خواهد داد. اولویتِ کشاورزی دهقانی در تولید مواد غذایی- مطابق تعریفِ آن- بازارهای محلی و ملّی و نیز تغذیهٔ خانوادهٔ خود کشاورزان است. کار شرکت‌های کشاورزی بزرگ به چنگ آوردن زمین‌های حاصل‌خیز کمیاب، و اولویتِ آنها، تولید کالاهای غیرغذایی یا صادرات محصول صرفاً برای کسب سود [بدون توجه به نیاز ملّی و محلی] و فرستادن محصول به بازارهای دوردست برای برآوردن نیازهای ثروتمندان است. این روند موجب فقیر شدن جمعیت محلی و لطمه خوردن به امنیت غذایی می‌شود. فقط در فاصلهٔ سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ [دههٔ اوّل قرن بیست‌ویکم] این شرکت‌ها زمین‌هایی به وسعت هشت برابر مساحت بریتانیا را در کشورهای در حال توسعه خریداری یا اجاره کردند که اغلب نیز به بهای ضایع شدن حقوقِ زمین و نابودی امینت غذایی محلی تمام شده است. این روند در نهایت به تغییر دائمی مالکیت زمین‌های کشاورزی از کسب‌وکارهای خانوادگی به بنگاه‌های سرمایه‌گذاری و دیگر شرکت‌ها و کُنسِرن‌های بزرگ منجر می‌شود.
در هندوستان، زمین‌های کشاورزیِ کوچک شالوده و پایهٔ تولید مواد غذایی‌اند، ولی از سال ۱۹۹۷ [۱۳۷۶] تا کنون صدها هزار کشاورز خودکشی کرده‌اند و شمار خیلی بیشتری با دشواری‌های فجیع اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند، یا اینکه در نتیجهٔ بدهکاری، رشد و گسترش تولید کالاهای کشاورزی به‌اصطلاح »اصلاح‌شدهٔ ژنتیکی» (‌GM) صرفاً به هدفِ کسب سود، و «آزادسازی» اقتصادی، کشاورزی را رها کرده‌اند. در حال حاضر شرکت «مونسانتو» صنعت پنبه را در هندوستان زیر سلطه و کنترل خود دارد و با صرفِ پول‌های کلان در دانشگاه‌ها و نهادهای آموزشی دولتی، سیاست‌های کشاورزی و سمت‌وسویِ دانشِ کشاورزی را بیش از پیش به سود خود شکل می‌دهد.
اکنون وضع طوری شده است که وقتی پای تصمیم‌گیری دربارهٔ مواد و ارگانیسم‌های مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی (GMO) در میان می‌آید، نهادهایی که وظیفهٔ تنظیم مقررات و نظارت بر تولید این مواد را دارند، به‌شدت دچار تضاد منافع هستند و نمی‌توانند به‌درستی و مطابق منافع ملّی کشور تصمیم بگیرند. شرکت‌های زیست‌فناوری (‌‌بیوتِک، biotech) فعال در زمینهٔ مواد مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی این افسانه را تبلیغ می‌کنند که تولید و استفاده از این مواد برای تغذیهٔ جمعیتِ رو به افزایشِ جهان ضروری است. ولی اصلاً چنین نیست. علاوه بر گزارشی که Grain منتشر کرده است و پیشتر به آن اشاره شد، در »گزارش ارزیابی بین‌المللی عمل و دانش کشاورزی برای توسعه»، که بودجهٔ آن را بانک جهانی تأمین می‌کند، تأکید شده است که کشاورزی سنّتی کوچک (نه محصولات مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی) می‌تواند با بهره‌گیری از سیستم‌های کشاورزی-زیست‌محیطیِ سازگار با محیط‌زیست، امنیت غذایی کشورهای کم‌درآمد را تأمین کند. چندی پیش کمیسیون کشاورزی پارلمان هندوستان به‌صراحت به این نتیجه رسید که مواد غذایی و بذرهای مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی برای انسان و جانوران و سلامتِ محیط‌زیست خطرناکند، و از دولتِ قبلی- دولتِ مَن‌موهان سینگ- خواست که استفاده از این مواد را ممنوع کند. به‌رغم این شواهد و توصیه‌ٔ کارشناسانِ منصوب از طرف دیوان‌عالی در مورد توقفِ آزمایش‌های میدانی مواد مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی، هنوز مقام‌ها و محافل رسمی دولتی فشار می‌آورند که این آزمایش‌ها در کشتزارهای کشور انجام شود.
شرکت‌های زیست‌فناوریِ فعال در زمینهٔ مواد مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی شرکت‌های قابل اطمینان و اعتمادی نیستند. مونسانتو، که بزرگ‌ترین شرکت در این بخش است، مسئول آسیب زدنِ عَمدی به سلامتِ مردم و آلوده کردن محیط‌زیست است و پروندهٔ سنگینی از ده‌ها سال رفتارهای فریبکارانه، تبلیغات گمراه‌کننده و عملیات جنایتکارانه دارد. این بخش تلاش می‌کند تا به اتکای پژوهش‌های سِرّی و ناکافی‌ و ناقصی که خودش انجام می‌دهد، با ایجاد مضیقه و محدودیت برای هرگونه پژوهش مستقل بر روی کالاهایش، و با سانسور کردنِ یافته‌هایی که حاکی از تأثیر زیان‌آور کالاهایش است،«علم» این رشته را کنترل کند. علاوه بر این، این بخش به کارشناسان پژوهشی و علمی‌ای که به نتایجی دست می‌یابند که مطابق میل شرکت‌ها نیست، حمله  می‌کند.
شواهد و پژوهش‌های مستقل نشان داده است که استفاده از مواد کشاورزی مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی بازده محصول را غالباً کمتر کرده است، مصرف علف‌کُش‌ها و سموم کشاورزی را افزایش داده است، به سلامت مردم لطمه زده است، خاک کشاورزی را خراب کرده است، به تنوع زیستی آسیب رسانده است، و خیلی آثار منفی دیگر داشته است. برخلاف این روند، در روسیه در حدود ۵۶ درصد محصول کشاورزی در کشتزارهای خانوادگی تولید می‌شود که کمتر از ۹ درصد زمین‌های قابل‌کشت را تشکیل می‌دهند. روسیه محصولات کشاورزی مهندسی‌شده را نمی‌خواهد و به آنها نیاز ندارد. نخست‌وزیر روسیه این فرآورده‌ها را بدتر از »شکلی از سلاح زیستی (بیولوژیکی)» می‌داند. اصل مطلب در همین‌جاست. زمانی هنری کیسینجر گفته بود که اگر نفت را کنترل کنید، کشورها را کنترل کرده‌اید، ولی اگر مواد غذایی را کنترل کنید، مردم را کنترل می‌کنید. برای تغذیهٔ مردم جهان نیازی به مواد دستکاری‌شدهٔ ژنتیکی نیست. اینها سلاح‌هایی مرگبارند.
در هندوستان تلاش زیادی در جریان است تا کشتزارهای کوچک و خانوادگی را از میان ببرند و در نهایت آنها را با کشتزارهای تک‌محصولی بزرگ‌تر به منظور تولید محصولات مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی برای صادرات و مصرف در بازارها و فروشگاه‌های بزرگ غربی جایگزین کنند. تعجب ندارد که شرکت‌هایی مثل مونسانتو، سین‌یِتا و وال‌مارت در ایجاد »طرحِ دانشِ کشاورزی« مستقیماً دست داشتند، که بخشی از معاملهٔ آمریکا با هندوستان در زمینهٔ تولید انرژی هسته‌یی در این کشور بود. اکنون شرکت‌های آمریکایی در کمک کردن به توسعهٔ توانِ هسته‌یی غیرنظامی هندوستان فعالانه شرکت دارند. در مقابل، به نظر می‌آید که دولت هندوستان کنترل زمین‌های کشاورزی و سیستم تولید مواد غذایی آن کشور را دربست در اختیار شرکت‌های زیست‌فناوری آمریکایی- و آمریکا- قرار داده است. به این ترتیب است که خانوادهٔ راکفلر، که از ثروتمندان نفتی دنیاست، از طریق به‌اصطلاح »انقلاب سبز« متکی به فرآورده‌های پتروشیمی [مثل کود و سموم کشاورزی]، بر کشاورزی جهان سلطه پیدا می‌کند.
دولت آمریکا و اسب تروای آن، یعنی شرکت‌های کشاورزی صنعتی بزرگ، نابود کردن »کشاورزی سنّتی« را فعالانه حمایت می‌کنند. فناوری ویرانگر بذرهای »اصلاح‌شدهٔ« ژنتیکی، حق امتیاز انحصاری این شرکت‌ها برای استفاده از این بذرها، و حقوق مالکیت فکری (دانش فنّی)، اکنون مواد مهندسی‌شدهٔ ژنتیکی را به ضربهٔ نهایی علیه تولید مواد غذایی سالم و ضروری تبدیل کرده است. قابل توجه است که »بنیاد راکفلر» و »بنیاد گِیتز» [متعلق به بیل گیتز، بنیادگذار و صاحبِ مایکروسافت] که در آفریقا با مونسانتو همکاری می‌کنند، می‌گویند که در مورد افزایش بیش‌ازحد جمعیت در کشورهای جهان سوّم، نحوهٔ توسعهٔ این کشورها و تهدید آنها نسبت به منابعی که »غرب« همیشه از آنها برای رشد و غنای خودش استفاده کرده است، نگرانند. گفتنی است که مونسانتو اکنون مالکِ ژن «اِپی‌سایت» است که انسان را عقیم می‌کند. [Epycyte نام شرکت آمریکایی‌ای است که برای نخستین بار این ژن را ساخت تا در تولید نوعی »ذرّت جلوگیری از حاملگی» استفاده شود.]بعضی از سازمان‌های مدنی و فعالان «ضد دستکاری ژنتیکی» در هندوستان را متهم می‌کنند که با تبانی با خارجی‌ها و لطمه زدن به »توسعه« کشور، علیه منافع ملّی کشور فعالیت می‌کنند. ریاکاری از سراسر این اتهام می‌بارد. دولت هندوستان خودش مدت‌های مدیدی است که بر اثر تبانی با منافع خارجی، بنیادهای کشاورزی سنّتی آن کشور را زیر ضربه برده است.
استقلال فقط به داشتنِ قدرت نظامی، سَر دادنِ شعارهای میهنی، و برگزاری جشن و سرور و تبریک به همدیگر گفتن و تبلیغات و آگهی‌های پرزرق‌وبرق رسانه‌یی در یک روز معیّن در سال نیست. استقلال معنایی بسیار گسترده‌تر از اینها دارد. کشورهایی مثل روسیه فعالانه تلاش دارند که تهاجم مواد دستکاری ‌شدهٔ ژنتیکی در تولید مواد غذایی را مهار کنند. چرا هندوستان نباید چنین کند؟

به نقل از نامه مردم – شماره ۹۵۴ – ۲ شهریور ماه ۱۳۹۳

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا