در همبستگی با: مبارزهٔ اعتراضی و حقطلبانهٔ کارگرانِ ایران
همزمان با رشد جنبش اعتراضیِ کارگران و زحمتکشان میهنمان برای دستیابی به خواستهای برحق و قانونیشان، جنبش جهانی همبستگی با مردم ایران اوج تازه ای پیدا کرده است. بازتابِ بهموقعِ مطبوعاتی و تبلیغاتیِ اعتصابهای مهم کارگری در کارخانه های “واگن پارس اراک”، “ایران خودرو”، “زامیاد خودرو”، “معدن آقدره” در حومهٔ تکاب آذربایجان، “معدن زغال سنگ سنگرود” در گیلان، در دو ماهه گذشته، در محفلهای سندیکایی و اتحادیههای کارگری جهان به موجی از اقدامهای اعتراضی و همبستگی دامن زده است.
سندیکاهای مستقل کارگری در ایران و ساختارهای همبستگی فعال و هدفمندی نظیر “کمیته دفاع از حقوق مردم ایران” (“کودیر”) نقش برجستهای در برپاییِ این موج جدید همبستگی با زحمتکشان ایران و بهویژه مزدبران داشتهاند. “کودیر” در کارزارهای متنوعِ ابرازِ همبستگی، با هدف اطلاعرسانی و بسیج کردنِ جنبش کارگری در اروپا و آمریکای شمالی، توانسته است نقش موفقیتآمیزی داشته باشد.
نشریه ترقیخواه و چپ “مورنینگ استار” که در لندن چاپ میشود و نفوذ بالائی در محفلهای سندیکایی انگلستان دارد، در نیمه نخست بهمنماه، با انتشار مقالهیی بهقلم خانم جین گرین، از گردانندگان “کودیر”، مبارزهٔ کارگران و سندیکالیستهای ایران در جهتِ بهبود شرایط دشوار کار و تولید را به تصویر کشیده است. مجله “جهان هفتگی”- که در ایالات متحده و از سوی حزب کمونیست ایالات متحده منتشر میشود- نیز همین مقاله را منتشر کرد. ترجمهٔ فارسی این مقاله در همین شمارهٔ “نامهٔ مردم” آمده است.
انتشار یک بولتن همبستگی با کارگران ایران در ترکیه، در اواخر آبان ماه از سوی “پترول ایس”، سندیکای کارگران نفت، لاستیک و صنایع شیمیایی ترکیه، را باید واکنشی مثبت به چنین کارزاری دانست. این بولتن بسیار جالب بهزبان ترکی استانبولی، که ۲۴ صفحه دارد، همراه با عکسهای گویا و مقالههای افشاگرانه در رابطه با سیاستهای نولیبرالی رژیم ولایت فقیه، معضلهای اقتصادی، مبارزههای کارگران، و چالشهایی که اتحادیههای کارگری نوپا و مستقل ایران با آن روبهرو یند، کارگران ترکیه را در جریان مبارزه مهمی که در ایران برای احقاق حقوق کارگری در جریان است قرار میدهد. مقالهٔ اصلی، عکس روی جلد، و برخی عکسهای صفحههای درونی این بولتن- که به شکلی حرفهای و مسئولانه تهیه شدهاند- از آخرین شمارهٔ نشریهٔ “ایران امروز” که به زبان انگلیسی از سوی “کودیر” منتشر میشود، و از نشریه نامه مردم، ارگان مرکزی حزب ما برگرفته شدهاند.
کارزار همبستگی با معلمان اعتصابی
با اعلام اعتصاب و دست کشیدن از کار معلمهای ایران، روزهای ۳۰ دی و اول بهمن ماه، در اقدام اعتراضیِ صنفیای کمسابقه در ایران که از سوی آژانسهای خبری رسمی کشور و از جمله “ایلنا” نیز بازتاب یافت، “کودیر” کارزارِ همبستگی با معلمهابی ایرانی را در صدر فعالیتهایِ روزهای اخیر خود قرار داده است. “کودیر” با انتشار بیانیهیی مطبوعاتی- که در اختیار رسانههای جمعی قرار گرفت- ابعاد توجهبرانگیز این اقدام اعتراضی را، که در زمینهٔ وضع معیشتی و خواستهای صنفی و رفاهی معلمان بود، بهاطلاع سندیکاهای کارگری رسانید. “کودیر” در تماس با رهبران سندیکاهای معلمان، عمدهترین خواستهای تشکلهای معلمان ایران را مورد توجه قرار داد و سندیکاهای کارگری را فراخواند تا از این مبارزهٔ مهم و تعیینکننده فرهنگیان متعهد و آزادیخواه ایران حمایت کنند.
مورنینگ استار: کارگران ایران با تنگتر شدن تحریمهای اقتصادی به مقاومت میپردازند
با ادامهٔ تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی این کارگران در خط مقدم تولیدند که هزینه آن را باید بپردازند. جین گرین به چگونگیِ پاسخ کارگران ایرانی به فشارهای جاری از سوی تحریمها و سیاستهای فاجعهبار رژیم تئوکراتیک میپردازد: بهقدرت رسیدن حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، در داخل و خارج از ایران همچون نقطهٔ عطفی در وضع سیاسی ایران دانسته شد. روحانی درمقام لیبرالی پیشتاز مطرح شد که غرب میتواند با او معامله کند و به توافقی رضایتبخش در مورد برنامه هستهای منازعه برانگیزِ رژیم تئوکراتیک دست یابد، که درنتیجه، روحانی میتواند تحریمهای بینالمللی را برطرف کند و به آزادسازی رویکردهای اجتماعی در ایران به سود مردم و به سود اقتصاد، بپردازد. این تصویری بود که از او ترسیم شده بود. هجده ماه پس از روی کار آمدنش، وعدههای داده شده در آستانهٔ انتخابات، اکنون بر دوش او سنگینی میکنند. هیچگونه نشانهیی مبنی بر اینکه رویکردهای اجتماعی تغییر یافته باشند دیده نمیشود. فعالان سندیکایی همچنان بهطور دلبخواه دستگیر میشوند. زنان همچنان بهخاطر نوع پوشش و رفتاری که “غیراسلامی” تلقی میشود مورد آزار قرار میگیرند. جوانانی که در شبکههای اجتماعی به فعالیت میپردازند با دستگیری و سرکوب روبهرو میگردند. در زمینهٔ اقتصادی هم تصویری بهتر از این نمیتوان داد. تحریمهای اعمال شده از سوی ایالات متحده و اتحادیهٔ اروپا با هدف گرفتن امتیازهایی از رژیم در زمینهٔ برنامهٔ انرژی هستهای، همچنان تأثیری نامتناسب روی اقتصاد برجا میگذارند. کاهش شتابندهٔ قیمت نفت- یعنی کالایی که اقتصاد ایران به شدت بدان وابسته است- در طی سال گذشته میلادی، درآمدهای ارزی ایران را بیشتر کاهش داده و به نیروی کار بهستوه آمده آن فشار بیشتری وارد میکند.
در نتیجه، در طول ماههای اخیر، کارگران ایران بهطورفزایندهای موجی از اعتصاب بهراه انداختهاند که رییس جمهور روحانی و دولت وی را به چالش طلبیده است. این اعتصابها خاستگاه گوناگونی دارند ولی بیشتر بهعلت تعویق در پرداختِ بهموقعِ دستمزدهاست، چنانکه در هفت تپه، مجتمع پتروشیمی بندر امام، کاشی گیلانا و کارخانهٔ گاز طبیعی عسلویه روی دادند. مسائل نگرانکننده اساسی دیگر برای کارگران عبارتند از: تعدیلهای گسترده، شرایط بدترشوندهٔ کاری و رویآوردن به هراسافکنی بین فعالان کارگری و نمایندگانشان. واقعیت امر این است که روحانی نوید داده بود تولید داخلی را افزایش میدهد، ولی اعتصابهای سراسری نشانگر ناکامی او در تحقق این وعدهها است.
اعتصاب کارگران معدن بافق در مرکز ایران که چند ماه پیش صورت گرفت، بازتابدهنده و یادآور اعتصابها و شعارها در مورد نامناسب بودن شرایط کاری در تونلهای معدن، اشتغال، و زندگی کارگران معدن در انگلیس در بازهٔ زمانی ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۴ بود. در بافق ۵۰۰۰ کارگر دوبار دست به اعتصاب زدهاند. شماری از کارگران دستگیر شدهاند و حضور نیروهای انتظامی نشان میدهد اعتصابها به مسئلهیی مشکلزا تبدیل شدهاند که تنها با عقبنشینی دولت به پایان خود رسید. در عین حال این اعتصابها نگرانی کارگران از خصوصی سازی را نمایان میسازد. کارگران اعتصاب را در ۲۷ اردیبهشتماه و در مخالفت با فروش سهام معدن به بخش خصوصی آغاز کردند. انتقال سهام پس از تصمیم وزیر صنایع، معادن و تجارت ایران، محمدرضا نعمت زاده، به سپردن کنترل معدن به بخش خصوصی صورت گرفت. از سال ۱۳۸۹، بیش از ۷۰ درصد سهام معدن به بخش خصوصی فروخته شده است. اطلاعرسانی در این مورد در اردیبهشت ماه در مورد ۲۸% باقیماندهٔ سهامها بود. اعتصاب نخست تا ۲۳ تیرماه ادامه یافت و با اعلام واپسینهشدار دو ماهه به دولت برای پس گرفتن تصمیمش، پایان یافت. اما، در مردادماه، پیش از پایان مهلت این هشدار، حکم بازداشت ۱۸ تن از کارگران صادر شد و برخی از آنان نیز دستگیر شدند. در ۲۸ مردادماه، کارگران معدن دورِ دوم اعتصاب را در اعتراض به بازداشت دوتن از همکاران خود علی صبری و امیرحسین آغاز کردند. در ۹ شهریورماه هیئتی سیاسی-امنیتی به نمایندگی از دولت وارد مذاکره با کارگران شد. سه روز بعد، پس از آزادی کارگران بازداشت شده و لغو تصمیم انتقال سهام به بخش خصوصی، اعتصاب پایان یافت. این اعتصاب بهطورچشمگیری حمایت کامل مردم و حتی برخی از مسئولان محلی از جمله شورای شهر و حتی امام جمعه را به همراه داشت. پشتیبانی گستردهٔ مردم و خانوادهها در موفقیت اعتصاب تعیینکننده بود. مخالفت با روند خصوصیسازی معدن در بخشهای دیگر تولیدی نیز در چارچوب مبارزه کارگران ایران قرار دارد، کارگرانی که با مسئلههایی چون غارت داراییهای ملیشان، تعطیلی بنگاههای تولیدی، و از بین رفتن فرصتهای شغلیشان روبهرویند. به تازگی ۱۵۰ کارگر کارخانه پارس واگن اراک در پی اخراج نمایندهٔ خود از سوی هیئت مدیرهٔ کارخانه دست به حرکت اعتراضی زدند و علاوه بر آن، ۷۵۰ کارگر دیگردر کارخانه به نشانهٔ اعتراض از کار دست کشیدند. کمی پیش از این حرکت، سندیکای کارگران فلزکار مکانیک پشتیبانیِ کامل و همبستگیاش را با این اقدام کارگران اعلام کرد و خواهان بازگشت نمایندهٔ کارگران به سر کار شد. گزارش شده است که در ۷ دیماه، کارگران پس از گذشت یک هفته از حرکت اعتراضی، با وجود تهدیدهای سپاه پاسداران و دخالت نیروهای دولتی برای شکستن اعتصاب، موفق شدند حکم برکناری و اخراج نمایندهٔ شورا لغو کنند. دولت در نتیجهٔ این اقدامها و دیگر حرکتهای اعتراضی کارگری، به سردرگمی و بیعملی دچار شده است. ادامه تحریمها اقتصاد کشور را فلج کردهاند. سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی رژیم به نابسامانی شرایط شتاب میبخشد. فشار بر کارگران بیش از پیش میشود.
معاون دبیرکل “کودیر”، در جریان دیدار مهمی در ماه نوامبر (آبان ماه جاری) با رهبری اتحادیهٔ بینالمللی “اینداستری آل گلوبال یونیون” (Industry All Global Union) در ژنو، در مورد وخیمتر شدن وضعیت کارگران در بخش صنعتی به گفتوگو نشست. او گزارش داد: “شرایط فاجعهبار اقتصادی در ایران و سیاستهای رژیم حمایتهای مستتر در قانون کار از زحمتکشان را پس گرفتهاند. … میلیونها کارگر ایرانی از کارفرمایانشان به خاطر حقوق پرداخت نشدهشان، اخراج و نقض حقوق اولیهشان شکایت دارند.” آقای احمدی در ادامه گفت: ” در ایران بازداشت و دستگیریهای بیرویه بهصورت دائم جریان دارد و کارگران اغلب به سبب حمایت از حق سازماندهی و برپایی تشکلهای سندیکایی بازداشت میشوند. شکنجه برای گرفتن اعتراف امری روزمره است و زندانیان سیاسی بهطور نظاممند از دریافت خدمات پزشکی محروم میگردند. ““کودیر” به بسیج افکار عمومی و بهویژه اتحادیههای کارگری بینالمللی در همبستگی با کارگران ایرانی در مبارزهشان برای بهبود شرایط انسانی و دمکراتیک در ایران و وادار کردن رژیم به رعایت معیارهای شناخته شدهٔ جهانی و پیمانهای سازمان جهانی کار ادامه میدهد.
به نقل از «نامه مردم»، شماره ۹۶۵، ۶ بهمن ماه ۱۳۹۳