هیئت نمایندگیِ حزب تودهٔ ایران در: مراسم یادبودِ مارکس، در صدوسیودومین سالروزِ درگذشتِ آموزگار کارگران جهان
کمونیستهای جهان بار دیگر در روز یکشنبه، ۲۴ اسفندماه (۱۵ مارس)، با گردهمایی بر سر مزارِ کارل مارکس، در گورستان هایگیت، در شمال لندن، به خاطرهٔ این بزرگترین اندیشمند طبقه کارگر جهان ادای احترام کردند. در مراسم باشکوه بزرگداشتِ کارل مارکس، انقلابی، فیلسوف، و آموزگار بزرگ طبقه کارگر جهان و در صدوسیودومین سالگشت درگذشتِ نویسندهٔ ”کاپیتال“ و ”مانیفستِ حزب کمونیست“، صدها نماینده و فعال سازمانهای ترقیخواه و انقلابی جهان، آموزههای علمی جاودان و امیدبخش او را گرامی داشتند.
امسال مراسم سالگرد درگذشتِ مارکس، بهدلیل همزمان شدن با جشنهای ترقیخواهان جهان در سراسر جهان بهمناسبت هفتادمین سالگرد شکستِ آلمان هیتلری در نبرد با اتحادِ بینالمللیای که در آن بریتانیا و ایالاتمتحده در کنار اتحادجماهیرشوروی جنگیدند، اهمیت ویژهای پیدا کرده بود.
این مراسم، بنا بر سنتِ سالهای اخیر، از سوی هیئتامنای ”کتابخانهٔ یادبودِ مارکس“ و هیئتاجرایی حزب کمونیست بریتانیا، بهطورِمشترک، سازمان داده شده بود. شرکتکنندگان در این یادمان، در آغاز مراسم، در صفی طولانی که پیشاپیش آنان رفقای رهبری حزب کمونیست انگلستان و سفیران کشورهای سوسیالیستی و نمایندگانِ حزبهای کمونیست بودند، از ورودیِ گورستان تاریخی هایگیت به سمت مزارِ مارکس راهپیمایی کردند. حضور نمایندگان حزبهای کمونیست و انقلابی و چپ از سراسر جهان در این مراسم چشمگیر بود. سفیران و نمایندگان دیپلماتیک ویتنام، کوبا، و ونزوئلا، بههمراه هیئتهای نمایندگیای از حزب کمونیست فدراسیون روسیه، حزب کمونیست انگلستان، حزب تودهٔ ایران، آکل قبرس، حزب کمونیست یونان، حزب کمونیست عراق، حزب کمونیست سودان، حزب کمونیست مالزی، حزب کمونیست جدید بریتانیا، برخی سازمانهای چپ دیگر، در این مراسم شرکت داشتند. در بخشی از برنامهٔ این مراسم، نمایندگان حزبهای حاضر، تاجگلها و دستهگلهای زیبایی بر پای پیکرهٔ بنای یادبود مزار مارکس نهادند و نسبت به این رهبر برجسته و یگانهٔ جنبش کمونیستی جهان ادای احترام کردند و میراثِ معنوی او را ارج گذاشتند. هیئت نمایندگیِ حزب تودهٔ ایران نیز با نثار دستهگلی، در این ارجگذاری شرکت کرد.
رفیق ”امیلیانوف“، تاریخ نویس، فیلسوف و از اعضای رهبری حزب کمونیست فدارسیون روسیه، در سخنان خود و در واکنش به تلاشهای عبثِ طبقات حاکم در سراسر اروپا در بازنویسیِ دلبخواهِ تاریخِ جنگ جهانی دوم و پاک کردنِ سهم عمده و اساسیِ اتحادجماهیرشوروی، ارتش سرخ، و پارتیزانهای شگفتیآفرین آن از تاریخ نبردهای سرنوشتسازِ این جنگ، بر نقشِ تعیینکنندهٔ کمونیستها در پیروزیِ نهایی بر ماشینِ جنگی آلمان نازی تأکید ورزید. او یادآور شد:“این جنگ از سوی رهبرانِ فاشیسم که نظرگاهِ کینهتوزانهٔ ضدِ مارکسیستیشان را هیچگاه پنهان نمیداشتند، آغاز شد.“ این اندیشمند و تاریخدان مطلعِ روس گفت:“بلوک ۱۲ دولتِ فاشیست و نظامیگرای که در سالهای۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ به وجود آمدند، همگی به ”پیمان ضدِ کمینترن“- که در ۱۹۳۶ میان آلمان و امپراتوری ژاپن امضا شده بود، پیوستند. دولتهای عضو این پیمان متعهد شده بودند جنبشِ جهانیِ کمونیستی را نابود کنند و موضعگیریهایِ کمونیسمستیزانه که هستهٔ ایدئولوژیِ نازیسم بود را از بلندگوهای رسمی تبلیغ میکردند. نازیهای آلمانی و متحدانشان، نهایت تلاششان را بهکار بستند تا مردم شوروی- مردمی که در مسیر پایداریشان در برابرِ فاشیسم این واپسین عبارتِ ”مانیفستِ حزب کمونیست“ مارکس، یعنی:“کارگران جهان متحد شوید“ را شعارِ اصلی این پایداری قرار داده بودند- نابود و از صفحهٔ گیتی محو کنند. این شعار، بر نشانها و نمادهای رسمی اتحادشوروی و همهٔ شانزده جمهوریِ سوسیالیستی تشکیلدهندهٔ آن، نقش شده بود. از ۱۶۸ صفحهٔ کتاب ”نبردِ من“ هیتلر، ۱۱۰ صفحهٔ آن به حملههای شریرانه به مارکسیسم و شخصِ کارل مارکس اختصاص یافته است (در مرتبهٔ بعد، فقط دو موضوع دیگر، یعنی ”یهودیها“ و ”حزب ناسیونال سوسیالیسم“، صفحههای این کتاب هیتلر پر کردهاند). حمله به کمونیستها و سوءِقصد به جان آنان، مقدمهیی برای حمله و ممنوعیت حزب کمونیست آلمان و پایهگذاریِ دیکتاتوریِ تمامعیار نازیسم در آلمان بود. در ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی، که فاشیستها به قدرت رسیدند، رخدادهای مشابهی صورت گرفت. در رویارویی با تئوری مارکسیسم در ارتباط با فروپاشیِ اجتنابناپذیرِ کاپیتالیسم و جایگزین شدنِ آن بانظمِ اجتماعیای مبتنی بر برقراریِ عدالت برای انسانها و برادریِ ملتها، هیتلر و رهبران نازی برپاییِ ”هزارهٔ رایش“ بر پایه اصولِ نابرابریِ اجتماعی، سیاسی، و ملی، را موعظه میکردند. جنگ دوم جهانی همچنین نشان داد که در برابر این تلاشها بهمنظورِ بازگرداندنِ انسان به بربریت و نابودیِ جمعی بشر، کمونیستها ثابتقدمترین مبارزان بودند.“ رفیق امیلیانوف در رابطه با نقشِ اتحادجماهیرشوروی در شکستِ فاشیسم، همچنین یادآور شد:“۷۳ درصدِ تمامی تلفات جنگی را در طولِ جنگ، ارتش سرخ بر آلمان هیتلری وارد آورد، و این، بهبهای جان باختنِ ۲۷ میلیون سرباز و شهروند شوروی تمام شد، که بالاترین رقم تلفاتِ جنگی بین کشورهای دیگرِ جبههٔ متفقین بر ضد فاشیستها [یا نیروهای محور:آلمان، ایتالیا، ژاپن] بود. در تمامی کشورهای دیگر، از فرانسه گرفته تا چین، رهبریِ جنبش مقاومت در برابرِ هجوم فاشیسم را کمونیستها برعهده داشتند.”
سخنران بعدی گردهمایی، رفیق ”جین ترنر“، عضو برجستهٔ حزب کمونیست بریتانیا و رئیس ”انجمن همکاری برای مطالعه در فرهنگ روسیه و اتحاد شوروی“ (سابقاٌ انجمن روابط فرهنگی شوروی و بریتانیا) بود که در مورد رشد فاشیسم در شرایط کنونی اعلامخطر کرد و گفت:“هفتاد سال پس از شکست فاشیسم در جنگ دوم جهانی همان نیروهای نژادپرست و فاشیست دگرباره دموکراسی و آزادی اروپا را مورد تهدید قرار دادهاند.“ رفیق انگلیسی یادآور شد:“در جنگ داخلی در اوکراین، ناتو و اتحادیهٔ اروپا از رژیمی حمایت میکنند که نخستوزیرش، آرسنی یاتسِنیوک، مدعی است که این روسیه بود که در جنگ دوم جهانی به آلمان هیتلری تجاوز کرد و آشکارا نیروهای شبهنظامی نئونازیای نظیر ”گردان آزوف“ را بر ضدِ مردم اوکراین بهکار گرفته است.“ رفیق ترنر، سپس خطاب به رفیق ”یوری امیلیانوف“، گفت:“ما به شما درود میفرستیم، چراکه میدانیم حزب کمونیست فدراسیون روسیه در صف نخستِ مبارزه با نئوفاشیسم است.“
رفیق ”مارکوس گارسیا“، سفیر ونزوئلا در انگلستان، گفت:“تهدید راست افراطی بر ضد صلح و پیشرفت فقط به اروپا محدود نمیشود.“ او در ادامه به این نکته اشاره کرد که، ادعای پوچ و مضحک ایالاتمتحده در مطرح کردن کاراکاس همچون ”تهدیدِامنیتی“ای برای امپریالیسم آمریکا، میتواند پیشدرآمدی برای طرح خشونتآمیزی بهمنظورِ سرنگون کردنِ انقلاب بولیواری در ونزوئلا باشد.
در ادامه مراسم، شرکتکنندگان به مهمانیای سازمان دادهشده از سوی حزب کمونیست بریتانیا دعوت شدند که در طی آن رفیق ”رابرت گریفیث“، دبیر کل حزب کمونیست بریتانیا، از شرکتکنندگان برای حمایت پررنگشان از مراسم امسال تشکر کرد و ضرورتِ همبستگی با نیروهای ترقیخواه در سراسر جهان، و بهویژه در شرایط کنونی در ونزوئلا، را مورد تأکید قرار داد. نمایندهٔ کمیته مرکزی حزب تودهٔ ایران، در ادامه این مراسم و در گفتوگویی مفصل با رفیق ”امیلیانوف“، در ارتباط با وضعیتِ متحول جهان، ماهیتِ تحولهای سالیان اخیر در روسیه، مشخصههای سیاسیطبقاتیِ پوتین و دولت حاکم در کرملین، دورنمایِ تحول در گروه کشورهای ”بریکس“ (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقایجنوبی)، و چالشهایی که در مسیر اثرگذاریِ این گروه (در مقامِ عاملی از برای بهوجود آوردنِ توازن قدرت در جهان) رویارویِ آن است، تبادلنظر کرد. رفیق اولیانوف بههمراه نمایندهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران و صدر حزب کمونیست بریتانیا، در بعدازظهر روزِ یکشنبه ۲۴ اسفندماه به دعوت رفیق ”آلکس گوردون“، رئیس هیئتمدیره کتابخانه مارکس، از قسمتهای تاریخی کتابخانه، و بهویژه دفتر کار لنین در این ساختمان که در فاصله سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۳ روزنامهٔ ”ایسکرا“ [”جرقه“] در آنجا نوشته و منتشر میشد و از راههای مختلف به بندرگاهها و مرکزهای کارگری روسیه مخفیانه ارسال میشد، بازدید کردند. رفیق حزبی در این بازدید در رابطه با نقشهیی قدیمی که در محل کتابخانه نگهداری میشود و مسیرهای پرشمارِ ارسال ”ایسکرا“ به روسیه- ازجمله مسیر تبریز و آذربایجان به باکو- با رفیق امیلیانوف گفتوگوی جالبی داشت. در این گفتوگو، ارتباطهای نزدیکِ جنبش انقلابی آن دوره از تاریخ ایران با انقلابیون روسیه، پیامدهای سیاسیاجتماعیِ کار نزدیک به صد هزار کارگر ایرانی در میدانهای نفتی باکو و بهویژه تأثیر تجربهاندوزیهای رهبران برجسته اجتماعیونعامیون بر روند تحولات تاریخی کشورمان در اواخر قرن ۱۹ میلادی و نخستین سالهای قرن بیستم، موردتوجه قرار گرفت.
به نقل از «نامه مردم» شماره ۹۶۹، ۳ فروردین ماه ۱۳۹۴