مسایل سیاسی روز

رژیمِ ولایت‌فقیه، مسئلهٔ برداشتنِ تحریم‌ها، و سیاستِ امپریالیسم

با آغازِ دُور جدید مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا و دیگر کشورهای گروه “۵‌به‌علاوهٔ‌۱”، و نیز آغازِ کار تدوین سند نهایی توافق‌نامهٔ هسته‌ای، بار دیگر موضوع تحریم‌ها و چگونگی رفع و لغوِ آن‌ها در صدر خبرها و گزارش‌ها قرار گرفته است.

عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه و از مذاکره‌کنندگان ارشد رژیم، درجریان همایش: مذاکرات هسته‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی، خاطرنشان کرد: “اکنون در همهٔ موضوعات مورد مذاکره ازجمله غنی‌سازی، نطنز، فُردو و اراک به یک مجموعه راه‌حل رسیده‌ایم و می‌دانیم چطور می‌توان مشکل را حل کرد. … غنی‌سازی موضوعی برای یک دعوای بزرگ‌تر بود” [خبرگزاری مهر، ۳۱ فروردین‌ماه]. اعتراف این مقام مسئول به این نکته [غنی‌سازی موضوعی برای دعوایی بزرگ‌تر]، نشان ‌دهندهٔ واقعیتی است که رژیم در تبلیغاتش با دقت می‌کوشد آن را پنهان بدارد. موضوع پروندهٔ هسته‌ای با سیاستِ احیای مناسبات با امپریالیسم ارتباط مستقیم دارد، و رژیم خود را آماده می‌کند تا در معادله‌های منطقه‌ای- در چهارچوب راهبردِ آمریکا- نقش ایفا کند و جایگاه ویژه‌اش را معین کند. پروندهٔ هسته‌ای و موضوع تحریم‌ها، تابعی از این واقعیت است. رویدادهای خون‌بار یمن و تجاوز نظامی عربستان به این کشور، تحول‌های عراق و سوریه، و نیز حضور نیافتنِ پادشاه عربستان در مذاکرات اخیر کمپ‌دیوید، همگی، این واقعیت را اثبات می‌کند. اکنون در دُور جدید مذاکرات در سطح معاونان وزیران خارجه، بحث دربارهٔ تفاهم نهایی جریان دارد. بی‌تردید تفاهم اولیهٔ هسته‌ای آغازگر فصل نویی در مناسبات رژیم با امپریالیسم جهانی، به‌ویژه آمریکا، است. باوجود تبلیغات پرسروصدای محفل‌های گوناگون وابسته به رژیم درخصوص لغو تحریم‌ها هم‌زمان با امضایِ توافق‌نامهٔ نهایی، رفع و لغوِ تحریم‌ها به‌سادگی، به‌سرعت، و همه‌جانبه نیست و نخواهد بود. بنا بر چارچوب توافق اولیه در لوزان سوئیس، و آنچه در واقعیت جاری و نه تبلیغات بی‌پشتوانه مشاهده می‌گردد، تحریم‌ها مرحله‌ای و گزینشی برداشته، لغو، و به‌طورِموقت تعلیق می‌شوند. سخنان ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا- درست یک روز پیش از آغاز دُور جدید مذاکرات در سطح معاونان وزیران خارجه- که با صراحت اعلام‌داشت: تحریم‌ها مرحله‌ای و پس از راستی‌‌آزمایی برچیده می‌شوند، گواه روشنی است بر  چگونگیِ برداشتنِ تحریم‌ها.
به‌هرروی، تحریم‌های امپریالیستی تأثیر بسیار مخربی بر سرنوشت حال و آینده میهن ما باقی گذارده و می‌گذارد. به‌علاوه، نباید اثرِ تحریم‌ها در تخریب اقتصاد ملی و کشاندن شدنِ سریع‌تر و کنترل‌شده‌تر رژیم ولایت‌فقیه به همکاری، همسویی، و وابستگی به امپریالیسم را فراموش کرد و اهمیت آن را درنظر نگرفت. تحریم، به‌ویژه پس از تغییرِ موازنهٔ قدرت در جهان در انتهای سدهٔ بیستم و برقراریِ نظم نوین جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا، ابزار بُرنده‌ای درخدمت منافع امپریالیسم بوده و است. تحریم‌های مداخله‌جویانه برضدِ میهن ما نیز از این قاعده مستثنا نمی‌تواند باشد. ماجراجویی‌های رژیم در چند سال اخیر- به‌خصوص در دوران دولت ضدملیِ احمدی‌نژاد همراه با هدایت ولی‌فقیه، آن‌چنان وضعیتی را موجب شد و نیز فرصت‌هایی را پدید آورد که امپریالیسم با استفاده از آن‌ها توانست از اهرم تحریم به‌زیان میهن ما بهره‌برداری کند و تحریم‌هایی متعدد برضدِ ایران وضع کند.
تحریم‌ها از سویی زیربنا و ساختِ اقتصادی- صنعتی کشور را فرسود و تأثیر منفی بر بافت اجتماعی باقی گذاشت، و از سوی دیگر به لایه‌های انگلی طبقهٔ سرمایه‌دار ایران و ده‌ها شرکت وابسته به سپاه و بنیادهای غارتگر و متعلق به آقازاده‌ها، فرصت سودجویی و ثروت‌اندوزی را فراهم آورد. فقط کافی است به آمار رسمیِ ۲۵ میلیارد دلاریِ قاچاق اشاره کرد تا بُعدهای این غارتگری که به بهای فقر مردم و فروپاشیِ تولید ملی تمام شده است را درک کرد و تصویری از آن ارائه داد. ازاین‌روی، برخلاف تبلیغات پرسروصدا پیرامون حل مسئلهٔ هسته‌ای و برداشته شدنِ هم‌زمانِ تحریم‌ها با امضایِ توافق جامع نهایی، باید تصریح کرد که، مکانیسم تحریم‌های مداخله‌جویانه و ضدانسانی، در حکم اهرمِ امپریالیسم به‌هدفِ گسترش‌جویی و تأثیر بر رخ‌دادها و روندهای داخلی کشور، به‌گونه‌ای است که حتی با امضایِ توافق جامع نهایی، بخش اصلی و تأثیرگذار آن به‌یک‌باره لغو نخواهد شد، و همچون شمشیر داموکلوس، بر سر میهن ما آویزان باقی خواهد ‌ماند. اصولاً تحریم‌ها اهرم بسیار مؤثری در دست امپریالیسم، به‌ویژه امپریالیسم آمریکا، برای هدایت کردن و پیش‌ بردنِ سیاست‌های گسترش‌جویانه و جنگ‌افروزانهٔ آن است. با نگاهی گذرا به فهرست اِعمالِ تحریم‌های آمریکا و متحدانش، به‌خصوص در اتحادیهٔ اروپا، برضدِکشورها و دولت‌های مختلف و نیز زمان و چگونگیِ به‌کارگیری اهرمِ تحریم، می‌توان به ماهیت و تأثیر ویرانگر تحریم و سببِ استفاده از آن به‌روشنی پی برد. اهرمِ تحریم هم‌اکنون هم بر سر میز مذاکرات “کارایی”اش را آشکار می‌کند. در این زمینه تأکید بر این نکته نیز لازم است که، به‌کار گرفته شدنِ تحریم‌ها برضدِ ایران، وسیله‌یی مهم و مؤثر در جهت روند هدایت و تقویت پیوند و اتصالِ رژیم ولایت‌فقیه به سرمایه جهانی نیز است. به‌کارگیری این وسیله در ارتباط با [منافعِ] رژیم، تا کنون با کامیابی‌هایی معین همراه بوده است. فروپاشیِ بنیه تولیدی- صنعتی، رشدِ اقتصاد دلالی و انگلیِ وابسته و متکی به واردات، و تقویتِ موضع سرمایه‌داری تجاری و بوروکراتیک در حاکمیت، از پیامدهای تحریم‌ها است.
تحریم‌های به‌کار گرفته شده برضدِ میهن ما به‌طورِکلی به چهار دسته تقسیم می‌شوند: تحریم‌های چندجانبهٔ شورای امنیت سازمان ملل، تحریم‌های هدفمند و ویرانگر آمریکا، تحریم‌های کنگرهٔ آمریکا، و تحریم‌های اتحادیهٔ اروپا. این مجموعه تحریم‌های مداخله‌جویانه‌، در حال و نیز آیندهٔ کشور ما تأثیری مخرب داشته‌اند و همچنان خواهند داشت. فراموش نکنیم که، مقام‌های ارشد آمریکا، تحریم‌های اعمال‌شده بر ضد ایران را از زمره سخت‌ترین و فلج‌کننده‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ جهان نامیده‌اند.
تحریم‌های “شورای امنیت سازمان ملل”، که با تلاش آمریکا و انگلیس تصویب شد، برگرفته از “فصل هفتم“ منشورِ سازمان ملل متحد است. پروندهٔ ایران در اسفندماه سال ۱۳۸۴- در دوران دولت ضدملیِ احمدی‌نژاد- از سوی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد. شورای امنیت سازمان ملل تا کنون ۶ قطع‌نامه در مورد پروندهٔ موسوم به “پروندهٔ هسته‌ای ایران” تصویب کرده که ۴ قطع‌نامهٔ آن دربردارندهٔ تحریم‌هاست. یادآور باید شد که، قطع‌نامه‌های شورای امنیت که ذیلِ “فصل هفتم“ منشور ملل متحد تصویب شده‌اند، برای تمامی اعضای سازمان ملل متحد لازم‌الاجرا است. توافق و تفاهم هسته‌ای اخیر در شهر لوزان، امکان لغوِ تدریجی و گزینشیِ تحریم‌های شورای امنیت را فراهم می‌کند. اما تحریم‌های یک‌جانبه از سوی آمریکا، کنگره آمریکا، و کشورهای اصلی اتحادیهٔ اروپا، وضعیت دیگری دارند و لغوِ و برداشته شدنِ آن‌ها به‌یک‌باره و بدون دریافتِ امتیاز [از ایران]، بسیار دشوار و دور از دسترس است. به‌طورمثال، کشورهای آمریکا، انگلیس، کانادا، و استرالیا، زیر پوششِ پیروی از قطع‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، تحریم‌هایی ضدانسانی و یک‌جانبه‌ که ماهیتی مداخله‌جویانه دارند، برضدِ ایران به‌تصویب رسانده‌اند. به‌علاوه، تحریم‌های یک‌جانبه از سوی آمریکا (دولت و کنگره) از گسترده‌ترین و مخرب‌ترین تحریم‌های یک‌جانبهٔ ممکن برضدِ یک کشور به‌شمار می‌آیند. آمریکا، به‌دلیل سرکردگی و موضع مسلطش در روابط تجاری و دیپلماتیک بین‌المللی، عملاً توانسته است دیگر کشورها را به کارزارِ تحریم‌ها به‌ضدِ میهن ما بکشانَد و وضعیت وخیمی در روابط تجاری- سیاسی کشورمان با جهان به‌وجود آوَرَد. در این زمینه مقام‌های وزارت خارجه آمریکا و نیز انگلیس، بارها یادآور شده‌اند که، درصورت به‌سرانجام رسیدن توافق جامع هسته‌ای با کشورهای “۵‌به‌علاوهٔ‌۱”، یکی از مشکلات “شناسایی و تعیینِ تحریم‌های اتمی از دیگر تحریم‌هاست.”
تحریم‌های پرشماری از سوی آمریکا، انگلیس، و چند کشور اروپایی دیگر در سه دههٔ اخیر اعمال‌شده‌اند که حتی با انجام  توافق هسته‌ای، لغوِ آن‌ها چند سال به‌طول خواهدکشید. اما بغرنج‌ترین و دشوارترین بخش لغوِ تحریم‌ها، تحریم‌های کنگره آمریکاست. لغو این تحریم‌ها به تصویب هم‌زمانِ آن از سوی مجلس نمایندگان و کنگره (سنا) نیازمند است. به‌ این‌ترتیب، بر اثر سیاست‌های خائنانهٔ رژیم ولایت‌فقیه، اهرمِ تحریم‌ها، حتی پس از توافق جامع هسته‌ای، کماکان در دست آمریکا و اعوان و انصارش باقی خواهد ماند. این، اهرمی برای مداخله‌جویی و نقض حق حاکمیت و استقلال ملی میهن ماست، امری که همه نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه با آن مخالف بوده و هستند. باید تأکید کنیم که، روند لغو، تعلیق و رفع تدریجیِ تحریم‌ها با چگونگیِ سیاست‌های رژیم و میزانِ همسویی و هماهنگی‌اش با راهبردِ آمریکا در منطقه در پیوندِ مستقیم و تنگاتنگ قرار دارد. برخوردِ سنای آمریکا و مصوبهٔ آن درخصوص نظارت و بازبینیِ توافق با ایران [تفاهم لوزان]، موضع‌گیری مقام‌های ارشد واشنگتن و برخی کشورهای اتحادیهٔ اروپا در مورد برگشت‌پذیر بودنِ تحریم‌ها به‌طورِخودکار، حتی پس از توافق نهایی، این نکته را  ثابت می‌کند که، این میزانِ همسویی و هماهنگیِ رژیم ایران با سیاست‌های امپریالیسم است که در سرعت یا کندیِ لغو تدریجیِ تحریم‌ها اثرگذار است. حزب ما، همان‌طور که در بیانیه‌اش پیرامون توافق ایران با کشورهای “۵‌به‌علاوهٔ‌۱” اعلام کرده است، ضمنِ استقبال از درپیش گرفتنِ رویکرد مذاکرهٔ جدی، پیگیر، و شفاف به‌عنوان تنها راهِ ‌حلِ اختلاف‌های موجود در مورد مسئلهٔ هسته‌ای  و دست یافتن به توافقی همه‌جانبه که منافع ملی کشورمان را تأمین کند، مسئلهٔ تحریم‌ها و تأثیرِ ویرانگر آن به‌ویژه بر حقِ حاکمیت ملی و حق مردم در تعیین سرنوشت خویش را بسیار جدی و حیاتی می‌داند، و تداومِ تحریم‌ها را، که جز مداخله کردن در امور داخلی کشورمان انگیزه‌یی ندارد، به‌شدت محکوم می‌کند. به‌علاوه، حزب ما، بحث و کشمکش بین جناح‌های حکومتی بر سر مفاد تفاهم‌نامهٔ لوزان و خواستِ آن‌ها برای انتشارِ گزاره برگِ (فکت شیتِ) ایرانی آن را بخشی از نزاع جناح‌های حکومتی بر سر حفظ منافع و موقعیت‌شان در وضعیت جدیدی که پس از تغییر و تحول‌های ناشی از توافق نهایی هسته‌ای و احیایِ مناسبات با غرب مستقر می‌شود می‌داند و بر این باور است که این بحث و کشمکش‌ با حقوق راستین مردم و منافع ملی ارتباطی ندارد.
مسئله هسته‌ای همواره وسیله‌ای در دست رژیم برای زدوبند و معامله با غرب در راستای سیاستِ حفظِ نظام بوده است. درست در آستانه برگزاری دُور تازهٔ مذاکرات در سطح معاونان وزیران خارجه و در گرماگرم رقابت‌های فاجعه‌بار منطقه‌ای، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه رژیم ولایت‌فقیه، با انتشار مطلبی در روزنامهٔ “نیویورک‌تایمز”، با صراحت تأکید کرد: “گسترهٔ تعامل سازنده ایران درواقع گستره‌ای فراتر از مذاکرات هسته‌ای را فرامی‌گیرد” [خبرگزاری مهر، ۳۱ فروردین‌ماه]. این، به‌طورِدقیق، به‌معنای دادنِ علامتی روشن برای همکاری و تنظیمات امنیتی- نظامی و سیاسی جدید در منطقه و فرایندِ تفاهم و همسویی رژیم با آمریکا در قالبِ مذاکرات هسته‌ای است.
رژیم ولایت‌فقیه به بهای معامله با امپریالیسم، و نیز بر پایهٔ سیاست حفظِ نظام، با درپیش گرفتنِ سیاست‌های خائنانه و ماجراجویانه در ده سال اخیر- که به‌هدایت ولی‌فقیه صورت گرفت- برای اعمال تحریم‌های امپریالیستی امکان و زمینه مساعد و راحت‌تری را فراهم آورد. اینک نیز می‌کوشد نکته‌های عمدهٔ تفاهم‌نامهٔ اولیه [در لوزان] ازجمله لغوِ تدریجی و گزینشیِ تحریم‌ها همراه با اعطایِ امتیاز به غرب را با دروغ‌پردازی‌هایش از افکار عمومی و دید مردم کشور پنهان بدارد. فراموش نکنیم که، خامنه‌ای نیز قبلاً در سخنانی دربارهٔ تفاهم اولیه [در لوزان]، ضمنِ حمایت از روند احیایِ مناسبات با امپریالیسم به‌صراحت گفته بود: “اگر طرفِ مقابل از کج‌تابی‌های خود دست بردارد، این تجربه را می‌توان در مسائل دیگر ادامه داد.”
موضوع تحریم‌ها و اهمیتِ لغو آن‌ها را نمی‌توان با مانورهای فریبکارانه پنهان کرد و وارونه جلوه داد. تحریم‌های امپریالیستی برضدِ میهن ما با عملکرد و سیاست ضدِملی و خائنانهٔ رژیم ولایت‌فقیه، به‌ویژه با سیاست ماجراجویانه یک دهه اخیر، مرتبط است و گواه دیگری بر تقابل و ناهمسازیِ رژیم با منافع و امنیتِ ملی میهن ماست.

به نقل از «نامه مردم» شماره ۹۷۳، ۲۸ اردیبشهت ماه ۱۳۹۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا