کمونیستها و چالشهای مبارزه با فاشیسم، تروریسمِ اسلامی، و دولتهایِ دیکتاتوری
متن سخنرانیِ رفیق محمد مختارالخطیب، دبیرکل حزب کمونیست سودان، در همایش بینالمللی قبرس- ۱۴ خردادماه ۱۳۹۴
وضعیت کنونی جهان با بحران رشدیابندهٔ سرمایهداری مشخص میشود. با پیاده شدن سیاستهای نولیبرالی، حقوق کارگران و منافع ملی تودهها پایمال میگردند. بهمنظور توضیحِ وضعیت کنونی، تناقضها و دشواریهای ساختگیای بهکار گرفته میشوند تا شرایط را برای بهپا خیزاندن راست افراطی و فاشیسم در اروپا و دیگر جاها هموار گردد.
همزمان با این شگردها، امپریالیسم به نظامیگریاش ادامه میدهد. خطر، ناامنی، و ناپایداری، جهان را فراگرفته است. استقلالِ کشورها و سرکوبِ پیکار تودهها، با نظامی کردنِ کرهٔ خاکی، گستردن سازمان ناتو بهسوی خاور، و همبسته کردن نیروهای نظامی برای واکنش سریع، در تهدید قرار دارند.
جنگ به مرزهای روسیه رسیده است و فاشیستهای اوکراین توانستهاند به قدرت بیشتری دست یابند. در همان حال، خاورمیانه به تخته پرشی برای تقویت و سلطهٔ بیشتر امپریالیسم تبدیل شده است. گروه سهگانهٔ امپریالیستهای ایالاتمتحده، اتحادیهٔ اروپا، و ژاپن، همراه با اسراییل و وابستگانشان در ناحیه- بهمنظور دگرگونسازی سراسر منطقه و بنا نهادن خاورمیانه نوین با دستاویز دروغین برای دمکراتیزه کردن منطقه- به تلاش افتادهاند. یگانه هدف در این راستا، الگو قرار دادن کشور صهیونیستی اسراییل و سپس پدید آوردن رژیمهای سربهراه و سلطهپذیر است. افزون بر آن، فرمانروایی در این ناحیه، دراختیار گرفتن سرچشمههای طبیعی و غنیِ نفت و دیگر مادههای انرژیزا را دربر میگیرد. چندی پیش تاختوتازی نظامی در شمال و غرب آفریقا و نیز آسیای مرکزی بهراه انداخته شد. در این تعرض، کشورهای اسراییل، ترکیه، قطر، و عربستان سعودی- بهمنظور پاسداری از منافع امپریالیستها و حمایت از این طرح [خاورمیانه نوین] از راه تأمین نیازهای مالی شاخههای گوناگون اسلام سیاسی که بر ضد مردم منطقه تازاندهشدهاند- نقش برجستهای بهعهده گرفتهاند. امپریالیسم و حامیان محلیاش، با بهراه انداختن موجی از تبعیض مذهبی دست زدهاند. سیاست تعرض امپریالیستی، بهنابودی کشورها و پدید آمدن هرجومرج منجر گردیده است. برخی کشورهای منطقه مانند افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، لیبی- و بهتازگی یمن- قربانی دخالتهای نظامی امپریالیسم و نیروهای واپسگرا شدهاند. اسراییل هنوز از تجاوز به کشورهای عرب دست نکشیده است. پس از تسخیر و تصاحب بلندیهای جولان، اکنون با یاری گروههای اسلام سیاسی، به ایجاد آشوب در مصر پرداخته است، و در همان حال، حقوق بنیادی فلسطینیها را نیز پایمال میکند و راهحل دو کشور [کشور فلسطین و کشور اسراییل] را بهطور آشکار رد میکند و بههدف سر بهنیست کردن مردم فلسطین به مخدوش کردن واقعیتهای تاریخی روی آورده است. دستاندرکاران حکومت اسراییل بیپرده اعلام میکنند که به گسترش مرزهایشان ادامه میدهند و بافت جامعه را بر اساس یک ملیت قومی، مذهبی و یهودی دگرگون میسازند تا بدینوسیله مردم فلسطین را بهترک سرزمین شان وادار کنند. ما از مبارزه مردم فلسطین و دیگر نیروهای دمکراتیک برای برپایی دولتی ملی، دمکراتیک و سکولار که در آن همهٔ مردم در صلح و آرامش بسر برند، پشتیبانی میکنیم.
تأکید بر این نکته ضروری است که، امپریالیسم و رژیمهای واپسگرا در منطقه به همدستیِ گروههای مسلح اسلام سیاسی- که همه آنها از دل جنبش اخوانالمسلمین برآمدهاند- وابستهاند. امروز در شماری از کشورها، گروههای داعش، طالبان، النصرت، ”بوکوحرام“ و دیگران، بهمنزلهٔ پیادهنظام امپریالیسم، وظیفه انجام کارهای پست و بهوجود آوردنِ وحشت و ویرانگری را برعهده دارند. همین نیروها با پراکندن ترور و وحشت در آفریقا، صلح و ثبات این قاره را تهدید میکنند. دولت سودان در این زمینه نقش ویژهای را بهعهده گرفته است. جدا از این حقیقت که این دولت مرزهای کشور را برای میزبانی و آموزش دادن به همه گونه گروههای تروریست اسلامی گشوده است و گذرنامه و اسناد مسافرت برای آنها فراهم میکند، سودان به تختهپرشی در آفریقا برای جنبش اخوانالمسلمین نیز تبدیل شده است. سودان میزبان رهبران این گروهها- که بهتازگی از مصر گریختهاند- شده است. سودان بهپاس پشتیبانی و همدستی در یورش نظامی به یمن، از عنایت و قدردانی هرچه بیشتر دولت وهابی عربستان سعودی بهرهمند شده است.
تنها راه ناکام ساختن تهاجم امپریالیسم و ترفندهای آن، برپایی گستردهترین اتحاد ممکن از همه نیروهایی است که درگیر مبارزه رهاییبخش ملی و اجتماعیاند. بیاثر کردن دستاندازیهای تروریستها و متلاشی ساختن گروههای آموزشدیده نظامی آنان، باید وظیفه اساسی این مبارزه باشد. هرچه این اتحاد گستردهتر باشد، دستاوردهای بهتری در پی خواهد داشت. پیکار بر ضد طرحهای امپریالیسم در منطقه باید همه نیروهای دمکراتیک، میهنپرستان سکولار و انقلابی را دربر گیرد. هدف مبارزه از بازگرداندن فقط دمکراسی باید فراتر رود. رویدادهای بهاصطلاح بهار عرب برای همه ما آموزنده بود. اسلام سیاسی، مانند نیروهای واپسگرا، بهلحاظ سرشتی با آنانی که در هرم قدرت [در این کشورهای عربی] بودند، تفاوت چندانی ندارد. کمونیستها و متحدان آنها باید از تجربهها بیاموزند، باید شعارها و سیاستهایشان را بر شالوده نیازهای واقعی مردم تعیین کنند. اتحادهای تاکتیکی آنها باید درخدمت هدفهای درازمدت برای دستیابی به وظیفهٔ اصلی انقلاب دمکراتیک ملی و سوسیالیسم باشد. ما در هر چرخشگاهِ دگرگونسازِ تاریخی، باید با آگاهی طبقاتی عمل کنیم.
کمونیستها و حزبهای کارگری، در پیکار تودههای مردمشان نقشی ویژه و وظیفهیی دشوار بر عهده دارند. ما باید از خطاهای گذشته بیاموزیم. باید از کامیابیها و شکستهای جنبش کشورهایمان آموزههای لازم را تشخیص دهیم و بهکار بندیم. ما باید به دستاوردهای جنبش آمریکای لاتین، کوبا، و همینجا در قبرس، برای آیندهیی بهتر امیدوار باشیم.
کمونیستها باید در عمل نقش پیشاهنگ و نمونهوارشان را در حکم سرمشق دیگران، بهنمایش بگذارند و بهاینترتیب شایستگیِ پیشگامی در پیکار تودهها را کسب کنند.
به نقل از نامه مردم شماره ۹۷۶، ۸ تیرماه ۱۳۹۴