مبارزه با امپریالیسم را نمیتوان جدا از مبارزه با بنیادگرایی دانست
گزارشی از همایش ”مبارزه با بنیادگرایی و امپریالیسم“ در داکا، بنگلادش
به مناسبت صدمین سالزاد رفیق اَمال سِن، رهبر نامدار و برجستهٔ کمونیست، و بنیادگذار و نخستین صدر حزب کارگران بنگلادش، در روز ۸ خرداد ماه ۹۴ همایش منطقهیی ”مبارزه با بنیادگرایی و امپریالیسم“، در شهر داکا پایتخت بنگلادش برگزار شد. در این همایش یک روزه که رهبران و نمایندگان شماری از حزبهای کمونیست و کارگری منطقهٔ جنوب آسیا در آن شرکت داشتند، به طور مشخص به موضوع ظهور و رشد تروریسم و بنیادگرایی مذهبی و فرقهگرایانه و ارتباط با سیاستهای جهانی و سلطهگرایانهٔ امپریالیسم پرداخته شد. در اینجا بخشهایی از صحبتهای برخی از سخنرانان را برای اطلاع خوانندگان نامهٔ مردم نقل میکنیم.
رفیق سیتارام یهچوری دبیرکل حزب کمونیست هندوستان (مارکسیست) سخنران اصلی این همایش بود. او ضمن اشاره به اینکه تلاش و تمایل امپریالیسم این است که از رشد نیروهای بنیادگرا در منطقهٔ ما برای مداخله در کشورهای ما و بیثبات کردن آنها استفاده کند و جای پای دائمی و محکمی در کشورهای ما داشته باشد، تأکید کرد که مبارزه با بنیادگرایی باید مبارزهٔ متحد همهٔ ما صرفنظر از گرایشهای دینی باشد. رفیق یهچوری افزود که فقط در چنین شرایطی است که مردم خواهند توانست موضع تهاجمی در برابر سیاستهای طبقهٔ حاکم بگیرند. رفیق هندی در بخش دیگری از سخنانش گفت که پاسداشتِ دستاوردهایی که مردم تا کنون داشتهاند و گسترش آنها امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه نیروهای چپ به طور مؤثری وارد عمل شوند و نارضایتی مردم از وضعیت موجود را در مسیر مبارزههایی هدایت کنند که به آزادی کامل منتهی شود. او از همهٔ نیروهای چپ و دیگر نیروهای ترقیخواه منطقه خواست که با بسیج تودههای مردم، مبارزهای متحد را با بنیادگرایی و امپریالیسم به راه اندازند و به پیش ببرند. رفیق یهچوری ضمن اشاره به ماهیّت بحران اقتصادی ژرف کنونی گفت که نظام امپریالیستی بهخودیخود فرو نخواهد ریخت فقط از راه مبارزهٔ متحد نیروهای طبقاتی است که میتوان آن را شکست داد. رفیق یهچوری ضمن ادای احترام عمیق به رفیق امال سِن در سخنرانیاش، اشاره کرد که رفیق اَمال از همان دوران دانشآموزی، زمانی که شاگرد کلاس نهم بود، مبارزه ضداستعماری با بریتانیا را آغاز کرد. او زمانی که دانشجوی کالج بیاِل (در شهر کولنا) بود، کارزار مبارزه با زمینداران کولنا را رهبری کرد. او بعدها جذب اندیشهها و آرمانهای مارکسیسم-لنینیسم شد و به عضویت حزب کمونیست در آمد که در آن زمان (۱۳۲۲ش) هنوز در آن انشعابی صورت نگرفته بود. او از رهبران مبارزهٔ رعیتهای بنگال در سالهای ۱۳۲۵ و ۱۳۲۶ بود که توسط شاخهٔ دهقانی حزب کمونیست هندوستان آن زمان به پیش برده میشد و از پیشگامان جنبش کمونیستی در بنگلادش و یکی از بخشهای عمده در سازماندهی ”جنگ استقلال“ بود. رفیق سِن ۱۹ سال از عمرش را در زندان گذراند، ولی همهٔ عمرش را وقف پیکار با بنیادگرایی و امپریالیسم کرد که هنوز هم که هنوز است مانعی است نهفقط در برابر صلح و ثبات در منطقهٔ ما، بلکه مجموعهٔ زحمتکشان کشورهای ما و اتحاد آنها را تهدید میکند. رفیق یهچوری در ادامه تأکید کرد که تجربه به ما میآموزد که پیکار با این دو خطرِ توأم که جامعهٔ ما را تهدید میکنند، مبارزهای به هم پیوسته است و نمیتوان این دو مبارزه را از یکدیگر جدا کرد و جداگانه به پیش برد. به همین دلیل است که ما باید مبارزهمان را همزمان بر ضد امپریالیسم و بنیادگرایی متمرکز کنیم و به پیش ببریم. او سپس این موضوع را بیشتر شکافت و توضیح داد که پس از فروریزی اتحاد شوروی، توازن نیروهای طبقاتی به سود امپریالیسم تغییر کرد و منجر به یک نظم جهانی تکقطبی شد. امپریالیسم با استفاده از همهٔ آنچه در عرصههای اقتصادی و نظامی و سیاسی در اختیارش است، تلاش کرده است که چیرگی و سرکردگی خود را بر همهٔ دنیا تحمیل کند. جنگ افغانستان و عراق و مداخلهٔ نظامی در لیبی و سوریه و اکنون یمن، همگی نشاندهندهٔ تلاش امپریالیسم برای مهار کردن و به دست آوردن کنترل منطقههای دارای منابع طبیعی غنی و تحمیل حکومتهای مطیع در کشورهای این منطقه است. مهمترین کشور امپریالیستی جهان، آمریکا، که پرقدرتترین اقتصاد جهان محسوب میشود، در سالهای اخیر ضربهٔ سنگینی از بحران اقتصادی مداوم خورده است که البته پدیدهٔ مجزّایی [از نظام سرمایهداری] نیست. این بحرانی نظاممند است که ریشهٔ عمیقی در قوانین و قواعد درونی و سرشتی نظام سرمایهداری دارد. مرحلهٔ کنونی این بحران، که در آن دولتها با تحمیل ”اقدامهای ریاضتی“ بودجههای اجتماعی را به طور چشمگیری کاهش دادهاند، یورش آشکاری است به حقوقی که زحمتکشان در پیکارهایی دشوار به دست آوردهاند. این یورش به حقوق اقتصادی زحمتکشان، با یورش به حقوق اجتماعی و سیاسی آنها نیز همراه است، که خود به معنای کاشتن بذر بحرانهای بیشتر در آینده است که به علّت کاهش قدرت خرید مردم در نتیجهٔ اقدامهای ریاضتی، بحران کنونی شدت خواهد یافت. آنچه اکنون در آسیای جنوبی وجود دارد، سقوط سطح زندگی زحمتکشان به علّت اجرای سیاستهای نولیبرالی توسط دولتهای کشورهای گوناگون این منطقه است.
رفیق یهچوری در بخش دیگری از سخنانش به موضوع رشد گونههای بهشدّت خشن و زهرآگین بنیادگرایی، بیگانههراسی و شوونیسم (فرقهگرایی و قومگرایی افراطی) متعصّبانه در سراسر جهان اشاره کرد و افزود که در سالهای اخیر شاهد ظهور و رشد ”داعش“ [دولت اسلامی عراق و شام] و دیگر نیروهای افراطی در غرب آسیا، بوکو حرام در نیجریه، بنیادگرایی اسلامی در افغانستان و پاکستان و سومالی و شمال آفریقا، گروههای بودایی افراطی متعصّب در سریلانکا و میانمار (برمه)، و حزبهای راستگرای افراطی نو-نازی در اروپا بودهایم. همهٔ اینها محصول مداخلهٔ امپریالیستی از یک سو، و نتیجهٔ پسرَفتِ ارزشهای مترقی جهانی از سوی دیگر است که پس از شکست سوسیالیسم موجود رخ داد. مبارزه با تهاجم و تجاوز امپریالیستی، پیکارهای چندجانبه با نظم نولیبرالی تحمیل شده توسط جهانیسازی امپریالیستی، و نبرد علیه بنیادگرایی را باید با یکدیگر پیوند داد و یک جنبش ضدامپریالیستی پرقدرت به وجود آورد. به گفتهٔ رفیق یهچوری، با توجه به این امر که ظهور و رشد بنیادگرایی محصول تغییر و تحوّلهای همزمان و معیّن سیاسی و اقتصادی زمان ماست، مبارزهٔ یکپارچه در جبهههای گوناگون اهمیت بیشتری پیدا میکند. امپریالیسم بهعمد بنیادگرایی را ترویج میدهد و تقویت میکند تا نیروهای چپ و ملّی سِکولار [خواهان جدایی دین از حکومت] را که میداند تهدیدِ واقعی در برابر چیرگی و سرکردگی آن هستند، ضعیف کند.
رفیق هندی سپس به مسیر دگرگونیهای اقتصادی کشورها اشاره کرد و گفت که مسیری که هر کشور پس از آزادی از چنگال قدرتهای استعماری در پیش میگیرد با تضادهایی روبرو خواهد بود که در نظام سرمایهداری کنونی حلشدنی نخواهند بود. طبقهٔ حاکم نمیخواهد که ”چپ“ مردم را در راه گذر از نظام سرمایهداری بسیج کند. به همین دلیل، و به منظور پس زدن و خنثیٰ کردن این تهدید، با پشتیبانی مالی از گروههای ”مذهبی“ گوناگون و جذب مردم به آنها و انحراف توجه مردم از مسائل دیگر، نیروهای بنیادگرا را برمیانگیزد و از آنها حمایت میکند. در کنار همهٔ اینها، نیروهای بنیادگرا از موفق نبودن نیروهای چپ و دیگر نیروهای ترقیخواه در پر کردن خلأ ایجاد شده بر اثر ورشکستگی حزبهای ”عمدهٔ“ حاکم بورژوازی نیز برای تحکیم و تقویت وضعیت خود استفاده میکنند.
رفیق یهچوری سپس به نقشهها و بازیهای امپریالیستی در تقویت گروههای ترور بنیادگرا در شبهقارهٔ هندوستان و کشورهای عربی اشاره کرد و از نمونهٔ جماعتِ هندوها و بنیادگرایان مسلمان یاد کرد که چه در دورهٔ استعمار بریتانیا و چه امروزه فعالیت مخرّبشان در عمل با یکدیگر همخوان و هماهنگ بوده است. در هندوستان، که در آن حزب [ضدمسلمان] راستگرای بهاراتیا جاناتا (بیجِیپی) در قدرت است [به نخستوزیری ناردنا مودی]، ما شاهد رشد نیروهای بنیادگرای مذهبی هندو هستیم. اکنون که یک سال از به قدرت رسیدن دولت جدید گذشته است، شاهد یک حملهٔ سهجانبه به کشور و مردم هستیم: یکی ادامهٔ پیگیر و تازندهٔ سیاستهای نولیبرالی در اصلاحات اقتصادی؛ دوّم، یورش بیامان به بنیادهای دموکراتیک و غیرمذهبی (سکولار) جمهوری هندوستان بر اثر روند قطبی شدن فرقهیی در کشور؛ و سوّم، حرکت به سوی یک حاکمیت خودکامه بر اثر نابودی نهادهای دموکراتیک و روشهایی که در یک دموکراسی حیاتی و ”مقدّس“ هستند.
دکتر بَرکات از دیگر سخنرانان این همایش بود. او یکی از اقتصاددانان نامدار بنگلادش و از استادان برجستهٔ دانشگاه در رشتهٔ اقتصاد در بنگلادش است. او در سخنرانیاش به چگونگی ظهور و رشد بنیادگرایی اسلامی در کشور بنگلادش پرداخت. بر اساس توضیحهای مفصّل این استاد دانشگاه، اسلام انساندوستانه و لیبرال در نتیجهٔ سه دگرگونی و استحالهٔ واپسگرایانه به ”اسلام سیاسی“ تبدیل شد که با سه موضوع ارتباط دارد: ایجاد ”کشور پاکستان مذهب-محور“ در سال ۱۳۲۶؛ مجازات نکردن جنایتکاران جنگی (در جنگ استقلال سال ۱۳۵۰)؛ و قانونی کردن و میدان دادن به فرقهگرایی از راه جایگزین کردن ”سکولاریسم“ [جدایی دین از حکومت] با اسلام به مثابه دین رسمی حکومت در قانون اساسی (متمم هشتم، ۱۳۶۷). ناتوانی و کوتاهی دولت در برآوردن نیازهای اساسی مردم، رشد جرم و فساد، هم در اقتصاد و هم در سیاست، رشد نابرابری در جامعه، رشد بیکاری جوانان، تفکیک فرقهگرایانهٔ فرهنگ و آموزش از نظام آموزشی و فرهنگی سراسری کشور، تأثیر نیروها و عوامل خارجی، تلاش امپریالیسم برای سلطهٔ جهانی… همه و همه به رشد بنیادگرایی اسلامی در بنگلادش کمک کرد. جاهطلبی سلطهجویانهٔ امپریالیسم آمریکا در تلاش برای برقرار کردن سلطهٔ بلامُنازعش در جهان، یکی از عوامل کلیدی در رشد بنیادگرایی و ستیزهجویی مرتبط با آن است. در این روند، نیروهای بنیادگرای مذهبی فعالیت خود را در راه سازماندهی ”اسلام سیاسی“ شتاب بخشیدهاند که هدفش به دست گرفتن قدرت دولتی با استفاده از زور است. در همین یکی دو سال گذشته، این نیروها یک ”امپراتوری اقتصادی“ بزرگ نیز ساختهاند. سود خالص شرکتها و بنگاههای اسلامی که به طور عمده توسط ”جماعت اسلامی“ اداره میشوند، در سال گذشتهٔ میلادی رقمی در حدود ۳۲۰ میلیون دلار بوده است. امروزه این بنگاهها بیشتر از ۵۰ هزار کارمند تمام وقت دارند. رشید خان مِنون، صدر حزب کارگران بنگلادش، دیگر سخنران همایش ”مبارزه با بنیادگرایی و امپریالیسم“ بود که در آغاز صحبتهایش به تجربهٔ مشترک این حزب در مقابله با امپریالیسم و بنیادگرایی اشاره کرد. او افزود که امپریالیستها در کشورهای دیگر به تفاهم با بنیادگرایان رسیدهاند، و در بنگلادش، به پشتوانهٔ قدرتهای امپریالیستی، نیروهای بنیادگرا دوباره سر بلند کردهاند. این نیروها در زیر پوشش مسلمانان معتدل و میانهرو- که نامی است که قدرتهای غربی به آنها دادهاند- تارهای عنکبوتی خود را همهٔ عرصههای زندگی مردم، از اداری و کسبوکار گرفته تا آموزش و بهداشت و درمان و غیره، گستراندهاند. نیروهای تروریستی مذهبی زیر چنین پوششی رشد کردند و امروزه پایههای بنیادی جامعهٔ بنگلادش، تاریخ و فرهنگ آن، و موجودیت خود کشور را تهدید میکنند. زمان آن فرا رسیده است که ما مردم را از این خطر آگاه کنیم و با آن مبارزه کنیم. پیشبُرد این هدف مستلزم همکاریهای منطقهیی است چون این موضوع محدود به مرزهای یک کشور نیست، بلکه به ورای مرزهای دیگر کشورهای منطقه نیز کشیده شده است. سوداکار رِدی، دبیرکل حزب کمونیست هندوستان، سخنران دیگر همایش بود که در صحبتهایش تأکید کرد که تهدیدهای بنیادگرایی را نباید از راهبرد نظامی تجاوزکارانهٔ تازهٔ آمریکا جدا دانست. او گفت که همهٔ این گروههای تروریستی ساخته و پرداختهٔ آمریکاییها هستند. در زمانی که تهدیدهای ناشی از فعالیت انواع و اقسام بنیادگرایی مذهبی در سراسر جهان و بهویژه در منطقهٔ ما رشد کرده است، امید من این است که بحثها و گفتگوهای این همایش، علاوه بر بررسی وضعیت موجود، به برداشتن گامهای مناسب و مؤثری بینجامد که بر اساس آنها کمونیستها و دیگر نیروهای چپ، و دیگر نیروهای دموکرات و سکولار بتوانند مبارزهٔ مشترک با تهدیدها و خطرهای بنیادگرایی و تروریسم را به پیش ببرند.
فضل حسین بادشا، دبیرکل حزب کارگران بنگلادش، امداد قاضی، دبیرکل حزب کمونیست پاکستان، و رهبران ”جبههٔ مترقی“ و ”جبههٔ آزادیبخش خلق“ سریلانکا از دیگر سخنرانان همایش بودند که هر یک به نوبهٔ خود بر ارتباط تنگاتنگ امپریالیسم و بنیادگرایی مذهبی و لزوم اتحاد ملّتهای منطقه و مبارزهٔ مشترک و قاطع آنها با نیروهای بنیادگرا و فرقهگرای مذهبی و قومی تأکید کردند.
به نقل از «نامه مردم»، شماره ۹۷۷، دوشنبه ۲۲ تیر ماه ۱۳۹۴