انتخابات آتی ریاستجمهوری آمریکا: «انقلاب سیاسی»جذّابِ بِرنی سَندِرز برای ۹۹درصدیهای آمریکا
دی ماه سال ۹۵ و پایان سال میلادی جاری (۲۰۱۶)، پایان دوّمین دورهٔ ریاستجمهوری باراک اوباما خواهد بود. مبارزه برای انتخاب رئیسجمهور بعدی آمریکا از هماکنون آغاز شده است و اعضای دو حزب اصلی آمریکا، یعنی دموکرات و جمهوریخواه، در تدارک برگزیدن نمایندهٔ خود برای رقابت در انتخابات ریاستجمهوری بعدیاند. در حزب جمهوریخواه، شماری از راستگراترین نمایندههای سرمایههای بزرگ برای برگزیده شدن به عنوان نامزد حزب برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری رقابت میکنند.
دانِلد ترامپ، میلیاردر بزرگ، جِب بوش، برادر جورج بوش که پیش از اوباما رئیسجمهور بود، تِد کروز، سناتور از تگزاس، و چند تن دیگر، از نامزدهای انتخاباتی حزب جمهوریخواه هستند. در حزب دموکرات، دو چهرهٔ شاخص برای نمایندگی حزب در انتخابات ریاستجمهوری آتی رقابت میکنند: بِرنی سَندِرز، که هماکنون سناتور مستقل از ایالت وِرمانت است، و هیلاری کلینتون، سناتور سابق از نیویورک، همسر بیل کلینتون رئیسجمهور پیشین آمریکا، و وزیر امور خارجهٔ سابق آمریکا در اوّلین دورهٔ ریاستجمهوری باراک اوباما.
همانطور که در خبرها آمد، در رقابتهای درونحزبی حزب دموکرات آمریکا برای برگزیدن نامزد این حزب در انتخابات ریاستجمهوری پاییز سال ۹۵، در رأیگیری در ایالت نیوهَمشایر که همیشه یکی از نقاط عطف این کارزار انتخاباتی است، بِرنی سَندرز که خود را “سوسیالیست دموکراتیک “معرفی میکند، شکست سختی را بر هیلاری کلینتون- نمایندهٔ راستگرایان حزب دموکرات آمریکا- تحمیل کرد، اگرچه خانم کلینتون سعی کرد این شکست را کماهمیت جلوه دهد. یاران و هواداران هیلاری کلینتون مدعیاند که نیوهمشایر از لحاظ تنوّع نژادی (سیاهپوست و سفیدپوست و جمعیت مهاجر و غیره) شاخص خوبی نیست و شرایط غیرعادی مناسبی برای پیروزی بِرنی سَندرز داشت. هواداران کلینتون در حزب دموکرات چشم امید به رأیگیریهای بعدی در ایالتهای نِوادا و کارولینای جنوبی دوختهاند تا بِرنی سَندرز را که هماکنون سناتور مستقل از ایالت وِرمانت در همسایگی نیوهَمشایر است، در آن دو ایالت شکست دهند. در هر یک از این رأیگیریهای ایالتی، که در همهٔ ایالتهای آمریکا برگزار خواهد شد، بسته به آرای داده شده به هر نامزد، تعداد معیّنی نمایندهٔ هوادار هر نامزد برای شرکت در مجمع ملّی حزب دموکرات برگزیده میشوند. به این ترتیب، آن مجمع شامل ترکیبی از نمایندگانی خواهد بود که از این یا آن نامزد هواداری میکنند. علاوه بر این نمایندگان که به مجمع ملّی حزبی میروند، شماری از نمایندگان کنونی حزب در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا و نیز شماری از رهبران حزبی نیز در مجمع ملّی حق رأی دارند. به همین دلیل، رقیبان درونحزبی سعی دارند حمایت تعداد هرچه بیشتری از این اعضای حزب را چه در میان اعضای ساده و چه در میان رهبران و نمایندگان حزب در کنگره جلب کنند. گزینش نامزد نهایی حزب دموکرات برای رقابت با نامزد حزب جمهوریخواه (و احتمالاً نامزدهای مستقل دیگر) در انتخابات ریاستجمهوری آتی، در نهایت در چنین مجمعی از نمایندگان حزبی صورت میگیرد. به این دلیل است که هر پیروزی در هر ایالتی، برای هر یک از رقیبان اهمیت دارد. اعضای حزب جمهوریخواه نیز روند مشابهی را برای انتخاب نمایندهٔ خود در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری طی میکنند. این روند معمولاً حدود شش ماه طول میکشد و پس از آن کارزار اصلی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میان نامزدهای دو حزب عمده و دیگر نامزدهای احتمالی (مستقل و غیره) آغاز میشود.
هشت سال پیش، در همان ایالت نیوهمشایر، در جنوب شرقی آمریکا، هیلاری کلینتون به پیروزی چشمگیری بر باراک اوباما دست یافته بود و برای همین هم او فکر میکرد که رقابت امسال در نیوهمشایر برای او پیروزی آسانی به همراه خواهد داشت. ولی پیروزی چشمگیر سَندرز با کسب ۶۰٫۴ درصد آرا (در مقابل ۳۸ درصد آرا به نفع کلینتون) توانست ۱۵ نمایندهٔ هوادار او را (در مقابل ۹ نمایندهٔ هوادار کلینتون) به مجمع ملّی حزب دموکرات بفرستد. پیش از نیوهمشایر، در ایالت آیووا، کلینتون و سَندرز با به دست آوردن ۴۹٫۹ و ۴۹٫۶ درصد آرا، به ترتیب، ۲۳ و ۲۱ نمایندهٔ حزبی هوادار خود را به مجمع ملّی حزب دموکرات فرستادند.
برنی سندرز تا در نطقهای انتخاباتیاش کنون تقریباً هیچ اشارهای به اعضایی از حزب که از او هواداری کردهاند یا او هوادارشان است نکرده است، در صورتی که هیلاری کلینتون بارها دربارهٔ حمایت اتحادیههای صنفی و فراکسیون سیاهپوستان در کنگره از او صحبت کرده است. گفتنی است که تا کنون ۱۸ عضو کمیتهٔ اقدام سیاسی فراکسیون سیاهپوستان گرایش خود به حمایت از کلینتون را اعلام کردهاند. در یکی از مناظرههای اخیر سندرز و کلینتون، سندرز به هواداری کلینتون از هنری کیسینجر اشاره کرد که سابقهٔ خونینی در “تغییر رژیم “از جمله در کامبوج دارد. سندرز در این مناظره گفت که افتخار میکند که از کیسینجر دوری و اعلام برائت میکند! از دیگر حامیان خانم کلینتون، مادلین آلبرایت است که در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون وزیر امور خارجهٔ او بود. اینجا و آنجا هم شنیده میشود که برخی از نمایندگان سیاهپوست کنگره که پیشتر حدس زده میشد که از کلینتون حمایت کنند، دارند در ارزیابی و موضع خود تجدید نظر میکنند. هیلاری کلینتون، و شوهرش بیل کلینتون در زمان کارزارهای انتخاباتیاش در دههٔ ۱۳۷۰، خود را رئیسجمهور سیاهپوستان اعلام کردهاند، که البته بسیاری از سیاهپوستان آن را توهینآمیز دانستهاند. اینچنین تبلیغاتی برای جلب رأی سیاهپوستان، بهخصوص حالا که آمریکا واقعاً یک رئیسجمهور سیاهپوست هم دارد، خندهدار و چهبسا ناخوشایندتر به چشم میآید. این در حالی است که در رقابتهای ۸ سال پیش هیلاری کلینتون با باراک اوباما، بیل کلینتون رقیب همسرش را متهم میکرد که میخواهد از رنگ پوستش برای رأی جمع کردن استفاده کند!
از دیگر شعارهای تبلیغاتی هیلاری کلینتون برای جلب رأی اعضای حزب دموکرات، تشویق و ترغیب زنان به رأی دادن به اوست، چون یک زن است. مادلین آلبرایت، نخستین وزیر امور خارجهٔ زن آمریکا که در دولت بیل کلینتون شرکت داشت، و کسی که مرگ پانصدهزار بچهٔ عراقی را در مدّت تحریمهای آمریکا برضد عراق در دههٔ ۱۳۷۰ “هزینهای ارزش پرداخت شدن “دانست، اکنون حامی هیلاری کلینتون شده است و مصرّ است که زنان آمریکایی باید از هیلاری کلینتون حمایت کنند و به او رأی دهند! شیوهٔ بیان او نیز جالب است که میگوید: “در جهنم برای زنانی که به زنان دیگر یاری نرسانند، جای ویژهای در نظر گرفته شده است. “البته پیکارگران حقوق زنان و فعالان سیاسی نیز ساکت ننشستند. یکی از این زنان پیکارجو چنین نوشت: “دختران و زنان طبقهٔ کارگر مثل من، سالهای سال است که در این کشور در ‘جهنمی ویژه’ زجر میکشند و با سیاستهایی که برای حفاظت منافع ثروتمندان و قدرتمندان تدوین شدهاند مبارزه میکنند. به این دلیل و به علّتهای دیگر، من با این امر که جنسیّت عامل تعیین کننده در تصمیمگیری برای گزینش نمایندهٔ حزب دموکرات باشد مسئله دارم. “زنان زحمتکش و پیکارجوی آمریکایی در زمینههای اجتماعی و اقتصادی گوناگونی دچار محرومیت هستند، از جمله در زمینهٔ بیمهٔ بهداشتی و درمانی. آنها در پاسخ به فراخوان کلینتون و دوستانش برای اینکه زنان به همجنس خود رأی بدهند میگویند: “اینکه ما زن هستیم برایمان کافی نیست. امّا دفاع از بیمهٔ همگانی مهم است. ما به همین دلیل، و به علّت سیاستهای مشابه دیگر، از برنی سندرز حمایت میکنیم. “در نخستین رأیگیری در ایالت آیووا نیز برخی از رهبران زن اتحادیههای کارکنان خدمات دولتی از اعضای خود خواستند که به کلینتون رأی بدهند، ولی بخش بزرگی از آنها به سندرز رأی دادند.
بِرنی سندرز ۷۴ ساله در سخنرانیهای انتخاباتیاش تا کنون بارها و بهصراحت دربارهٔ نفوذ فسادآور شرکتهای بزرگ مالی و صنعتی و نظامی، و بهویژه مرکز سرمایهداری مالی آمریکا “وال استریت”، بر حیات سیاسی آمریکا سخن گفته است و بر اهمیت “گفتن حقیقت به مردم آمریکا “تأکید کرده است. نطقهای انتخاباتی سندرز با نطقهای بهدقّت تنظیم شده و کلیشهای نامزدهای دیگر تفاوت چشمگیری دارد و به همین علّت هم توجه بخش بزرگی از جوانان آمریکایی را به خود جلب کرده است، جوانانی که ۴ سال و نیم پیش جنبش ۹۹درصدیها و “تسخیر وال استریت “را به راه انداختند. بخش بزرگی از جوانان آمریکایی در میان طبقههای زحمتکش و میانی از شنیدن حرفهای تکراری و کلیشهای نامزدهای بزرگسرمایهداران خسته شدهاند و علاقه و اعتمادی به آنها نشان نمیدهند. سندرز در یکی از صحبتهایش به طور مشخص به کمکهای مالی “گُلدمَن سَکز “(یکی از بزرگترین و پرقدرتترین و بانفوذترین مؤسسههای مالی آمریکا و از عاملان بحران اقتصادی بزرگ هشت سال پیش) اشاره کرد و گفت که این مؤسسهٔ غولپیکر برای سه سخنرانی کلینتون به او ۶۷۰هزار دلار پرداخت کرده است، و در ضمن ۸۵۰هزار دلار نیز به اندیشکدهٔ “راه سوّم “وابسته راستگرایان حزب دموکرات کمک کرده است که مرتباً برضد برنی سندرز و سیاستهای او تبلیغ میکند. رئیس گلدمن سکز معتقد است که نامزدی احتمالی برنی سندرز از سوی حزب دموکرات در انتخابات آتی ریاستجمهوری، “لحظهٔ خطرناکی “(ظاهراً برای امثال غولهایی مثل گلدمن سکز) خواهد بود. نگرانی این غولهای مالی آمریکایی از این است که سندرز اعلام کرده است که خواهان کوچکتر کردن بانکها و مؤسسات مالی بزرگ و جلوگیری کردن از فرار آنها از پرداختن مالیات است. سندرز در مورد کمکهای مالی به کارزار انتخاباتیاش اعلام کرده است که مایل به دریافت کمکهای مالی شرکتهای بزرگ نیست. این موضع سندرز موجی از حمایت از او را در میان بخش بزرگی از مردم عادی و بهویژه جوانان به راه انداخت که حرفهای تکراری و ملالآور و فریبکارانهٔ معمول میان “سیاستبازان “آنها را خسته و دلزده کرده است و از این لحاظ تفاوتی میان آنها و سندرز میبینند.
یکی از مهمترین نکات برجسته در کارزار انتخاباتی برنی سندرز، به کار بردن عبارت “انقلاب سیاسی “است که واکنش مثبتی در میان جوانان و البته واکنشی ریشخندآمیز و مقابلهجویانه در میان راستگرایان حزب دموکرات در پی داشت. راستگرایان سعی کردهاند با استفاده از انواع تهمتها و ترفندها، چهرهٔ سندرز را خراب کنند، از جمله با استفاده از برخی از نوشتههای خشونتآمیز جنسی یا ضدزن یا دارای مضمون تبعیض جنسی توسط هواداران سندرز در شبکههای اجتماعی. البته سندرز بهصراحت چنین نوشتههایی را محکوم کرد و گفت: “چندشآور است. ما به چنین چرندیاتی نیاز نداریم. هر کس که از من حمایت میکند و دست به چنین کارهای تبعیضآمیزی میزند، از ما نیست و من آنها را نمیخواهم. ما چنین حامیانی نمیخواهیم. “عبارت “انقلاب سیاسی “سندرز به طور چشمگیری مورد توجه تأییدآمیز بخش بزرگی از مردم آمریکا قرار گرفته است. نکتهٔ جالب دیگر در کارزار انتخاباتی سَندرز، به کار بردن واژهٔ “سوسیالیست “و دفاع از سیاستهای “سوسیالیستی “است (البته با تعریفی که سندرز از آنها دارد). اینها عبارتهاییاند که سالها بود که به کار بردن آنها در صحنهٔ سیاست آمریکا ممنوعه و تابو بود، ولی اکنون سندرز و دیگران راحتتر آنها را به زبان میآورند. سوسیالیسم و عدالت اجتماعی و اقتصادی این روزها در سطح جامعهٔ آمریکا (و البته بسیاری از کشورهای جهان) جاذبهٔ زیادی دارد. سیاستهای سندرز در زمینههایی مثل برخوردهای نژادی، فقر و محرومیّت، نابرابری عظیم اقتصادی-اجتماعی در جامعه، شهریهٔ گران دانشگاهها و هزینهٔ سنگین تحصیل و وام دانشجویی، بیمهٔ همگانی درمانی و بهداشتی و گرانی دارو، ضرورتِ بستن مالیات تصاعدی بر شرکتهای بزرگ و ثروتهای کلان، کاهش هزینههای نظامی، مخالفت با پروژههای خرابکنندهٔ محیطزیست و دفاع از انرژی سبز، رفع بیکاری و لزوم ایجاد اشتغال دائم و مناسب، افزایش حداقل دستمزد، و… همگی بر دل بخش بزرگی از مردم آمریکا که قربانی نظام خشن سرمایهداری آمریکا هستند مینشیند. هیلاری کلینتون هم مثل شماری دیگر از سیاستمداران سرمایهداری آمریکا خیلی خوب از نارضایتی مردم از وضعیت کنونی آگاهند و حتّیٰ صحبت از تغییر برای “حفظ نظام “سرمایهداری کردهاند. در تاریخ آمریکا نیز پیش از این چرخشهایی به سود حقوق اجتماعی مردم صورت گرفته است که بارزترین نمونهٔ آن پس از بحران و رکود اقتصادی دههٔ ۱۹۳۰ در زمان ریاستجمهوری فرانکلین روزولت است. روزولت نیز برای جلوگیری از “انقلاب “و برچیدن شدن کل بساط سرمایهداری، چارهای جز تدوین “نیو دیل “یا “قرارداد نوین “نداشت تا بتواند جانی تازه به سرمایهداری محتضر آمریکا بدمد، کار ایجاد کند، اصلاحات ارضی کند، اصلاحات مالی و بانکی کند، زیرساختهای اقتصادی تازه در سراسر کشور بسازد، و قدرت خرید مردم را بالا ببرد، حتّیٰ به قیمت محدود کردن سرمایههای بزرگ و بانکها. همه و همه برای نجات سرمایهداری و افتادن “نظام “به دست نیروهای چپ و کمونیست و اتحادیههای کارگری که در آن زمان در آمریکا قدرت زیادی داشتند. امروزه نیز پس از بحران اقتصادی وخیم سال ۲۰۰۸، وضعیت مشابهی در آمریکا وجود دارد و مردم به دنبال راهی برای بهبود زندگی خود هستند. جاذبهٔ سیاستهای برنی سندرز از همینجا نشأت میگیرد. باید صبر کرد و دید که او تا چه حد در اجرای این سیاستها تمایل و قدرت خواهد داشت. البته نباید فراموش کرد که رسانههای راستگرای پرقدرت آمریکا و دستگاه تبلیغاتی آنها که در خدمت سرمایههای بزرگ است، آرام نخواهند نشست و تمام تلاش خود را برای خراب کردن چهرهٔ سندرز و تزیین چهرهٔ سیاسی کلینتون به کار خواهند بست و در این راه، به اتّکای پول و قدرتی که دارند، از هر ترفند رسانهای و تبلیغاتی ممکنی استفاده خواهند کرد.
این روزها برخی نظرسنجیها نشان میدهد که اگر برنی سندرز از جانب حزب دموکرات برای رقابت در انتخابات ریاستجمهوری برگزیده شود، بهراحتی خواهد توانست هر یک از نمایندههای حزب جمهوریخواه و بهویژه هارترین آنها دانلد ترامپ را شکست دهد. امروزه ۹۹درصدیهای آمریکا آسایش و آرامش خاطر را از هیلاری کلینتون و یارانش (و البته محافظهکاران حزب جمهوریخواه) ربودهاند. باید صبر کرد و دید که آیا بِرنی سندرز میتواند به موفقیتی مشابه با موفقیت جرومی کوربین (رهبر چپگرای کنونی حزب کارگر بریتانیا) دست یابد و سکّان هدایت کشور را در دست بگیرد. نبرد میان ۹۹درصدیها با ۱درصدیها در قلب مراکز امپریالیستی بزرگ دنیا در جریان است. آنجا که مردم زحمتکش به حرکت درآیند و خواستهای خود را با صدای بلند اعلام کنند، و پیوند محکمی میان این مردم و نمایندگان شایسته و اصیل آنها برقرار شود، میشود به چرخشهای بنیادی و تحقق دگرگونیهای بنیادی به سود زندگی بهتر برای مردم امید داشت. امیدواریم که مردم عادی و زحمتکشان آمریکا در پیکار خود برای حقوق اجتماعی بهتر و گستردهتر و زندگی شایسته موفق بشوند.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۹۳، ۳ اسفندماه ۱۳۹۴