رفیق یدالله نجفی، بدرود!
رفیق يدالله نجفي در سال ۱۳۳۴ در شهر بابلسر به دنيا آمد. وي فارغ التحصيل رشته صدابرداري از مدرسه عالي تلويزيون و سينما سال ۱۳۵۵ بوده است. فعاليت در تلويزيون را به عنوان صدابردار از سال ۱۳۵۵ و كار سينما را از سال ۱۳۶۹ با صدابرداري “به خاطر همه چيز”، همكاري “رجب محمدين”آغاز كرد. “جیب برها به بهشت نمی روند”، “جنگجوی پیروز”، “گیلانه”، “اینجا چراغی روشن است”، “بید مجنون”، “مینای شهر خاموش”، “خون بازی”، “بچه های ابدی”، “شب واقعه”، “آواز گنجشک ها”، “کتاب قانون”، “قصه ها”، “رستاخیز”، “قاعده تصادف”، “شیفت شب”، “چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت”و… از جمله فعالیت های این صدابردار پیشکسوت سینمای میهن ماست.
رفیق یدالله نجفی، فعالیتِ سیاسی تشکیلاتی را در ”سازمانِ نوید”در پیش از انقلاب آغاز کرد و پس از پیروزیِ انقلاب، در صفهای حزب تودهٔ ایران این فعالیت را ادامه داد. رفیق یداله وظیفهٔ حزبیاش را، همچنانکه فعالیت حرفهایِ هنری- فنیاش را، همواره با شور و شایستگی و انظباطی درخورِ ستایش انجام میداد. پس از نخستین یورشِ نهادهای سرکوبگرِ جمهوری اسلامی به حزب تودهٔ ایران در ۱۷ بهمنماه ۱۳۶۱، رفیق نجفی با پایبندی به عهدش با حزب و یاری به حزب در روزهای دشوار پس از یورش، جلوهیی درخشان از روحیهٔ استوار، پیکارجو و وفاداری به حزب را بهنمایش گذارد. رفیق یدالله در نتیجهٔ پیگیر بودن در فعالیت حزبیاش، در اوائل سال ۶۲- یورش دوم و گستردهتر نیروهای اطلاعات سپاه و نهادهای امنیتی به حزب- دستگیر، بازداشت، و به شکنجهگاههای رژیم برده شد. رفیق نجفی، از دوزخِ شکنجه و شلاقِ نظام نمونهٔ جهان با سرافرازی گذر کرد. در بیدادگاهِ شرعِ نظام قرونوسطایی به پنج سال زندان محکوم شد. رفیق نجفی این سالهای محکومیت ظالمانه را بیآنکه باورش به مبارزه در راه بهبودِ زندگی مردمش و آرمانها و اندیشهاش سستی بگیرد، سپری کرد. رفیق یدالله در طول سالهای زندانش، بهسبب استواری و پایداری و رویاروییاش در برابر رفتارهای اهانتآمیز، خشن- و حتی خلاف مقررات وضعشده از سوی خود رژیم- و تحقیرکنندهای که زندانبانهای رژیم نسبت به زندانیان سیاسی داشتند بیشتر اوقات در سلول انفرادی بهسر میبرد و غالباً از ملاقات مقرر با عزیزانش محروم بود. خصیصههای والای رفیق نجفی در کار هنری- فنیاش در عرصهٔ سینمای ایران و همکاری با هنرمندان این عرصه نیز وجههٔ احترام برانگیز و دوستداشتنیای بین همکاران هنرمندش بهوجود آورده بود. رفیق نجفی صرفنظر از تسلط همهجانبه بر حرفهاش- صدابرداری در فیلمهای سینمایی- و هنرآفرینیاش در آن، از محبوبیتی ویژه در بین بازیگران، کارگردانان و دیگر آفرینشگران هنر سینما برخوردار بود. بیانِ اندوهگساریها در مرگِ نابهنگام رفیق نجفی همراه با ستایشِ ویژگیهای شخصیتی او از سوی آفرینشگران در سینمای ایران- از بازیگران و کارگردانان گرفته تا دیگر عوامل هنری و فنی در سینمای ایران- گواهِ محبوبیت او نزد آنان و نشانهٔ خصلتهای انسانیِ رفیق یدالله نجفی است. غیر از بازی در فیلم ”زير درختان زيتون”(۱۳۷۲ – کارگردان: عباس کیارستمی)، صدابرداری در ۴۵ فیلم و صدابرداریِ صحنه در ۱۶ فیلم که غالباً ساختهٔ کارگردانهای پرآوازه و هنرمند بودهاند در کارنامهٔ تلاش حرفهای و هنری رفیق یداله نجفی ثبت شده است.
حزب تودهٔ ایران، درگذشتِ رفیق یدالله نجفی، انسان و هنرمند، را به خانوادهٔ رفیق نجفی، به دوستان و همکارانش، به آفرینشگران عرصهٔ سینما، دوستداران سینمای ایران، و به هواداران و اعضای حزب تودهٔ ایران، تسلیت میگوید. یادش گرامی باد. هنرمندان و همکاران رفیق یدالله نجفی در واکنش به مرگِ او و در سوگِ او بسیار سخن گفتند و پیام نوشتند، ازجمله:
[نیکی کریمی در صفحه اینستاگرام خود]:“چند لحظهای ماندم ، اسم را مرور كردم ، كی؟ يدالله؟ عمو يدی ؟ مگر میشود؟ عمو يدی مهربانِ خوب… بار ها با هم كار كرديم و سال پيش ”چهارشنبه نوزده ارديبهشت”و ”شيفت شب”را هر دو با او كار كردم … صدا بردار كهنه كاری كه چندين بار جايزه گرفته بود… بسيار با شخصيت، با سلوك و مهربان بود… بیخود نبود كه همه به او ”عمو يدی”میگفتند… هميشه زود سر صحنه میآمد و روزنامه ورق میزد… علاقه به مطالعه داشت و اكثراً مواقع بيكاری نمیديدم كه بهبطالت بگذراند، بلكه كتاب میخواند و اخبار را مرور میكرد… نمونهٔ نسلی بود كه حرف بيهوده نمیزنند مگر فكر كرده باشند و سنجيده و… خودش بود و تظاهر بههيچچيز نمیكرد… نعمتی بود وجودِ با شخصيت و با وقار و متينش در سينما.”
[ترانه علیدوستی در اینستاگرامش]:“امروز عزادارِ مرد نازنینی شدیم؛ یدالله نجفی، صدابردار عزیز سینمای ایران. جایش خالی شد سر صحنهی [فیلم] ”فروشنده”[بهکارگردانی اصغر فرهادی].“
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۹۳، ۳ اسفندماه ۱۳۹۴