مسایل بین‌المللی

مسئلهٔ اصلی آن است که، جنبشِ صلح و جنبشِ کارگری را گِردِهم آوریم

گفت‌وگویِ اختصاصی با رفیق  پاتریک کوبله- رهبر حزب کمونیست آلمان (د.ک.پ)-  دربارهٔ: تحول‌های سیاسی در اتحادیهٔ اروپا، مهم‌ترین تصمیم‌های کنگرهٔ اخیرِ حزب کمونیست آلمان، عرصه‌های اصلیِ فعالیت، و رابطه‌ با حزب چپ اروپا

سؤال: تولیدِ جنگ‌افزار در آلمان رو به‌افزایش دارد. تقویت و گسترش ساختار ارتش آلمان در جریان است. باوجود مخالفت‌ها در این زمینه، آلمان همچنان به صادرات اسلحه به کشورهایی چون عربستان سعودی ادامه می‌دهد. شما دربارهٔ سیاست‌های آلمان در آفریقا و خاورمیانه، یا به سخنی دیگر، امپریالیسمِ آلمان، چه فکر می‌کنید؟
رفیق پاتریک کوبله: ما، روی‌هم‌رفته، نخست باید از سیاستِ تسلیحاتی [آلمان] آغاز کنیم. وزیر جنگ- خانم “اورزولا فُن در لین”- فزون بر بودجهٔ تسلیحاتی کنونی برای ۱۴ سال آینده مبلغ ۱۳۰ میلیارد (یورو) درخواست کرده است. آنچه در مورد این درخواست جالب است این است که، افزایشِ شمار تانک‌های درنظر گرفته‌شده در آن نقش ویژه‌ای بازی می‌کند. این نشانگرِ  سیاست تسلیحاتی ارتش فدرال [جمهوری فدرال آلمان] در راستای رویکردی تجاوزکارانه در خارج، است. ارزیابی ما این است که، در حقیقت ما در دوره‌ای به‌سر می‌بریم که روی‌آوریِ امپریالیسم آلمان به تجاوز و تازش، هم در داخل و هم در خارج، فزون‌تر خواهد شد. این البته با سیاست امپریالیسم آلمان در آفریقا و خاورمیانه پیوند دارد.
ما با این نظریه مبنی بر این که: امپریالیسم آلمان از ترسِ آن‌که از رخدادها [یِ منطقهٔ خاورمیانه]- پس از دخالتِ روسیه در سوریه- عقب نیفتد به‌شرکت در جنگ سوریه تصمیم گرفت، مخالفیم. وارد شدنِ روسیه با قوانین بین‌المللی سازگار و  به‌طورکامل درست بود. همزمان باید در نظر گرفت که طرح‌هایی برای عملیات نظامی در “لیبی “نیز وجود دارد. آلمان همچنین از مدت‌ها پیش در فعالیت‌های نظامی در کشور “مالی “در مرکز آفریقا درگیر است.
این به‌روشنی بدین معنا است که امپریالیسم آلمان هرچند با امپریالیسم ایالات‌متحده در رقابت نیست، اما با امپریالیسم فرانسه رقابت دارد و سعی می‌کند منافعش را با زور به‌پیش ببرد و به زیاده‌خواهی‌هایش به‌طورِزورمدارانه در آفریقا و خاورمیانه کم‌وبیش تحقق بخشد.

سؤال: در رابطه با انگلستان چطور؟
رفیق پاتریک کوبله: انگلستان در درجهٔ نخست سعی دارد با بازی با کارت آمریکا در اتحادیهٔ اروپا قدرت کسب کند. اما در حقیقت انگلستان در قیاس با امپریالیسم فرانسه و آلمان در موقعیتی به‌نسبت ضعیف قرار دارد. به‌هرحال، چنان‌که در حملهٔ مشترک [انگلستان] با امپریالیسم فرانسه به لیبی نشان داده شد، باید گفت که انگلستان کم خطرتر از بقیه نیست. من بر این باورم که روابط رقابتی میان این سه [انگلستان، فرانسه و آلمان] وجود دارد و فکر می‌کنم موقعیت امپریالیسم‌های فرانسه و آلمان کمی برجسته‌تر [از انگلستان] باشد.

سؤال: آیا این رقابت به [موقعیتِ] “اتحادیهٔ اروپا “صدمه نمی‌زند؟
رفیق پاتریک کوبله: اساساً کارکردِ اتحادیهٔ اروپا چنین است که نمایندهٔ قدرت‌های امپریالیستی اصلی باشد و منافع آن‌ها را تأمین کند. از سوی دیگر، اتحادیهٔ اروپا ناگزیر است برای ایجاد توازن میان رقابت و رشدِ نابرابر بکوشد، که حفظِ این نقش، همواره این نهاد را در موقعیتی دشوار قرار می‌دهد. در پایان، این سه رقیب باید اتحادیهٔ اروپا را حفظ کنند تا بتوانند به مکیدن خون کشورهای پیرامونی در اتحادیهٔ اروپا ادامه دهند. اما از آنجایی‌ که نابرابری‌ها و ناهمسانی‌هایِ رشد را بین اعضای “اتحادیهٔ اروپا “نمی‌توانند کنترل کنند، با دشواری روبه‌رو می‌شوند. بنابراین، رقابت بین آن‌ها تهدیدی می‌شود که می‌تواند اتحادیهٔ اروپا را از هم بپاشاند.
سؤال: این روزها از “جنگ امپریالیستی “زیاد صحبت می‌شود. آیا دولت آلمان، در مقام یک متحدِ ایالات‌متحده آمریکا، شهامت وارد شدن به جنگ با روسیه را دارد؟
رفیق پاتریک کوبله: من فکر نمی‌کنم در شرایط کنونی [چنین جنگی] شدنی باشد. روند رویارویی با روسیه اغلب در عملکرد نمایندگان [و نایبانِ] آن [آمریکا]- مانند مورد اوکراین- ادامه پیدا خواهد کرد. من باور ندارم که درگیری‌ای مستقیم [با روسیه] مطلوب [آن‌‌ها] است و یا [از سوی آن‌ها] به‌پیش برده می‌شود. اما شکل‌گیریِ چنین خطری- به‌سبب نگرشِ نامعقول- تا اندازهٔ زیادی وجود دارد. یک نمونهٔ آن، سرنگونیِ هواپیمای جنگندهٔ روسی از سوی ترکیه بود. این البته می‌تواند پیامدهای خاص خود را داشته باشد، پیامدی که از کنترل همه کس خارج است. این تحریکی از سوی اردوغان بود. او به‌طورطبیعی و سنجیده منافع خود را درنظر دارد. همان‌طور که اسرائیل نیز چنین عمل می‌کند. و این البته ممکن است به تشدید آشفتگی و گرفتار شدن دیگران بینجامد. من بر این باورم که ما در خطرناک‌ترین شرایط پس از جنگ جهانی دوم قرار داریم، اما گمان نمی‌کنم که سکان‌دارانِ سرمایهٔ مالی انحصاری آلمان، سنجیده و آگاهانه، آلمان را به سمت جنگ می‌رانند. به‌هرحال، فراسوی همه‌چیز، خطر جنگ و افزایش آن در منطقه‌های جنگ‌زدهٔ کنونی، زیاد است.

سؤال: آیا حزب کمونیست آلمان برنامهٔ مشخصی بر ضدِ تجاوز امپریالیسم آلمان دارد؟
رفیق پاتریک کوبله: ما بر این اعتقادیم که مهم‌ترین مسئله در درجهٔ نخست تقویت و گسترشِ خودِ جنبشِ صلح است. بر اساس ارزیابی ما در مورد مسئلهٔ جنگ و صلح، ما در موقعیتی مشابه موقعیت هفتمین کنفرانس جهانی “جنبش کمونیستی بین‌الملل”۱ برضدِ فاشیسم قرار داریم. از این جهت، تشکیلِ گستردهٔ اتحادیه‌های [کارگری] ضرورت دارد. دوم اینکه، ما معتقدیم که گِردهم آوردنِ جنبشِ صلح با جنبشِ کارگری، در این برههٔ زمانی در آلمان، بسیار پُراهمیت و مسئله‌یی است شایستهٔ توجه‌. متأسفانه باید یادآوری کرد که، گفت‌وگو و بررسی در این زمینه در اتحادیه‌های کارگری رو به‌کاهش دارد. افزون بر این، دیدگاه‌های حمایت‌گر از تولیدِ جنگ‌افزار، دفاع از نیروهایِ مسلح کشور، و پشتیبانی از صادراتِ جنگ‌افزار، در اتحادیه‌ها قدرت می‌گیرند، و به‌عقیدهٔ من، این مسئله‌یی است بسیار خطیر که باید به آن بپردازیم. ازاین‌روی، ما همزمان ما با مسائلی درگیریم و دست‌وپنجه نرم می‌کنیم که در جهت فلج کردنِ جنبش صلح درحرکتند، که باید بر آن‌ها غلبه کنیم.
این، در حقیقت از نگرش‌هایی ناهمسان به چندگونگیِ امپریالیسم، ارزیابیِ ویژگی‌های مشترک آن‌ها، و رقابت‌های‌شان برآمده ‌است. این مسئله از جهت راهبُردی [استراتژیک] بسیار بااهمیت است. اما برخورد با آن نباید جنبش را از کار بیندازد. چون مشکل اصلی این است که گرایش‌های ضدِ جنگ- باوجود آگاهیِ گستردهٔ مردم در این زمینه و ضدیت‌شان با جنگ- نمی‌توانند به عمل تبدیل شوند، و این، باعث می‌گردد تا طبقهٔ حاکمه به سمت‌گیریِ تجاوزگرایانه‌اش اعتبار ببخشد و در مسیرِ آن آسان‌تر گام بردارد. هم‌اکنون نیز با به‌کارگرفتنِ “مسئلهٔ پناه‌جویان”، بار دگر به آن دامن زده می‌شود، زیرا با بهره‌برداری از “مسئلهٔ پناه‌جویان”، بین استثمارشوندگان جدایی می‌اندازند. 

سؤال: اردوغان این روزها سرگرم سوداگری با انسان‌ها است. صدراعظم مرکل چطور؟
رفیق پاتریک کوبله: بله. این سوداگری با انسان‌ها واضح و مبرهن است. آنچه دولت آلمان انجام می‌دهد نیز دادوستد انسان‌ها است. اما سببِ اصلی این فرارها [یِ پناه‌جویان] امپریالیسم است که با جنگ‌هایش ویرانیِ محیط‌زیست و ساختارهای زندگی در خاورمیانه، آفریقا و جاهای دیگر را موجب می‌گردد. البته پَستی و رذالتِ امپریالیسم آن است که از این مصیبت برای تفرقه ‌افکندن و جدایی بین توده‌های مردم در کانون‌های خود بهره‌برداری می‌کند. پناه‌جویان را به‌ضدِ شهروندان، مهاجران را به‌ضدِ غیرمهاجران قرار دادن نژادپرستیِ واقعی است.
به‌علاوه، نباید فکر کرد که دولت مرکل از بقیهٔ دولت‌ها بهتر است. این بی‌معنی است. آن‌ها هدف‌های‌شان را به‌یک شیوه‌، تنها با تفاوتی اندک، به‌پیش می‌برند.

سؤال: موجِ پناه‌جویان مایه گرفتاری‌هایی برای جمهوری فدرال آلمان شده است. این گرفتاری‌ها برای “اتحادیهٔ اروپا “نیز که درگیرِ بحران بوده است وجود دارد. حزب [کمونیست آلمان] دربارهٔ برون‌رفت از “مشکلِ پناه‌جویان “چه می‌گوید؟ آیا طبقهٔ حاکمه می‌تواند “مشکلِ پناه‌جویان “ را کنترل کند؟
رفیق پاتریک کوبله: “کنترل “در این شرایط چه معنایی دارد؟ اگر آن‌ها [طبقهٔ حاکمه] بتوانند جنبش کارگری را متفرق سازند، اگر تواناییِ عمیق‌تر کردنِ تفرقه و جدایی‌ها را داشته باشند، این به‌معنای آن است که به‌هدف خود رسیده‌اند. اگر آن‌ها بتوانند از پناه‌جویان بهره‌جویی کنند تا حداقل دستمزد را از بین ببرند، آن‌ها به‌هدف خود رسیده‌اند. اگر آن‌ها بتوانند جَوی نژادپرستانه بر جامعه مستولی کنند، که چیزی کمتر از تفرقهٔ بین استثمارشدگان نیست، به‌هدف خود رسیده‌اند. درواقع، وقتی آن‌ها [طبقهٔ حاکمه]  از “بحران”ی سخن می‌رانند، خودش هم یک بحران است. مسئلهٔ مهاجرت بیش از اینکه ثابت می‌کند که امپریالیسم چقدر پوسیده و زالوصفت است، چیز دیگری نیست. اما امپریالیسم به‌اندازهٔ کافی نیرومند هست تا از پوسیدگیِ خود برای تحکیم قدرتش بهره‌گیرد.

سؤال: حزب شما در سومین روز کنگره تصمیم‌هایی گرفت که بر برنامهٔ راهبُردیِ [استراتژیکِ] حزب به‌شدت اثر خواهد گذاشت. ره‌آوردِ  آن برای کنگرهٔ آینده حزب چه می‌تواند باشد؟
رفیق پاتریک کوبله: مایلم توجه‌تان را نه‌فقط به‌روزِ سوم، بلکه به‌تمامی [جریان] کنگره جلب کنم. با تصویبِ طرح برنامه معتقدم که ما توانستیم ارزیابی و برنامهٔ راهبُردی‌مان را کاراتر سازیم.
ما از سه فرازگاه آغاز کردیم. سیاست تعرضیِ امپریالیسم آلمان ازنظر داخلی و خارجی افزایش خواهد یافت و طبقهٔ کارگر این کشور آمادگیِ رویارویی با چنین سیاستی را ندارد. بنابراین، به‌این نتیجه رسیدیم که باید تلاش‌مان را بر توانمندیِ جنبش صلح، مبارزهٔ ضدِامپریالیستی و ضدِ فاشیستی متمرکز کنیم. نقشِ ویژهٔ ما اینجا، در راهبری و هدایتِ این جنبش‌ها بر ضدِ سرمایهٔ مالیِ انحصاری نهفته است. بر همین مبنا، ما به حرکت در جهتی مصممیم که دربرگیرندهٔ هدف‌هایی است که در چند سال آینده بر فعالیت ما اثر خواهد کرد و معتقدیم که حزب کمونیست آلمان اکنون در موضعی قرار دارد که می‌تواند به‌منزلهٔ نیروی سیاسی‌ای اثربخش در انتخابات سراسری آینده آلمان شرکت کند. ما تصمیم‌های‌مان را در ارتباطی تنگاتنگ با صدمین سالگرد انقلاب کبیر اکتبر گرفته‌ایم. ما در راستایِ تقویت و استحکامِ حزب تصمیم گرفتیم به جایگاه‌مان در مقام ناظر در “حزب چپ اروپا”، پایان بخشیم. چنین تصمیمی، بی‌تردید، سرشتی راهبُردی دارد، زیرا به‌روشنی نشان می‌دهد که همکاری هر چه بیشتر با حزب‌های کمونیست برای ما اولویت دارد.
ما، بر شالودهٔ مبارزهٔ طبقاتی، برآنیم تا در سال‌های پیشِ‌رو، با همکاری تنگاتنگ با نیروهای کمونیستی، در بازسازیِ گروه‌های همبستگی با دیگران- که تعیین‌کننده خواهد بود- اقدام کنیم. بدیهی است که داشتن برنامه‌یی وحدت‌گرا پیش‌شرطِ چنین هدفی است، هدفی که، همراه با هوشیاری دمکراتیک باید رو سویِ جنبش زحمتکشان و هواداران کارگر ما داشته باشد. اگر ما بتوانیم هسته‌یی استوار از همدستی و همکاری کمونیست‌ها به‌وجود آوریم، به‌طوریقین از پسِ چنین چالشی بهتر برخواهیم آمد.

توضیح: رفیق پاتریک کوبله در ۱۹۶۱ در شهر “ویل ام راین “در نزدیکی مرز آلمان با سوئیس متولد شد. او در سال‌های دهه ۱۹۷۰ عضو “سازمان جوانان کارگران سوسیالیست آلمان “بود و در سال‌های بین ۱۹۸۹ و ۱۹۹۴  رهبریِ این سازمان را به‌عهده داشت. او در سال ۱۹۷۸ به‌عضویت حزب کمونیست آلمان  پذیرفته شد و در کنگرهٔ بیستم آن، بر پایهٔ پلاتفرمِ [خط‌مشیِ حزبیِ] دفاع از هویتِ کمونیستی حزب، با رأی اکثریت نمایندگان کنگره، به‌رهبریِ حزب انتخاب شد. نمایندگان کنگرهٔ ۲۱ حزب کمونیست آلمان، بار دیگر، در سال ۲۰۱۵، رفیق پاتریک کوبله را به‌رهبریِ حزب انتخاب کردند.
—————- 
۱.‌اشاره به هفتمین کنگرهٔ کمینتر”، در سال ۱۹۳۵، که به‌طورِعمده بر مبارزه برضدِ فاشیسم و حکومت‌های فاشیستیِ درحالِ‌ظهور- به‌ویژه در آلمان با صدراعظمی هیتلر-  تأکید  ورزید.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۹۷، ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا