مسایل بین‌المللی

پاکستان:هدف، تروریسمِ بی‌امان است

کشتار بیش از ۷۰ انسان بی‌گناه در پارک کودک “گلشن اقبال” در هنگام برگزاریِ “عید پاک” مسیحیان (هفته دوم فروردین‌ماه سال جاری) خطر هشداردهندهٔ گروه‌های تروریستی به از بین بردنِ امنیت در کشور پاکستان را یک‌بار دیگر در منظر عمومی قرار داد و آن را گوشزد کرد. حملهٔ بمب‌گذار انتحاری در ظاهر به‌ضدِ اقلیت مسیحی‌ای که “عید پاک” را جشن گرفته بود انجام گرفت، اما در این حمله شمار بیشترِ کشته‌شدگان از غیرمسیحیان بود که در میان آنان عدهٔ زیادی کودک بود.

گروه انشعابی از “طالبان پاکستان” به نام “جماعتِ اَحرار” مسئولیت این بمب‌گذاری را به‌عهده گرفت و سخنگوی آن ادعا کرد که “هدفِ این انفجار مسیحیان لاهور بودند که عید پاک را جشن می‌گرفتند.” به‌گفتهٔ او، این حمله پیامی هم به دولت پاکستان بود که این حمله‌ها تا زمانی که دولت قانونِ شریعت را در تمامی کشور به‌اجرا نگذارد ادامه خواهند داشت. آخرین حملهٔ بزرگ “جماعتِ اَحرار” در خاک پاکستان در دی‌ماه ۱۳۹۳ در دبیرستانی در پیشاور بود که به کشته شدنِ ۱۳۳ دانش‌آموز منجر گردید.
پس ‌از آن حمله [در ۱۳۹۳]، دولت پاکستان قانون لغو مجازات اعدام را که از سال ۱۳۷۸ به‌اجرا درآمده بود، باطل کرد. سال گذشته پاکستان بیشترین تعداد اعدام را در دنیا به‌مرحلهٔ اجرا درآورد که تنها شمار اندکی از این اعدام‌ها به پرونده‌های عملیات تروریستی مربوط می‌شد. پس از دی‌ماه ۱۳۹۳، بر اساس “قانونِ اضطراری” ضدِ تروریسم، که از سوی دولت غیرنظامی- و با حمایت تمامی حزب‌های اپوزیسیون از آن- تصویب گردید، ارتش قدرت آن را پیدا کرد که مظنونان به اقدام تروریستی را در دادگاه‌های ویژهٔ نظامی- بیرون از سامانهٔ قضاییِ غیرنظامی- به‌محاکمه بکشد. ارتش همچنین در شهرهای بزرگ مانند کراچی، با توسل به “اختیاراتِ فوق‌العاده”‌اش، به دستگیری‌های گسترده و نابودی فیزیکی تروریست‌ها و شورشیانی که با دولت درجنگ بودند دست زد.

سرکوبِ دگراندیشانِ دمکرات و نقضِ حقوق سندیکائی
ارتش پاکستان همچنین به گسترش عملیات نظامی در ناحیهٔ خودمختار “وزیرستان” شمالی اقدام کرد، که در کنارِ کشته شدن صدها شورشی به افزایش مهاجرت در داخل کشور انجامید. درنتیجهٔ این اقدام، واکنش شدید تروریستی در کشور افزایش یافته است. همزمان با واکنش‌های شدید تروریستی، دستگاه امنیتیِ پاکستان برای درهم شکستن دگراندیشان دمکرات و نقضِ حقوق سندیکائی، ارتش را به‌کار گرفت. اعتصابِ کارکنان خطوط هوایی بین‌المللی پاکستان در کراچی بر ضدِ خصوصی‌سازیِ این خطوط، به‌وسیلهٔ نیروهای نظامی سرکوب گردید. کادرهای حزب‌های اصلی مخالف مانند “حزب مردم” و “جنبش متحد قومی”، با رفتاری مستبدانه در منطقهٔ “سند” دستگیر شده‌اند. “بلوچستان” [پاکستان] که با شورش جدایی‌طلبی روبه‌رو است، مدت‌هاست که مشمولِ عملیات ضدِتروریستی از سوی ارتش بوده است. تا دی‌ماه ۱۳۹۴ [یک سال پس از حملهٔ تروریست‌ها به مدرسهٔ پیشاور]، ارتش بیش از ۹۵۰۰۰ نفر را بنا بر “قانونِ اضطراری” ضدِ تروریسمِ وضع‌شده پس از حمله به مدرسهٔ پیشاور، دستگیر کرده است. از این عده، تنها حدود ۲۰۰۰ تن مظنون به ارتباط با شبه‌نظامیان حرفه‌ای‌اند. 
تردیدی وجود ندارد که پاکستان از زمره کشورهایی است که “تروریسم” در اوضاع آن به‌شدت اثرگذار بوده است. برآورد می‌شود که در طی چهار سال گذشته، بیش از ۱۷۰۰ نفر در بیش از ۱۷۰ مورد پیشامدِ مرتبط با خشونت‌های تروریستی کشته شده باشند. در تلاش به گسترده‌تر کردنِ اختلاف‌های فرقه‌ای- مذهبی، شیعیان این کشور به‌طورمشخص موردحمله قرار گرفته‌اند. مسیحیان نیز با موردحمله قرار گرفتنِ کلیساها و آموزشگاه‌های‌شان، از هدف‌های اصلی در جهت دامن زدن به این اختلاف‌ها بوده‌اند. از جانب دیگر، پاکستانی‌های بی‌گناه به‌وسیلهٔ پهبادهای بدون سرنشین آمریکایی موردحملهٔ موشکی قرار گرفته‌اند. این حمله‌ها پس از رییس‌جمهور شدن باراک اوباما در سال ۱۳۸۷ شدت گرفته‌اند. اخیراً رسانه‌های آمریکایی- بر پایهٔ استناد به مدارکی رسمی- در گزارشی نشان می‌دهند که حدود ۹۰ درصدِ کشته‌شدگان در حمله‌های پهبادهای آمریکایی، غیرنظامی بوده‌اند. حمله‌های پهبادها در سال ۱۳۸۵ علیه “ای‌مَن الظواهری”- رهبر القاعده- که گفته می‌شد در روستای پاکستانی “دامادولا” مخفی شده است، به کشته شدنِ ۶۷ کودک و ۲۷ بزرگ‌سال منجر گردید. به “الظواهری” تا امروز صدمه‌یی وارد نشده است. حمله‌های مشابه بسیاری در پاکستان جان صدها غیرنظامی را گرفته است. عملیات پهبادهای آمریکایی، بهانه و انگیزهٔ بسیاری از حمله‌های تروریستی در پاکستان و کشورهای دیگر بوده است.
آخرین حملهٔ تروریستی در لاهور، مرکز ناحیهٔ “پنجاب”، در زمانی اتفاق افتاد که بنیادگرایان مذهبی آزادانه قدرت‌شان را در خیابان‌های پاکستان به‌نمایش گذاشته بود‌ند. در اسلام‌آباد، پایتخت، هزاران نفر در ناحیهٔ به‌شدت امنیتیِ “منطقهٔ قرمز” برگزاری مراسم یادبودِ مرگ “ممتاز قدری” [یا ممتاز قادری] باخشم و خشونت به تظاهرات پرداختند و به ویران کردن خودروها و بناهای پیرامون مجلس پرداختند. او به‌جرم قتل “سلمان تأثیر”، استاندار “پنجاب”، در ۱۳۹۰ محکوم و به‌دار آویخته شد. “قدری” که محافظ شخصی استاندار بود به موضع‌گیریِ مترقیانهٔ او دربارهٔ “قوانین مربوط به توهین به مقدسات” اعتراض داشت. مسئولان دولتی پاکستان پس از روزهای متمادی مذاکرات طولانی با رهبران بنیادگرایان مذهبی توانستند معترضان را پراکنده کنند. درنهایت، ارتش فراخوانده شد تا تظاهرکنندگان را به‌ترک خیابان‌ها وا‌دارد.
در میان خواست‌های روحانی رهبرِ تظاهرات، اجرای بدون قیدوشرط قوانین شرعی و اخراج همهٔ پیروان آئین “احمدیه” بود. تظاهرکنندگان- که بسیاری از آنان به مکتب فرقهٔ سُنیِ “بارِل‌وی” در پاکستان تعلق داشتند- به‌دار آویختن بی‌درنگ “آسیا بی‌بی”، یک زن مسیحی، را خواستار شده بودند که به ارتداد متهم گردیده و “سلمان تأثیر” به‌دفاع از او برخاسته بود. این زن در دادگاهی به‌جرم کُفرگویی به‌مرگ محکوم‌شده بود.

برضد قانون جدید خشونت علیه زنان
در روزهای اخیر، روحانیون محافظه‌کار پاکستانی به مضمون جلب‌توجه‌کنندهٔ تازه‌ای دست یافته‌اند. آنان به‌ضدِ قانون جدید دولت محلی “پنجاب” با نام: قانونِ “حفاظت از زنان علیه خشونت”، تظاهرات پرسروصدایی برپا کرده‌اند. بنا بر این قانون، شوهران از کتک زدن همسران‌شان بازداشته می‌شوند. مجازات‌های سخت‌گیرانه‌ای مانند زندان و زدن دستبند یا مچ‌بند امنیتی در انتظار آنانی خواهد بود که از این قانون سرپیچی کنند. حزب‌های مذهبی و متحدان آن‌ها در مجلس، با غیراسلامی نامیدن این قانون، با آن مخالفت کرده‌اند. این‌ حزب‌ها تهدید کرده‌اند که اگر دولت “پنجاب” هرچه زودتر قانونِ “حفاظت از زنان علیه خشونت” را پس نگیرد در سراسر کشور به تحریک و آشوب دست خواهند زد. بنابراین، روشن است که تروریسم در فضایی که آن را پرورش می‌دهد و مستقیم و یا غیرمستقیم از سویِ نیروهای داخلی و خارجی تشویق می‌گردد، شکوفا می‌گردد.
حملهٔ اخیر تروریستیِ بخش‌هایی از طالبان پاکستان- یعنی نیروهایی که به‌نظر می‌رسد به‌تدریج به داعش نزدیک‌تر می‌شوند- نشانگر حضورِ بسیار قدرتمند آن‌ها در ناحیهٔ “پنجاب” است، ناحیه‌یی که دربرگیرندهٔ پایگاه پیروان “برادران شریف” و حزب حاکم “جامعه مسلمان پاکستان” به‌شمار می‌رود. “نوازشریف”، نخست‌وزیر پاکستان، در پی رویدادهای شهر خود [شهر لاهور، مرکز ایالت پنجاب پاکستان]، حضورش در اجلاس امنیت اتمی در واشنگتن- در فروردین‌ماه ۹۵- را به‌هم زد. گزارش‌هایی داده شده بود مبنی بر آن که او در کنارِ این نشست دیداری نیز با همتای هندی خود خواهد داشت. “نوازشریف”، زمانی که انصرافش را از سفر به واشنگتن اعلام می‌کرد گفت، مصمم است “ساختار فکریِ افراطی‌گری” را در کشور [پاکستان] از بین ببرد و جنگ را “به خانهٔ تروریست‌ها” بکشاند.
وزارت کشور ایالات‌متحده اعلام کرد که، آمریکا با پاکستان همکاری خواهد کرد تا “آفتِ تروریسم را ریشه‌کن سازد.” پس از حمله به پارک کودک “گلشن اقبال” در لاهور، ارتش پاکستان هم عملیات ضد تروریستی‌ای را در پنجاب، بدون از دست دادن زمان، آغاز کرد. بر اساس گزارش‌ها، حزب حاکم [مسلم لیگ] به‌رهبری “برادران شریف”، ترجیح می‌داد که باسیاست “هویج و چماق” با شورشیان و گروه‌های تروریستی در پنجاب برخورد کند. اما اگر بتوان گزارش‌هایی را که از پاکستان می‌رسند باور کرد، به‌نظر می‌رسد پیش از دستور آغاز عملیات ضدِ تروریستی در منطقه، به واحدهای ارتش و نیروهای ویژه از سوی رهبر ارتش- ژنرال “رحیل شریف”- نه با نخست‌وزیر، “نوازشریف”، و نه با رئیس‌کل “پنجاب”، “شهباز شریف”، رایزنی نشده بود. این سخنگوی ارتش بود که آغاز عملیات را اعلام کرد و نه دولتِ غیرنظامی. پس از ۴۸ ساعت، ارتش اطلاع داد که ۵۲۰۰‌ تن را که مظنون به جنگجو و یا “هوادار تروریست‌ها” بودن بوده‌اند، دستگیر کرده است.
همچنین در نخستین هفتهٔ فروردین‌ماه سال جاری، مقام‌های رسمی پاکستان از دستگیری “یک جاسوس هندی” خبر دادند. رسانه‌های پاکستان یک افسر ارشد “بازنشسته” نیروی دریایی هند به نام “کولبوشان جده‌واو” را نشان دادند که به فعالیت‌های خرابکارانه‌اش در بلوچستان “اعتراف” می‌کرد. “پرویز رشید”، وزیر اطلاعات پاکستان، و سپهبد “عاصم سلیم بجوا”، رئیس روابط عمومی [ارتش پاکستان]، ارتش هند را به‌حمایت و رهبریِ تروریسم و جدایی‌طلبی [در بلوچستان پاکستان] متهم کردند. بر اساس شواهد موجود، دولت هند در شرایط حساسی قرار گرفته است. مقام‌های هندی بر موضع‌گیری‌شان مبنی بر این که “جده‌واو” بازرگانی است که زودتر از زمان معمول از نیروی دریایی بازنشسته شده است ایستاده‌اند. پخش ویدئویِ “جاسوس هند”یِ دستگیرشده در خاک پاکستان، با سفر هیئت تحقیقاتی پاکستانی به “پاتانکوت”- محل حملهٔ تروریستی دی‌ماه گذشته [۱۳۹۴]- هم‌زمان بود. هند، این حملهٔ تروریستی را کار تروریست‌های پاکستانی می‌داند. این نخستین بار بود که هند سفرِ هیئت تحقیقاتی‌ای را از پاکستان به کشور اجازه می‌داد. مسئولان دولت پاکستان بسیاری از فعالان گروه “جیش محمد” را در رابطه با حملهٔ تروریستی به “پاتانکوت” دستگیر کرده‌اند.

به نقل از «نامهٔ‌مردم»، شمارهٔ ۹۹۹، ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا