بیانیهٔ حزب تودهٔ ایران به: همهٔ آنانی که در کارزارِ همبستگی با گردهمایی اعتراضیِ “خیزشِ شبانه” شر کت دارند
حزب تودهٔ ایران، بهخاطر آیندهای صلحآمیز، خللناپذیریِ حقوق دمکراتیک و انسانی، و برقراریِ عدالتِ اجتماعی، همبستگیاش را با مبارزهٔ شما اعلام میدارد!
چنانکه خوانندگان ”نامهٔ مردم“ بهیاد دارند، در شمارهٔ ۹۹۹، ۲۸ اردیبهشتماهِ این نشریه،در مقالهیی با عنوان: ”خیزشِ شبانه، زمانی برای آگاهی یافتن“، شرح داده شده بود که، از همان آغازِ گردهماییِ اعتراضی جنبشِ ”خیزشِ شبانه“ (شبزندهداری) در ”میدان جمهوریِ“ پاریس، هواداران حزب تودهٔ ایران بهمنظورِ ابراز همبستگی با این حرکت، بهسازماندهیِ اقدامهایی ابتکاری دست زدند.
در کارزارِ جهانی همبستگی با جنبشِ ”خیزش شبانه“، ۲۶ اردیبهشتماه/ ۱۵ مه، در میدان جمهوریِ در پاریس، هواداران حزب تودهٔ ایران هزاران نسخه از بیانیهٔ حزبمان در همبستگی با زحمتکشانِ فرانسه را در خلال این کارزار، بین شرکتکنندگان پخش کردند. بسیاری از جوانان فرانسوی که در این کارزار حضور داشتند، از همبستگیِ حزبمان با کارگران فرانسه، خواستِ آنان، و ”خیزشِ شبانه“، قدردانی کردند. برگردان فارسی این بیانیه برای اطلاع خوانندگان ”نامهٔ مردم“ در زیر میآید:
رفقا و دوستان گرامی،
ما به مبارزهٔ متهورانه و قهرمانانهٔ شما که نهتنها توجه مردم فرانسه، بلکه تودههای سراسر اروپا و فراتر از آن را بهخود جلب کرده است، ادای احترام میکنیم. جوانان، کُنشگرانِ اجتماعی، زحمتکشانِ یدی و فکری، زنان و مردان، یعنی همهٔ آنانی که در جهت بهوجود آوردنِ تغییر در ایران مبارزه میکنند نیز، حرکت، حادثهها و تحولهای رویداده در مسیرِ مبارزات شما را با علاقه دنبال میکنند.
پیکارِ شما، بدیلِ پیکارهای کنونی است، در یونان: در برابرِ تحمیلهای “ترویکا” [گروهِ سهگانهٔ ”اتحادیهٔ اروپا“، ”صندوقِ بینالمللی پول“ و ”بانکِ مرکزی اروپا“]، در اسپانیا: جنبشِ ”بهخشم آمدهها“ [“ایندیگنادوس”]، در نیویورک: جنبشهای “اِشغال” [“اوکوپای”]، در لندن و فرانکفورت: در مخالفت با حاکمیتِ بانکها و بانکدارها، و در ارتباط با بحرانهای مداوم سرمایهداری [پس از سال ۲۰۰۸].
امروز، یکشنبه ۱۵ ماه مه [۲۶ اردیبهشتماه]، کُنشگرانی از سراسر اروپا در ”میدان جمهوریِ“ پاریس گردهم میآیند تا بُعدهای جهانیِ پیکارتان را نمایانتر کنند. حزب تودهٔ ایران از این کارزارِ بینالمللیِ همبستگی با جنبشِ اعتراضیتان که پیامی آشکار به حاکمان اروپا میفرستد، پشتیبانی میکند. گردهماییهای اعتراضیِ باشکوه شما در محکوم کردنِ سیاستهای نولیبرالی بهکار گرفتهشده [از سوی دولت و حاکمان فرانسه] بهمنظورِ بیاثر کردن و از بین بردنِ فعالیتهای سندیکایی و خصوصی کردنِ خدمات درمانی و آموزشی و همچنین واکنش اعتراضآمیزتان بر ضدِ اِعمالِ ریاضتهای اقتصادی، واکنشِ اعتراضآمیزِ ما و مبارزه و پیکارِ ما نیز است.
آشکار و روشن است که سیاستگذارانِ نهادهای کلیدی سرمایهداری جهانی همواره تلاش کردهاند تا بارِ بحرانهای سیستماتیکِ (ذاتیِ) سرمایهداری را بر دوش کارگران و تهیدستان بیندازند و پرداختِ هزینههای بحران را به آنان تحمیل کنند. سیاستهای نولیبرالی بر همهٔ شئونِ اروپا و ایالاتمتحده مسلطند. نابرابری در کشورهای سرمایهداری، رو سویِ هرچه بیشتر نهادینه شدن دارد. دولتها برای در هم شکستنِ مقاومت مردم در برابر این نابرابریها، ازهر شیوه و حربهیی بهره میگیرند. از جنگ و نظامیگری بههدفِ انتقال بارِ مشکلات و بحرانهایشان به گُردهٔ دیگر کشورها همواره استفاده میکنند، و این خطری عظیم است. خاورمیانه درحالحاضر مخاطرهآمیزترین دوران تاریخش را سپری میکند. جنگ، اشغال و تروریسمِ داعش، چهره منطقه را تاریک کرده و آن را بهخاک و خون کشیده است. خاورمیانه در مرکزِ کوششهای برنامهریزیشدهای دقیق از سوی کشورهای امپریالیستی بهرهبریِ ایالاتمتحده قرار گرفته است تا با تحکیمِ سیطرهشان بر آن- و درعینحال تضمینِ نظارتِ بیرقیب بر جریان نفت- به غارتِ آزادانهٔ مواد خام اولیه، استثمار، و دراختیار گرفتن بازارهای منطقه بهطورِگسترده دست زنند. نیروهای ارتجاعی و دستراستی خاورمیانه، زیر حمایتِ ایالاتمتحده و کشورهای اتحادیهٔ اروپا، در این تلاشند تا اطمینان حاصل کنند که هیچ چالش جدیای “طرح خاورمیانه جدید“ ایالاتمتحده را دچار اختلال نکند. این نیروها، با مهندسیِ بحرانها، برپاییِ جنگ و درگیریها، این قابلیت را داشتهاند تا روند وقایعِ موردنظرشان را به منطقه دیکته کنند. سوریه، عراق و یمن در آتش جنگ و ترور درحال سوختناند. لیبی تبدیل به کشوری شده است که در آن، قبیلههای مختلف برای بهچنگ گرفتن قدرت مرکزی با یکدیگر میجنگند و بر سراسر قلمرو آن ترورِ اسلامی حکمرانی میکند.
ایالاتمتحده و اروپا از زمان توافقشان با ایران در ژانویه ۲۰۱۶ (دیماه ۱۳۹۴) برای اجرای “برجام”، تلاش کردهاند ثابت کنند رژیم مذهبی ایران شریکی است که میتوان با آن به تعامل پرداخت. این رژیم نهتنها هر گاه اراده کرده است تمامی قوانین بینالمللیِ پذیرفتهشده را نقض کرده است، بلکه فعالان سندیکاییِ عرصههای مختلفِ صنفی، کنشگران حقوقبشری، و روزنامهنگاران را بیآنکه جرمی از آنان سر زده باشد به زندان میافکند و از روی برنامه، بهضدِ زنان تبعیض قائل میشود و جوانان را از حقوق طبیعیشان محروم میدارد. این رژیم با از میان برداشتن تمامی اصلها و ابزارهای نظارتِ دمکراتیک بر حکومت و مدیریت کشور، اقتصادِ کشور را بهسوی نابودی میبَرَد. اجرایِ سیاستهای اقتصادی نولیبرالی بهافزایشِ نجومی تورم، سیرِ صعودی بیکاری، تهاجم به حقوقِ کارگران و خصوصیسازی اقتصاد کشور انجامیدهاند. سلطهٔ استبداد قرونوسطایی، امکانهای راهبُردیِ [استراتژیکِ] بالقوهٔ انسانی و طبیعی کشور را قربانی حکمروایی مخرب و وحشیانهٔ خود کرده است. بااینحال، از ژانویه ۲۰۱۳، ایالاتمتحده، بهمنظور یاری گرفتن از رژیم تئوکراتیک(مذهبی) در پیاده کردنِ “طرح نقشه خاورمیانهٔ جدید”، دست دوستی و همکاری به سوی آن دراز کرده است که یکی از نتیجههای عمدهٔ این سیاست کمک به تداوم این دیکتاتوری خواهد بود.
رفقا و دوستان گرامی،
مبارزات ما، از آنجا که بههدفِ در اختیار گرفتنِ کنترل زندگی اقتصادی و اجتماعیمان بهدست خودمان و مخالفت و مبارزه با سیاستهای نولیبرالی است، با یکدیگر پیوند دارند. در بیان همبستگیمان با مبارزهٔ شما، بهژرفش و گسترشِ مبارزهمان در راهِ صلحِ پایدار در جهان، و برقراریِ دمکراسی و عدالت اجتماعی نیز باورِ عمیق داریم.
پایدار باد همبستگیِ بینالمللی
حزب تودهٔ ایران
*********
آخرین خبر در ارتباط با مبارزهٔ اعتراضی مردم و زحمتکشان فرانسه در مخالفت با اصلاحِ قانون کار این کشور از سوی دولت اینکه، در هفتههای اخیر این مبارزهٔ اعتراضی ابعاد وسیعتری بهخود گرفته و بهطورجدی دولت فرانسوا اولاند را بهچالش طلبیده است. اکنون بهروشنی میتوان مشاهده کرد که جنبش ”خیزش شبانه“- که از ماه مارس آغاز شده است- در پاریس و شهرهای بزرگ فرانسه (نیز نگاه کنید به: گزارش نامهٔ مردم، شماره ۹۹۹) درحال زدنِ پلهای ارتباطیای مؤثر با جنبش کارگری فرانسه است. در روزهای اخیر بخش عمدهٔ جنبش سندیکایی فرانسه، بهرهبریِ سندیکای “ثِ.ژِ.تِ”، با اعلام اعتصابِ عمومی، جنبش اعتراضهای گستردهٔ ضدِ تصمیمِ دولت به تحمیل تغییرهایی ارتجاعی در قانون کار این کشور را وارد مرحلهیی تازه کرد. در هفتهٔ گذشته، کارگران پالایشگاههای نفت، نیروگاههای هستهای، و مراکز اصلی حملونقل، دست از کار کشیدند که در نتیجه، حیات اقتصادی فرانسه دچار اختلال گردید. نشانههای مشخصی از سراسیمه شدن دولت پس از این اعتصابات و احتمالِ عقبنشینیِ گامبهگام دولت فرانسه از موضعگیریهای سرسختانهاش بهچشم میخورند.
به نقل از «نامهٔمردم»، شمارهٔ۱۰۰۰، ۱۰ خرداد ۱۳۹۵