رفیق فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، نَوَدساله شد!
تحریم و محاصرهٔ اقتصادیِ پیگیر و گسستناپذیرِ شصتسالهٔ آمریکا، گذشتِ دورانی از بر سر کار بودنِ ۱۰ تن از رئیسان جمهور آمریکا با سیاستهایی بر محور کوباستیزی، تحریم و نقض حقوق طبیعی کوبا، تجاوز نظامی امپریالیستی آمریکا در “خلیج خوک ها” از سوی سیا و با همکاری ضدانقلابیهای کوبائی، صدها اقدام بهترورِ شخص رفیق فیدل، پایان حمایت اتحاد شوروی ودیگر کشورهای سوسیالیستی در ۱۹۹۱، هیچیک، نتوانستند عزم مردم کوبا بهپشتیبانی از انقلاب و دولتشان را درهم شکنند و رهبرِ برجستهٔ این کشور را به زانو در آورند.
رفیق فیدل و خَلق مبارزِ کوبا، همهٔ این تنگناهای تحریم، نقضِ آشکار حقوق بینالمللی و مداخله در امور داخلی میهنشان از سوی امپریالیسم را تجربه کرده اند، و در رویاروییای با این شرارتها، همچون پیکارهای تاریخیای حماسی، با سربلندی و افتخار، گردنههای صعب این تجربهها را پشت سر گذاشتهاند.
“
رفیق فیدل کاسترو، رهبر اتقلاب کوبا و چهرهٔ ماندگار الهامبخشِ جنبش خلقهای آمریکای لاتین و دیگر خلقهای ستمدیدهٔ جهان، روزشنبه، ۱۳ اوت ۲۰۱۶ / ۲۳ مردادماه ۱۳۹۵، نَوَدساله شد. او در ۱۳ اوت ۱۹۲۶، درشهر “بیرن” ـ واقع در شرق کوبا ـ در خانوادهٔ اسپانیائیای زمیندار و مهاجر به کوبا، بهدنیا آمد. او دانشآموزی هوشمند و ورزشکاری عالی بود. از نظر آموزگارانش درمدرسه عیسویان [ژوزوئیتها]، جوانی بود خونگرم که با جدیت به کار تحصیلش میپرداخت. رفیق کاسترو در دانشگاه حقوق خواند و از همان دوران بهمبارزه بر ضدِ رژیم دیکتاتوری باتیستا برخاست.
حملهٔ انقلابیهای کوبایی ـ بهرهبریِ فیدل کاسترو ـ به پادگان “مونکادا” ـ در”سانتیاگو دو کوبا”ـ در روز ۲۶ جولای ۱۹۵۳، بهشکست منجر شد (با وجود این، این روز، بعد از پیروزیِ انقلاب، روز جشن ملیِ کوبا نامیده شد). در این نبردِ نابرابر، عدهٔ زیادی از همرزمانِ فیدل یا کشته شدند و یا دستگیر شدند و در شکنجهگاههای رژیم دیکتاتوری باتیستا بهزیر شکنجه رفتند. فیدل به ۱۵ سال حبس محکوم شد. او درسن ۲۷ سالگی چنان بهخود و وظیفهٔ تاریخیای که درپیش داشت مطمئن بود، که در سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳)، در مقام وکیلی جوان، از تریبون دادگاه ـ پرخاش کنان ـ به شاکیانش گفت: “تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد.”
او دو سال پس از آن، در ۱۳۳۴ خورشیدی (۱۹۵۵ میلادی)، در پیِ برقراری عفوی عمومی، از زندان آزاد شد، اما بهمبارزه بر ضدِ دیکتاتوری ادامه داد. رفیق کاسترو، در مهاجرت به مکزیک، با پزشک آرژانتینی بهنام” اِرنستو چِه گوارا” آشنا شد و بههمراهِ او، طرح جنگی چریکی با دیکتاتوری را آماده کرد. شدت یافتن فضای اختناق بر ضد مخالفان دیکتاتوری باتیستا و بحرانِ اقتصادی و محرومیت فزایندهٔ اکثر شهروندان کوبایی، مردم را به سمت مبارزه با رژیم و پیوستن به کاسترو و جنبش ضددیکتاتوری کشانید. در ۱۳۳۵ خورشیدی (در ماه دسامبر ۱۹۵۶)، فیدل و همراهانش، در عرشهٔ کشتی معروف و افسانهسازِ “گرانما”، به کوبا برگشتند و مبارزهشان با دیکتاتوری را بهطورمخفیانه در جنگلها ادامه دادند. این مرحله از مبارزه، در ۱۳۳۸ خورشیدی (در روز اول ژانویه ۱۹۵۹)، با ورودِ پیروزمندانه به شهر “هاوانا” و بهثمر رسیدن حرکت انقلابی کوبا، بهپایان رسید.
پس از پیروزیِ انقلاب، رفیق کاسترو گامبهگام، همراه با مردم و دیگر انقلابیهای کوبائی در “حزب کمونیست کوبا” و همچنین یاری انترناسیونالیستی حزبهای کمونیست و دیگر نیروهای مترقی و صلح دوست جهان، توانست هدفهای سیاسی و اجتماعی انقلاب کوبا را عملی کند. ازجملهٔ این هدفها، میتوان به تأمینِ مسکن، آموزش، بهداشت و درمان رایگان برای همهٔ مردم کوبا و همچنین سلبِ مالکیت از فئودالها و ملی کردنِ صنایع کشور و بیرون راندنِ “کُنسرن”های [اتحادیهٔ انحصارهای] آمریکائی از کوبا… اشاره کرد.
رفیق فیدل کاسترو، در تیرماه ۱۳۸۵ (ژوئیه ۲۰۰۶)، پس از یک عمل جراحی دشوار، هنگامی که دیگر نمیتوانست وظایفش را در مقام رئیس دولت ادامه دهد، از سوی حزب کمونیست کوبا، این مسئولیت بهعهدهٔ برادر و همرزم او یعنی رفیق رائول کاسترو گذاشته شد. رفیق رائول در آن هنگام نمایندهٔ رئیس دولت و وزیر دفاع کوبا بود.
حضور نیافتنِ رفیق فیدل در انظار عمومی در مدت زمانی، در ضدِانقلابیهای کوبائی ـ بهویژه در آمریکا ـ این توهم را به وجود آورده بود که از مرگِ درخفای او صحبت میکردند. اما ضدِانقلابیهای مهاجر کوبائی خیلی زود پی بردند که رقص و شادیشان در خیابانهای “میامی” بهعبث بوده است. رفیق فیدل کاسترو پس از عمل جراحی بارها در تلویزیون کوبا ظاهر شد و ـ اگر چه در ابتدا بسیار رنجور بهنظر میآمد ـ با ذهنی تیز و روشن بهتجزیه و تحلیل مسئلههای سیاسی و اجتماعی روز پرداخت.
رفیق رائول کاسترو، در بهمنماه ۱۳۸۷ (فوریه ۲۰۰۸)، بهطوررسمی به مقام رئیس جمهوری کوبا و در فروردینماه ۱۳۹۰ (آوریل ۲۰۱۱)، در کنگرهٔ ششم حزب کمونیست کوبا، در مقام دبیراول حزب، انتخاب شد.
پنج سال بعد، و در آخرین هفتهٔ فروردینماه ۱۳۹۵، رفیق فیدل بار دیگر، و این بار در مقام نمایندهٔ منتخب، در عالیترین نشستِ حزب کمونیست کوبا شرکت کرد. رفیق فیدل کاسترو، در هفتمین کنگرهٔ حزب کمونیست کوبا، فروردینماه ۱۳۹۵ (آوریل ۲۰۱۶)، در سخنرانی خداحافظیاش در روز آخرین روز برگزاری کنگره، از جمله گفت:
“من بهزودی ۹۰ساله خواهم شد… من هم بهزودی مثل همهٔ مردم خواهم شد. عُمرِ همهٔ ما بهسر خواهد رسید، اما ایدههای کمونیستهای کوبایی همچون گواهی بر این سیاره باقی خواهند ماند، که اگر روی آنها با شور و شکیبایی کار شود، این ایدهها کالاهای مادی و فرهنگیای که انسانها بدانها نیاز دارند میتوانند تولید کنند، و ما برای دستیابی به آنها به مبارزهٔ بیوقفه نیاز داریم.”
این سخنان، با ستایش و ابراز احساسات پرشور هزاران نمایندهٔ شرکتکننده در کنگره روبهرو شد.
حزب تودهٔ ایران، نودمین سالگرد تولد رفیق فیدل کاسترو، رهبرِ انقلاب کوبا و الهامبخش مبارزهٔ مردم و زحمتکشان بر ضدِ ستم سرمایهداری و امپریالیسم در همهٔ کشورها، را تبریک می گوید. زنده باد فیدل. زنده باد کوبای انقلابی.