فراخوان کنگرهٔ اتحادیههای صنفی کارگران (TUC) در بریتانیا برای همبستگی با کارگران ایران
نشریهٔ انگلیسی زبان ”ایران امروز“ (Iran Today) که ”کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران“ کودیر (CODIR) در اروپا چاپ و منتشر میکند، در شمارهٔ اخیر خود (پاییز ۲۰۱۶) مصاحبهای داشت با اوئن تودور، رئیس بخش روابط بینالمللی و اروپایی کنگرهٔ اتحادیههای کارگری (TUC)، دربارهٔ همبستگی بینالمللی با کارگران و کوشندگان کارگری ایران، که ترجمهٔ آن را در ادامه میخوانید.
جنبش سندیکایی و کارگری بریتانیا کارنامهٔ پُرافتخاری از همبستگی با ملّتهایی دارد که زیر ستم دیکتاتوری و در فقر زندگی میکنند. این جنبش نقش چشمگیری در جلب همبستگی جهانی با قربانیان رژیم سلطنتی سابق و رژیم کنونی ولایت فقیه در ایران دارد. “کنگرهٔ اتحادیههای کارگری “(TUC) فدراسیونی از اتحادیههای کارگری انگلستان و ولز است که اکثریت اتحادیههای این دو کشور، یعنی بیشتر از ۵۰ اتحادیهٔ کارگری با مجموع ۶٫۲ میلیون عضو را در بر میگیرد. “کودیر “سازمانی است که ۳۵ سال پیش توسط جمعی از فعالان سندیکایی و کارگری بریتانیا و با همکاری فعالان دموکرات ایرانی در تبعید برای دفاع از حقوق مردم ایران در عرصهٔ بینالمللی تشکیل شد.
س: تییوسی (TUC) همواره صدای اعتراض خود را به نقض و زیر پا گذاشتن گستردهٔ حقوق سندیکایی در ایران بلند کرده است. ارزیابی شما از شرایط کار فعالان کارگری و سندیکایی در ایران چیست؟
ج: بهرغم بازگشت ایران به جامعهٔ بینالمللی پس از چند سال غیبت، وضعیت کارگران این کشور بهتر نشده است. ایران رژیمی دینسالار دارد، ولی برای کارگران، مشکل اصلی این است که کارفرماها در ایران دستشان برای حمله به سندیکاها باز است تا بتوانند به لطف دستمزدهای پایین- که تازه آن هم اغلب ماهها به تعویق میافتد- و شرایط کاری طاقتفرسا، بهره و سود مناسبی را نصیب خود کنند.
شمار زیادی [از کارگران و فعالان کارگری] در زنداناند. کسانی مانند اسماعیل عبدی و جعفر عظیمزاده هنوز دوران محکومیت خود را میگذرانند در حالی که هیچ اتهام واقعی علیه آنها وجود ندارد. دادگاههای بهاصطلاح انقلاب فعالان سندیکایی را به جرم “محاربه با خدا “یا “تهدید علیه امنیت کشور “به زندان میاندازند. این اتهامها در واقع نشان دهندهٔ آنند که فعالان سندیکایی برای دفاع از حقوق خود در برابر رژیمی سرکوبگر و خودکامه به پا میخیزند.
ما باید نسبت به شهامت و شجاعت بینظیر کارگرانی که بهرغم اذیت و آزار دهشتناک در درون و بیرون زندان، و اثری که این وضع برای خانوادههای آنان دارد، همچنان برای دفاع از حقوق خودشان مبارزه میکنند، ادای احترام کنیم.
س: در کشورهایی مثل ایران، سازمانهای سندیکایی مستقل و مؤثر از حمایت قانونی برخوردار نیستند و مقاولهنامههای سازمان جهانی کار نیز نقض و نادیده گرفته میشود. ایران یکی از امضاکنندگان مقاولهنامههای سازمان جهانی کار است و هر سال هیئت کاملی را برای شرکت در کنفرانس سالانهٔ این سازمان به ژنو میفرستد. برای اینکه بتوان دولت ایران را مجبور کرد که مسئولیتهایش را جدّیتر بگیرد، بهترین راه چیست؟
ج: به اعتقاد ما کارگران ایران باید از امکانی که در سازمان جهانی کار وجود دارد استفاده کنند و از رژیم ایران به خاطر نقض مقاولهنامههای بنیادی سازمان به “کمیتهٔ کارشناسان “و “کمیتهٔ آزادی تشکل “شکایت کنند. چنین اقدامی به دنیا نشان خواهد داد که با ایران نیز بر اساس همان معیارهایی رفتار میشود که با بقیهٔ دنیا میشود. البته ایران بهشدّت از این معیارها تخطی کرده است. شکایت بردن به سازمان جهانی کار فعالیتی افشاگرانه و امکان خوبی است برای مطرح کردن مسئله، ولی در ضمن نهادهای دیگر را هم زیر فشار میگذارد که از ایران بخواهند که مسئولیتش را جدّی بگیرد و درست انجام دهد.
ما باید به اعتراض خود به اینکه هیئت نمایندگی ایران در سازمان جهانی کار انتخابشدهٔ کارگران و نمایندهٔ آنها نیست ادامه دهیم، و در ضمن باید از آنها بپرسیم که چرا جلوی نقض حقوق کارگران را نمیگیرند و با آن مخالفت نمیکنند. همچنین، باید بکوشیم که نمایندگان دولتها و کارفرماها [ی عضو سازمان جهانی کار و کمیتههای آن] توجه خود را روی این موضوع متمرکز کنند که ایران چگونه از عمل کردن به تعهدهای خود به عنوان عضو سازمان جهانی کار سر باز میزند. بهترین راه برای به وجود آوردن تغییر در ایران، افشا کردن تخلّف آشکار ایران از رعایت حقوق بشر بنیادی کارگران ایران است.
س: تییوسی (TUC) از تلاشهایی که برای تأمین شرایط مناسب برای فعالیت سندیکاها در ایران میشود همواره حمایت کرده است. برای موفقیت در این تلاش، از چه مجراهای بینالمللی استفاده میکنید؟ تییوسی چگونه میتواند از تلاشهایی که برای واداشتن مقامهای ایران به رعایت همهٔ مواد مندرج در مقاولهنامههای ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار میشود حمایت کند؟
ج: تییوسی با بخش حقوق سندیکایی و حقوق بشر “آیتییوسی “(ITUC، کنفدراسیون سندیکایی بینالمللی) همکاری میکند، ولی مهمتر از آن، ما با فدراسیونهای سندیکایی جهانی مثل بینالملل آموزش (EI)، فدراسیون بینالمللی کارگران حملونقل، و اتحادیهٔ بینالمللی کارگران مواد غذایی و دیگران کار میکنیم که پیوندهای مستقیمی با سندیکاها در ایران دارند. بهعلاوه، ما از راه تبادل اطلاعات و برگزاری کارزارهای مشترک، با نهادهایی مثل عفو بینالملل همکاری میکنیم. همچنین، در مدّتی که از کار پارلمان اروپا باقی مانده است باید با اعضای این پارلمان که میتوانند برای اقدام در عرصههای گوناگون فشار بیاورند، بیشتر کار کنیم. و البته روشن است که ما در کار خودمان به طور مرتب با سازمان جهانی کار نیز در ارتباط و مراودهایم.
س: به نظر شما مؤثرترین اقدام برای همبستگی عملی با فعالان سندیکایی و حمایت از آنها و همهٔ کسانی که برای تأمین حقوق سندیکایی در ایران مبارزه میکنند چه میتواند باشد؟
ج: صادقانه بگویم، نمیدانم. ما سالهاست که به رژیم ایران هشدار میدهیم، امّا به اندازهٔ کافی پیشرفت نداشتهایم. بنابراین باید دربارهٔ راههایی که بهتر نتیجه میدهند فکر کنیم. مسلّماً کمک بزرگی خواهد بود اگر نهادهای بینالمللی، دولتهایی که در ایران نفوذ دارند، و کارفرمایانی که با ایران مبادله دارند میدیدند و قبول میکردند که رژیم ایران حقوق کارگران را نقض میکند، و سپس در مخالفت و مقابله با این گونه موارد کاری میکردند.
معمولاً فعالان اتحادیهیی و سندیکایی از مجرای زنجیرههای امکانهای جهانی اقدام میکنند، و اعتراض خود را به دست سفارتخانهها میرسانند، ولی ما در این زمینهها موفقیت زیادی نداشتهایم، از جمله به این علّت که رژیم ایران در سالهای اخیر از لحاظ دیپلماتیک در انزوا بوده است. و البته ما این احتیاط را هم کردهایم که اعتراضهای ما را بخشی از توطئههای غرب برای نقض استقلال ایران قلمداد نکنند.
ما باید تلاش کنیم که به کارزارهای مشترکمان با سازمانهای حقوق بشری مثل عفو بینالملل ادامه دهیم به طوری که این تلاش ما فقط یک کارزار اتحادیهیی و سندیکایی نباشد، حتّیٰ اگر ما جلودار این کارزار باشیم. همچنین میتوانیم بر ناظران بینالمللی، از قبیل فعالان سندیکایی و سفارتخانههای خارجی، فشار بیاوریم که در دادگاههای فعالان سندیکایی ایران حاضر شوند. یا اینکه از بازدیدکنندگان خارجی که سفر رسمی به ایران میکنند بخواهیم که به دیدن فعالان سندیکایی زندانی در ایران بروند تا به حکومت ایران (و البته به زندانیان و خانوادههایشان) نشان داده شود که دنیا مراقب آنهاست و به آنها توجه دارد.
س: تییوسی چطور میتواند به فعالان سندیکایی در ایران کمک کند که دسترسی به آموزشهای سندیکایی و آموزش کادرهایشان داشته باشند و از این راه فعالیتهایشان را بهتر و مؤثرتر کنند؟
ج: تجربه به ما نشان داده است که بهترین آموزش سندیکایی را میتوان در محل زندگی و کار زحمتکشان ارائه داد تا بتوانند پیش از هر آموزش تازه، درسهای نوآموخته را در محل کارشان به کار ببندند. آموزش سندیکایی بهتر است برای گروههای کوچکی از کارگرانی که زمینههای شغلی و فعالیت مشابهی دارند تدارک دیده شود، و توسط آموزشیاران سندیکایی که با رشتهٔ کاری کارگران و شرایط کاری آنها آشنایند صورت گیرد. به همین دلیل است که فدراسیونهای جهانی سندیکایی بهترین نهادها برای آموزشهای سندیکاییاند. سندیکاهای ایران خوب است که با این فدراسیونها در تماس باشند.
س: کودیر (CODIR) از دههٔ ۱۹۸۰ [۱۳۶۰] در راه ایجاد و گسترش همبستگی مؤثر با فعالان سندیکایی در ایران با اتحادیههای کارگری بریتانیا همکاری کرده است. شماری از اتحادیههای کارگری بریتانیا مثل UNISON، NUT، NASUWT، UCU، FBU، و RMT از اعضای همبسته با کودیر و حامی فعالیتهای آن هستند. به نظر شما، ما چطور میتوانیم گسترهٔ این همبستگی با زحمتکشان ایران را افزایش دهیم؟
ج: خیلی اهمیت دارد که اتحادیههای کارگری بریتانیا با دشواریهایی که همتایان کارگر آنها در ایران با آنها روبرویند، و با مبارزات همتایانشان در ایران آشنا شوند. اتحادیههای معلمان به خاطر تماسهایی که با اتحادیههای صنفی معلمان ایران داشتهاند در این زمینه خیلی فعالتر از دیگران بودهاند. اتحادیههای خارجی که با سازمانهای خواهر در ایران پیوند برقرار کردهاند بهتر میتوانند اعضایشان را بسیج کنند، چون آنهایی که در رشتههای شغلی مشابه کار میکنند دردها و دشواریهای همکارانشان را بهتر میفهمند، که همین امر، انگیزهٔ همبستگی عملی بیشتری است. فعالان اتحادیهیی بریتانیایی در پی آشنا شدن با دشواریها و مبارزات در صنفهای مشابه، بهتر میتوانند درک کنند که مبارزه در راه تأمین حقوق سندیکایی در ایران صرفاً به علّت ماهیت اسلامی حکومت ایران نیست (تصویری که غالباً از مبارزه در ایران داده میشود).
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۰۷، ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۵