مسایل زنان

برگزاری ﮐﻨﮕﺮه شانزدهم ﻓﺪراﺳﯿﻮن دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﮏ ﺟﻬﺎﻧﯽ زنان – ﺗﻼش ﭘﯿﮕﯿﺮ زﻧﺎن ﺟﻬﺎن ﺑﺮای ﺻﻠﺢ، دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ، و ﻋﺪاﻟﺖ

پیام تشکیلات دموکراتیک زنان ایران به کنگرهٔ شانزدهم فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان

تلاش پیگیر زنان جهان برای صلح، دموکراسی، و عدالت
کنگرهٔ شانزدهم ”فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان“ در روزهای ۲۴ تا ۲۸ شهریور با شرکت ۲۵۵ تن از فعالان زن به نمایندگی از ۶۴ سازمان چپ و ترقی‌خواه از ۴۴ کشور در پنج قارهٔ جهان در شهر بوگوتا، پایتخت کلمبیا در آمریکای جنوبی برگزار شد. مراسم بازگشایی کنگره به ریاست خانم سکِوی کوکوما، اهل قبرس و نایب‌رئیس اروپایی فدراسیون، شامل برنامه‌ای فرهنگی و هنری و خواندن پیام‌های شادباش بود.

در ادامه، دبیرکل حزب کمونیست کلمبیا برای حاضران سخنانی بیان کرد و سپس فیلم ویدیویی سخنان ویکتوریا ساندینو، یکی از نمایندگان هیئت مذاکره‌کنندهٔ صلح از جانب نیروهای مسلّح انقلابی کلمبیا “فارک”- که در کوبا برگزار شده بود- پخش شد. خانم ساندینو بر اهمیت حیاتی نقش زنان، دوشادوش مردان، در تأمین و حفظ صلح تأکید کرد. در پایان مراسم بازگشایی کنگره، خانم مارسیا دو کمپوس، رئیس فدراسیون، به شرکت‌کنندگان، به همهٔ سازمان‌هایی که به هر دلیلی نتوانسته بودند در کنگره شرکت کنند، و به همهٔ زنان مبارز جهان خوشامد گفت.
در جریان کار کنگره دربارهٔ موضوع‌های کلیدی و عمده‌ای صحبت شد، از جمله تجاوز امپریالیستی و مبارزه برای صلح، بحران سرمایه‌داری و اثر آن بر زنان، تغییرات آب‌وهوایی و امنیت غذایی در جهان، حقوق دموکراتیک کارگران و کارگران، و نیز سمت‌وسوی فعالیت فدراسیون در کارزار حقوق برابر برای زنان در سراسر دنیا. شرکت‌کنندگان در کنگره بر عزم خود در تحکیم و گسترش همبستگی و نوزایی در فدراسیون، و بهبود سنّت ۷۰ سالهٔ مبارزه در راه صلح، دموکراسی، و برابری زنان تأکید کردند.
کنگرهٔ شانزدهم شانزدهم فدراسیون دموکراتیک جهان زنان خانم لورِنا پِنا، اهل السالوادور را برای ریاست فدراسیون در چهار سال آینده انتخاب کرد. همچنین، برای تقویت حضور فدراسیون و فعالیت‌های منطقه‌یی آن، به جای یک نایب‌رئیس، دو نایب‌رئیس منطقه‌یی، و نیز پنج هماهنگ کننده برای کشورهای آمریکایی، آسیایی، اروپایی، آفریقایی، و عربی انتخاب شدند. در یکی از روزهایی که کنگره برگزار می‌شد، شرکت کنندگان و حامیان آنها برای نشان دادن همبستگی زنان با صلح و عدالت در سراسر جهان، به طور جمعی در خیابان‌های مرکزی بوگوتا تا میدان پلاتوزلا پولیکارپا “راه‌پیمایی کردند.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران نیز به این کنگره دعوت شده بود که متأسفانه نمایندگان آن امکان شرکت حضوری نداشتند، ولی پیامی برای کنگره ارسال کرد که ترجمهٔ متن آن را در ادامه می‌خوانید.

پیام تشکیلات دموکراتیک زنان ایران به کنگرهٔ شانزدهم فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان
بوگوتا، کلمبیا، سپتامبر ۲۰۱۶

رفقا و دوستان گرامی،
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران گرم‌ترین درودهای خود را به شما و همهٔ شرکت‌کنندگان در کنگرهٔ شانزدهم فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان (WIDF) تقدیم می‌کند. مایل بودیم که بتوانیم در این کنگره شرکت کنیم، ولی به علّت دشواری‌هایی که از آن باخبرید، متأسفانه نمی‌توانیم در کنار شما باشیم.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران از مبارزهٔ فدراسیون برای ایجاد دنیایی فارغ از جنگ، نابرابری، فقر، و استثمار، و برای نشان دادن همبستگی بین‌المللی با همهٔ آنهایی که علیه همهٔ شکل‌ها و شیوه‌های سرکوب و تبعیض، به‌ویژه علیه زنان، مبارزه می‌کنند، صمیمانه و قاطعانه حمایت می‌کنند. تشکیلات دموکراتیک زنان ایران از کارزارهای فدراسیون علیه سیاست‌های ریاضتی و نولیبرالی- که آسیب آن به‌ویژه به زحمتکشان و زنان طبقهٔ کارگر می‌رسد- پشتیبانی می‌کند. همان‌طور که می‌دانید، زنان ایران درگیر مبارزه با رژیمی زن‌ستیزند که سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی به‌شدّت تبعیض‌آمیز و استثمارگرانه‌ای را دنبال می‌کند که میلیون‌ها نفر از مردم را به فقر و تیره‌روزی نشانده است. رهبران حکومت ایران الگوهای اقتصادی و اجتماعی بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، و دیگر نهادهای جهانی را که در خدمت منافع سرمایه‌‌اند بی‌چون‌وچرادنبال می‌کنند. پیامدهای متعدد این سیاست‌ها، و از جمله تغییر قانون کار به ضرر زحمتکشان و از بین بردن تضمین‌های موجود و لازم برای حفظ حقوق کارگران، برای مجموعهٔ زحمتکشان ایران فاجعه‌بار بوده است. بخش بزرگی از دشواری‌های ناشی از این وضع، از افزایش فقر و بیکاری گرفته تا سوءتغذیه و رواج قراردادهای موقت کار، به دوش زنان ایران افتاده است. یکی از عوارض جانبی اجرای این سیاست‌ها، افزایش چشمگیر خودفروشی زنان و دختران و اعتیاد به مواد مخدّر در جامعه بوده است.
بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده در آوریل ۲۰۱۶، میزان بیکاری در کل کشور ما ۱۱درصد است. ولی بیکاری در میان زنان دوبرابر میزان بیکاری مردان است. و از آن بدتر، میزان بیکاری در میان زنان جوان ۴۲٫۸درصد است. به‌رغم این واقعیت که تعداد زنان و دختران دارای تحصیلات عالی در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، جزو بالاترین‌هاست، امّا تعداد زنان شاغل و صاحب درآمد در ایران بسیار پایین است. شمار بزرگی از زنان خانواده‌های کم‌درآمد مجبور به کار در کارگاه‌های کوچک یا در بخش “غیررسمی “(بازار سیاه) هستند که هیچ تضمینی هم از لحاظ اشتغال و حقوق اوّلیه کار در آنها وجود ندارد. کارگاه‌های دارای کمتر از ده کارگر زیر پوشش تضمین‌های قانون کار قرار نمی‌گیرند و کارفرماها می‌توانند کارگران را هر وقت که بخواهند اخراج و بیکار کنند، و کارگران از هیچ‌گونه بیمه‌ای نیز برخوردار نیستند. چهارمین کنفرانس جهانی زنان “سازمان ملل متحد که ۲۱ سال پیش در پکن برگزار شد، بر مشارکت اقتصادی و اشتغال بیشتر زنان تأکید کرد و آن را مهم‌ترین عامل در بهبود زندگی زنان دانست. دولت‌ها وظیفه دارند که دسترسی برابر زنان و مردان به منابع اقتصادی را در قوانین خود منظور کنند. امّا رژیم واپس‌گرای ایران که سیاست‌های تبعیض جنسیتی را در هر زمینه‌ای رایج کرده است، دسترسی زنان را به بسیاری از منابع اقتصادی کشور محدود کرده است.
مبارزهٔ زنان در ایران به‌رغم سابقهٔ طولانی و پختگی و پیگیری شگرفی که دارد، متأسفانه در شرایط موجود نتوانسته است دستاوردهای چشمگیری داشته باشد که بیش از هر چیز به علّت ماهیت نولیبرالی حیات اقتصادی رژیم ایران و سیاست‌های اجتماعی-سیاسی ارتجاعی، مردسالارانه، و دین‌سالارانه‌ای است که بر کشور و ملّت ایران تحمیل شده است.
در ده سال گذشته، زنان ایران در برابر برخوردهای عقب‌مانده و ارتجاعی رژیم ایران نسبت به زنان مقاومت قابل‌توجهی کرده‌اند. زنان ایران توانسته‌اند سازمان‌های مستقل زنان را به وجود آورند، فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی پًرشماری را سازمان دهند، کارزارهای سوادآموزی را راه بیندازند و به پیش برند، و جایگاه مرکزی خود در صحنهٔ جنبش مردمی علیه دین‌سالاری و رژیم ولایی را حفظ کنند. با وجود آنکه فعالیت‌های زنان نتیجه‌های فوری مطلوب را نداشته است، امّا بسیج عمومی زنان به طور کلی به ایجاد تغییرهایی کیفی در مبارزهٔ عمومی مردم ایران انجامیده است. کارزارهای موفقی مثل “تغییر برای برابری “و “یک میلیون امضا “علیه قوانین ارتجاعی، نمونه‌های برجسته‌ای از فعالیت زنان ایران است.
موضع واپس‌گرایانهٔ حکومت ایران را در مجامع و نهادهای بین‌المللی نیز می‌توان دید. بیشتر از ۱۹۱ کشور پیمان سازمان ملل با عنوان “پایان دادن به تبعیض علیه زنان “را امضا کرده‌اند. در ماه مه ۲۰۰۳ [۱۳۸۲]، محمد خاتمی که در آن زمان رئیس‌جمهور ایران بود موافقت کرد که ایران به این پیمان بپیوندد، امّا “شورای نگهبان “بنیادگرای حکومت ایران آن را تأیید نکرد. در نتیجه، ایران هنوز این پیمان بسیار بنیادی و حیاتی را امضا نکرده و نپذیرفته است. در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۳ [۱۳۹۲]، حسن روحانی که برندهٔ انتخابات شد قول داد که ایران به این پیمان خواهد پیوست، ولی به این قول هنوز عمل نشده است. زنان ایران به مبارزهٔ خود برای لغو قوانین زن‌ستیز هم در قانون اساسی و هم در قوانین مدنی جمهوری اسلامی- که زنان را به شهروندان درجه دو تقلیل داده‌اند- ادامه می‌دهند. زنان ایران برای بازپس گرفتن دستاوردهایی که در دهه‌های پیش داشته‌اند و اکنون پایمال شده‌اند، مبارزه می‌کنند. حق طلاق، ممنوع بودن چندهمسری، و اشتغال در حرفه‌هایی مثل قضاوت، نمونه‌هایی از این حقوق از دست رفتهٔ زنان‌اند. برخی از خواست‌های اصلی زنان ایران بدین قرار است: حق اشتغال، برابری با مردان در جایگاه شاهد (در دادگاه‌ها)، حقوق برابر در ازدواج و ارث، حق سفر بدون اجازهٔ همسر (یا سرپرست مرد)، حق حضانت (سرپرستی) فرزند، لغو حق چندهمسری برای مردان، افزایش سن مسئولیت کیفری فرزندان دختر به ۱۸ سال، و پیوستن ایران به پیمان “جلوگیری از خشونت و تبعیض.“
زنان ایران رسماً از حق تشکیل سازمان‌های مدنی و سیاسی محروم‌اند. هر تلاشی در ایران راه به‌شدّت سرکوب می‌شود و هر جنبش مسالمت‌آمیزی با بازداشت و دستگیری و شکنجه روبرو می‌شود. می‌دانید که تشکیلات دموکراتیک زنان ایران در دههٔ ۱۹۸۰ [۱۳۶۰] مورد یورش و ضربهٔ سهمگین رژیم ایران قرار گرفت. بسیاری از اعضای تشکیلات، و دیگر زندانیان سیاسی زن که برای عدالت اجتماعی و پیشرفت مبارزه کرده‌اند، در زندان‌های ایران قهرمانانه مقاومت کردند. زنان ایران به‌رغم دشواری‌های عظیمی که با آنها روبرویند، به مبارزه با رژیم قرون وسطایی ایران ادامه می‌دهند. بسیاری از زندانیان سیاسی زن هم‌اکنون در بدترین شرایط در زندان‌های حکومت ارتجاعی ایران رنج می‌برند. در میان اینان همه گونه زنانی دیده می‌شود: از پیر و جوان، فعال صلح، مبارز حقوق زنان، دانشجو، وکیل، روزنامه‌نگار، کارگر، خانه‌دار، و حتّی مادرانی که داغدار اعدام فرزندانشان به دست حکومت ایران‌اند. نقش مؤثر زنان در ایران در سال‌های اخیر، جنبه‌های گوناگون و متعددی داشته است. زنان کارزارهای صلح به راه انداخته‌اند، سازمان “مادران صلح “را به وجود آورده‌اند، و در جنبش ضدجنگ فعال بوده‌اند. زنان ایران جنبش توده‌یی “یک میلیون امضا “را علیه تبعیض جنسیتی سازمان‌دهی کردند. همچنین، زنان ایران در ایجاد و تحکیم پیوند جنبش زنان با جنبش‌های دانشجویی و کارگری تلاش مؤثری داشته‌اند. این دستاوردها مثال‌هایی ستایش‌برانگیز از پیکار قهرمانانهٔ زنان کشور ماست.
رفقا و دوستان گرامی،
همان‌طور که می‌دانید خاورمیانه یکی از دشوارترین دوره‌های تاریخی‌اش را می‌گذراند. دیکتاتوری، جنگ، و تروریسم چنان شرایط دشوار و تحمّل‌ناپذیری را به وجود آورده است که میلیون‌ها نفر از مردم ساکن این منطقه چاره‌ای جز این ندارند که به امید یافتن امنیت در جایی دیگر، میهن و خانه و کاشانه‌شان را ترک کنند. امپریالیسم دائماً نقشه‌هایش را متناسب با وضعیت تغییر می‌دهد و تنظیم می‌کند تا بتواند مقاومت ملّت‌ها در برابر سیاست‌های نولیبرالی را در هم بشکند. در نتیجه، مردم ما، از زن و مرد، مجبورند در دو جبهه بجنگند: هم با سیاست‌های جنگ‌طلبانهٔ امپریالیسم، و هم با رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران و سیاست‌های نولیبرالی استثمار و تبعیض طبقاتی و جنسیتی.
ما در این مبارزه به پشتیبانی نیروهای مترقی نیاز داریم. ما از شما می‌خواهیم که از خواست‌ها و تلاش‌های زنان ایران برای دستیابی به آزادی‌های دموکراتیک پشتیبانی کنید و با مبارزهٔ عمومی مردم ایران اعلام همبستگی کنید. ما امید به پشتیبانی فعال و متقابل سازمان‌های خواهر داریم.
ما برای شما در برگزاری کنگرهٔ شانزدهم آرزوی موفقیت کامل داریم، و به شما اطمینان می‌دهیم که مبارزهٔ زنان ترقی‌خواه جهان در سراسر جهان بر ضد جنگ، ترور، فقر، و نابرابری، و برای لغو خشونت، و استثمار طبقاتی و جنسیتی از همبستگی بی‌دریغ ما برخوردار است و خواهد بود.
مینا راستین
هماهنگ‌کنندهٔ تشکیلات دموکراتیک زنان ایران (در خارج از کشور)
۹ سپتامبر ۲۰۱۶ [۱۹ شهریور ۱۳۹۵]

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۰۹، ۱۲ مهرماه ۱۳۹۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا