برگزاریِ کنفرانس بینالمللی بزرگداشتِ «روز جهانیِ صلح» در چین
بهدعوت “انجمن صلح و خلع سلاح خلق چین”- که ساختاری پرقدرت و غیردولتی در چین است- بهمناسبت “روز جهانی صلح”، کنفرانس بینالمللیای بهمنظور بزرگداشتِ این روز، ۲۱ سپتامبر / ۳۱ شهریورماه، در شهر “این چوان”، مرکز ایالت خودمختار “نینگ شیا”، واقع در شمالغربی چین، برگزار شد. “روز جهانی صلح”، از سال ۱۹۸۲ [۱۳۶۱ خورشیدی] از سوی بسیاری از کشورها و سازمانهای سیاسی و اجتماعی جهان و باهدفِ نهادن نقطهٔ پایانی بر جنگ و خشونتهای نظامی و نظامیگری بهرسمیت شناخته شده است و بهاین مناسبت مراسمی برگزار میشود. در این روز از همهٔ طرفهای درگیر در جنگ در همهٔ نقاط جهان خواسته میشود تا از برخورد نظامی خودداری کنند و در مناطق جنگی بهمنظور دسترسیِ جنگزدگان به کمکهای انسانی شرایطی مساعد برای آتشبسِ موقت فراهم کنند. چهار سال پیش، آقای “بانکی مون”، دبیرکل سازمان ملل، این روز را روزی برای آموزش صلح و راههای مؤثر برای جلوگیری از جنگ اختصاص داد.
در مراسم امسالِ بزرگداشت “روز جهانی صلح” در چین، حضور آقای “لی یوآنچائو”، عضو هیئت سیاسی کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست چین و معاون رئیسجمهور این کشور، نمایندگان رسمی و عالیرتبهٔ چندین کشور جهان، آقای “آلن نودرهیو”، نمایندهٔ سازمان ملل در چین، و دهها سازمان و بنیاد مدافعِ صلح از کشورهای مختلف جهان و ازجمله از روسیه، هند، سریلانکا، بنگلادش، سوریه، فلسطین، اسرائیل، پرتغال، سوئد، قبرس و ایران، شرکت داشتند. این شرکت، به دستورکار کنفرانس اهمیت ویژهای بخشیده بود. آقای “جمشید احمدی”، معاونِ دبیرکل “کمیته دفاع از حقوق مردم ایران” (“کودیر”)، که بهنمایندگی از سوی “حامیان صلح، همبستگی و دموکراسی در ایران” در هیئت اجرائیهٔ “شورای جهانی صلح” عضویت دارد، در این کنفرانس شرکت فعال داشت و بهدعوت سازمان دهندگان آن در میزگرد نخست کنفرانس- با عنوان: “وضعیت کنونی امنیتِ بینالمللی، هرجومرج یا نظم؟” شرکت و سخنرانی کرد. متن این سخنرانی در ادامه میآید.
آقای “آلن نودرهیو”، نمایندهٔ رسمی سازمان ملل متحد در چین، در مراسم گشایشِ کنفرانس- که با پیام ویدئوییِ خوشآمدگوئیِ آقای “بانکی مون” به شرکتکنندگان کنفرانس همراه بود- اظهار داشت: “مراسم روز جهانی صلح امسال در شرایطی برگزار میشود که جهان در بحران و درگیریهای پیچیدهای غوطهور است.” ایشان در ادامه یادآور شد که، این بحرانها میلیونها نفر از مردم را از داشتن زندگیای شرافتمندانه محروم میکند، دولتها را زیرِ فشاری فوقالعاده قرار میدهد و تهدیدهایی جدی در برابر توسعه و هماهنگی در هر کشور و بین کشورها بهوجود میآورد. آقای “آلن نودرهیو” همچنین گفت: “ما بر آنیم و تکرار میکنیم که، صلح هنگامی امکانپذیر است که همهٔ ما بهمسئولیتهایمان در ارتباط با ساختن، حفاظت، و ترویج جامعهیی صلحطلب عمل کنیم… تنها در جامعهیی صلحطلب است که توان و ظرفیتِ کامل ما- چه در مقام افراد و چه در مقام کشورها- میتواند دستیافتنی شود.” سازمان ملل مضمون محوریِ جشنهای امسالِ بزرگداشت “روز جهانی صلح” را “حقِ مردم به برخورداری از صلح” تعیین کرده بود. “هان قیده”، پرزیدنت “انجمن صلح و خلعسلاح جمهوری خلق چین” در سخنرانیاش در مراسم گشایش کنفرانس، گفت: “درحالحاضر، آسیا با تهدیدهای مختلف امنیتی سنتی و غیرسنتی روبهرو است… آتش تهدید به جنگ هنوز در کنارِ ما شعلهور است، و بسیاری از مردم ما در وحشت از جنگ، هرجومرج و بیثباتی زندگی میکنند.” او بهصورتی معنادار اشاره کرد: “ژاپن درحالحاضر بهوسیلهٔ رهبرانی اداره میشود که هنوز برای توجیه پیشینهٔ تاریخی تجاوزگریهای این کشور و بهچالش طلبیدنِ پیروزیِ دشوار بهدست آمده در جنگ جهانی دوم بر ضدِ نظامیگریِ [میلیتاریسم] کشورهای “محور” و برقراریِ نظم بینالمللی پس از جنگ، در تلاشاند.
رهبر جنبش صلح چین، مردم را به یادگیریِ درسهای تاریخ، برخوردِ مشترک با چالشهای امنیتی، و ترویجِ رفاه و توسعه در آسیا فراخواند. او همچنین مردم آسیا را فراخواند تا از راهحلهای مبتنی بر همداستانی بین دولتهای آسیایی از طریق گفتگو و مشاوره، پیدا کردن راه غلبه بر تفاوت نظرها بر اساس درکِ متقابل و مدارا، و حلوفصلِ اختلافها از طریق مذاکرهٔ صلحآمیز، فعالانه حمایت کنند.
آقای “لی یوآنچائو”، معاون رئیسجمهور چین، در سخنان خود ضمن تشکر از شرکت نمایندگان حاضر در کنفرانس و تأکید بر اهمیت ویژه صلح در مقطع زمانی کنونی، به خطوط اصلی سیاست کشور چین در زمینهٔ صلح اشاره کرد و سه محور عمدهٔ “الف”- حلوفصلِ تمامی اختلافنظرها، مشاجرات و درگیریها از طریق مذاکره و مشاوره؛ “ب”- تحصیل رفاه از طریق موافقتنامه و همکاریهای مبتنی بر نتایج برد- برد برای هر دو طرف؛ و “ج”- سعی در برخورد و رویارویی با چالشهای بشریت از طریق نوسازیِ ساختارهای مدیریتیِ عملکنندهٔ موجود در سطح جهان، چه بهلحاظ اقتصادی و چه بهلحاظ برخورد با بحرانها. معاون رئیسجمهور چین در این سخنرانی دقیق و کوتاه خود، بر فلسفه و بینشِ نافذ در سیاستهای کلان چین در ارتباط با جهان تأکید ورزید. متن این سخنرانی در شمارههای آیندهٔ “نامه مردم” منتشر خواهد شد.
در دو روز بحثهای کنفرانس، نمایندگان حاضر- که در میان آنان دَهها مقام عالیرتبهٔ دانشگاهی، سیاسی، اقتصادی و نظامی چین حضور داشتند- در قالب سه پانل [میزگرد] مختلف، دربارهٔ جنبههای متفاوت شرایط جهان در ارتباط با مسئلهٔ صلح، بهبحث و تبادلنظر پرداختند.
در بحثهای متنوعِ کنفرانس، از جمله بر این امر تأکید میشد که، صلح “تنها نبودنِ جنگ نیست” و اینکه صلح بدونِ عدالت اجتماعی و عدالت اجتماعی بدونِ صلح، امکانپذیر نیست. شرکتکنندگان در بحثهای کنفرانس در مورد شدت یافتن درگیریهای منطقهای که تهدید بهدرگیریای جنگی با ابعادی جهانی را قوت میبخشد، نگرانیشان را ابراز کردند. آنان در اینکه جهان در سالهای اخیر نهتنها امنتر نشده بلکه پرهرجومرج تر و نیز صلح و امنیت جهانی بیثباتتر شده است، همسخن بودند. دانشمندان و صاحبنظران چینی تجربهٔ چین در برخورد و مقابله با درگیریها و اختلافهای بینالمللی و منطقهای را تشریح کردند و مفهوم “یک جاده یک کمربند”- یا بهعبارتی کشیدنِ جادهٔ ابریشمی جدید بهمنظور ارتباط اقتصادی و تکنولوژیک بین ۶۰ کشور جهان است و اثرِ آن بر کاهشِ تشنجها و درگیریها در روابط بین کشورها- مورد بررسی قرار گرفت.
شرکتکنندگان در کنفرانس بر نیاز به خلع سلاح و کاهشِ هزینههای تسلیحاتی کشورهای جهان- که درحالحاضر بالغ بر ۱٫۴۷ تریلیون دلار است (۴۰ درصدِ این مبلغ بهتنهایی از سوی ایالاتمتحده آمریکا هزینه میشود)- تأکید ورزیدند، بهویژه اینکه بحران اقتصادی بر زندگی و معیشتِ میلیاردها نفر در جهان اثری داشته است. شرکتکنندگان در کنفرانس، بر پایهٔ آمار و نتایج پژوهشهای علمی، برآن بودند که حتی درصدِ اندکی از هزینههای نظامی و تسلیحاتی میتواند رفعِ گرسنگی و سوءِتغذیه، درمانِ بیماریهای ساده، و کمکرسانی به میلیونها پناهنده و آواره را امکانپذیر کند. کنفرانس همچنین بر ارتباط داشتنِ توسعهٔ پایدار با امنیت و نیاز به برخوردِ چندجانبه به امر صلح در مناطقی که درگیر جنگاند تأکید کرد. صاحبنظرانِ جنبش صلح در ضرورت و نیاز به شناسایی و نیز مقابله با علتهای ریشهای جنگ، اشغال و شوربختیها و همچنین افشایِ انگیزههای پنهان در پسِ سیاستهایی که بهنابودی زندگی انسان، محیطزیست و مظاهر تمدن در برخی از نقاط جهان منجر شدهاند، همنظر بودند.
سخنرانی نمایندهٔ ایرانیِ “شورای جهانی صلح”، دربارۀ اوضاعِ خطرناک خاورمیانه و نقشِ ایالاتمتحده و اتحادیهٔ اروپا در ایجاد بیثباتی و درگیری در جهان و منطقه
رفقا و دوستان گرامی،
هیئتهای نمایندگی محترم بینالمللی،
مایلم از این فرصت استفاده کنم و از “انجمن صلح و خلعسلاح خلق چین “به خاطر سازماندهی این نشست به مناسبت روز جهانی صلح، و به خاطر دعوت از هیئت نمایندگی “شورای جهانی صلح “و نیروهای صلحدوست ایران، تشکر کنم. این کنفرانس مهم در زمانی برگزار میشود که خاورمیانه یکی از پیچیدهترین و خطرناکترین فصلهای تاریخش را میگذراند. کشورهای امپریالیستی که تأمین و تضمین سرکردگی بر این منطقهٔ مهم از لحاظ استراتژیکی را هدف خود قرار دادهاند، آن را به هرجومرج و آشوب کشاندهاند و به صحنهٔ عظیم جنگ و کشمکش تبدیل کردهاند. از عراق تا یمن و لیبی و لبنان، و از فلسطین تا سوریه، کل این منطقه متحمل پیامدهای سالها مداخله و کشمکش است که هدف آن تضمین محکم بودن جای پای امپریالیستها در این منطقه در درازمدّت است.
کشمکش و جنگ فاجعهبار کنونی در سوریه که به از دست رفتن جان صدهاهزار نفر، بیخانمانی میلیونها نفر، و ویرانی کلی بخش اعظم کشور منجر شده است، یادآور دائمی این امر است که وضعیت در این منطقه و در جهان تا چه حد آشفته، بیثبات و بحرانی، و خطرناک است.
حضور نظامی چندین کشور در درگیریهای سوریه- برخی به دعوت مقامهای سوریه و دیگران با نقض آشکار پیمانهای سازمان ملل متحد و قوانین بینالمللی- زمینه را برای رودرروییهای فراگیرتر با حضور کشورهای متعدد، و پیامدهای فاجعهبار غیرقابل پیشبینی آن برای صلح جهانی به وجود آورده است.
رفقا و دوستان گرامی،
مشخصهٔ کلی وضعیت امروز جهان، بیثباتی در بسیاری از مناطق دنیاست. سرچشمهٔ این بیثباتی هم در درجهٔ اوّل ایالات متحد آمریکا و متحدان منطقهیی آن است. هدف آنها تحکیم و تقویت و حفاظت از منافع اقتصادی، فرهنگی، و استراتژیکی آمریکا در سراسر جهان به بهای از دست رفتن آزادی، استقلال، و توسعهٔ اقتصادی و اجتماعی ملّتهای دیگر است.
صدور بیثباتی پوشش و بهانهای است برای آمریکا به منظور مداخله در سیاستهای داخلی کشورها و در سیاستهای بینالمللی. گسیل تجهیزات نظامی به سراسر جهان نیز این روند را تقویت میکند.
مداخلههای نظامی و سیاسی آمریکا در جهان حدّ و مرزی ندارد. آمریکا بخش اعظم نیروی دریاییاش را به منطقهٔ اقیانوس آرام و دریای چین جنوبی گسیل کرده است. و در اروپای شرقی، آمریکا نیروهای زمینیاش را به مجاورت مرزهای روسیه کشانده است. در اوکراین، در خاورمیانه، در آسیای مرکزی، و در نقاط دیگر دنیا، آمریکا یا در حال تحریف واقعیت و انحراف افکار عمومی با استفاده از فناوریهای نوین و شیوههای روانی است، یا سرگرم به راه انداختن جنگهای نیابتی. هدف آمریکا از بیثبات کردن مناسبات ملّی کشورها و مناسبات بینالمللی به شیوههای آشکار و نهان، تغییر شکل نظم جهانی هماهنگ با هدفهای سلطهجویانهٔ جهانی خود این قدرت است. در درازمدّت، جنگهای نیابتی بخشی از برنامههای استراتژیک آمریکا برای کنترل کردن خاورمیانه و دیگر بخشهای جهان، و در نتیجه، کاهش حضور نظامی مستقیم آن در این مناطق است.
نیروهای مدافع صلح در ایران بر این باورند که آمریکا با اتکا به چگونگی استفادهاش از نیروهای “اسلام سیاسی”، که یکی از علّتهای اساسی و عمدهٔ فاجعهٔ انسانی کنونی در خاورمیانهاند، سیاست خود در خاورمیانه را بازچینی کرده است. پشتیبانی نظامی و سیاسی سخاوتمندانه از عربستان سعودی و برخی از کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس- که نیروهای افراطگرایی مثل القاعده، داعش، جبهةالنصره… را در افغانستان، سوریه، عراق، لیبی، و دیگر نقاط دنیا تأمین مالی و تسلیحاتی کردهاند- و ادامهٔ اشغال خاک فلسطین و سرزمینهای دیگر کشورهای عربی و سرکوب خشن و غیرانسانی حقوق مردم فلسطین توسط اسرائیل، همگی نشانههای روشنی از ریشههای واقعی فاجعهٔ کنونی است. برنامهریزان آمریکایی بهرغم تبلیغات جهانیشان دربارهٔ اسلامهراسی و تهدید واقعی یا ظاهری “تروریسم اسلامی”، بعید است که ایدئولوژی “اسلام سیاسی “را تهدید استراتژیکی واقعی نسبت به منافع خود بدانند. در واقع برعکس، تاریخ نشان داده است که پیوندهای اقتصادی درونی، هدفهای امپریالیستی قدرتهای اروپایی و آمریکا را با هدفهای “اسلام سیاسی “جوش داده و به هم آمیخته است.
هدفِ برنامهٔ بلندمدّت آمریکا در خاورمیانه، “مهار چندجانبه “است که در بر گیرندهٔ قدرتهای منطقه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، عربستان سعودی، و مصر است. ایران ولایی از زمان امضای توافقنامهٔ ۵+۱ در ماه ژانویهٔ امسال، هر روز بیشتر از پیش خصلتهای یک شریک مطمئن برای آمریکا را پیدا میکند.
هواداران “دفاع از صلح، همبستگی، و دموکراسی در ایران “اعتقاد راسخ دارند که فقط از راه مذاکرهٔ عادلانه است که میتوان مناقشهها و درگیریهای کنونی را حلوفصل کرد. بر این اساس بود که ما از حلوفصل مناقشههای میان ایران و آمریکا و اتحادیهٔ اروپا از راه گفتگوهای چندجانبه ( برجام) استقبال کردیم. نیروهای افراطی در هر دو طرف و در منطقه، اکنون این توافقهای شکننده را تهدید میکنند.
رفقا و دوستان گرامی،
منطقهٔ ما به عرصهٔ بازیهای حسّاس دیپلماتیک و جنگهای داخلی نیابتی تبدیل شده است. امّا همه چیز هم به سود نیروهای تجاوزکار در سراسر جهان نیست و نباید باشد. در همهٔ قارهها، هواداران صلح و برابری بسیج شدهاند و به حرکت درآمدهاند. در سطح بینالمللی، جوانان و دیگر نیروهای اجتماعی با تجاوز، بیثباتی، و هرجومرج و آشوب مخالفت میکنند. خواستِ برقراری صلح، برابری، و تنشزدایی هر روز نیروی بیشتری مییابد.
قرن بیستویکم میتواند فرصتی برای صلح بینالمللی و دوستی میان ملّتها باشد. نپذیرفتن تجاوز، مردمفریبی، و آشتیناپذیری در روابط ملّی و بینالمللی اکنون زمینهٔ گستردهتری پیدا کرده است. هر روز شمار بیشتری از مردم با اِعمال زور، بیثبات کردن، و تجاوزگری مخالفت میکنند و آن را مردود میشمارند. آنهایی را که خواهان گسترش هرجومرج و آشوب و تفرقهاند میتوان و باید افشا و منزوی کرد.
همزیستی مسالمتآمیز نهفقط ممکن، بلکه برای شکست دادن و غلبه بر تسلیحات واقعی و روانی، و برای ادامهٔ پیشرفت بشر لازم است، و باید نخستین و بنیادیترین هدف در سیاست جهان و نظم بینالمللی در قرنی باشد که پیش روی ماست.
با تشکر.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ 1010، 26 مهرماه 1395