مسایل زنان

تجارتی که بنیان های جامعه را فرو می ریزد

گزارش ها و مستنداتی که در رابطه با آسیب های اجتماعی در ایران انتشار یافته، جدید و پنهان نیست. ابعاد این آسیب ها در سال های اخیر آن چنان گسترده و نگران کننده شده است که ما به طور مداوم در روزنامه های مجاز، گزارش های گوناگونی را شاهد هستیم. انتشار این گزارش ها، روشنگر این مهم است که سیاست سکوت و پنهان کردن این معضلات کاربد خود را از دست داده و باید اذعان کرد بحرانی جامعه ما را فراگرفته که حکومتیان از کنترل آن عاجز هستند . روزنامه جهان صنعت، ۴ دی،  قاچاق زنان ایرانی به کشورهای همسایه را که چندان هم موضوع پنهانی نبوده مورد بررسی قرار می دهد.

جهان صنعت در این رابطه می نویسد:”رویه داستان قاچاق زنان و دختران در ایران به نوبه خود یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های شخصیتی و اجتماعی ما ایرانیان بالاخص در سال‌های اخیر به حساب می‌آید. …در این میان دختران ایرانی، زنان جوان و آسیب‌دیده از نهاد خانواده به کشورهای دیگر قاچاق می‌شوند.” جهان صنعت در تشریح ابعاد این فاجعه، ادامه می دهد:” نکته مشکل‌ساز دیگر در این میان این است که قاچاق زنان و دختران در معیارهای اندازه‌گیری و آماردهی، همپای آمار و معضل قاچاق اجناس و کالاها طبقه‌بندی می‌شود. این امر اگرچه می‌تواند توجیه قانونی و کارکردگرایی داشته باشد اما به اندازه ارزش و قیمت کالا، شان انسانی نیز دستخوش همان تنزل می‌شود و در غایت امر، کالا شدن دختران نه‌تنها در ایران بلکه در تمام دنیا عاملی مهم در افزایش این نوع قاچاق و نیز عدم ریشه‌کن کردن آن می‌شود.” جهان صنعت در این گزارش اختصاصی، با اشاره به دیگر کشورها هم که دچار این معضل هستند، اضافه می کند:” …هیچ اقدام یا فعالیتی در برخورد یا تعدیل و کنترل این تجارت به طور جدی نشده و نمی‌شود. از این رو طبیعی است که هرروز شاهد گسترش این قاچاق و تجارت نامشروع باشیم.” جهان صنعت در تشریح عواملی که باعث به وجود آمدن این آسیب اجتماعی شده است، می نویسد:” مشکل بیکاری و نبود درآمد کافی برای افراد، گسترش اعتیاد در کشور و از همه مهم‌تر آمار تاسف بار طلاق که بیش از هرچیز به رفتارهای جدید و این زمانی ما ایرانی‌ها و متعلقات و جهان بینی‌های ما ایرانی‌ها باز می‌گردد، از مهم‌ترین عوامل قاچاق دختران و صادرات زنان به کشورهای دیگر محسوب می‌شوند.” جهان صنعت در بخشی دیگر از جمله  کانال هایی که،  سازمان دهی انتقال زنان ایرانی را هماهنگ می کنند، اشاره دارد و می نویسد:” به تعداد آرایشگاه‌های مجوزدار در تمام مناطق شهری نظیر تهران، آرایشگاه‌های غیرمجاز و برند‌دار در تهران وجود دارد. طبیعی هم است. تنوع کار در آرایشگاه‌ها و به اصطلاح مشاطه‌گری‌ها امروزه به حدی زیاد است که آنها به صورت مجتمعی اداره می‌شوند. … طبیعی است که چنین مجتمع‌هایی به همان اندازه که سفارش کالا و دستگاه‌ها از کشورهای دیگر دارند، به همان اندازه نیز در انتقال دختران و زنان به کشورهای دیگر نیز می‌توانند به راحتی فعالیت کنند.”جهان صنعت، به نقل ازمدیر یکی از آریشگاه‌های زنانه جنوب شرق تهران آورده است:”هستند کسانی که به آرایشگاه‌های نامناسب و بی‌کیفیت رجوع می‌کنند و پیشنهاد رقم‌های وسوسه‌کننده‌ای را می‌دهند که آنها نیز در قبال این پیشنهادها دختران فراری و زنان جوان مطلقه که از سوی خانواده هیچ حمایتی نمی‌شوند را به آنها معرفی می‌کنند. بسیاری از این آرایشگاه‌ها که قصد دریافت پول ندارند یا از تعقیب و تحت پیگیرد قرار گرفتن واهمه دارند، در قبال معرفی چند نفر از این افراد حتی به طور رایگان به دوره‌های آموزشی میکاپ خارج از کشور فرستاده می‌شوند تا بتوانند از مزیت‌های شغلی و حرفه‌ای شغل‌شان و کمک‌هایی که به سران باندهای قاچاق و روسپی‌گری زنان کرده‌اند، بهره‌مند شوند.” جهان صنعت، در اشاره به قاچاق زنان به ترکیه، می نویسد:” در کشور ترکیه به‌خصوص در منطقه آنالیا و آنتالیا وضعیت ایرانیان قاچاق شده بسیار وخیم‌تر است. اغلب آنها بدون پروانه کسب و تحت نظارت مراقبت‌های بهداشتی و پزشکی مشغول فعالیت‌های سازمان یافته هستند. این شرایط اگرچه بدون شک یک بردگی جنسی تمام عیار را برای دختران و زنان ایرانی به وجود آورده اما درآمد این کار و حتی میزان پولی که در این تجارت شوم وجود دارد بسیاری از آنها را به چنین موقعیت‌های نابسامان جنسی کشانده است.”یک روان درمان گر در این گزارش، به “جهان صنعت “عنوان کرد: “هم‌اکنون با روسپیانی مواجه شده که هنگام بازگشت به کشور درخواست درمان روحی و روانی دارند. وضعیت‌های پرخطر جنسی و تکثر و تکرار مدام این فرآیند از آنها بیمارانی ساخته که وضعیت بسیار ناراحت‌کننده و خطرناکی دارند. به استناد این روان‌درمانگر بسیاری از آنها حتی کنترل رفتارهای عادی و اجتماعی خود را از دست داده‌اند و می‌توانند به عنوان یک بمب جنسی در حال حاضر در شهر تهران عمل کنند.” اعتیاد، فحشا، و دیگر آسیب های اجتماعی  لااقل در طول بیش از یک صد سال اخیر وجود داشته است اما وجه تمایز این آسیب ها در طول بیش از سه دهه حکومت اسلامی، ابعاد وسیع این پدیده ها است. ابعادی که در هیچ دوره ای ما در این سطح وسیع شاهد آن نبوده ایم. به طور حتم و یقین مسایل اقتصادی در این رابطه دلیل اصلی این معضلات می باشد اما نباید از این موضوع هم غافل شد که محدودیت های اجتماعی که توسط رژیم ولایت فقیه به مردم تحمیل شده باعث تشدید این آسیب ها نیز گردیده است. این که چگونه می توان این بحران عظیم اجتماعی در ایران را کنترل و کاهش داد، چالشی است که بر دوش نیروهای میهن دوست و آزادی طلب سنگینی می کند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۱۵، دوشنبه ۶ دی ماه ۱۳۹۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا