تحولهای وضعیتِ سوریه و شدت پیدا کردنِ اختلافهای ایران و ترکیه
پس از تصرفِ شهر حلب از سوی ارتش سوریه و حامیان ایرانی و روسی آن، و در پی مذاکرات انجام شده آتشبسی سراسری در سوریه برقرار شد. رفتوآمدها و ملاقاتهای مقامهای این سه کشور با همدیگر، این تحلیل را قوت بخشید که معادلههای منطقه سمتوسوگیریای جدید را شاهد خواهد بود. اما تحلیلها و یا خبرهایی جدید که اخیراً انتشار یافتهاند، منعکسکننده این نکتهٔ مهم است که تنش در روابط بین ایران و ترکیه افزایش یافته است.
روزنامهٔ خراسان دراینباره ازجمله مینویسد: “ابراز محبت اردوغان نسبت به تروریستها و همراهی با آنها در همهٔ جبههها نشان داده که وی درنهایت نمیتواند این گروهکهای مسلح و نیروهای مفت و مجانی را از دست بدهد و به آنها نیاز دارد. بنابراین در آتشبس جدید هم شاهد نبودِ ضمانت کافی هستیم. در شمال سوریه هم بههیچعنوان نمیتوان خطوط دفاعی تروریستها را از هم جدا کرد، این نگرانی از آنجایی تشدید میشود که دیروز خبر رسید ۱۰ گروه تروریستی در شمال سوریه با هم متحد شدهاند و پرچم این گروه جدید نیز همان پرچم گروه موسوم به ٬٬ارتش آزاد٬٬ خواهد بود. همچنین در مناطق تحت تسلط تروریستها معمولاً ترکیبی از این گروهها وجود دارد و طبق تجربیات گذشته این گروهها در پوشش جبهه النصره زیر توافق آتشبس میزدند و به مواضع ارتش حمله میکردند.” ورودِ ازپیش برنامهریزینشدهٔ “ولید معلم”، وزیر خارجه سوریه، سرلشکر “علی مملوک”، رئیس نهاد امنیت ملی سوریه و همزمان حضور “نوری المالکی”، معاون نخستوزیر عراق در تهران، و سفر “علاءالدین بروجردی” به دمشق، بهروشنی نشان میدهند که این دو کشور نسبت به تحرکات سیاسی ترکیه در رابطه با سوریه خوشبین نیستند. روزنامهٔ اعتماد، ۱۲ دیماه، در رابطه با سفر “ولید معلم” به تهران، سخنان “شمخانی” را آورده که گفت: “هر مسیر سیاسی و گفتوگویی که منجر به تضعیف حاکمیت دولت فراگیر و قانونی این کشور بر تمام سرزمین سوریه شود یا بخواهد بخشی از سرزمین سوریه را دراختیار گروههای تروریستی یا اشغال نظامی خارجی قرار دهد، برخلاف منافع مردم و تهدید کشورهای منطقه و محکوم بهشکست خواهد بود.” این سخنان ازآنروی تأملبرانگیزند که روزنامهٔ جهان صنعت، ۱۳ دیماه، در مقالهیی، ضمن بررسی اوضاع سوریه، بهنقل از خبرگزاری “رویترز”، مینویسد: “سوریه بر مبنای توافق بین ایران، روسیه و ترکیه قرار است به سه بخش رسمی بین نیروهای متنفذ منطقهای تقسیم شود و بشاراسد دستکم برای چند سال رئیسجمهور سوریه باقی خواهد ماند. … در این توافق قرار شده سوریه به سه منطقه با ساختار فدرالی تحت کنترل اسد تقسیم شود. …. روسیه و ترکیه قبول کردند که او بر سر قدرت باقی بماند اما ایران هنوز متقاعد نشده، بااینوجود بشاراسد قرار است بهتدریج حذف میشود [شود] و این جزیی از شرایطی است که طی آن حفاظت از او و خانوادهاش نیز ضمانت شده.” خبرگزاری تسنیم، ۶ دیماه، مصاحبهیی را با سفیر روسیه در ایران انجام داده و با اشاره به اینکه در بیانیهٔ سهجانبهٔ مسکو [روسیه، ایران، ترکیه]، بر لزوم حفظ حاکمیتِ [سوریه] اشاره شده اما به حفظ حکومت اشاره نشده، جواب سفیر روسیه را آورده است که میگوید: “حلوفصل سیاسی بسیار پیچیده است. ازجمله وقتی دربارهٔ نقش و آیندهٔ رئیسجمهور فعلی سوریه صحبت میکنیم که دراینباره اطراف [طرفهای] مختلف نظرات مختلفی دارند.” همزمان با این گفتهها و موضعگیریها، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در واکنش به سخنان وزیر امورخارجه ترکیه که ایران را به کارشکنی در رابطه با آتشبس متهم کرده، گفت: “از مقامات ترکیه انتظار داریم مواضعی اتخاذ نکنند که خلاف واقعیتهای موجود و تعهدات این کشور باشد.” [خبرگزاری ایلنا، ۱۵ دیماه]. علاءالدین بروجردی نیز در دمشق گفت: “تأکید میکنیم که سرنوشت سوریه را باید مردم آن مشخص کنند و هر تصمیمی که خارج از مرزهای سوریه گرفته شود و مردم با آن موافق نباشند، شکست خواهد خورد.” خبرگزاری مهر، ۱۲ دیماه، در گزارش تحلیلیای در ارتباط با سیاستهای ترکیه، مینویسد: “دولت آنکارا در جریان مذاکرات سهجانبهٔ خود با تهران و مسکو در خصوص سوریه متعهد شد تا ضمن بهرهبرداری از نفوذ خود بر گروههای مسلح مستقر در سوریه بهمنظور توقف عملیات نظامی آنها، هرگونه عبور و مرور افراد مسلح از مرزهای خود به خاک سوریه را متوقف ساخته و چنین مجوزی برای آنها صادر نکند. اکنون که کمتر از ۴۸ ساعت از عملیاتی شدن آتشبس سراسری در سوریه سپری میشود شاهد آن هستیم که دو تعهد اصلی دولت آنکارا در مذاکرات سهجانبه مسکو بهصورت آشکار نقض شدهاند. طبق آخرین اخبار، گروههای مسلح همچنان از مرزهای ترکیه به خاک سوریه روانه میشوند و هیچ سازوکار مستحکمی برای متوقف کردن آمدوشد آنها از طریق مرزهای ترکیه به سوریه، توسط دولت آنکارا اندیشیده نشده است.” روزنامهٔ کیهان، ۱۵ دیماه، سرمقالهاش را به ترکیه اختصاص داده است. سرمقالهٔ کیهان با اشاره به تحولهای ترکیه، به سرنگونی جنگنده سوخوی روسیه و کودتای ناموفق در ترکیه اشاره میکند و ازجمله مینویسد: “شرایط داخلی سوریه هرگز بهگونهای نیست که اردوغان یا پوتین بتوانند بهتنهایی یا صرفاً با کمک یکدیگر مدیریت کرده و از آن برای خود یک موقعیت پرتابی پدید آورند.” کیهان در ادامه، با تأکید بر اینکه سازمانهایی وجود دارند که از تمامیت ارضی سوریه، مردم و دولت بشاراسد حمایت میکنند و از استراتژی حفظ سوریه دست برنمیدارند، مینویسد: “بر این اساس میتوان گفت سیاستِ چرخش از غرب به شرق و منطقه ترکیه اگرچه یک اقدام اصلاحی بهحساب میآید اما درعینحال ازآنجاییکه با دامن زدن به تنش با بخش مهمتر منطقه، یعنی جبههٔ مقاومت، توأم شده است نمیتواند به دستاوردهایی که اردوغان بهآن فکر میکند، منتهی شود. اردوغان گمان میکند پیوند با روسیه او را از بهبود روابط با ایران، عراق، سوریه، لبنان و… بینیاز میکند و این درحالی است که روسیه اگر طی یکی- دو سال اخیر به موقعیت بهتری در منطقه دست پیدا کرده است از طریق قرار گرفتن در کنار جبههٔ مقاومت بوده است.” در نتیجهگیریِ دادههای بالا، مشخص است که نوع تعاملهای رخداده بین ایران و ترکیه بهسوی واگرایی پیش رفته است. بااینحال و بهرغم تنشهای موجود، آتشبسِ اعلامشده کمابیش ادامه دارد و این امر را باید مثبت تلقی کرد، اما باتوجه به شکافِ بهوجود آمده- که در بالا بدان اشاره شد- مشخص نیست روندهای آتی در همین حالت باقی بمانند. بهنظر میرسد جمهوریاسلامی و رژیم سوریه درحالحاضر به سیاست تجزیهٔ سوریه نظر منفی دارند و ترکیه و روسیه به توافقهایی در این مورد رسیدهاند. بحران سوریه در سال جدید میلادی با اماواگرهای زیادی روبرو خواهد بود.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ 1016، 20 دی ماه 1395