پشت پردهٔ “اختلاف”ها در حزب “اعتماد ملی”
روزنامهٔ شرق، ۵ دیماه، خبر داد که، “رسول منتجب نیا”، قائممقام حزب “اعتماد ملی”، از سمت خود استعفا داد. گزارشِ شرق به این خبر محدود نمیشد. در گزارش مفصل روزنامهٔ شرق، بُعدهای گوناگون این حزب و فراز و نشیبهای آن موردبررسی قرار گرفته است. روزنامهٔ آرمان، ۱۳ دیماه، گزارش داد که “منتجب نیا” خبر استعفایش را تکذیب کرده اما “گرامی مقدم” استعفا را تأیید کرده است. نکتهٔ مهم دیگر اینکه گزارش شده است که “مهدی کروبی” هم از دبیرکلی این حزب استعفا داده، اما روزنامهٔ ایران- روزنامهٔ دولت- بهنقل از “منتجب نیا” نوشت که این استعفا مورد تأیید اعضای “شورای مرکزی” [حزب] نیست. روزنامهٔ شرق بهنقل از فرزند “کروبی” آورده است که پدر او از برخی اختلافنظرها در حزب اطلاع داشته و در رابطه با استعفای “منتجب نیا”، تصمیمگیری را به “شورای مرکزی” [حزب] واگذار کرده است.
روزنامهٔ شرق در قسمتی از گزارش خود مینویسد:”آنچه بهعنوان اختلاف از آن یاد میشود، درواقع اختلافنظر بر سر نحوهٔ حضور احزاب و تشکلهای اصلاحطلب در انتخابات است.” روزنامهٔ شرق در رابطه با دودستگی در حزب اعتماد ملی مینویسد که، گروهی، موافقِ ادامهٔ فعالیت در قالب ترکیب “شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان” بهریاستِ عارف، و دستهٔ دوم خواستار نقش پررنگتر “احزاب” در انتخابات هستند. روزنامهٔ شرق- در تشریح تاریخچهٔ فعالیت حزب “اعتماد ملی”- با اشاره بهاین سخن “حمیدرضا فولادگر”، نمایندهٔ قوهٔ مقننه در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، که انجامِ فعالیت سیاسی حزب “اعتماد ملی” را مشروط به مرزبندی با “مهدی کروبی” دانست، مینویسد: “اما با آغاز بهکار دولت روحانی، زمزمههایی از آغاز فعالیت حزب اعتماد ملی شنیده شد. … حزب از سال ۹۳ فعالیت جدی خود را آغاز و سعی کرد در همهٔ تلاشها برای انتخابات ۹۴ حضور داشته باشد.” گزارش روزنامهٔ شرق در نتیجهگیریاش، اختلافهای موجود را “نشان از استراتژیِ حزب در همسویی یا همسو نبودن با دیگر جریانهای اصلاحطلب” دانسته است. برای موشکافی بیشتر در این موضوع، لازم است بخشهایی از مصاحبهٔ “علی شکوریراد”، دبیرکل حزب “اتحاد ملت ایران اسلامی”، با روزنامهٔ اعتماد، ۴ دیماه، را بیاوریم. اما باید این نکته را موردتوجه قرار داد که فعالیت حزبی در جمهوریاسلامی فراز و نشیبهایی را طی کرده که بحث آن در این مختصر نمیگُنجد. پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸، سرکوبگران حاکم، فعالیتهای تشکیلاتی در عرصهیی وسیع و هرگونه فعالیت مدنی را بهشدت محدود کردهاند. بنابراین، فعالیت مجدد حزب “اعتماد ملی” از سال ۹۳ صرفاً تبلیغ برای دولت “اعتدال” بوده است. مصاحبهٔ “شکوریراد” اتفاقاً این ادعا را بهاثبات میرساند. “شکوریراد” در قسمتی از مصاحبهاش ازجمله میگوید: “از ابتدا حرف ما این بود که حزب اتحاد [“اتحاد ملت ایران اسلامی”] یک حزب جدید و مستقل است و آن را بههمین شکل معرفی میکنیم و نگذاریم که سایهٔ جبهه مشارکت روی سر حزب اتحاد بیفتد. … افراد جدید و مؤثری را در شورای مرکزی و دفتر سیاسی حزب اتحاد میبینید که پیشینهٔ عضویت در حزب مشارکت [“جبههٔ مشارکت اسلامی” بهریاست محمدرضا خاتمی] نداشتهاند.” شکوریراد در قسمتی دیگر از مصاحبهاش در رابطه با عملکرد جبهه مشارکت، میگوید: “جبهه مشارکت بهگونهای فعالیت کرد که برخی از فعالیتش نگران شدند. من نمیگویم مواضع و فعالیتش اشتباه بود، لیکن توجه نکرد که ممکن است فعالیتش برخی را نگران کند.” نکته مهم دیگری که “شکوریراد” در این مصاحبه عنوان کرده، در ارتباط با مسئلههایی است که در حزب “اعتماد ملی” اتفاق افتاده است. او با اشاره به اینکه بحث مشارکت خاتمه یافته و تشکیلات مشارکت دیگر وجود خارجی ندارد، میگوید: “فکر میکنیم در شرایط حاضر جبههای کار کردن امکانپذیرتر از حزبی کار کردن است. ما نمیخواهیم حزبی کارکردمان فرآیند کار جبههای را تضعیف کند.” او در بخشی دیگر از مصاحبه که به همین موضوع فعالیت جبههای و حزبی ربط پیدا میکند، میگوید: “درعمل آنچه ما را بهاین رسانده که فعالیت جبههای کنیم واقعیتهای جامعه است. اولاً در جامعهٔ ما کلاً ابهاماتی در مورد فعالیت حزبی وجود دارد و آن اینکه ما نظامی مبتنی بر ولایتفقیه هستیم. این در قانون اساسی آمده و برای ولایتفقیه شئونی قائل شده است. ازجمله اینکه سیاستهای کلی نظام را از اختیارات ولایتفقیه قرار داده است.” نکتهٔ توجهبرانگیز دیگر در این مصاحبه به سوآل دربارهٔ نحوهٔ عضوگیری این حزب مربوط میشود که ایشان، ضمن تشریح اینکه احزاب عضویابی و عضوگیری میکنند و این حزب فعلاً عضویابی میکند، در جواب میگوید: “تابهحال تکیهمان بر عضویابی بوده است. هنوز فراخوان عضویت ندادهایم و فعلاً هم در برنامهمان نیست که فراخوان عضویت در حزب بدهیم. برای رسیدن به آن مرحله هنوز زمان لازم داریم.” شکوریراد در مورد تعداد اعضای حزب، میگوید: “تعداد اعضای حزب چیزی نیست که بخواهد اعلام بشود. خیلی هم نیاز نیست. چون مانوری در مورد این موضوع نخواهیم داشت.” شکوریراد در ادامه هم به تشریح فعالیتهای آتی این “حزب” پرداخته که مضمونی جز “انتخابات ریاستجمهوری” و “حمایت از حسن روحانی” ندارد. گفتههای “شکوریراد” بهروشنی نشان میدهد که تشکیلاتی که او با نام “حزب” برپا کرده است حتی در ظاهر هم بر آن نمیتوان نام “حزب” گذارد. در هیچ کجای دنیا حزبی وجود ندارد که عضو نداشته باشد. بااینکه مدتها از تشکیل این بهاصطلاح “حزب” میگذرد هنوز هیچگونه فعالیتی تا کنون از سوی آن مشاهده نشده است. بهنظر میرسد که در آستانهٔ انتخابات ریاست جمهوری، جناحهای انگلی رژیم و ازجمله “جناح اعتدال” درصدد مقدماتِ گرم کردن تنوریاند که در آن فقط نان جناحهای حکومتی پخته میشود. اختلافها در حزب “اعتماد ملی”- که از سال ۸۸ تا کنون عملاً زمینگیر و بدون فعالیت بوده است- دربردارندهٔ یک واقعیت است و آن اینکه: برای انتخابات ریاست جمهوری آینده، طرفداران “جناح اعتدال” تمامی سعی و تلاششان را بهکار گرفتهاند تا فعالیت جامعهٔ مدنی به حداقل برسد و در چارچوبهایی که ولایتفقیه برای جناحها تعیین کرده است، جایگاهشان را در حاکمیت محکم کنند.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ 1016، 20 دی ماه 1395