کارگران و زحمتکشان

فاجعهٔ ساختمان پلاسکو نشان روشنی از فسادِ همه جانبۀ رژیم ولایت فقیه

رژیم ولایت فقیه بقایِ “نظام” و تداومِ حاکمیتش را درگروِ جذب سرمایهٔ انحصارهای امپریالیستی و پیوند دادن اقتصادِ کشور با انحصارهای فراملی می‌داند. کارگزاران رژیم علاوه بر فراهم آوردن سودهای کلان برای پایگاه طبقاتی‌شان، “مقررات‌زدایی” در محیط و روابط کار را پویه‌یی به‌منظور به‌وجود آوردن “بهشتِ” سوداگری در کشورمان و تقدیم آن به سرمایه‌های امپریالیستی می‌دانند.

علاوه بر نقض آشکار مقررات به‌وسیلهٔ شهرداری تهران و وزارت کار، در مقام “مالک اصلی”. یک حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری، بنیادِ انگلیِ مستضعفان را مسئول “اصلی” فاجعهٔ پلاسکو  شناخته و از سوی خانواده‌های افراد متوفیٰ “طلبِ دیه” کرد و گفت: “پذیرفتنی‌ترین ادعا این است که متضرران علیه بنیاد مستضعفان اقامه دعوا کنند؛ چون مسئولیت اصلی بر عهده بنیاد است” [خبرگزاری ایلنا، ۱۶ بهمن‌ماه]. یکی از مسئولان تشکل‌های حکومت‌ساخته با اعلام اینکه “بخشی از بحران‌های صنفی کارگری در ارتباط با کارخانه‌های تحت مدیریت بنیاد مستضعفان بوده است”، گفت: “آن زمان مدیران وقت بنیاد [مستضعفان] تأکید داشتند که در راستای برقراری چتر حمایتی از ضعفای جامعه ناگزیر به‌اتخاذ سیاست‌های تعدیل ساختاری هستند” [همان، ۹ بهمن‌ماه].         
جذب سرمایه‌های امپریالیستی در اولویت سیاست‌های رژیمِ ولایتِ فقیه است. بنابراین، برای تحقق این اولویت، رژیم لازم می‌داند نظراتش را به‌صراحت بیان و اجرا کند. ایلنا در ۲۲ و ۲۵  آذرماه ۱۳۹۴، گزارش داد: “حدود ۳۳۰ نفر از آتش‌نشانان سازمان آتش‌نشانی تهران در اعتراض به عدم اجرایِ قانون مشاغل سخت و زیان‌آور خود و همکارانشان در مقابل ساختمان مرکزی شهرداری تهران تجمع کردند” و سه روز پس از این اعتراض “مدیران سازمان آتش‌نشانی برخی از فرماندهان ارشد و تعدادی از آتش‌نشانان را نسبت به حضورشان در تجمع مورد تهدید قرار داده بودند.” هفده‌تن، معاون وزیر کار، در تابستان امسال، با صراحت کامل و به‌کار گرفتن کلماتی که مسئولان انحصارهای امپریالیستی بتوانند مفهوم آن‌ها را درک کنند، گفت: “مدل خودبازرسی درون کارگاهی و امحای مشاغل سخت و زیان‌آور از جمله برنامه‌های” وزارت کار است [خبرگزاری مهر، ۲ مردادماه]. ربیعی، وزیر کار، به‌رغم خشم افکارِ عمومی پس از فاجعهٔ ساختمان پلاسکو، با لحن آدمی خاکشیرمزاج به سخنی فریب‌کارانه بسنده کرد و گفت: “باید سختی کار آتش‌نشانان نیز… در نظر گرفته شود” [ایلنا، ۲ بهمن‌ماه]. “خودبازرسی” یعنی حذفِ بازرسی‌هایِ وزارتِ کار. ربیعی نیز با  “در نظر” گرفتن سختی کار آتش‌نشانان آن را عنوان کرد. کاظمی، معاون خدمات و محیط‌زیست شهرداری مشهد، در واکنش به تجمع اعتراضی اخیر آتش‌نشانان مشهد بر ضد “خصوصی‌سازیِ خدمات آتش‌نشانی”، گفت: “آتش‌نشانی شغلی پرخطر و مقدس است” [همان، ۱۳ بهمن‌ماه].        
علاوه بر کشته شدن ده‌ها کارگر در دیگر نقاطِ کشور، در خلال سه هفته جان ‌باختنِ ده‌ها کارگر و آتش‌نشان در فاجعهٔ پلاسکو، “کشته شدن دستکم سه نفر” به‌علت “انتشار گسترده گازهای سمی از تأسیسات واحد بهره‌برداری میدان نفتی نرگسیِ” بوشهر، مرگ دلخراش ۶ کولبر در کردستان، “مرگ پنج کارگر در انفجار پروژه آبگرم میناب”، مرگ ۲ کارگر در حادثه ریزش متروی قم، “سقوطِ” ۲۰ نفر از کارگران معدنِ زغال‌سنگ پویش طبس از “عقب وانت نیسان”، جان ‌باختن ۲ کودک کار ۷ و ۸ سالهٔ زباله‌گرد در “جریان آتش‌سوزی انبار ضایعات در یک فضای بسته” را شاهد بوده‌ایم [همان،۲۹ و ۳۰ دی‌ماه، ۱۳، ۲۱، ۲۴ بهمن‌ماه]. نائب رئیس کانون انجمن‌های کارگران استان کردستان گفت: “ایران رکورددار حوادث حین کار در جهان است” [همان، ۱۲ بهمن‌ماه]. اما بااین‌همه جان باختن‌های فاجعه‌بار زحمتکشان، هفده‌تن،  عنصر مورد اعتمادِ صندوق بین‌المللی پول، از قرار معلوم آرزو می‌کند: “با این نسیم امیدوارکننده و روح‌بخشی که در امر ایمنی وزیدن گرفته، در سال‌های آینده حوادث منجر به‌فوت در کشور به‌صفر برسد” [همان، ۲۰ مهرماه].                                             
 مطابق معمول، در فاجعهٔ پلاسکو نیز کارگزاران واپس‌گرای رژیم تقصیر را به‌گردن کسبه و کارگران یا کسانی دیگر انداخته‌اند و ۲ نفر هم در ارتباط با آتش‌سوزی پلاسکو بازداشت شده‌اند [مهر، ۲۴ بهمن‌ماه]. نوبخت، سخنگوی دولت، در این‌باره گفت: “البته قانون به‌صورت صریح شهرداری را مسئول [آتشسوزی] می‌داند” [ایسنا، ۵ بهمن‌ماه]. با وصفِ تمجید از آتش‌نشانان در انظار عمومی، تهدید و سرکوب- یعنی واکنشِ همیشگی و معمول رژیم- نوع برخورد رژیم با آنان نیز بوده است. برای نمونه، یک آتش‌نشان “شاغل در یکی از ایستگاه‌های مرکزی تهران” گفت: “بچه‌ها بدجور می‌ترسند؛ به ما گفته‌اند با خبرنگارها صحبت نکنیم” [ایلنا، ۵ بهمن‌ماه]. پیشگیری از فاجعه‌هایی نظیر آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، فقط با مبارزهٔ متحدِ کارگران به‌منظور لغو سیاست‌هایی همچون “خودبازرسی” و تحمیلِ بازرسی‌های وزارت کار در بنگاه‌های تولیدی‌ای با کارگرانی کمتر از ۱۰ نفر به رژیم ولایتِ فقیه است. مبارزه در راه احیای حقوقِ سندیکایی و تشکیلِ سندیکاهایی مستقل تنها راه دستیابی کارگران به منافعِ طبقاتی‌شان خواهد بود.    

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۱۹، ۲ اسفندماه ۱۳۹۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا