جشنوارهٔ فیلم فجر و چالشِ سینماگران مترقی
جشنوارهٔ فیلم فجر و حاشیههای آن، شکافهای موجود بین سینماگران و حکومتیان را بیشتر آشکار کرد. فاطمه معتمدآریا، در گفتوگو با “روزنامهٔ شرق”، ۱۹ بهمنماه، در رابطه با حواشی جشنواره فجر و کنار گذاشتن فیلم “کاناپه” کار کیانوش عیاری و ارادههای خارج از سینما که برای سینما تعیین تکلیف میکنند، میگوید: “بهاعتقاد بسیاری از اهالی سینما آقای عیاری کارگردانی یگانه و سینماگری مطلق هستند. … معتقدم زمان منع سینماگران و کارهای فرهنگی گذشته است. سینماگران، هنرمندان بیآزاری هستند که میتوانند بهجای خشونت صلح و مهربانی و آرامش را ترویج دهند. ما آدمهای سلامتی هستیم و شایسته این همه ممنوعیت نیستیم.”
در یادداشتی از “بهمن فرمانآرا”، که شرق، ۲۰ بهمنماه، آن را بازتاب داد، این سینماگر میگوید:”… اما این جنجالها خبر از اتفاق دیگری نیز میدهد که از پسِ پشت همه این ماجراها سر بر کرده و آن اتفاق این است که تعداد متوسطها زیاد شده است، همه میخواهند جلوی تو را بگیرند و مانعی بسازند در راهِ تو. از هر طرف که نگاه کنی چیزی به سمت تو پرتاب میشود، تهنیتی در کار نیست، هرچه هست قداره است.” فرمانآرا، در اشاره به پولهایی که در اختیار نورسیدههایی که از هنر سر درنمیآورند قرار میگیرد، مینویسد:”مسئله درست همینجاست. تقابل ٬هنر٬ و ٬بازار٬، استحاله اقتصاد هنر به دلالی و واسطهگری و جابهجایی تخصص و تجربه با سرمایهدار بودن، اینهاست که گریبانگیر هنر امروز ما، بهخصوص سینماست.” “روزنامه شهروند”، دربارهٔ “جنجال بی سابقه” در جشنوارهٔ فیلم فجر، نوشت: “داستان داوری جشنواره حالا بهجایی رسیده که قرار است وزارت ارشاد در آن مداخله کند و کمیتهای ویژه برای بررسی آن تدارک ببیند. با این حساب، رخدادهایی که یکی پس از دیگری قبل و هنگام جشنواره بهوقوع پیوسته، جشنوارهٔ این دوره را به یکی از شگفتانگیزترین جشنوارههای برگزارشده تا کنون تبدیل کرده است.” شهروند در ادامهٔ مقالهاش، صحبتهای “بهروز افخمی” را در برنامه “هفت” صداوسیما آورده است که میگوید: “در میان هیأت داوران ۵ نفر تابعیت دوگانه دارند و تعدادی از آنها در کانادا زندگی میکنند. خب، این داور چطور میتواند به فیلمی علیه منافقین رأی بدهد؟ احتمالاً چون خارج زندگی میکنند یا رفتوآمد دارند از ترس مزاحمتهای سازمان منافقین جرئت نمیکنند بهاین فیلم رأی دهند.” شهروند، ۲۳ بهمنماه، در ارتباط با بهترین فیلم جشنواره فجر، نوشت:”در رخدادی شگفتانگیز فیلمی در پایان مراسم بهعنوان بهترین فیلم انتخاب شد که نه در رشته کارگردانی، نه فیلمنامه و نه بازیگری سیمرغ نگرفته بود. به نظر میآمد آمدن ٬ظریف٬ روی صحنه و خواندن نام فیلم ٬ماجرای نیمروز٬ بهعنوان بهترین فیلم گامی باشد برای کاستن از اعتراضات و انتقاداتی که در روزهای اخیر به نادیده گرفتن این فیلم در برنامه هفت به عمل آمده بود. علاوه بر سیمرغ بهترین فیلم، سیمرغهای بهترین فیلم ملی و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، سیمرغ بهترین طراحی صحنه و لباس نیز به ٬ماجرای نیمروز٬ بهکارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی محمود رضوی تعلق گرفت تا شب خوب سازندگان این فیلم پررنگتر شود.” لازم بهیادآوری است که، این فیلمی است که دربارهٔ عملکرد سازمان مجاهدین خلق ایران در دهه ۱۳۶۰ ساخته شده است.
روزنامه “جهان صنعت”، ۲۱ بهمنماه، دربارهٔ تنشهای بهوجود آمده و مسائل موجود در جشنواره فیلم فجر، بهنقل از علی معلم، تهیهکننده و روزنامهنگار سینمایی، مینویسد: “یکبار در جشنواره فجر روی سن برنده را تغییر دادند. در مورد صدا و موسیقی بود که همانجا تصمیم میگرفتن، مثلاً این بچه پرو است یا در کنفرانسش این حرف را زده است. ما انتقامجو، ریاکار، بیتعریف و غیرمهربان شدهایم.” او در ادامه، دربارهٔ تقلب در دورههای پیشین انتخاب بهترین فیلم، گفت: “لااقل شش، هفت بار در رأیگیری سیمرغ بلورین آرای مردم تقلب شده است.” جهان صنعت در مورد روزهای آخر جشنواره فجر، مینویسد: “در فاصله یک روز مانده بهپایان جشنواره سیوپنجم فجر، کاخ جشنواره از رونق روزهای قبلش افتاد و تعداد اندکی از سینماگرانی که هر روز در این محل به تماشای فیلمها آمدند، در برج میلاد دیده شدند.”
روزنامهٔ ”اعتماد”،۲۱ بهمنماه، نوشت: “هیئت داوران نامزدهای جشنواره سیوپنجم فجر را معرفی کرد. نامزدها؟ عجیباند! با این لیست نامزدها، کلکسیون دولت یازدهم در برگزاری جشنواره فجر تکمیل شد. اول ماجراهای هیئت انتخاب و حذف فیلمهای مهم و انتخاب فیلمهای ضعیف، دوم انتخاب فیلمها برای تماشا و داوری در جشنواره، سوم نحوه برگزاری و نشستهای پر از سوءتفاهم پرحاشیه جشنواره و حالا هم نامزدهای سیمرغ! در یادها خواهد ماند و فراموش نخواهد شد آخرین جشنواره در نخستین دوره چهارساله از دولت امید.”
رژیم ولایت فقیه از بدو تأسیس، آشکار و نهان، با دخالت گسترده در امور نمایش، فیلم، تئاتر و هنر، در صدد برآمده است تا نظریات ارتجاعیاش را با عنوان هنر اسلامی به مردم تحمیل کند. بااینکه طی این مدت نتیجهٔ این رویکرد وضعیت دشواری را به هنرمندان این رشتههای هنری تحمیل کرده است، اما تا کنون رژیم موفق نشده برنامههای ارتجاعیاش را بهطور کامل بهانجام رساند.
حاشیههای جشنواره فجر، گام دیگری است در ادامه برنامههای پاکسازیِ خزنده در عرصههای هنری، که درحال اجراست و هنوز کاملاً بهپایان نرسیده است.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۱۹، ۲ اسفندماه ۱۳۹۵