اعتراض فزاینده مردم خوزستان به رژیم : خوزستان، استانی با شهرهایی گمشده در ریزگردها و گردوغبار
روزنامه اعتماد، ۲۶ بهمنماه، در رابطه با اعتراض مردم اهواز، که بخش قابل توجهی از آنان هم وطنان عرب می باشند، نوشت:”مردم اهواز برای رساندن صدایشان به گوش مسئولان دیروز عصر جلوی فرمانداری و استانداری این شهر تجمع کردند و از مسئولان خواستند به مشکلات این استان توجه مضاعف کنند، مشکلاتی که دیگر تنها در هجوم ریزگردها خلاصه نمیشود، که با هر بارش باران، گِلی غلیظ درست میشود و خطوط انتقال برق را دچار مشکل میکند. آب هم که با پمپ کار میکند و با قطع برق، در لولهها میماند و به خانهها نمیرسد.”
اعتماد در ادامه مینویسد:”علت قطعی برق اهواز نیز از سوی فرمانداری، بارندگی و خاکآلود بودن تاسیسات برق اعلام شده که در برخی مناطق نیز برای جلوگیری از حادثه برق را قطع کردهاند. برق سه درصد از مناطق اهواز از بامداد دوشنبه قطع شد و همچنان این مناطق در خاموشی بهسر میبرند.” همین روزنامه دو روز پیشتر در گزارشی دیگر نوشت:”هجمه ریزگردها در روزهای گذشته و بالا بودن رطوبت هوا تا ۹۷ درصد در شهرهای خوزستان، باعث قطعی آب، برق و تلفنهای همراه شد. ادارات، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند و زندگی در شهر برای حداقل ۷ تا ۸ ساعت مختل شد. ساعت یک بامداد شنبه ناگهان آب و برق ۱۱ شهر استان خوزستان قطع شد. قطعی آب و برق از صبح شنبه تا بعدازظهر زندگی مردم را متأثر کرد. اطلاعرسانی دیرهنگام باعث شد بیشتر دانشآموزان بدون اطلاع از تعطیلی راهی مدرسههایشان شوند و با یکی دو ساعت تأخیر به خانه برگردند.” روزنامه شهروند، ۲۴ بهمنماه، نیز در همین ارتباط، نوشت:” اثرات ناشی از گردوخاک تنها به قطعی آب و برق محدود نمیشود و در ماهها و حتی سالهای گذشته بارها از تأثیر منفی این غبارها روی سلامت مردم سخن گفته شده تا جایی که نتایج یک نظرسنجی که شهرداری اهواز انجام داده، حکایت از ٬تمایل ۹۷ درصد مردم این شهر درصورت فراهم بودن امکانات به مهاجرت٬ دارد.” روزنامه شرق، ۲۴ بهمنماه، در گزارشی کوتاه، آورده است: “زرگان، رامین، آبادان، خرمشهر و ماهشهر پنج نیروگاه بزرگ استان که از ساعات اولیه روز از کار افتادهاند، ۱۱ شهر را به تعطیلی مطلق و وزیر نیرو را برای چندمین بار متوالی به استان کشاندهاند. سفرهایی که تنها خروجی آنها عکس و فیلمهای خبری است. وعدههای بیسرانجام مدیران و سندرم معذرتخواهی پشتمیزنشینان مرکزنشین تنها مدیران استانی را مشغول و داغ دل مردم استان را تازهتر میکند. ستاد بحران برای چندمینبار متوالی در وضعیتهای اضطراری این شهر تشکیل شده و در انتها با جمله کلیشهای: ”این وضعیت قابل پیشبینی نبود“ بهکار خود پایان میدهد. از چند سال پیش با کوچکترین رویداد طبیعی، زیرساختهای اولیه استان خوزستان بهصورت کامل از کار میافتد. … تحصیل دانشجوها و دانشآموزان باز هم عقب افتاده، چرخ کارخانههای تولیدی از حرکت ایستاده است، کسبه و بازاریان استان باز هم متحمل ضرر و زیان مالی شدهاند؛ اما صداوسیمای مرکز خوزستان مستندهای تاریخگذشته پخش میکند.” روزنامه آرمان، ۲۴ بهمنماه، بهنقل از علی ساری، نماینده مجلس، مینویسد: “منشأ اصلی ریزگردها که باعث بحران در خوزستان شده، انتقال آب و خشک شدن تالابهاست که باید وزیر نیرو و محیطزیست پاسخ دهند. مسئولان محیطزیست مدعی هستند که ۶۲ درصد هورالعظیم آبگیری شده است؛ شاید مسئولان این سازمان محل تالاب هورالعظیم و شادگان را نمیدانند که اینگونه اظهار نظر میکنند و این صحبتها ادعایی بیش نیست و این تالابها وضعیت مناسبی ندارند.” محمد درویش، کارشناس و فعال محیطزیست در گفتگو با سایت فرارو، ۲۶ بهمنماه، معتقد است که خوزستان نیز از تصمیمهای غلط محیط زیستی و توسعهای کل ایران رنج میبرد و بدون آنکه شناخته شود برای محیطزیست آن تاکنون تصمیم گرفته شدهاست.” فرماندار اهواز با اشاره به تجمع مردم اهواز جلوی استانداری در اعتراض به وضعیت بحرانی قطع برق و آب و همچنین گرد و غبار و انتقال آب گفت:”این تجمع فاقد مجوز رسمی بود و در تجمعهای غیررسمی نمیتوانیم به استاندار بگوییم که میان مردم حاضر شود” [خبرگزاری ایسنا،۲۶ بهمنماه]. خبرگزاری فارس، ۲۶ بهمنماه، گزارش داد: “از ساعاتی پیش تعدادی از شهروندان اهوازی با حضور در مقابل استانداری خوزستان نسبت به عدم حل مشکلات این شهر و ادامه قطعی آب و برق اعتراض کردند. بنا بهاین گزارش، تجمعکنندگان خواستار پاسخگویی دولت در خصوص ادامه مشکلات قطعی آب و برق و عدم چارهاندیشی اساسی در خصوص رفع مشکل ریزگردها شدند.”
غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان، در یادداشتی در روزنامه ایران، ۲۵ بهمنماه، با تشریح وقایع و قطع برق و تعطیلی مدارس و ادارات، نوشت:”هماستانیهای عزیز خوزستانی اطمینان داشته باشند باوجوداینکه مشکلات و مسائل موجود در خوزستان مزمن، ساختاری، انباشت شده و متعدد است اما اهتمام اصلی دولت تدبیر در خوزستان ارتقای کیفیت زندگی، تأمین آرامش خاطر و وضع روانی، بهبود کیفیت زندگی زیست محیطی، گسترش امیدواری و نشاط اجتماعی و به طور خلاصه تضمین رضایت شهروندان صبور و مظلوم خوزستان در همه ابعاد است.” مشکلات زیست محیطی در ایران به خوزستان منحصر نیست. ما بهطور مرتب در جریان گزارشها و خبرهایی قرار میگیریم که از مواجههٔ حیات و زندگی مردم با دشواریهایی جدی در نقاط مختلف میهن حکایت میکند. اما وضعیت در خوزستان بهمراتب بحرانیتر از دیگر نقاط ایران است. موضوع ریزگردها بیش از یک دهه است که گریبان مردم خوزستان را گرفته و تاکنون اقدامی بایسته در این مورد انجام نشده است. دولت روحانی نیز، پس از نزدیک به چهار سال که زمام امور را بهدست گرفته است، برای رفع این معضلها اقدامی نکرده است. وضعیت موجود در خوزستان، بهدلیل انجام پروژههایی غیرکارشناسانه، به مردم این استان تحمیل شده است. دولت مسئولیت و وظیفه دارد نسبت به رفع معضل و برگرداندن وضع زندگی در خوزستان بهحالت عادی، اقدامهای عاجل و مؤثر انجام دهد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۱۹، ۲ اسفندماه ۱۳۹۵