طرحِ مسکن اجتماعی، تدبیری ریاکارانه در آستانهٔ انتخابات ریاست جمهوری
روزنامهٔ “ایران”، ۴ اسفندماه، بهنقل از وزیر راه و شهرسازی “ابلاغِ جزییات طرح مسکن اجتماعی” را انتشار داد. روزنامهٔ ایران مینویسد: “طرح مسکن اجتماعی، در ابتدای روی کار آمدن دولت، مطرح شده بود و حالا بهتصویب نهایی رسیده است. جزئیات آن نیز روز گذشته ابلاغ شد و بنیاد مسکن مسئول اجرایی این طرح شناخته شد.”
بر اساس این طرح،”اولویت مسکن اجتماعی، با افراد سرپرست خانوارهای کمدرآمد است. آنهایی که خود و افراد تحت تکفلشان از تاریخ اول فروردین سال ۹۰، فاقد واحد مسکونی بادوام یا وام مسکن بودهاند و از تاریخ ۲۲ بهمن سال ۵۷، از هیچیک از امکانات دولتی یا امکانات نهادهای عمومی غیردولتی مربوط به تأمین مسکن شامل زمین، واحد مسکونی یا تسهیلات یارانهای خرید یا ساخت واحد مسکونی استفاده نکرده باشند. همچنین آنها باید حداقل در شهر موردتقاضا، ۵ سال سکونت داشته باشند.” جالب اینکه آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، در رابطه با نقش دولت در این طرح، میگوید: “کاری که ما باید در این وزارتخانه انجام دهیم کمک بهاین نهادهاست نه کمک به اشخاص. اشخاص از طریق آن نهادها موردحمایت ما قرار میگیرند.” منظور از نهادهای حمایتی- که در این گزارش به آنها اشاره شده است- بنیاد مسکن، کمیتهٔ امداد خمینی، وزارت تعاون، شهرداریها و سازمان بهزیستی است. با استناد بههمین گزارش که در صفحهٔ نخست روزنامه ایران و دیگر روزنامههای طرفدار دولت و با تیتر درشت برجسته شده بود قرار نیست دولت ریالی در این طرح بپردازد و تنها وزارت تعاون این اشخاص [بی مسکن] را شناسایی و معرفی میکند. روزنامه آرمان، در همان تاریخ، با شرح جزییات این طرح که در بالا آمده است، مینویسد: “بسیاری از تحلیلگران بر اجرای طرح مسکن اجتماعی انتقاد دارند. در این زمینه یکی از تحلیلگران حوزهٔ مسکن- بیتالله ستاریان- به آرمان میگوید: ”باید توجه داشت که چنین طرحهایی در کشور ما قابلاجرا نیست، چراکه در ایران هنوز دهکهای بالای درآمدی هم با معضل مسکن دستوپنجه نرم میکنند.“ بیتالله ستاریان میافزاید: ”در کشوری که حاشیهنشینی بیداد میکند، چطور به فکر مسئولان اجرای طرحی بهنام مسکن اجتماعی خطور میکند؟ آمارها نشان میدهد که ما در سال حدود پنج تا شش درصد رشد حاشیهنشینی را تجربه میکنیم.“ این اقتصاددان همچنین میافزاید: ”واقعیت این است که امروزه بسیاری از افراد ۱۰۰ درصد حقوق یک ماه خود را بابت اجارهبهای خانه پرداخت میکنند و بههمین جهت بسیاری از ایرانیان برای تأمین معاش خود به انجام چند شغل مشغول شدهاند.“ با تمام تفاوتهایی که این طرح با مسکن مهر دارد، اما باید اشاره داشت که آنها سرنوشت یکسانی خواهند داشت.” روزنامهٔ اطلاعات، ۶ اسفندماه، بهنقل از آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، در مراسم بزرگداشت مقام مهندس، مینویسد: “از ۱۹ میلیون نفر بد مسکن حتی پنج درصد آنها هم به مسکن مهر منتقل نشدهاند، یعنی آنهایی که در بافت فرسوده بودهاند، همچنان در همانجا و افرادی که ساکن بافتهای حاشیهای شهرها بودهاند، همچنان در همان بافت زندگی میکنند.” بهگفته آخوندی، در حاشیه شهر تهران بیش از ۵ میلیون نفر زندگی میکنند. همچنین ۴۰ درصد جمعیت مشهد و نیمی از جمعیت “بندرعباس” هم حاشیهنشین بهشمار میروند.
موضوع تأمین مسکن برای طبقات اجتماعیای که درآمدی پایین دارند، عمری بهدرازای عمر رژیم ولایت فقیه دارد. تفاوتی که دوران کنونی با گذشته دارد در این واقعیت نهفته است که، ازنظر تأمین مسکن، زحمتکشان میهن ما در هیچ زمانی بهاین حد زیر فشار نبودهاند. آمارهای اعلامشده از سوی آخوندی، حتی اگر واقعی هم نباشند، در همین حد هم اوجی از فاجعهٔ بیمسکنی و حاشیهنشینی را نشان میدهند. در دوران احمدینژاد، پروژهٔ مسکن مهر در شهرهای مختلف اجرا شد، اما درنهایت بهدلیلهایی مختلف، طبقههای محروم نتوانستند از آن بهرهای ببرند. این پروژههای نیمهتمام از هنگام روی کار آمدن دولت روحانی بهصورتی معلق درآمدهاند و تصمیمگیریای دربارهٔ آنها نشده است. دولت روحانی- چنانچه درصدد برمیآمد که واقعاً کاری برای حل معضل مسکن کند- میتوانست این پروژهها را با همهٔ نقصهایی که داشته و دارند سازماندهی کند و دراختیار واجدان شرایط قرار دهد. “طرح”ی که قرار نیست دولت در آن پولی خرج کند، از همین الآن مشخص است که هیچگونه پشتوانهٔ اجرایی و عملیای ندارد. ما معتقد نیستیم که وظیفهٔ دولتها مسکن ساختن برای مردم باید باشد، زیرا این کار را مردم میتوانند بهبهترین نحو خودشان انجام دهند. وظیفهٔ دولتها، تأمین شرایطی است تا در آن افراد بتوانند درآمدی کافی و مطمئن داشته باشند. وظیفهٔ دولتها، بهوجود آوردن شرایطی است تا در آن حوزهٔ مسکن مردم، از دسترس باندهای مافیایی برای کسب سودهای نجومی بهدور باشد. وظیفهٔ دولتها، بهوجود آوردن شرایطی است که در آن مردم از تسهیلات بانکی بهنحوی مطلوب و مطابق با نیازشان استفاده کنند و با کمترین بهره بتوانند بدهیشان را بپردازند. وظیفهٔ دولتها آن است که زمینهای مناسب شهری را بهجای اینکه به نورچشمیها بدهند، در روندی دمکراتیک و شفاف دراختیار کسانی قرار دهند که نیازمند واقعی آنها هستند. هماکنون میلیونها تن از زحمتکشان میهن ما همراه خانوادههایشان از نقاط دورافتاده، روستایی و محروم کندهاند و در حاشیه شهرها و در بدترین شرایط زندگی را میگذرانند. وظیفهٔ دولتها در قبال این افراد این است که بسترهای مناسب برای زندگیای شرافتمندانه در محلهایی که از آن کوچ کردهاند فراهم شود تا هم مشکل حاشیهنشینی رفع شود، هم فشار برای تأمین مسکن در شهرهای بزرگ کاهش یابد و هم اینکه وضعیت فلاکتبارشان بهبود پیدا کند. طرح مسکن اجتماعی دولت روحانی، بیش از آنکه طرحی بر شالودهٔ واقعبینی باشد، طرحیست ریاکارانه در جهت تحمیق مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری تا از طریق آن بتوانند کسانی را با این حیله بهسوی صندوقهای رأی بکشانند.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۰، ۱۶ اسفندماه ۱۳۹۵