شادباش کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران: نوروزتان مبارک و رزمتان پیروز باد!
هممیهنان گرامی!
کمیتهٔ مرکزی حزب توده ایران، فرارسیدن سال ۱۳۹۶ را به شما تبریک میگوید و امیدوار است سال نو، سال چیرگی بر دشواریهای طاقتفرسای اقتصادی- اجتماعی و سال پیشرفت جنبش مردمی در رویارویی با رژیم ظالم و تاریکاندیش حاکم باشد. سنت برپایی جشن فرارسیدن فصل بهار، نوروز، عید باستانی ایرانیان، جشن تولد دوبارهٔ طبیعت، و پیروزیِ نو بر کهنه و نور بر تاریکی است. تاریخ باستانی میهن ما نوروز را روز پیروزیِ کاوهٔ آهنگر، یعنی نمادِ پیروزی مبارزات زحمتکشان در پیکار بر ضد حکومت استبدادی ضحاک دانسته و این روز، افزون بر استقبال شادمانه از نو شدن طبیعت درواقع جشن پیروزی مبارزات مردمی ضد ستم در تاریخ کشور ماست.
حاکمیت واپسگرای فقیهان، که پایگاه نظری آن در تاریکی اعصار ریشه دارد، برای نزدیک به چهاردهه تلاش کرده است تا با انواع و اقسام بهانهها و ترفندها این سنت تاریخی میهن ما را نابود و آن را با مراسم مذهبی- عزاداری جایگزین کند. شکستِ این برنامهٔ رژیم و رهبران آن، حاکی از مخالفت عمیق مردم ما با اندیشههای قرونوسطایی تاریک اندیشان حاکم و ارجگذاری آنان به سنن خجستهای است که در تاریخ کهنسال میهن ما منشأ دارد.
سال نو درحالی فرامیرسد که کشورمان در بحران عمیق اقتصادی- اجتماعی دستوپا میزند و منطقهٔ خاورمیانه و بسیاری از کشورهای آن در آتش جنگ و خونریزی درحال ویرانیاند و در اثر سیاستهای مداخلهجویانهٔ کشورهای امپریالیستی و ارتجاع منطقهای میلیونها انسان قربانی شدهاند. بحران ریشهدار اقتصادی- اجتماعی و فسادی که سراپای رژیم ولایی و سرانش حکومت را فراگرفته است، بیشک در تاریخ معاصر میهن ما بیسابقه است. ظلم فزایندهٔ کارگزاران رژیم، سنگینتر شدن فشارهای اقتصادی و محرومیت فزایندهٔ میلیونها ایرانی، کشور را در آستانهٔ انفجار بزرگ اجتماعی قرار داده است. وجود شکاف عظیم طبقاتی میان اقلیتی بسیار کوچک از سران رژیم و وابستگان آنان، مالکان بزرگ و صاحبان ثروتهای کلان، که ثروت کشور و منابع طبیعی آن را در انحصار خود گرفتهاند و دهها میلیون ایرانی که حتی از تأمین زندگیای حداقلی برای خود و خانوادههایشان محروماند و همچنین رشد ناهنجاریهای اجتماعیای که بهویژه زندگی و آینده نسل جوان کش
ور را به تباهی کشیده است، ازجمله زمینههای عینیِ اوجگیری اعتراضهای مردمی، کارگری و زحمتکشان در ماههای اخیر است. با نگاهی حتی گذرا به اخبار منتشر شده از سوی رسانههای گروهی بیدرنگ میتوان دریافت که روزی نیست که در نقطهیی از ایران مردم بر ضد ظلم و بیکفایتی جاری حکومت فقیهان بهاعتراض برنخیزند و با مأموران حکومت ارتجاع درگیر نشوند. احمد خاتمی، در سخنانی در نمازجمعهٔ تهران، در هفتههای اخیر، نگرانی شدید سران حکومت را از اوضاع بهشدت نابسامان کشور و اوجگیری اعتراضهای مردمی بیان کرد و گفت:
“مگر میشود ملتی این اندازه درمانده و از خود ناامید باشد که همهٔ اوقات خود را در نگرانی از بییاور شدن بگذراند. اگر این بازهٔ زمانی بگذرد، درنهایت هر چه در دورهٔ حکومت اسلامی رشته شده، با مرگش پنبه خواهد شد. …”
در هفتههای اخیر، مردم محروم و زجرکشیدهٔ استان خوزستان، که علاوه بر روزهای متوالی قطع آب و برقشان بهدلیل باران شدید، فضایی غلیظ از ریزگردها و گردوخاک تنفس عادی را برای مردم شهرهای آن دشوار کرده بود، در اعتراض به حکومت به خیابانها آمدند و با نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی درگیر شدند. این اعتراضهای مردمی به بیکفایتی دستگاههای حکومتی در شهرهای دیگر کشور نیز مرتباً درحال تکرار است. برای نمونه، اهواز تنها شهری نبود که چندین روز برق آن بهدلیل بارش باران قطع بود و مردمش بهاعتراض برخاستند، بلکه بهدنبال بارش برف سنگین در شهر اراک، علاوه بر برق بخشهای زیادی از این شهر، آب و تلفن نیز در برخی نقاط آن قطع شده بود. همزمان با بروز این مشکلات در خوزستان و اراک، ورود موج سرمای شدید به شهرهای مختلف کشور هم معضلهایی برای مردم ساکن در آنها بهوجود آورد. اردبیل، کرمانشاه، تبریز، بوشهر و حتی بندرعباس هم از این موج سرما بینصیب نماندند. همزمان، “سازمان مدیریت بحران” کشور، در اطلاعیهیی، هشدار داد که ۸ استان دیگر کشور درگیر سیل خواهند شد. برف و باران بر شهرها بارید و همهجا را سفیدپوش کرد. در بخشهایی از کشور سیل سرازیر شد و بخشهایی دیگر از کشور هم آماج توفان شن و ریزگرد شدند. بر این اعتراضهای مردم در نقاط آسیب دیده از توفان گردوغبار و سرازیر شدن سیل و قطع آب و برق، درگیری مردم در شهرهای مختلف دیگر بهدلیل ظلم و تعدی کارگزاران رژیم به آنان، بحران فزایندهٔ سیاسی در کردستان- که ابعاد بسیار خطرناکی میتواند بهخود بگیرد- اعتراضهای اوج یابندهٔ طبقهٔ کارگر نسبت به بیعدالتی حکومتیان و کارفرمایان و دریافت نکردن دستمزدهای معوقه و اعتراضهای گسترده بازنشستگان کشور را نیز بر معضلهایی که بدانها اشاره شد باید افزود.
هممیهنان گرامی!
سال ۱۳۹۵، سال دشوار تشدید فشارهای اقتصادی و ادامهٔ جو سرکوب و اختناق و درعینحال سال ادامهٔ مبارزهٔ فزایندهٔ مردم با ظلم و اجحاف حاکمیت ضدمردمی جمهوری اسلامی بود. آغاز سال ۱۳۹۵ همزمان بود با پایان یافتن انتخابات دهمین دورهٔ مجلس شورای اسلامی و “پیروزی لیست امید” که با قولهای بیپشتوانه و عوامفریبانهٔ “شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان” به مجلس راه یافته بود. تجربهٔ یک سال گذشته نشان داده است که منتخبان “لیست امید” و رهبران این شورای سیاستگذاری، نهتنها در راه تحقق حقوق مردم و کسانی که به آنان رأی داده بودند تلاشی نکردند، بلکه در مسیر عمدهترین سیاستهای رژیم همگام و گوشبهفرمان ولی فقیه و در کنار نیروهای مدافع سیاستهای ضد مردمیای قرار گرفتند که ثمرش برای مردم ما شوربختی و دشواریهای بیشتر بود. سکوت این نمایندگان در مقابل تلاش دولت روحانی برای “اصلاح قانون کار” و از بین بردن تهماندهٔ حقوق کارگران و حمایت بیچونوچرا از سیاست “اقتصاد مقاومتی” ولی فقیه درحقیقت معنای واقعی سیاست “اعتمادسازی” این نیروها با ولی فقیه و رهبری حاکمیت بود. میزان اعتقادِ این افراد و نیروها به امر اصلاحات، حقوق مردم و جامعه مدنی آنگاه بهشکلی روشن در منظر داوری مردم قرار گرفت که این مدعیانِ بهاصطلاح اصلاحطلبی در برابر فشار بر فعالان مدنی و ازجمله یورش دستگاه امنیتی رژیم بر ضد احمد منتظری- بهجرم انتشار نوار گفتگوی آیتالله منتظری با “گروه مرگ” گسیلشده از سوی رژیم به زندانها بهمنظور سازماندهی و اجرای فاجعهٔ ملی کشتار هزاران زندانی سیاسی- سکوت کردند و رهبر معنوی آنان، هاشمی رفسنجانی، نیز از عملکرد خمینی و گروه مرگ در ارتکاب به این جنایات بهدفاع برخاست.
آنچه تجربه سال گذشته نشان داد این است که، با وجود فشارهای فزایندهٔ دستگاههای امنیتی- از سپاه و بسیج گرفته تا نیروهای دستگاه بیداد قضایی رژیم- ممنوع کردن همه امکانهای ارتباط جمعی، بستن مطبوعات مستقل و پایگاههای خبری اینترنتی، مردم با درپیش گرفتن تاکتیکهای گوناگون و استفاده از هر روزنهیی حتی کوچک، به رودررویی با دستگاه عریض و طویل سرکوب رژیم برخاستند و در این مبارزه، رشد و بلوغ سیاسی تحسینبرانگیزی از خود نشان دادند.
هممیهنان گرامی!
آغاز سال نو، مصادف خواهد بود با تدارک گستردهٔ رژیم برای برگزاری انتخابات مهندسیشدهٔ ریاست جمهوری آینده، انتخاباتی که مردم در آن دیگر بار تنها حق انتخابِ بین “بد و بدتر” را خواهند داشت. اعلام حمایت بیچونوچرای “شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان” از حسن روحانی، یعنی از رئیس دولتی که در چهار سال گذشته نهتنها به هیچیک از قولهای خود عمل نکرده است بلکه درعمل تنها کارگزار و عامل اجرایی سیاستهای کلان ولی فقیه و رهبری رژیم بوده است، نشانگر ورشکستگی این مدعیان اصلاحات و پشت کردن آنان به خواستهای مردمی جنبش اصلاحطلبی در میهن ما است.
ادامهٔ مبارزهٔ جنبش زنان، جوانان و دانشجویان کشور، و در کنارِ آن، تداوم روند رشدیابندهٔ شرکت طبقهٔ کارگر و زحمتکشان در جنبش اعتراضی تودهها، همچنین شرکت متحد بخشهایی وسیع از نیروهای سیاسی کشور در بهچالش کشیدن رژیم استبدادی، تنها راه تحمیل خواستهای مردمی به حاکمیت است. بهره گرفتن از کارزار انتخاباتی بهمنزلهٔ یکی از آن روزنهها که میتوان از خلال آن مردم را به صحنهٔ مبارزه با رژیم کشاند و جنبش اعتراضی تودهها را رشد و گسترش داد، بیشک وظیفهیی مهم و مردمی است. شرکت در این مبارزه- برخلاف مدعیات برخی از نیروهای استحالهشده که حرف و عملشان بر حفظ حاکمیت کنونی متمرکز است- نهتنها بهمعنای دل بستن مردم به امکان پدید آوردن تغییر در چارچوب ادامهٔ رژیم ولایت فقیه نمیتواند باشد، بلکه ابزاری بهمنظور ابزار انزجار و مخالفت با نظام سیاسیای میتواند باشد که اعتقادی بهحق انتخاب مردم ندارد.
حزب تودهٔ ایران، در طول نبرد هفتادوپنجسالهاش، همواره در کنار مردم و در صف مبارزه برای پایان دادن به استبداد و استقرار آزادی و عدالت اجتماعی جای داشته است و امروز نیز خویش را در کنار میلیونها مردم شریف و زحمتکش کشور میداند که جانشان از ظلم رژیم حاکم و بیعدالتی و محرومیت بهلب رسیده است. ما اطمینان داریم که پایداری و اتحادِ نیروها در این پیکار، سرانجام به پیروزی مردم و طردِ استبداد منجر خواهد شد. حزب تودهٔ ایران، بار دیگر ضمن شادباشِ فرارسیدن نوروز و آغاز سال نو، با میلیونها ایرانیِ خواهانِ آزادی بیدرنگ همهٔ زندانیان سیاسی و پایان دادن به روند خشونت و سرکوب از سوی سران رژیم، همصدا است.
بهاران خجسته باد!
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۲۸ اسفندماه ۱۳۹۵
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۱، ۳۰ اسفندماه ۱۳۹۵