تجمعهای اعتراضی و صنفی معلمان، همراه با روشهایی ابتکاری
سایت تابناک، ۱۹ اسفندماه، خبر داد که در سراسر کشور، تجمع معلمان شاغل و بازنشسته برگزار شده است. این تجمعها در تهران، خوزستان، کردستان، خراسان جنوبی، اردبیل، آذربایجان شرقی و چهارمحال و بختیاری برگزار شدند. در تهران تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی و در شهرستانها در برابر ادارههای کل آموزشوپرورش بر پا شدند. توجه به وضعیت معیشتی فرهنگیان، بهبود وضعیت آموزشی در مدارس و بازگرداندن پولهای ازدسترفته به “صندوق ذخیرهٔ فرهنگیان”، در زمرهٔ خواستهای فرهنگیان گزارش شده است.
دانش آشتیانی، وزیر آموزشوپرورش، در حاشیهٔ نشست مجلس دانشآموزی، دربارهٔ پرداخت مطالبات معلمان، گفت: “پاداش بازنشستگی فرهنگیان تا سال ۹۴ پرداخت شده است، اما بخشی دیگر از مطالبات ازجمله پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال ۹۵ و حقالتدریسیها از ابتدای مهر تا پایان امسال باقی مانده است.” وزیر آموزشوپرورش درباره بازگشت ۳۰۰۰ میلیارد تومان به صندوق ذخیره فرهنگیان گفت: “بنده نیز این مبلغ را شنیدهام اما هنوز گزارش آن به ما نرسیده و تا جایی که میدانیم ۸۰۰ میلیارد تومان به صندوق برگشته است” [ایسنا،۲۱ اسفندماه]. روزنامهٔ اعتماد، ۲۱ اسفندماه، در رابطه با این تجمعها، با نقلقول از دو نفر، تلویحاً برپایی چنین تجمعهایی را رد میکند و مینویسد: “یکی از فعالان صنفی شهر تهران درخصوص تجمع روز پنجشنبه به ٬اعتماد٬ میگوید: ٬این تجمع اتفاقی نبود که از سوی کانونهای صنفی یا تشکل خاصی برنامهریزی شده باشد. ابزارهای موجود و فضای مجازی فرصتی مهیا کردهاند تا معلمان سراسر کشور از طریق گروههای مختلف باهم در تماس باشند و چنین تجمعاتی را برنامهریزی کنند.٬ محمدرضا نیکنژاد البته چندان موافق چنين تجمعات خودجوشی نيست: ٬این اتفاقات کار کانونها و نهادهای صنفی را تضعیف میکند، وقتی ما با مسئولان دیدار میکنیم، اعتبارمان بهاین است که بدنه فرهنگیان را در پشت خود داشته باشیم، اگر این بدنه جدا از تشکیلات صنفی به فعالیت بپردازد ممکن است برخی خواستههای کوتاهمدت را برآورده کند اما باعث آسیب به اهداف بلندمدت میشود که از طرف صنفها قابل پیگیری هستند.٬” روزنامهٔ جهان صنعت، ۲۳ اسفندماه، این موضوع را نیز از همین زاویه، بهقلم نیکنژاد، عضو کانون صنفی معلمان، موردبررسی قرار داده و ضمن اشاره به اینکه “این اعتراض که در فضای مجازی و در عدم همراهی تشکلهای صنفی شکل گرفته بود”، در جایی دیگر از مطلب، آورده است: “حرکت تودهوار حرکتی است که هدفش اعتراض است و با نشان دادن اعتراضش به مهمترین هدفش رسیده است اما کار تشکیلاتی و مدنی بهدنبال رشد اعضا، آموزش در حین چانهزنی، آشنا کردن افراد با حقوق مادی و معنوی آنها و از همه مهمتر توانمند کردن نهادی مدنی در میان نهادهای مدنی دیگر و ساختن جامعهای دموکراتیک و عدالتجو است. بااینحال اگرچه بر اعتراض ۱۹ اسفند از زاویه تشکلیابی مدنی نقدهای جدی وارد است اما خواستههای بحق فرهنگیان شرکتکننده قابلاحترام و قابل پیگیری است. اما پرسش مهم از ترتیبدهندگان اعتراض این است که اگر دستاندرکاران صدای اعتراض شما را بشنوند و بخواهند وارد گفتوگو شوند باید با چه کسانی گفتوگو کنند؟ اگر وارد گفتوگو شدند تضمینی وجود خواهد داشت که معترضان با گرفتن امتیاز، آرام گیرند و دست از اعتراض بردارند یا اینکه با گرفتن کمترین امتیاز بر بوق مخالفت میدمند و حرکت را به ناکجاآباد میبرند؟ آیا اطمینانی میان دو سوی اعتراض وجود دارد؟ هدف کنش صنفی چانهزنی و بده بستان و بهدست آوردن امتیاز و البته گسترش هرچه بیشتر رویکرد مدنی- صنفی در میان بدنه است نه صِرف اعتراض و قدرتنمایی به دستاندرکاران و البته رقیبان! اما در کل آیا چنین حرکتهایی میتوانند به نهادینه کردن بینش و روش مدنی و جامعه مدنی بینجامند؟”
تجمع فرهنگیان زحمتکش میهن، برای اولین بار نیست که رسانهای میشود. ما در گذشته چندین بار چنین تجمعها و اعتراضهایی را شاهد بودهایم. بهنظر میرسد مخالفت با اینگونه تجمعها بیشتر از آنکه موجب نگرانی نیروهای امنیتی باشد، هواداران دولت روحانی را آشفته کرده است. اما بهنظر میرسد پروراندن این بحث در هنگامیکه این تجمعها صورت عملی بهخود گرفته است، سؤالاتی را بهوجود میآورد. موضوع تشکلیابی موضوع گنگ و نامفهومی نزد فعالان جنبشهای اجتماعی نیست. زنان، کارگران، و فرهنگیان بارها در جهت انجام آن اقدام کردهاند و هزینههای زیادی را هم پرداختهاند. در مورد تشکل فرهنگیان نمونهٔ رسول بداغی شاهدی گویا بر این مدعا است. موضوعی که نیکنژاد و بهتبع آن روزنامههای هوادار دولت سعی در کتمان آن دارند این است که، تشکلیابی در شرایط فعلی بهشدت سرکوب شده و میشود. بهنظر میرسد روزنامههای اعتماد و جهان صنعت درصدد بودهاند این تصور غیرواقعی را بباورانند که “تشکل”های صنفی، بدون فشار و سرکوب، مشغول به فعالیتاند و مطالبات فقط و فقط باید در چارچوبهای مشخص عملی و پیاده شوند. استفاده از شبکههای اجتماعی امکانی است که با گسترش تکنولوژی و اینترنت توانسته خلأهای موجود را تا حدودی پر کند. موضوع مهم در این راستا تأکید بر این نکتهٔ اساسی است که جمعیت فرهنگیان میهن با مصائب و دشواریهایی گوناگون مواجهاند. ماهیت ضدمردمی حاکمیت از پاسخگویی به خواستهای آنان امتناع میکند. وظیفهٔ نیروهای مترقی حمایت از این اقدامهای خودجوش و مبتکرانهٔ فرهنگیان است.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۱، ۳۰ اسفندماه ۱۳۹۵