از زنده یاد رفیق «عمو کاتی» در مبارزهٔ قاطعانه با «دیکتاتوری آپارتاید» بیاموزیم!
جنبش ضد آپارتاید و آزادیخواهی در آفریقای جنوبی روز ۸ فروردین ۱۳۹۶ رفیق احمد محمد کاترادا، یکی از مبارزان دیرینه و رهبران ارزشمند خود را از دست داد. نگاهی هر چند مختصر به زندگی و فعالیتهای سیاسی-اجتماعی مبارزی استوار مانند احمد کاترادا برای جنبش مردمی کشور ما مفید است، زیرا نشان میدهد که در برابر حکومت زور و استبداد نمیتوان و نباید مماشات کرد، و مبارزه برای تحقق آزادی راهی است پُرچالش، امّا گذر از دیکتاتوری و گام گذاردن به مرحلهٔ تحوّلهای دموکراتیک به اتکای نیروی مردمی بیتردید امکانپذیر است.
پدر و مادر رفیق کاترادا در دوران استعمار بریتانیا از هند به آفریقای جنوبی مهاجرت کرده بودند. احمد محمد روز ۲۱ مرداد ۱۳۰۸ در شهر کوچک “شویزرنک” به دنیا آمد و از ۱۷ سالگی وارد فعالیت سیاسی علیه دیکتاتوری رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی شد. او از همان آغاز مبارزهٔ خود با تبعیض نژادی (که در آفریقای جنوبی به آپارتاید یا جدایی و سرکوب نژادی معروف شد) به جنبش کمونیستی پیوست و عضو سازمان جوانان حزب کمونیست آفریقای جنوبی شد. احمد کاترادا از جمله یارانِ بسیار نزدیکِ نلسون ماندلا بود و به دلیل سابقهٔ مقاومت خللناپذیرش در برابر حکومت نژداپرست آفریقای جنوبی و اعتباری و محبوبیتی که در نزد مردم داشت، به “عمو کاتی” مشهور شد. مردم آفریقای جنوبی به نلسون ماندلا نیز لقب “مادیبا” یا “پدر ملّت” داده بودند. اطمینان و احترام نلسون ماندلا به رفیق دیرین خود احمد کاترادا به حدّی بود که در تدوین و انتشار زندگینامهاش با عنوان ”راه طولانی به سوی آزادی “در دورهٔ زندان طولانیمدّتش، از احمد کاترا و والتر سیسولو و دیگر رهبران دربند کنگرهٔ آفریقای جنوبی یاری گرفت. نسخهٔ دستنویس ریزنویسی شدهٔ این کتاب را همین رفقای او پیش از آزادی رهبری کنگرهٔ ملّی آفریقای جنوبی به بیرون از زندان منتقل کردند. احمد کاترادا خود نیز کتاب ”ماندلا نان ندارد- خاطرات احمد کاترادا، زندانی شمارهٔ ۴۶۸/۶۴ “نگاشت که نخستین بار در سال ۱۳۸۲ منتشر شد.
احمد کاترادار به همراه همرزم دیرینهاش نلسون ماندلا در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۴۲ (۱۱ ژوییهٔ ۱۹۶۳) دستگیر و در جزیرهٔ روبن زندانی شد. رفیق کاترادا پس از نزدیک به ۲۷ سال حبس، و در پی مبارزهٔ بیامان جنبش مردمی در آفریقای جنوبی و در پهنهٔ جهان بر ضد آپارتاید و در حمایت از مقاومت آشتیناپذیر زندانیان سیاسی رژیم آپارتاید در جزیرهٔ روبن، سرانجام در روز ۲۳ مهر ۱۳۶۸ (۱۵ اکتبر ۱۹۸۹) همراه با دیگر رهبران “کنگرهٔ ملّی آفریقا” (اِی اِن سی) از زندان آزاد شد. در سال ۱۳۷۱، عالیترین نشان سازمان “اِی اِن سی” به نشانهٔ “جانفشانی و وقف کردن زندگی در راه مبارزه برای آفریقای جنوبیای آزاد و دموکراتیک و عاری از تبعیض نژادی و جنسی” به احمد کاترادا اعطا شد.
فروپاشی رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی و جایگزینی آن با حکومت دموکراتیک-ملّی به رهبری “کنگرهٔ ملّی آفریقا” یکی از مثالهای بارز سازوکارها و قانونمندیهای گریزناپذیر در فرایند گذار از دیکتاتوری در آفریقای جنوبی و در جهان است. ایجاد جبههٔ واحد گستردهای متشکل از نیروهای ملّی، کمونیستها، اتحادیههای کارگری، و لیبرال-دموکراتها در کنار نیروهای مذهبی بر محور “کنگرهٔ ملّی آفریقا” با ترکیبی از نیروهای اجتماعی و نژادهای گونهگون، توانست “تبعیض نژادی” به مثابه چارچوب حاکمیت را طرد کند.
با روی کار آمدن اوّلین دولت دموکراتیک به رهبری نلسون ماندلا در سال ۱۹۹۴ میلادی، روند تحوّلها در آفریقای جنوبی وارد مرحلهٔ دموکراتیک-ملّی شد؛ مرحلهای نو و بهغایت پیشرفتهتر، امّا توأم با چالشهایی تازه که همراه با ضرورتِ پایداری جبههٔ واحد با وظیفهٔ گسترش و نهادینه کردن روند دموکراسی، همزمان در دل خود آبستن برجسته شدن تضادهای طبقاتی نیز بود. در همین زمینه و ارتباط است که ماهیت فعالیت سیاسی و شیوهٔ تفکر مبارزی مانند رفیق احمد کاترادا، به مثابه یک کمونیست، میهندوست، و هوادار عدالت اجتماعی، میتواند برای فعالان سیاسی و اجتماعی میهن ما قابل توجه باشد. احمد کاترادا و رفقایی مانند او بهدرستی به هنر مبارزهٔ سیاسی منطبق با شرایط و مرحلهٔ مشخص تحوّل اجتماعی-تاریخی پی بردند و این هنر را با پشتکار و پایبندی قاطعانه به اصول مردمی و دموکراتیک با موفقیت به کار گرفتند.
روشن است که “عمو کاتی” فعال سیاسی کمونیست، از دیدگاه اندیشگی خواستار ایجاد جامعهٔ سوسیالیستی بود، امّا وی خوب میدانست که کامیابی در قدم اوّل در راه گذر از دیکتاتوری بسیار پُرقدرت و بیرحم آپارتاید، فقط و فقط بهواسطهٔ ایجاد جنبشی مردمی و فراهم شدن نیرویی قویتر از دیکتاتوری حاکم امکانپذیر بود. هم کمونیستهای مبارزی مانند “عمو کاتی” خوب میدانستند که موضوع اصلی همانا توازن نیرو است که حرف آخر را در نبرد برای شکست دادن دیکتاتوری میزند، و هم خوشبختانه نیروهای ملّی و آزادیخواه غیرچپ همین درک صحیح را داشتند، و در ایجاد اتحادی وسیع با نیروهای چپ و بهویژه با حزب کمونیست آفریقای جنوبی، این نیروهای غیرچپ اسیر تبلیغات ضد مونیستی و پیشداوریهای بیپایه نشدند و دست یاری و اتحاد کمونیستها را برای تحقق هدفی والا فشردند.
نکته جالب و بسیار مهم دیگر این است که چگونه رفیق “عمو کاتی” در روند اتحاد کمونیستها با نیروهای ملّی و غیرچپ متوجه بود که اگر در دورهٔ پیش از فروپاشی دیکتاتوری، تضادهای طبقاتی و مبارزهٔ طبقاتی برآمده از آن تضادهای اصلی و نیروی محرکهٔ عمدهٔ تغییر و تحوّلهای کلیدی مبارزهٔ ضد آپارتاید نبود، امّا بعد از گذر جامعه از دیکتاتوری، و در مرحلهٔ دموکراتیک-ملی، این تضادها و مبارزهٔ طبقاتی است که رفته رفته در کانون رخدادهای سیاسی قرار خواهد گرفت. از این رو بود که رفیق احمد کاترادا درخواست شرکت در اوّلین دولت به رهبری “کنگرهٔ ملّی آفریقا” را نپذیرفت. او معتقد بود که بیرون از دولت و بدون داشتن قید و بند مسئولیت دولتی، وی بهتر قادر به تحلیل و تشخیص چالشها و ابراز انتقاد از کاستیها و خطاهای رهبری “کنگرهٔ ملّی آفریقا” خواهد بود. رفیق کاترادا میدانست که در کشور استبداد زدهای مثل آفریقای جنوبی، در مرحلهٔ دموکراتیک-ملّی تحوّل اجتماعی چنین کاستیها و خطاهایی ناگزیر اتفاق خواهد افتاد. مسائلی که در سالهای اخیر گریبانگیر رهبری “کنگرهٔ ملّی آفریقا” شده است، ارتباط بسیار نزدیکی با همان خطاها و چالشهایی دارد که رفیق احمد کاترادا با تیزبینی آنها را مدّ نظر داشت.
سال گذشته، زمانی که رئیسجمهور آفریقای جنوبی جاکوب زوما در دادگاه عالی متهم به اختلاسهای مالی شد، “عمو کاتی” ضمن انتقاد از زوما، در نامهای خطاب به وی خواستار استعفایش از مقام ریاستجمهوری شد. بخشهایی از این نامه در روز ۹ فروردین در مجلس خاکسپاری رفیق کاترادا به منزلهٔ اعتراض به دولت خوانده شد. در احترام به انتقادهای صریح رفیق کاترادا به عملکرد جاکوب زوما، در مراسم خاکسپاری رفیق کاترادا که بسیاری از شخصیتهای سیاسی برجستهٔ کشور و از جمله برخی از وزیران دولت در آن شرکت داشتند، از زوما خواسته شد که در مراسم حضور نداشته باشد.
حزب کمونیست آفریقای جنوبی که در رهبری “کنگرهٔ ملّی آفریقا” و دولت این کشور حضور دارد نیز اخیراً در چندین اعلامیهای که منتشر کرد،از چالشهای مربوط به عملکرد بخشهایی از رهبری کنگره، بهویژه در مورد فسادهای مالی، ابراز نگرانی جدّی کرده است. در یکی از اعلامیههای حزب کمونیست آفریقای جنوبی آمده است: “رفیق کاترادار از هر جایی که سر و کلهٔ کریه بیعدالتی ظاهر میشد، متنفر بود.”
در جریان برگزاری سیزدهمین کنگرهٔ فدراسیون جهانی جوانان دموکرات در آتن (یونان) در آذر ۱۳۶۹، دیداری و گفتگویی میان نمایندگان رهبری حزب تودهٔ ایران با رفیق کاترادا صورت گرفت. رفیق کاترادا از اینکه انقلاب بهمن به دلیل خیانت سران رژیم ولایی به شکست انجامیده و حزب تودهٔ ایران سرکوب شده است، بسیار متأثر بود. رفیق کاترادا که در آن زمان یک سالی بود که از زندان آزاد شده بود، در حاشیهٔ این کنگره به کمونیستهای جوان ایران و جهان درس استقامت، دوراندیشی، انعطاف در اتخاذ تاکتیکها، و در عین حال دفاع پیگیر از اصول بنیادی ایدئولوژی مبارزاتی خود داد.
با وجود تفاوتهای مشخصی که میان “دیکتاتوری آپارتاید” و “دیکتاتوری ولایی” وجود دارد، مبارزه با آنها، مثل همهٔ مبارزههای دیگر در راه آزادی و طرد دیکتاتوری، جنبههای مشابهی دارد. حداقل به این موضوع باید اشاره و توجه کرد که در مبارزه با هر رژیم دیکتاتوری، بنا بر شرایط مشخص و توازن نیروهای موجود، میتوان و باید به ضرورتِ انعطافپذیری در تاکتیکها توجه داشت. امّا در هیچجا نمیتوان پا گذشتن بر روی اصول بنیادی اندیشگی و پایمال شدن آزادیهای دموکراتیک را به بهانهٔ سیاستوَرزی توجیه کرد.
نمیتوان بنا بر مصلحت، دیکتاتوری را در نزد مردم امری ناگزیر و پذیرفته تلقی کرد و نشان داد. مصالحه با دیکتاتوری و ترویج دانسته یا ندانستهٔ حاکمیت استبداد اشتباهی محض است که میتوان و باید در زندگی سیاسی از آن دوری کرد. این پا گذاشتن روی اصول را به هیچ شکل نمیتوان توجیه کرد، زیرا که این نوع توجیهگریها چیزی نیست جز توهّمزایی و کمکرسانی به دیکتاتور و ترویج استبداد.
حزب تودهٔ ایران یاد رفیق احمد کاترادار، این انسان شریف و مبارز استوار در مبارزه در راه صلح، دموکراسی، و سوسیالیسم را گرامی میدارد.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۲، ۱۴ فروردین ماه ۱۳۹۶