انتخابات ریاست جمهوری فرانسه: موفقیت درخشان کارزار حزب کمونیست
رأی ملانشون، دستاوردی که آن را بارآور باید کرد!
ژان لوک ملانشون، کاندیدای “چپ”، با کارزارِ هوشمندانهٔ حزب کمونیست فرانسه در حمایت از او، ۱۹٫۵۸ درصد آرا (یعنی بیش از ۷ میلیون رأی) را در مرحلهٔ نخستِ انتخابات ریاستجمهوری فرانسه بهدست آورد. این میزان رأی به “چپِ” خواستارِ تغییرهای اجتماعی در فرانسه، در دهههای اخیر بیسابقه بوده است. کاندیدای “چپ”، با اختلاف آرایی بسیار اندک نسبت به آرای دو کاندیدای دیگر (امانوئل مکرون، راستگرا، با ۲۴٫۰۱ درصد آرا؛ مارین لوپن، راست افراطی، با ۲۱٫۳ درصد آرا) نتوانست به دُور دوم انتخابات راه یابد. این در مقایسه با نتایج انتخاباتهای پس از سالهای پایانی دههٔ ۱۹۸۰، پیروزیای بزرگ و جهشی عظیم است که میباید ادامه یابد و دامنگستر شود. نقشِ حزب کمونیست فرانسه در سازماندهیِ کارزاری مؤثر بهمنظور حمایت تودههای مردم- بهویژه جوانان و اعضای سندیکاهای کارگری- از کارزار انتخاباتی ملانشون بینظیر بود.
این سازماندهی، توانست درخلال سه هفتهٔ واپسین مانده بهبرگزاری انتخابات آرایِ ملانشون را از زیر ۸ درصد به مرز ۲۰ درصد برساند. سقوط یکپارچهٔ آرای حزب سوسیالیست فرانسه- که در سه دههٔ اخیر درعمل و بهطورعمده در مقام حزبی با نام چپ اما با تمایلی به راست و نولیبرالیسم عمل کرده است- نیز یکی دیگر از نتایج بیسابقهٔ این انتخابات بود. آیا “چپِ” فرانسه با بهرهگیری از تجربهٔ پویائیِ نیرویی که پشتوانِ کارزار انتخاباتی ژان لوک ملانشون بود میتواند دیگر بار با بسیج این نیروی پویا- اما این بار در انتخابات درپیشِرویِ پارلمان فرانسه- در حمایت از برنامهها و سیاستهای اقتصادی- اجتماعیاش بهره گیرد؟
دُور نخست انتخابات ریاستجمهوری در فرانسه، در روز ۳ اردیبهشتماه ۹۶ / ۲۳ آوریل ۲۰۱۷، در شرایطی بیسابقه و استثنائی، برگزار شد۱ و نتیجهٔ آن بهشرح زیر اعلام شد:
امانوئل مکرون، نامزدِ حزب تازه تأسیس “بهپیش، نه چپ و نه راست” (بهقول خودش)، ۲۴٫۰۱ درصد آرا؛ مارین لوپن، نامزد حزب راست افراطی “جبههٔ ملی”، ۲۱٫۳ درصد آرا؛ فرانسوا فییون، نامزدِ حزب “جمهوریخواه” راست، ۲۰٫۰۱ درصد آرا؛ ژان لوک ملانشون، نامزدِ “چپ” همراه با حمایت از سوی حزب کمونیست فرانسه، ۱۹٫۵۸ درصد آرا و بنوا آمون، از حزب سوسیالیست، ۶٫۳۶ درصد آرا را بهدست آوردند. بدینترتیب، مارین لوپن نژادپرست و خارجیستیز و امانوئل ماکرون پشتیبانیشده از سوی محافل مالی، بهدُور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه یافتند. دُور دوم انتخابات ریاست جمهوری در روز ۷ ماه مه ۲۰۱۷/ ۱۷ اردیبهشتماه ۹۶، برگزار خواهد شد. فعالان چپ در فرانسه، پس از اعلام نتایج دُور نخست انتخابات در روز دوشنبه ۲۴ آوریل/ ۴ اردیبهشتماه، با عزم به ادامهٔ پشتکارشان در آینده، هدفشان را این دانستند که نگذارند از پویائی (دینامیسم) جنبش کاسته شود: الیویه دارتی گول، سخنگوی حزب کمونیست فرانسه، از اینکه “ترکیب جدیدِ چپ بر پایهٔ تفکر تحولِ اجتماعی بنا شده” است اظهار خوشحالی میکرد. الکسی کوربیر، سخنگوی ژان لوک ملانشون، میگفت “کارزار انتخاباتی همچنین به کسانی که تا کنون رأی نمیدادند کرامت بازیافتهای بخشید و آنان بهفعالیت کشانده شدند. پدیدهٔ تازهای درحال شکل گرفتن است.”
آقای فردریک دبی، معاون مؤسسهٔ مطالعاتی ایفپ، نتیجهٔ تحقیقات این مؤسسه دربارهٔ انتخابات اخیر ریاستجمهوری فرانسه را چنین جمعبندی میکند: “این واقعاً یک رأی اجتماعی بود.” بنا بر تحقیقات مؤسسه ایفپ، که در روز رأیگیری- یکشنبه ۲۳ آوریل/۳ اردیبهشتماه- انجام گرفت، ازجمله مسائل موردتوجه و تأکید رأیدهندگانِ به ملانشون “افزایشِ ۷۶ درصدیِ دستمزد”، “مبارزه با بیکاریِ ۷۱ درصدی” و “مبارزه با فقرِ ۷۰ درصدی” بود. این تحقیق نشان میدهد که کاندیدای فرانسهٔ سرکش- ملانشون- با پشتیبانی حزب کمونیست و نهادهای اجتماعی هوادار آن در میان کارگران، ۱۰ درصد بیش از انتخابات گذشته- انتخابات سال ۲۰۱۲- رأی آورده است. ملانشون ولی بیش از همه نزد جوانان بین ۱۸ تا ۲۴ ساله محبوب بوده است، و در قیاس با دیگر کاندیداها، با کسب ۳۰ درصد آرا، در ردهٔ نخست قرار گرفت (درحالیکه بنوا آمون، کاندیدای حزب سوسیالیست، فقط ۱۰ درصد آراءِ این جوانان را بهدست آورد) و بین رأیدهندگان سوسیالیست نفوذ چشمگیری داشته است (ملانشون ۲۶ درصد از رأیدهندگانِ به فرانسوا اولاند در سال ۲۰۱۲ را بهسوی خود جلب کرده است). توجهبرانگیز این نکته است که: بیشترین آراءِ در حمایت از امانوئل ماکرون- یعنی کاندیدائی که بالاترین شمار آرا را در دُور نخست انتخابات بهدست آورد- از سوی مدیران حرفههای گوناگون و تحصیلکردگان به صندوقها ریخته شد.
خانم کلمانتین اوتن، سخنگوی آنسابل (جنبش طرفدار آلترناتیو مدافعان محیطزیست و همبستگی) چنین ابراز نظر میکند:”آنچه چشمگیر است رأی بالای ملانشون در شهرها و محلههای مردمی است. او با کسب بیش از ۴۰ درصد آرا در شهرهایی که شهرداریهایشان کمونیست هستند، ۳۴ درصد آرا در شهرهای سن- سن- دنی (سه شهر که پاریس را احاطه کردهاند) که شهرداری سوسیالیست دارند، و با ۲۴٫۴۸ درصد آرا در مارسی، در صدر قرار میگیرد. جنبشی بر پا شده است که باید آن را پویا کرد.” حزب کمونیست فرانسه در این مورد چنین نظر میدهد: “ما به مبارزات انتخاباتی ژان لوک ملانشون، تمام فعالان کمونیست و جبههٔ چپ و جنبش ٬فرانسه سر کش٬ (نام جنبش طرفداران نامزدی ملانشون)، نمایندگان مجلس و دیگر نهادها از حزب کمونیست وجبههٔ چپ، شهروندانی که برای این کارزار انتخاباتی بسیج شدند و رأی دادند، درود میفرستیم. نتیجهٔ این انتخابات متعلق به آنهاست. … تاریخ نوینی از چپ فرانسه در این کارزار انتخاباتی در حال تدوین است. چپ به دوران تازهای پای مینهد. حزب کمونیست فرانسه کاملاً در این ابداع تازه که چالش قرن بیستویکم است، مشارکت دارد” و در ادامه میگوید: “درحالحاضر با آگاهی به مبارزاتی که درپیش داریم و مسئولیت حزبمان، ما در دُور دوم انتخابات، در روز ۷ ماه مه، خواهان ممانعت از دستیابی مارین لوپن بهریاستجمهوری و دفع خطرهایی هستیم که حزب او برای دمکراسی، جمهوری و صلح دارد. متأسفانه این خواست تنها با استفاده از برگ رأی و دادن آن به کسی که در مقابل او قرار دارد امکانپذیر است. باید یادآور شویم که، ما با سیاستهای [نو]لیبرالی و ضداجتماعی او [امانوئل ماکرون] مبارزه کردهایم و مبارزه خواهیم کرد.” حضور حزب راست افراطی جبههٔ ملی در دُور دوم انتخابات بدون حضور چپ در این دُور و حذف شدن دو حزب سوسیالیست و حزب جمهوریخواه راست برای نخستین بار پس از ۴۰ سال حکومت، وضعیتی بسیار جدی و بیسابقه در فرانسه بهوجود آورده است. البته این را باید اضافه کرد که، در روزهای منتهی به رأیگیری احتمال رسیدن آقای ژان لوک ملانشون به دُور دوم با حمایت حزب کمونیست فرانسه از او و نیز بسیج میلیونها نفر از شهروندان در پشتیبانی از کاندیداتوری او، بسیار جدی بود. این میلیونها شهروند پشتیبانِ ملانشون، در یکشنبهشب- پس از پایان دُور نخست انتخابات- احساس پیچیدهای داشتند: دمیدن امیدی تازه در جانها برای آینده و زاده شدن چپی نو که کشور برای بازنگری در نظام سیاسی و دمکراسی به آن نیاز دارد.
نگاهی به کارزار انتخاباتیِ ژان لوک ملانشون- بهنقل از روزنامهٔ “اومانیته” (طرفدار حزب کمونیست فرانسه):
دوشنبه جشن پاک ۱۷ ماه آوریل، ، قایقی برای بردن نامزد انتخاباتی ما- “ژان لوک ملانشون”- به عرصهٔ واپسین روزهای کارزار، در کنار کانال شهر بوبینی پهلو گرفته است. در هفتههای گذشته او در نظرسنجیها به ردهٔ سه رقیب دیگر کارزار پیوست. این پیشروی خیلیها را غافلگیر کرده است. اما این پویائی ریشهدار بود. آغاز این پویش (دینامیک) یک ماه پیش در میدان جمهوری پاریس شکل گرفت. ۱۸ ماه مارس/۲۸ اسفندماه ۹۵، ۱۳۰ هزار نفر گرد آمدند تا از “میدان باستیل” راهپیمایی را شروع کنند. خواستِ اصلی آنان: جمهوری ششم۲، که محتوای آن، بر هزاران پلاکارد نگاشته شده بود: “حفاظت از محیطِ زیست و آنچه به همهٔ مردم تعلق دارد”، ” توزیعِ [عادلانهٔ] ثروت”، ” لغوِ حکومت مطلقهٔ رئیسجمهور با دادن اختیارات بیشتر به پارلمان”۳، “حقوق نوین برای کارمندان و حقوقبگیران در ادارات و شرکتها” یا “تأمینِ حفاظت قضائی شهروندان”. امیلی، مادرِ یک جوان بیکار، چنین ندا میدهد: “وضعیت حاضر نمیتواند ادامه یابد.” جمعیت درهم فشرده است. گوئی نسیمی از هوای آزاد میوزد، راه گریزی و رایحهای دلچسب در فضای انتخاباتی “همه فاسدند” و غلبهٔ کارزار انتخاباتی تیرهوتار از فساد در افق سیاسی- اجتماعی فرانسه مشخصتر میشود. دو روز بعد مناظرهٔ تلویزیونیای با حضور پنج تن از نامزدهای صدرنشین که این پویائی را تقویت میکند. ملانشون بامهارت و تسلط کامل در صحنه برنامهاش را با خوشروئی و لحنی شوخ معرفی میکند. نظرسنجیها که برنامه را پیگیری میکنند شروع افزایش رأی به او و همچنین تغییر وجاهت سیاسی او را ثبت میکنند. او “خشم و تهاجم”ی که تا آن زمان مدعی آن بود را آگاهانه کنار میگذارد. تصویر مناسب کارزار انتخابات ریاستجمهوری با شروع کارزار انتخاباتی یک سال پیش هماهنگ است.
هولوگرام نخستین جهش- دهم ماه فوریه ۲۰۱۶، ژان لوک ملانشون از تلویزیون چنین اعلام کرد: “من نامزدیم را پیشنهاد میکنم، وآن را در خدمت مردم قرار میدهم.” تصویر مردی در برابر مردم، کاملاً همسو با جمهوری پنجم۴ که قصد عوض کردن آن را دارد. بههمین مناسبت او جنبش ٬فرانسهٔ سرکش٬ را راهاندازی میکند و استراتژیِ (راهبردِ) “متحد کردن مردم بهجای متحد کردن چپ” را ارائه میدهد. تصمیم یکجانبهٔ او بهشرکت در انتخابات و اعلام آن بدون توافق قبلی نیروهای جنبش چپ را با مشکلی روبرو میکند. حزب کمونیست فرانسه و بخشی از آنسامبل بر این باور نیستند که میان متحد کردن مردم و متحد کردن تشکلهای چپ که پایان بخشیدن به خیانتهای سیاسی اولاند را خواهانند تضادی میتواند وجود داشته باشد.
در ماه ژانویه ۲۰۱۶/ دیماه ۹۴ نتیجهٔ انتخابات درونی حزب سوسیالیست برای تعیین کاندیدای خود نتوانست لکوموتیو ٬فرانسهٔ سرکش٬ را از ریل خارج کند. بااینکه نهتنها دیگر اولاند کاندیدا نبود، بلکه نخستوزیر او- مانوئل والس- نیز از دُور خارج شده بود، بنوا آمون، در مقام کاندیدای حزب سوسیالیست، وارد میدان شده بود و توانست بخشی از آرای کسانی که در سال ۲۰۱۲ به ژان لوک ملانشون رأی داده بودند را بهسوی خود جلب کند. ولی از ۲۰ ماه مارس/ ۳۰ اسفندماه ۹۵ ملانشون از آمون در نظرسنجیها پیشی گرفت و این پیشرَوی همچنان ادامه یافت. در ۵ ماه فوریه مارین لوپن و امانوئل ماکرون در شهر لیون برنامهٔ گردهمایی انتخاباتی دارند و ژان لوک ملانشون بههیچوجه قصد ندارد میدان را خالی کند- او هم به لیون میرود که با پایگاه اجتماعی چپ سخن بگوید، اما همزمان در اوبرویلیه بهوسیلهٔ هولوگرام گردهمایی برقرار میکند. او این تجربه را بار دیگر در دیژون تکرار میکند و از طریق هولوگرام در ۶ شهر دیگر حضورِ هولوگرامی مییابد. فرانک- یکی از شرکتکنندگان در گردهمایی هولوگرامی- میگوید: “اگرچه این دستگاه ابزار سرگرمی است، اما سخنرانی او [ملانشون] هم جالب است و این وسیلهیی است برای شنیدن آن.” این هفت شهر درمجموع ۱۸ هزار نفر را گردهم آورد.
کارزارِ آموزشیای مردمی- پیر لوران، دبیر ملی حزب کمونیست فرانسه، میگوید:این ابتکارها تکرار میشوند. بهنظر لوران “پویائی رسانهای و دیجیتال” در کنار و بهموازات “کار چشمگیر فعالان.” در گوشه و کنار در همهجا کارزار انتخاباتی به آموزشی مردمی تبدیل شده است. یک پلاتفرمِ پشتیبانی با بیش از ۴۳۵ هزار “پشتیبان” برنامههائی روی اینترنت، یوتیوب، بازی ویدئو، رابطهٔ تلفنی… برگزار میکند. موفقیت در میان جوانان بهراستی شگفتیآور است. یاسین، دانشجوی ۱۹ ساله، به روزنامه اومانیته توضیح میدهد که ملانشون موفق شد مرا قانع کند که به او رأی بدهم. ملانشون بیشترین رأی ۱۸ تا ۲۴ سالهها را بهخود اختصاص داد.
در همین زمان که رسیدن ملانشون به دُور دوم امکانپذیر شده بود، یکباره موجی از حملههای رسانهای بر ضد او از هر سو آغاز شد. از روزنامه اکو گرفته تا فیگارو و نیز از سازمان کارفرمایان گرفته تا رئیسجمهور کشور. ژان لوک ملانشون در همه جا توضیح میدهد: نه، زیردریائیهای ونزوئلایی قصد ورود به فرانسه را ندارند. نه، جمعآوری ثروتِ بیپایان طبیعی نیست. بله، در رابطه با معاهدههای اتحادیهٔ اروپا باید مذاکرهٔ مجدد صورت گیرد. نه، پوتین بهترین دوست او نیست… در همهجا فعالان طرفدار او نیز مشغول توضیحاند. هواداران “فرانسهٔ سرکش” با هفت کاروان محلههای مردمی را درمینوردند. کمونیستها از اول آوریل تا برگزاری دُور نخست انتخابات (در۲۳ آوریل)، ۱۰ هزار تجمع انتخاباتی سازمان دادند. همهجا مردم توقف میکردند و به بحث میپرداختند.
و سپس میدانها باز هم پر میشوند- پس از نیمه ماه مارس در میدان جمهوری پاریس، اوایل ماه آوریل، در بندر قدیمی و خیابان کانبیر، در بندر مارسی، برای شنیدن سخنرانی ” نامزد صلحطلب”، یعنی ملانشون، ۷۰ هزار نفر با مشتهای افراشته همراه با شاخه زیتون و سکوت، بهمنظور گرامیداشت غرقشدگان در دریای مدیترانه، گردهم میآیند. و یا در ۱۶ ماه آوریل، در تولوز، که باز در ساحل گارون۷۰ هزار نفر گردهم میآیند. دمکراسی، صلح، آزادی، عدالت اجتماعی، محیط زیست، توزیع ثروت: در هر میتینگ موضوعی جداگانه و محور گفتگوها با مردم است. با تردید به گفتگو آغاز میکنند و سپس متقاعد میشوند. درنهایت، همه آنان به یک چیز باور میکنند که باید هر چه زودتر “روز خوش فرا رسد.”
پیش از انتخابات پارلمان، دُور دوم انتخابات ریاستجمهوری پیشِ روی است- در سایت ژان لوک ملانشن، چهارشنبه ۲۶ ماه آوریل/ ۶ اردیبهشتماه، از ۴۵۰ هزار نفر “پشتیبان” کارزار فرانسهٔ سرکش دعوت شد که در مورد چگونگیِ رأی دادن در دُور دوم انتخابات نظر دهند. از هماکنون یک امر روشن است و آن اینکه، وظیفهٔ مشخص همه نیروهای دموکراتیک جلوگیری از رئیسجمهور شدن مارین لوپن، کاندیدای حزب فاشیست فرانسه است. الکسی کوربیر، سخنگوی ژان لوک ملانشون، در پیامی تلویزیونی، به کسانی که برای مارین لوپن تبلیغ کرده و رأیدهندگان ملانشون را هدف قرار دادهاند، پاسخ داد: “ما حتی به یک رأی به حزب راست افراطی مارین لوپن نه میگوئیم… کسی که به مارین لوپن رأی میدهد اشتباه میکند، زیرا با بیگانهستیزی نمیتوان بهحل مسائل پرداخت.” او گفت شخصاً روز ۷ ماه مه رأی خواهد داد و معتقد است که “نظرها مختلف است و همه شایسته ابراز نظراتشان هستند.” و تکرار کرد:”همه باید متوجه شوند که ما با امانوئل ماکرون، اگر رئیسجمهور شود هیچ پیوندی نداریم.” حزب کمونیست فرانسه یکشنبهشب رأی دادن بهمنظور جلوگیری از انتخاب مارین لوپن را خواستار شد و تأکید کرد که این بههیچوجه بهمعنای طرفداری از ماکرون نیست. الیویه دارتاگل، سخنگوی حزب کمونیست، هشدار داد: “اگر در مقابل ماکرون، چپی منسجم که به بازسازی تحول اجتماعی و محیط زیستی ادامه میدهد، وجود نداشته باشد، راست افراطی در آینده بازهم قویتر خواهد شد.”
نتایج انتخابات پارلمانی، مسئلهیی تعیینکننده است- رأی چهار کاندیدای ریاست جمهوری که بیشترین آرا را آوردند بین ۱۹٫۶ و ۲۴ درصد در نوسان است (با حدود ۴ درصد اختلاف). ترکیب مجلس نمایندگان آینده نامشخص است. آقای مانوئل بمپارد، مدیر کارزار انتخاباتی ژان لوک ملانشون قول میدهد:”ما به کارزارمان ادامه میدهیم.” بین تشکلهائی که از نامزدیِ مؤسس “فرانسهٔ سرکش” پشتیبانی کردند، مسئله انتخابات پارلمانی، تا این ساعت با چندین نامزد در اکثر شهرها، تنش ایجاد کرده است. حزب کمونیست فرانسه درخواستش را برای گردهمائی چپ “که خواهان گسستن از سیاستهای شکستخورده هستند” را تکرار کرده است. الیویه دارتاگل، سخنگوی حزب کمونیست فرانسه، چنین استدلال میکند: “مبارزات انتخاباتی پیشِرو برای مجلس نمایندگان میتواند به ما اجازه دهد که امید ایجادشده را گسترش داده و نتایج بازهم بهتر و بیشتری بهدست آوریم.” خانم کلمانتین اوتن نیز مطلب را اینگونه خلاصه میکند: “بهمنظور مقابله با امانوئل ماکرون و ضربههای زیانبار او به امور اجتماعی و محیط زیستی باید حداکثر نمایندگان را به مجلس بیاوریم.”
پانوشتها:
۱. نگاه کنید به: مقاله “انتخابات فرانسه: آیا همگرائیِ نیروهای مترقی امکانپذیر است؟”، “نامهٔ مردم”، شمارهٔ ۱۰۱۹.
۲، ۳ و ۴. جمهوری پنجم شکل فعلی نظام سیاسی جمهوری در فرانسه است که ژنرال دوگل پایهگذار آن بود و از طریق رفراندوم قانون اساسی، از مهرماه ۱۳۳۷/ ۴ اکتبر ۱۹۵۸ و باهدف تقویت قوه مجریه و بهویژه اختیارات مقام ریاست جمهوری آغاز شد. انتخاب ریاست جمهوری از طریق آرای عمومی در رفراندوم سال ۱۹۶۲ به تسلط رئیسجمهور و انتخاب او از سوی همه مردم و نه پارلمان، مشروعیت بخشید. این شکل نظام جمهوری، در شرایط امروز فرانسه سدی است در برابر پیشنهادهای نو و پیشرو.
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۴، ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶
به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۴، ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶